گیاه تولید کننده آنغوزه به نامهای فارسی خوراکما، آنگوزاکما و کورن کما، بوته ای بزرگ، علفی و چند ساله است که ارتفاع آن گاهی به 2/5 متر میرسد. ساقه آن نسبتاً محکم و ضخیم با سطحی خشن است.
برگهای قاعده بزرگ و ضخیم هستند؛ به طوری که طول آنها تا 60 سانتی متر میرسد. این برگها تقسیمات زیادی دارند به طوری که به قطعاتی (لوب دار) دندانه دار تبدیل میشوند.
گلهای این گیاه زردرنگ هستند و به صورت گل آذین چتری در انتهای ساقه قرار میگیرند.
میوه ها دوفندقه ای، بیضی شکل و تقریباً مسطح میباشند که روی هر کدام پنج خط وجود دارد و کناره ها بال مانند هستند. رنگ میوهها قهوه ای تیره است. از ریشه یا قاعده ساقه این گیاه بر اثر تیغ زدن ماده ای به نام اولئوگم رزین به دست میآید که به آنغوزه مشهور است. آنغوزه ابتدا شیری رنگ است و مزه ای تند و تلخ و نیز بوی بد و متعفنی دارد که تهوع آور است؛ به همین دلیل از قدیم به نام مدفوع شیطان معروف شده است. این گیاه در ایران (استان خراسان، بلوچستان، کرمان و نواحی جنوبی) وجود دارد.
رزین آنغوزه به عنوان خلط آور، ضدنفخ، ضد اسپاسم روده ای و به صورت شیاف برای بهبود قولنج و همچنین سوسپانسیون آن برای فراری دادن سگ، گربه و دیگر حیوانات وحشی مورد توجه بوده است. مصرف آنغوزه خصوصا در میان آمریکاییهای آفریقایی ادامه دارد. آنغوزه برای درمان سرطان شکم، میخچه، پینه، ادرارآور، مسکن و محرک به کار میرفته است. در درمانهای عامیانه برای قطع قاعدگی، آسم، تشنج، خروسک، جنون و سرطان استفاده میشود. با این حال، اصلیترین کاربرد آن به صورت رایحه در عطریات میباشد.
این گیاه با طعمی قویتر از پیاز یا سیر به شکل گم رزین یا محلول همچنان در دسترس است. در داروخانه ها و فروشگاه های مواد غذایی سالم و محلی نیز به عنوان نگهدارنده یا ادویه به فروش میرسد. گاهی به میزان کم در برخی از شکلاتها، نوشابه ها، چاشنیها و سسها به کار میرود.
آنغوزه حاوی تعدادی ترپن و مواد محلول در چربی است که هنوز به طور کامل شناسایی نشده اند. همچنین حاوی 20 درصد اسانس، 65 درصد رزین و حدود 25 درصد صمغ میباشد.
رزین آنغوزه به عنوان خلط آور، ضدنفخ، ضد اسپاسم روده ای و به صورت شیاف
برای بهبود قولنج و همچنین سوسپانسیون آن برای فراری دادن سگ، گربه
و دیگر حیوانات وحشی مورد توجه بوده است
تاکنون مطالعات کلینیکی برای مشخص شدن اثرات درمانی آن صورت نگرفته است؛ اما در مطالعه ای که بر روی موشهای آزمایشگاهی انجام شده کلسترول سرم را پایین نیاورده است.
استفاده از عصاره الکلی (تنتور) باریجه سمیت سلولی علیه لنفومای سلولهای سرطانی و لنفوسیت های انسانی را نشان داده است.
* روزانه 0/3 تا 1 گرم در سه نوبت (جمعاً 0/9 تا 3 گرم در روز).
* تنتور: 2 تا 4 میلی لیتر در روز این مقدار را میتوان در دو یا سه نوبت مصرف نمود.
مصرف خوراکی آن در بزرگسالان سمیتی نشان نداده است، ولی در کودکان میتواند ایجاد مسمومیت کند. همچنین در حد مصرف درمانی تاکنون عارضه خاصی از آن گزارش نشده، ولی ممکن است در بعضی افراد و یا با مصرف زیاد آن اسهال، نفخ، سوزش هنگام ادرار، سوزش معده، سردرد، گیجی و تشنج ایجاد شود. همچنین، صمغ آن ممکن است درماتیت های پوستی ایجاد کند. با توجه به اینکه آنغوزه دارای خاصیت قاعده آور است، مصرف زیاد آن میتواند موجب سقط شود؛ لذا توصیه میگردد در دوران بارداری و شیردهی مصرف نشود.
همچنین، کومارین های موجود در اولئوگم رزین آنغوزه ممکن است با داروهای ضد انعقاد تداخل کند.
در گزارشی آمده است، مصرف 50 تا 100 میلی گرم آنغوزه در افرادی که مشکل عصبی دارند، باعث تشنج میشود.
زنان باردار، زنان شیرده و کودکان
حساسیت زا، ضد درد، ضد چسبندگی پلاکتها، ضدعفونی کننده، ضد اسپاسم، ضد تومور، تقویت کننده قوای جنسی، ضد نفخ، محرک CNS، هضم کننده، ادرارآور، شیرافزا، خلط آور، قارچ کش، کاهش دهنده پرفشاری خون، مسهل، موتاژنیک، محرک تنفسی، مسکن، تقویت کننده معده، محرک، تقویت کننده رحم و کرم کش.
1- آنغوزه از گونه های دیگری به دست میآید که مهمترین آنها فرولافوئتیدا و فرولا آلیاسئا هستند.
2- بوی بسیار تند آنغوزه که شبیه سیر میباشد، مربوط به ترکیبات گوگرددار آن است.
3- برای به دست آوردن آنغوزه گیاه از فصل بهار به بعد قسمت پایین ساقه (نزدیک به سطح زمین) و یا اصطلاحاً یقه گیاه را برشهای عمودی یا افقی میدهند تا اولئوگم رزین (آنغوزه) به صورت شیرابه به بیرون تراوش کند. این ماده در مجاورت هوا سفت میشود که پس از سفت شدن آن را جمع آوری میکنند و دوباره گیاه را تیغ میزنند یا محل قبلی را برش دیگری میدهند تا دوباره اولئوگم رزین ترشح کند. این عمل چندین بار و گاهی تا دو ماه از فصل بهار صورت میگیرد. آنغوزه خارج شده به دو صورت اشکی (گرد و کروی با اندازه های مختلف) و توده ای و به رنگهای زرد تا قهوه ای تیره است که هرچه روشنتر باشد مرغوبتر و گرانتر است. همچنین، نوع اشکی آنغوزه مرغوبتر و گرانتر میباشد. آنغوزه مزه ای گس و تقریباً تند و سوزاننده دارد و دارای بوی نامطبوع شبیه ترکیبات گوگرددار است.
4- گرچه آنغوزه استفاده محدودی (آن هم در طب سنتی ایران) داشته، ولی یکی از اقلام مهم صادراتی فرآورده های گیاهی ایران است که خریداران آن را با روشهای پیچیده تجزیه میکنند و ده ها ماده ارزشمند از قبیل اسانس، رزین و صمغ قابل مصرف در صنایع دارویی، بهداشتی، آرایشی و صنعتی از آن به دست میآورند. با توجه به اینکه تهیه آنغوزه پر زحمت و طولانی مدت است، قیمت نسبتاً گرانی دارد.
5- نام عمومی آنغوزه در جهان و در تجارت آزافتیداگم است که در کتب قدیمی منشأ جغرافیایی آن ایران ذکر شده و در گذشته بزرگترین تأمین کننده آن در جهان بوده است. گیاه تولید کننده آنغوزه در بعضی قسمتهای افغانستان نیز وجود دارد؛ ولی وسعت آن در ایران از کشورهای دیگر به مراتب بیشتر است.
1. برای کشتن کرمهای داخل باغچه هنگام آبیاری مقداری آنغوزه را در پارچهای گذاشته و داخل آب جلوی شیلنگ بگذارید.
2. محرک نیروی جنسی است.
3. ادرارآور و ضد سوزش ادرار است.
4. برطرف کننده بلغم است.
5. هضم کننده غذا است.
6. درمان کننده رماتیسم و نقرس و سیاتیک است.
7. برای درد کمر و مفاصل مفید است.
8. درمان کننده امراض سینه از جمله آسم است.
9. دم کرده انجدان رومی تمیزکننده خون کبد است.
10. برای درمان تبها سودمند است.
11. درمان کننده بواسیر
12. برای درمان ذاتالریه، برونشیت و سرفه و سرماخوردگی به کار میرود.
14. خوردن انجدان باعث رفع سموم جانوران سمی میشود.
15. کاهش دهنده فشار خون
پوست گردو برای تیره کردن مو :
پوست
گردو برای تیره کردن مو بسیار موثر است. اما از آن جا که رنگ می دهد هنگام
کار کردن با آن از دستکش استفاده کنید. برای تهیه مواد، ۲ قاشق غذاخوری
پوست گردوی خرد شده را در پارچه ببندید و در ۳ پیمانه آب جوش به مدت ۲۴
ساعت قرار دهید. پس از شامپو کردن، مو را با آب پوست گردو بشویید.
بابونه و کالاندولا برای موهای بور :
شست
وشوی هفتگی با این دو گیاه، کدر بودن موی بور را برطرف می کند و مانع از
ایجاد تیرگی مو بر اثر قرار گرفتن در معرض اشعه ماورای بنفش خورشید می شود.
برای تهیه مواد شست وشو، ۴ پیمانه آب را در قابلمه ای از جنس آلومینیوم
بجوشانید، نصف پیمانه گل خشک بابونه و نصف پیمانه گل خشک کالاندولا را به
آب اضافه کنید و زیر گاز را خاموش کنید، بگذارید به مدت ۳۰دقیقه دم بکشد.آب
آن را از صافی رد کنید و بگذارید سرد شود. این آب به مدت یک هفته قابل
نگهداری در یخچال است. برای استفاده، موها را بشویید، با حوله خشک کنید.
سپس مایه تهیه شده را به موها بپاشید و بگذارید ۳۰ دقیقه بماند.
رزماری و مریم گلی برای داشتن موی قهوه ای :
استفاده
ماهانه از این گل ها، به طور چشمگیری مو را تیره می کند. برای تهیه این
محلول، ۲پیمانه مریم گلی تازه یا خشک، یک و نصف پیمانه رزماری تازه یا خشک و
یک قاشق غذاخوری سرکه سیب را در قابلمه ای بریزید و تا لب گل ها را با آب
بپوشانید و پس از به جوش آمدن، حرارت را کم کنید و بگذارید به آرامی
بجوشد.در صورت نیاز آب بیشتری به آن اضافه کنید. این آب باید به مدت ۶ ساعت
روی حرارت کم بجوشد. پس از ۶ ساعت آن را از صافی رد کنید، سرکه سیب به آن
اضافه و خوب مخلوط کنید. پس از شامپو کردن مو را با این ماده بشویید.
حنا برای داشتن موی قرمز متمایل به طلایی :
با
حنا می توان هایلایت کم رنگ یا پررنگ در موهای قرمز و قهوه ای ایجاد کرد.
برای ایجاد رنگ قرمز متمایل به طلایی، ۲۰۰ گرم پودر حنا و ۲ پیمانه آب لیمو
را در ظرف غیرفلزی مخلوط کنید. بگذارید مواد به مدت ۴تا۶ ساعت بماند تا
کمی غلیظ شود. حنا را به مو بمالید و با پلاستیک ببندید. پس از ۲ تا ۳ساعت،
موها را بشویید.
پژوهشگران
استرالیایی در مطالعات خود دریافتند که زعفران دارای یکی از فاکتورهای
کلیدی در پیشگیری از کاهش قدرت بینایی و نابینایی است. این مطالعات که در
یکی از مراکز چشم پزشکی و تحقیقات بینایی استرالیا انجام شد، نشان داد که
گیاه زعفران اثرات قابل ملاحظه ای بر روی ژن هایی دارد که عملکرد سلول های
بینایی را تنظیم می کنند.
نتایج
مطالعه ای که به تازگی صورت گرفته نشان می دهد، زنانی که میزان زیادی کلم
بروکلی و دیگر منابع گیاهی حاوی آهن استفاده می کنند کمتر در معرض ابتلا به
تنش های قبل از عادت ماهانه قرار می گیرند.
به
گزارش سرویس سلامت ایسنا، متخصصان تغذیه و سلامت در این مطالعه دریافته
اند زنانی که منابع غذایی و مکمل های غنی از آهن گیاهی مصرف می کنند کمتر
دچار تنش های قبل از عادت ماهانه می شوند.
تیم
پزشکان دانشگاه های ماساچوست و هاروارد بر این باورند که آهن موجود در
غذاها با تنش های قبل از عادت ماهانه (PMT) مرتبط است چرا که آهن به آزاد
شدن سروتونین در مغز کمک می کند و این هورمون در تنظیم خلق و خوی افراد
بسیار موثر است.
اصطلاح
«تنش های قبل از عادت ماهانه» در مورد علائمی که توسط برخی زنان در دو
هفته قبل از عادت ماهانه تجربه می شود به کار می رود. از این اصطلاح با
عنوان سندرم پیش از قاعدگی نیز یاد می شود.
این
مطالعه روی ۳۰۰۰ پرستار در طول یک دوره ۱۰ ساله انجام شد. در شروع این
مطالعه همه شرکت کنندگان اعلام کردند که تنش قبل از عادت ماهانه نداشته
اند. در پایان دهه، یک سوم زنان از این سندرم برخوردار بودند و دو سوم دیگر
هیچ گونه علامتی از این سندرم از خود نشان ندادند.
هنگامی
که کارشناسان رژیم غذایی این ۳۰۰۰ پرستار را تحت آزمایش قرار دادند، متوجه
ارتباط بین آهن گیاهی جذب شده و پیشرفت کند سندرم پیش از قاعدگی شدند.
گروهی که روزانه حدود ۲۰ میلی گرم جذب آهن داشتند، ۳۰ تا ۴۰ درصد کمتر از
افرادی که میزان آهن کمتری استفاده کردند گرفتار علائم این سندرم شدند.
به
گزارش ایسنا به نقل از روزنامه تلگراف، کارشناسان همچنین نشانه هایی
یافتند بر این مبنی که جذب مقادیر بالای عنصر «روی» نیز خطر ابتلا به سندرم
پیش از قاعدگی را کاهش می دهد.
در این جا سوالی مطرح می گردد که آیا داروهای گیاهی بهترند یا داروهای شیمیایی؟
تردید در مورد اثربخشی گیاهان دارویی از آن جا ناشی می گردد که نحوه ی آماده سازی داروهای گیاهی و تحویل آن ها به مردم به نحو صحیح انجام نمی گیرد؛ در نتیجه خواص درمانی گیاه از بین رفته یا تقلیل می یابد که این امر موجب عدم تأثیر گیاه در درمان بیماری می گردد.
داروهای شیمیایی از برخی جهات نسبت به داروهای گیاهی برتری دارند؛ ولی مصرف طولانی مدت یا در برخی موارد مصرف مقطعی این داروها ممکن است عوارض جانبی برجای گذارد و حتی ممکن است از خود بیماری نیز خطرناک تر باشد. همچنین استفاده مداوم، بی رویه و نادرست داروهای شیمیایی ممکن است باعث مقاوم شدن عامل بیماری ها در مقابل این نوع داروها شود؛ در نتیجه بیماران باید به سوی آنتی بیوتیک ها و داروهای قوی تری که هر روز با نام های جدید ارائه می گردند، روی آورند.
طب سنتی در عصر تجدد
شاید برای بسیاری از مردم قابل تصور نباشد که وجود انواع داروهای شیمیایی در بسته بندی های رنگارنگ حاصل تحقیق بر روی اجزای موثر گیاهان دارویی است. بد نیست بدانید حدود 25 درصد از داروهای تجویز شده از سوی پزشکان در ایالات متحده حداقل شامل یک جزو مشتق از گیاهان هستند. بعضی از این داروها از عصاره گیاهان تهیه شده و گروهی دیگر از ترکیبات شیمیایی با منشا گیاهی ساخته می شوند. آمار استفاده از داروهای گیاهی در سال های اخیر قابل توجه است. سازمان بهداشت جهانی تخمین می زند که در حال حاضر 80 درصد جمعیت جهان یعنی حدود 4 میلیارد نفر از طب گیاهی در درمان بیماری ها استفاده می کنند.
WHO خاطرنشان می سازد که از حدود 119 داروی گیاهی حدود 74 مورد آن دقیقا همانند کاربرد آن ها در طب سنتی مورد استفاده پزشکان قرار می گیرد. همین موضوع موجب شده است که هم اکنون تحقیقات گسترده ای از سوی شرکت های داروسازی روی خواص درمانی گیاهان مناطق مختلف جهان انجام گیرد. هم اکنون مواد مشتق از گیاهان نقش عمده ای در صنعت داروسازی دارند. چنین داروهایی برای درمان بیماری قلبی، فشار خون بالا، انواع دردهای مزمن، آسم و دیگر بیماری ها به کار می رود.
به عنوان مثال افدرا گیاهی است که در طب سنتی چینی بیش از 2 هزار سال برای درمان بیماری های تنفسی مورد استفاده بوده است وافدرئین که جزو فعال این داروی گیاهی است، سابقا در تهیه داروهایی برای تسکین آسم به کار می رفت. مثال دیگر گیاه (Foxglove گل انگشتانه) است. خواص درمانی آن از سال 1775 شناخته شده و در طب گیاهی استفاده فراوانی دارد. در طب رایج پودر برگ این گیاه به عنوان داروی قلبی برای میلیون ها بیمار تجویز می شود.
باز هم تاکید می کنیم که طبیعی بودن به معنای بی ضرر بودن نیست و مقدار داروهای گیاهی یا جوشانده ها و ترکیباتی که از گیاهان دارویی تهیه می شود، حتما باید به طور دقیق و تحت نظر پزشک تعیین و مصرف شود.
داروهای گیاهی باید به صورت علمی و تخصصی تجویز شوند
داروهای گیاهی با وجود این که عوارض کمتری نسبت به داروهای شیمیایی دارند اما با تجویز غیر علمی می توانند منجر به عوارض جبران ناپذیری شوند .
دکتر رامین میری استاد دانشگاه علوم پزشکی شیراز و رئیس مرکز تحقیقات شیمی و گیاهی شیراز در گزارش خبری گفت: از دهه 80 میلادی توجه مردم به مصرف منابع گیاهی و طبیعی افزایش یافته است چرا که گیاهان دارویی نه تنها عوارض جانبی کمتری نسبت به داروهای شیمیایی داشته بلکه قیمت ارزان تری نسبت به آن ها دارند .
دکتر میری با اشاره به این که تجویز غیر علمی گیاهان دارویی می تواند منجر به عوارض زیادی (عوارض کوتاه مدت یا جبران ناپذیر و یا دراز مدت) شود؛ افزود: مصرف این نوع داروها باید با تجویز متخصصان داروساز و نیز توجه پزشک به نکاتی همچون: محل رشد گیاه، نوع آبیاری آن، نوع خشک کردن و همچنین تجویز میزان و نوع مصرف آن به بیمار باشد ضمن آن که باید این مسئله نیز در نظر گرفته شود که از کدام اندام گیاه دارو تهیه شده است.
وی خاطر نشان کرد: بیش از 10 نوع تقلبی گل گاوزبان و سنبلتیو در عطاری ها یافت شده است که با این وجود می توانیم متوجه شویم که مداخله در تجویز داروهای گیاهی بیرون از کادر پزشکی و تخصصی مربوطه، خطرات زیادی برای فرد به وجود می آورد.
تنوع گیاهان دارویی
تنوع گیاهان دارویی در طبیعت به حدی است که دسته بندی علمی آن ها را به کاری مهم و در عین حال دشوار بدل می کند. یکی از روش های طبقه بندی گیاهان دارویی براساس خواص آن ها است که به طور اختصار به آن اشاره می کنیم.
1- گیاهان مقوی:
این گیاهان در شرایط خاصی برای تقویت بیمار تجویز می شود که عمدتا می توان به دوران نقاهت پس از بیماری حاد اشاره کرد.
برخی از این گیاهان حاوی انواع ویتامین ها، مواد معدنی و ترکیبات قندی هستند که در تامین انرژی مورد نیاز بدن متعاقب بیماری و برقراری تعادل در عملکرد اندام ها نقش عمده ای دارند.
2- گیاهان مدر:
مقدار آب موجود در بافت ها تحت تاثیر عوامل گوناگون دچار تغییر می شود. مثال واضح در این زمینه اختلال عملکرد قلب، و کلیه ها است. علاوه بر این مواردی مثل عادت ماهیانه در خانم ها، تجمع مایعات و ادم را به همراه دارد.
یکی از موثرترین راه های تعدیل آب موجود در فضای بین سلولی و بافت های مختلف بدن استفاده از گیاهان مدر است که موجب تسکین عوارض ناشی از این بیماری ها می شود.
3- گیاهان مسهل و ملین:
این گروه از گیاهان برای رفع یبوست و تسهیل دفع سموم به کار گرفته می شوند. گیاهان مسهل از طریق مختلف موجب برطرف شدن یبوست می شوند.
برخی از این گیاهان نظیر ریشه ریوند از طرق افزایش ترشح صفرا و تحریک حرکات دودی روده این کار را انجام می دهند و بعضی دیگر مثل ریشه شیرین بیان و روغن زیتون با تحریک جدار روده موجب برطرف شدن یبوست می شوند.
درباره سایر گروه های گیاهان دارویی باید به آرام بخش ها، گیاهان عرق آور جهت سرماخوردگی و تب ها و گیاهان مهوع و قی آور برای تخلیه سریع محتویات معده اشاره کرد که همگی با مشورت و تحت نظر پزشک تجویز و استفاده می شوند.
در برخی مطالعات آمده است که گیاه جینسینگ سیستم دفاعی بدن را تقویت میکند. برخی شواهد پزشکی نیز نشان میدهد که نوع آمریکایی این گیاه از تعداد دفعات ابتلا به سرماخوردگی و شدت آن در بزرگسالان میکاهد. بررسیها آشکار ساخته که حتی برخی از انواع خاص این ریشه گیاهی میتواند به کاهش قندخون کمک کند.
انواع مختلف ریشه گیاه جینسینگ قرنها در آسیا و آمریکای شمالی به عنوان یک داروی موثر و ترکیبی انرژیزا کاربرد داشته است.
به گزارش ایسنا، گیاه جینسینگ از قدیم مصارف درمانی بیشماری داشته هرچند تنها به بخشی از آنها به طور جدی پرداخته شده است.
این گیاه دو نوع اصلی دارد که شامل جینسینگ آسیایی یا کرهای و جینسینگ آمریکایی هستند. بررسیها حاکی از آن است که انواع مختلف این گیاه فواید متمایزی از هم دارند.
در برخی مطالعات آمده است که گیاه جینسینگ سیستم دفاعی بدن را تقویت میکند. برخی شواهد پزشکی نیز نشان میدهد که نوع آمریکایی این گیاه از تعداد دفعات ابتلا به سرماخوردگی و شدت آن در بزرگسالان میکاهد. بررسیها آشکار ساخته که حتی برخی از انواع خاص این ریشه گیاهی میتواند به کاهش قندخون کمک کند.
به گزارش Webmd، همچنین بررسیهای اولیه نشان میدهد که این گیاه ممکن است به طور موقت تمرکز و قدرت یادگیری را تقویت کند. علاوه بر این یافتهها نشان میدهد که جینسینگ در درمان سرطان، بیماری قلبی، خستگی، هپاتیت C، فشارخون بالا و علائم یائسگی موثر است.
به طور کلی بخشی از مهمترین خواص این ریشه پرخاصیت عبارتند از:
- افزایش قدرت جسمانی
- بهبود فعالیت حافظه
- افزایش شادابی و نشاط
- افزایش قدرت تحمل و استقامت بدن
- از بین بردن استرسها
- مقابله با پیری و فرسودگی
- بالا بردن قدرت دفاعی بدن در برابر بیماریها
- تقویت سیستم ایمنی بدن
- تنظیم سوخت و ساز و متابولیسم بدن
- جلوگیری از سردرد
- درمان بیخوابی و بدخوابی
- کاهش اثرات منفی ناشی از یائسگی
- رفع خستگی، ضعف و بی حالی
- افزایش قدرت و توان سیستم قلبی و عروقی
- تنظیم فشارخون
- تنظیم سطح قندخون بدن
کشت بافت با
تکنیک کشت بافت می توان از یک سلول به یک گیاه کامل دست یافت. در این
تکنیک از روشهای جنین زایی ریزازدیادی و اندام زایی استفاده میگردد.استفاده
از این تکنیک به همراه موتاسیون باعث سرعت بخشیدن به تکثیر انبوه تولید
گیاهان عاری از بیماری انجام کار در تمام طول سال و کاهش هزینه خواهد شد. اولین مرحله تکثیر قسمت مورد نظر در گیاه می باشد.پس از تعیین دز مناسب و انجام تیمار پرتوتابی و تکثیر دوباره گزینش درشرایط In-vitro
با اعمال تیمار تنش صورت میگیرد .گیاهان گزینش شده بعد از انتقال به گلدان
جهت سازگاری و تکثیر دوباره جهت سلکسیون انتهایی در مزرعه کشت شده و سپس
مورد بررسی های تغییرات زنتیکی قرار خواهند گرفت. یکی از بخشهای مهم بیوتکنولوژی “کشت بافت” است که کاربردهای مختلف آن در زمینة گیاهان دارویی، از جنبههای مختلفی قابل بررسی است: باززایی در شرایط آزمایشگاهی ( In-Vitro Regeneration ) تکثیر
گیاهان در شرایط آزمایشگاهی، روشی بسیار مفید جهت تولید داروهای گیاهی
باکیفیت است. روشهای مختلفی برای تکثیر در آزمایشگاه وجود دارد که از
جملة آنها، ریزازدیادی است. ریزازدیادی فواید زیادی نسبت به روشهای سنتی
تکثیر دارد. با ریزازدیادی میتوان نرخ تکثیر را بالا برد و مواد گیاهی
عاری از پاتوژن تولید کرد. گزارشهای زیادی در ارتباط با بکارگیری تکنیک ”
کشت بافت ” جهت تکثیر گیاهان دارویی وجود دارد. با این روش برای ایجاد
کلونهای گیاهی از تیرة لاله در مدت 120 روز بیش از 400 گیاه کوچک همگن و
یک شکل گرفته شد که 90 درصد آنها به رشد معمولی خود ادامه دادند. برای
اصلاح گل انگشتانه، از نظر صفات ساختاری، مقدار بیوماس، میزان مواد مؤثره و
غیره با مشکلات زیادی مواجه خواهیم شد ولی با تکثیر رویشی این گیاه از راه
کشت بافت و سلول، میتوان بر آن مشکلات غلبه نمود. چنانکه مؤسسة گیاهان
دارویی بوداکالاز در مجارستان از راه کشت بافت و سلول گل انگشتانه موسوم به
آکسفورد، توانست پایههایی کاملاٌ همگن و یک شکل از گیاه مذکور بهدست
آورد. تولید
و توسعة مؤثر جنینهای سوماتیک، پیشنیازی برای تولید گیاهان در سطح تجاری
است. جنینزایی سوماتیک فرآیندی است که طی آن گروهی از سلولها یا
بافتهای سوماتیک، جنینهای سوماتیک تشکیل میدهند. این
جنینها شبیه جنینهای زیگوتی (جنینهای حاصل از لقاح جنسی) هستند و در
محیط کشت مناسب میتوانند به نهال تبدیل شوند. باززایی گیاهان با استفاده
از جنینزایی سوماتیک از یک سلول، در بسیاری از گونههای گیاهان دارویی به
اثبات رسیده است. بنابراین در این حالت با توجه به پتانسیل متفاوت سلولهای
مختلف در تولید یک ترکیب دارویی، میتوان گیاهانی با ویژگی برتر نسبت به
گیاه اولیه تولید نمود. حفاظت گونههای گیاهان دارویی از طریق نگهداری در
سرما با تکیه بر کشت بافت و سلول میتوان برای نگهداری کالتیوارهای مورد
نظر در بانک ژن یا برای نگهداری طولانی مدت اندامهای تکثیر گیاه در محیط
نیتروژن مایع، اقدام نمود. نگهداری در سرما، یک تکنیک مفید جهت حفاظت از
کشتهای سلولی در شرایط آزمایشگاهی است. در
این روش با استفاده از نیتروژن مایع (196- درجه سانتیگراد) فرآیند تقسیم
سلولی و سایر فرآیندهای متابولیکی و بیوشیمیایی متوقف شده و در نتیجه
میتوان بافت یا سلول گیاهی را مدت زمان بیشتری نگهداری و حفظ نمود. با
توجه به اینکه میتوان از کشتهای نگهداری شده در سرما، گیاه کامل باززایی
کرد، لذا این تکنیک میتواند روشی مفید جهت حفاظت از گیاهان دارویی در معرض
انقراض باشد. مثلاً بر اساس گزارشات منتشر شده، روش نگهداری در سرما، روشی
مؤثر جهت نگهداری کشتهای سلولی گیاهان دارویی تولیدکنندة آلکالوئید همچون
Rauvollfia serpentine , D. lanalta , A. belladonna , Hyoscyamus spp . است. این
تکنیک، میتواند جهت نگهداری طیفی از بافتهای گیاهی چون مریستمها، بساک و
دانة گرده، جنین، کالوس و پروتوپلاست بهکار رود. تنها محدودیت این روش،
مشکل دسترسی به نیتروژن مایع است. از
لحاظ تاریخی، اگرچه تکنیک ” کشت بافت ” برای اولین بار، در سالهای
1940-1939 در مورد گیاهان بهکار گرفتهشد، ولی در سال 1956 بود که یک شرکت
دارویی در کشور آمریکا ( Pfizer Inc
) اولین پتنت را در مورد تولید متابولیتها با استفاده از کشت تودهای
سلولها منتشر کرد. کول و استابو (1967) و هبل و همکاران (1968) توانستند
مقادیر بیشتری از ترکیبات ویسناجین ( Visnagin ) و دیوسجنین ( Diosgenin
) را با استفاده از کشت بافت نسبت به حالت طبیعی (استخراج از گیاه کامل)
بهدست آورند. گیاهان، منبع بسیاری از مواد شیمیایی هستند که بهعنوان
ترکیب دارویی مصرف میشوند. فرآوردههای حاصل از متابولیسم ثانویه گیاهی ( Secondary Metabolite ) جزو گرانبهاترین ترکیب شیمیایی گیاهی ( Phytochemical
) هستند. با استفاد از کشت بافت میتوان متابولیتهای ثانویه را در شرایط
آزمایشگاهی تولید نمود. لازم بهذکر است که متابولیتهای ثانویه، دستهای
از مواد شامل اسیدهای پیچیده، لاکتونها، فلاونوئیدها و آنتوسیانینها
هستند که بهصورت عصاره یا پودرهای گیاهی در درمان بسیاری از بیماریهای
شایع بهکار برده میشوند. راهکارهای افزایش متابولیتهای ثانویه گیاهی از طریق کشت بافت 1- استفاده از محرکهای (Elicitors)
زنده و غیر زندهای که میتوانند مسیرهای متابولیکی سنتز متابولیتهای
ثانویه را تحت تأثیر قرار داده و میزان تولید آنها را افزایش دهند. لازم
بهذکر است که این محرکها در شرایط طبیعی نیز بر گیاه تأثیر گذاشته و باعث
تولید یک متابولیت خاص میشوند. 2- افزودن ترکیب اولیة (Precursor) مناسب به محیطکشت، با این دیدگاه که تولید محصول نهایی در نتیجه وجود این ترکیبات در محیطکشت، القاء شود. 3- افزایش تولید یک متابولیت ثانویه در اثر ایجاد ژنوتیپهای جدیدی که از طریق امتزاج پروتوپلاست یا مهندسی ژنتیک، بهدست میآیند. 4- استفاده از مواد موتاژن جهت ایجاد واریتههای پربازده. 5- کشت بافت ریشة گیاهان دارویی (ریشه، نسبت به بافتهای گیاهی دیگر، پتانسیل بیشتری جهت تولید متابولیتهای ثانویه دارد). از جمله
ترکیباتی که از طریق کشت سلولی و کشت بافت به تولید انبوه رسیده است،
داروی ضد سرطان تاکسول است. این دارو که در درمان سرطانهای سینه و تخمدان
بهکار میرود از پوست تنه درخت سرخدار ( Taxus brevilifolia L.
) استخراج میگردد. از آنجاییکه تولید تاکسول بهدلیل وجود 10 هستة
استروئیدی در ساختار شیمیایی آن بسیار مشکل است و جمعیت طبیعی درختان
سرخدار نیز برای استخراج این ماده بسیار اندک است، لذا راهکار دیگری را
برای تولید تاکسول باید بهکار گرفت. در حال حاضر، برای تولید تاکسول از
تکنیک کشت بافت و کشت قارچهایی که بر روی درخت رشد کرده و تاکسول تولید
میکنند، استفاده میگردد. سولاسودین ( Solasodine ) نیز از ترکیبات دیگری است که از طریق کشت سوسپانسیون سلولی گیاه Solanum eleganifoliu بهدست میآید. از جمله متابولیتهای دیگری که از طریق تکنیک کشت بافت و در مقیاس تجاری تولید میشود، شیکونین ( Shikonin ) (رنگی با خاصیت ضد حساسیت و ضد باکتری) است. مثالهای زیر گویای کارایی تکنیک کشت بافت در تولید متابولیتهای ثانویه است. تولید آلکالوئید پیرولیزیدین ( Pyrolizidine ) از کشت بافت ریشة Senecio sp ، سفالین ( Cephaelin ) و امتین ( Emetine ) از کشت کالوس Cephaelis ipecacuanha ، آلکالوئید کوئینولین ( Quinoline ) از کشت سوسپانسیون سلولی Cinchona ledgerione و افزایش بیوسنتز آلکالوئیدهای ایندولی با استفاده از کشت سوسپانسیون سلولی گیاه Catharanthus roseus . استفاده از بیورآکتورها در تولید صنعتی متابولیتهای ثانویه تولید
متابولیت ثانویة گیاهی با خصوصیات دارویی در شرایط آزمایشگاهی، فواید
زیادی در مقایسه با استخراج این ترکیبات از گیاهان، تحت شرایط طبیعی دارد.
کنترل دقیق پارامترهای مختلف، سبب میشود که کیفیت مواد حاصل در طول زمان
تغییر نکند. درحالی که در شرایط طبیعی مرتباٌ تحت تأثیر شرایط آب و هوایی و
آفات است. تحقیقات
زیادی در زمینة استفاده از کشتهای سوسپانسیون و سلول گیاهی برای تولید
متابولیتهای ثانویه صورت گرفته است. از جمله ابزارهایی که برای کشت وسیع
سلولهای گیاهی بهکار رفتهاند، بیورآکتورها هستند. بیورآکتورها، مهمترین
ابزار در تولید تجاری متابولیتهای ثانویه از طریق روشهای بیوتکنولوژیک،
محسوب میشوند. 1- کنترل بهتر و دقیقتر شرایط خاص مورد نیاز برای تولید صنعتی ترکیبات فعال زیستی از طریق کشت سوسپانسیون سلولی 2-امکان تثبیت شرایط در طول مراحل مختلف کشت سلولی در بیورآکتور 3-جابجایی و حملونقل آسانتر کشت (مثلاً، برداشتن مایهکوبه در این حالت راحت است) 4-با
توجه به اینکه در شرایط کشت سوسپانسیون، جذب مواد غذایی بهوسیلة سلولها
افزایش مییابد، لذا نرخ تکثیر سلولها زیاد شده و بهتبع آن میزان محصول
(ترکیب فعال زیستی) بیشتر میشود. 5-در این حال، گیاهچهها به آسانی تولید و ازدیاد میشوند. نشانگرهای مولکولی بخش
مهم بعدی دارای کاربرد فراوان در حوزة گیاهان دارویی، “نشانگرهای مولکولی”
است. قبل از اینکه به موارد کاربرد نشانگرهای مولکولی پرداخته شود، لازم
است دلایل لزوم استفاده از نشانگرهای مولکولی در زمینة گیاهان دارویی ذکر
شود: دلایل
استفاده از نشانگرهای مولکولی در زمینة گیاهان دارویی فاکتورهایی همچون
خاک و شرایط آب و هوایی، بقای یک گونة خاص و همچنین محتوای ترکیب دارویی
این گیاه را تحت تأثیر قرار میدهند. در چنین حالاتی علاوه بر اینکه بین
ژنوتیپهای مختلف یک گونه تفاوت دیده میشود از لحاظ ترکیب دارویی فعال نیز
با هم فرق میکنند. در هنگام استفادة تجاری، از این گیاه دو فاکتور، کیفیت
نهایی داروی استحصالی از این گیاه را تحت تأثیر قرار میدهند: 1-تغییر محتوای یک ترکیب دارویی خاص در گیاه مورد نظر 2-اشتباه
گرفتن یک ترکیب دارویی خاص با اثر کمتر که از گیاهان دیگر بهدست آمده
است. بهجای ترکیب دارویی اصلی که از گیاه اصلی بهدست میآید. کوئینون یک ترکیب دارویی است که از پوست درخت سینکونا ( cinchona
) بهدست میآید. پوست درختان سینکونا که در جلگهها کشت شدهاند، حاوی
کوئیونی است که از لحاظ دارویی فعال است. گونههای مشابهی از این درخت وجود
دارند که بهروی تپهها و زمینهای شیبدار رشد میکنند و از لحاظ
مرفولوژیکی (شکل ظاهری) مشابه گونههایی هستند که در جلگهها رشد میکنند،
اما در این گونهها کوئیون فعال وجود ندارد. در
طول دهههای گذشته، ابزارهایی که برای استانداردسازی داروهای گیاهی
بهوجود آمدهاند، شامل ارزیابی ماکروسکوپیک و میکروسکوپیک و همچنین تعیین
نیمرخ شیمیایی ( Chemoprofiling
) مواد گیاهی بودهاند. قابل ذکر است که نیمرخ شیمیایی، الگوی شیمیایی
ویژهای برای یک گیاه است که از تجزیة عصارة آن گیاه بهوسیلة تکنیکهایی
چون TLC و HPTLC و HPLC بهدست آمده است. ارزیابی
ماکروسکوپیک مواد گیاهی نیز بر اساس پارامترهایی چون شکل، اندازه، رنگ،
بافت، خصوصیات سطح گیاه، مزه و غیره صورت میگیرد. علاوه بر این، بسیاری
از تکنیکهای آنالیز، همچون آنالیز حجمی ( Volumetric Analysis )، کروماتوگرافی گازی (Gas Chromatography )، کروماتوگرافی ستونی ( Column Chromatography ) و روشهای اسپکتروفتومتریک نیز برای کنترل کیفی و استانداردسازی مواد دارویی گیاهی، مورد استفاده قرار میگیرند. گرچه
در روشهای فوق، اطلاعات زیادی در مورد یک گیاه دارویی و ترکیبات دارویی
موجود در آن فراهم آید، ولی مشکلات زیادی نیز بههمراه دارد. مثلاً برای
اینکه یک ترکیب شیمیایی بهعنوان یک نشانگر ( Marker
) جهت شناسایی یک گیاه دارویی خاص، مورد استفاده قرار گیرد، باید مختص
همانگونة گیاهی خاص باشد، در حالیکه همة گیاهان دارویی، دارای یک ترکیب
شیمیایی منحصربهفرد نیستند. همچنین بین بسیاری از مولکولهای شیمیایی که
بهعنوان نشانگر و یا ترکیب دارویی خاص مدنظر هستند، همپوشانی معنیداری
وجود دارد؛ این موضوع در مورد ترکیبات فنولی و استرولی حادتر است. یکی از عوامل مهم دیگری که استفاده از نیمرخ شیمیایی را محدود میسازد، ابهام در دادههای حاصل از انگشتنگاری شیمیایی (Chemical Fingerprinting)
است. این ابهام، در اثر تجمع مواد مصنوعی در پروفیل شیمیایی حادث میشود.
علاوه بر این، فاکتورهای دیگری، پروفیل شیمیایی یک گیاه را تغییر میدهند. که
از جمله این فاکتورها میتوان فاکتورهای درونی چون عوامل ژنتیکی و
فاکتورهای برونی چون کشت، برداشت، خشککردن و شرایط انبارداری گیاهان
دارویی را ذکر نمود. مطالعات شیموتاکسونومیکی (طبقهبندی گیاهان بر اساس
ترکیبات شیمیایی موجود در گیاه) که بهطور معمول در آزمایشگاههای مختلف
استفاده میشوند، تنها میتوانند بهعنوان معیار کیفی در مورد متابولیتهای
ثانویه، مورد استفاده قرار میگیرند و برای تعیین کمی این ترکیبات،
استفاده از نشانگرهای ویژه (شیمیایی) که بهکمک آن به آسانی بتوان گونههای
گیاهان دارویی را از یکدیگر تشخیص داد، یک الزام است. در این رابطه،
همانطور که در فوق ذکر شد، در هرگیاه یک نشانگر منحصر به فرد را نمیتوان
یافت. مشکلی
که در شناسایی گونههای گیاهان دارویی با استفاده از صفات مرفولوژیک وجود
دارد، وجود نامهای گیاهشناسی متفاوت در مورد یک گیاه در نواحی مختلف جهان
است. در این حالت ممکن است گونههای گیاهان دارویی نادر و مفید، با
گونههای دیگری که از لحاظ مرفولوژیکی به گیاه اصلی شبیهاند، اشتباه فرض
شوند. بنابراین،
با توجه به مشکلات موجود در زمینة شناسایی گیاهان دارویی با استفاده از
روشهای سنتی و با توجه به پیشرفت محققین در زمینة ایجاد نشانگرهای DNA
، استفاده از این تکنیکهای نوین میتواند ابزاری قدرتمند در استفاده
کارا از گونههای مؤثر دارویی محسوب شود. از جمله مزایای این نشانگرها، عدم
وابستگی به سن و شرایط فیزیولوژیکی و محیطی گیاه دارویی است. پروفیلی که
از انگشت نگاری DNA یک گیاه دارویی بهدست میآید، کاملاً به همان گونه اختصاص دارد. همچنین برای استخراج DNA
بهعنوان مادة آزمایشی در آزمایشات نشانگرهای مولکولی، علاوه بر بافت
تازه، میتوان از بافت خشک نیز استفاده نمود و از این رو، شکل فیزیکی نمونه
برای ارزیابی آن گونه، اهمیت ندارد. نشانگرهای مختلفی بدین منظور ایجاد شدهاند که از آن جمله میتوان به روشهای مبتنی بر هیبریداسیون (مانند RFLP )، روشهای مبتنی بر RCR (مانند AFLP ) و روشهای مبتنی بر توالییابی (مانند ITS ) اشاره کرد. برخی موارد کاربرد نشانگرهای DNA در زمینة گیاهان دارویی ارزیابی تنوع ژنتیکی و تعیین ژنوتیپ (Genotyping) تحقیقات
نشان داده است که شرایط جغرافیایی، مواد دارویی فعال گیاهان دارویی را از
لحاظ کمی و کیفی، تحت تأثیر قرار میدهد. بر پایة تحقیقات انجام شده،
عوامل محیطی محل رویش گیاهان دارویی در سه محور زیر بر آنها تاثیر
میگذارد: 1-تاثیر بر مقدار کل مادة مؤثرة گیاهان دارویی 2-تاثیر بر عناصر تشکیل دهندة مواد مؤثره 3-تاثیر بر مقدار تولید وزن خشک گیاه شناسایی دقیق گیاهان دارویی از نشانگرهای DNA
میتوان برای شناسایی دقیق گونههای گیاهان دارویی مهم، استفاده کرد.
اهمیت استفاده از این نشانگرها، بهویژه در مورد گونهها و یا واریتههایی
که از لحاظ مرفولوژیکی و فیتوشیمیایی به هم شبیهند، دوچندان میشود. گاهی
ممکن است بر اثر اصلاح گیاهان دارویی کالتیوارهایی بهوجود آید که هر چند
از نظر ظاهر با سایر افراد آنگونه تفاوتی ندارد ولی از نظر کمیت و کیفیت
مواد مؤثره اختلافهای زیادی با آنها داشته باشد. در
این حالت اصلاحکنندگان چنین گیاهانی باید تمام مشخصات آن کالتیوار را از
نظر خصوصیات مواد مؤثره ارایه دهند که شناسایی و معرفی خصوصیات مذکور
مستلزم صرف هزینه و زمان زیاد از نظر کسب اطلاعات گسترده دربارة فرآیندهای
متابولیسمی گیاه مربوطه است. بهعلاوه امکان تغییرپذیری وضعیت تولید و
تراوش مواد مؤثره در مراحل مختلف رویش گیاه همواره باید مورد نظر
اصلاحکننده قرار داشتهباشد. بهعنوان مثال، از نشانگرهای RAPD و PBR برای شناسایی دقیق گونة P.ginseng در بین جمعیتهای جینسنگ ( ginseng ) استفاده شده است. همچنین برخی از محققین از یک راهکار جدید بهنام DALP ( Direct Amplification of Length Polymorphism ) برای شناسایی دقیق Panax ginseng و Panax quinquefolius استفاده کردهاند. انتخاب کیموتایپهای (Chemotypes) مناسب بهکمک نشانگر علاوه بر شناسایی دقیق گونهها، پیشبینی غلظت مادة شیمیایی فعال گیاهی (Active Phytochemical) نیز برای کنترل کیفی یک گیاه دارویی مهم است . شناسایی نشانگرهای (DNA QTL)
که با مقدار آن ترکیب دارویی خاص همبستگی دارند، میتواند جهت کنترل کیفی و
کمی مواد خام گیاهی، مؤثر واقع شود. لازم بهذکر است که تنها تفاوت بین
کیموتایپهای مختلف، مقدار مادة شیمیایی فعال آنها است. همچنین، پروفیلهای حاصل از نشانگرهای DNA
میتوانند جهت تعیین روابط فیلوژنتیکی (خویشاوندی) بین کیموتایپهای مختلف
یک گونه گیاه دارویی بهکار روند. در سالهای اخیر مطالعات زیادی بهمنظور
تعیین رابطة بین نشانگرهای DNA
و تنوعات کمی وکیفی ترکیبات فعال دارویی در بین گونهها و خویشاوندان
نزدیک گیاهان دارویی، صورت گرفته و یا در حال انجام است. از طرفی،
بهکارگیری توأم تکنیکهای مولکولی و تکنیکهای آنالیزی دیگر، چون TLC و HPLC ، میتواند شناخت ما را نسبت به یک گونة دارویی خاص و به تبع آن کنترل کیفی و کمی ترکیب دارویی مورد نظر در سطح صنعتی، افزایش دهد. بهعنوان مثال بررسی تنوع ژنتیکی Artemisia annua ، بهعنوان منبع ترکیب ضد ملاریای آرتمیزینین (artemisinin)،
نشان میدهد که ژنوتیپهای این گیاه در سراسر هند، از لحاظ محتوای این
ترکیب (مقدار مادة مؤثرة آرتمزینین)، تنوع نشان میدهند. این بررسی با
استفاده از نشانگر RAPD (یک نوع نشانگر DNA ) صورت گرفته است. مهندسی ژنتیک شاخة
بعدی بیوتکنولوژی که در زمینة گیاهان دارویی کاربردهای فراوانی دارد،
“مهندسی ژنتیک” است. پیشرفتهای اخیر در زمینة ژنتیک گیاهی و تکنولوژی DNA نوترکیب، کمک شایانی به بهبود و تقویت تحقیقات در زمینة بیوسنتز متابولیتهای ثانویه کرده است. قسمت
اعظمی از تحقیقات در زمینة متابولیتهای ثانویه، بهروی شناسایی و دستکاری
ژنتیکی آنزیمهای دخیل در مسیر متابولیکی سنتز یک متابولیت ثانویه، متمرکز
شدهاست. ابزار طبیعی که در فرآیند مهندسی ژنتیک و در اکثر گونههای گیاهی
و بخصوص گیاهان دولپه بهکار میرود، یک باکتری خاکزی بهنام آگروباکتریوم
(Agrobacterium) است. گونههای مختلف این باکتری، مهندسان طبیعی هستند که بیماریهای تومور گال طوقه (Crown Gall Tumour) و ریشة مویی (Hairy Root) را در گیاهان سبب میشوند. تحقیقات نشان دادهاست که ریشههای مویی تولید شده بهوسیلة گونهای از این باکتری بهنام A. rhizogenes
، بافتی مناسب برای تولید متابولیت ثانویه هستند. به علت پایداری و تولید
زیاد این بافتها در شرایط کشت عاری از هورمون، تاکنون گونههای دارویی
زیادی با استفاده از این باکتری تغییر یافتهاند. که از آن جمله میتوان به
کشت ریشة مویی گیاه دارویی Artemisia annua
بهمنظور تولید ترکیب دارویی فعال، اشاره کرد. تحقیقات نشان داده است که
شرایط جغرافیایی، مواد دارویی فعال گیاهان دارویی را از لحاظ کمی و کیفی،
تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین
میتوان دید که مهندسی ژنتیک میتواند بهعنوان ابزاری قدرتمند جهت تولید
متابولیتهای ثانویة جدید و همچنین افزایش مقدار متابولیتهای ثانویه موجود
در یک گیاه بهکار رود.
باززایی از طریق جنینزایی سوماتیک (غیرجنسی)
تولید متابولیتهای ثانویه از گیاهان دارویی
مثالهای
قابل ذکر آنقدر زیاد است که تصور میشود هر مادهای با منشاء گیاهی، از
جمله، متابولیتهای ثانویه را میتوان بهوسیلة کشتهای سلولی تولید کرد:
مزایای استفاده از بیورآکتورها در کشت انبوه سلولهای گیاهی عبارتند از:
سیستم
بیورآکتور برای کشتهای جنینزا و ارگانزای چندین گونة گیاهی بهکار رفته
است که از آنجمله میتوان به تولید مقادیر زیادی سانگئینارین ( sanguinarine ) از کشت سوسپانسیون سلولی Papaver somniferum
با استفاده از بیورآکتور، اشاره کرد. با توجه به اینکه بیورآکتورها، شرایط
بهینه را برای تولید متابولیتهای ثانویه از سلولهای گیاهی فراهم
میآورند، لذا تغییرات زیادی در جهت بهینهسازی این سیستمها، برای تولید
مواد با ارزش دارویی (با منشأ گیاهی) همچون جینسنوساید (ginsenoside) و شیکونین صورت گرفته است.
چنین
تفاوتهایی، مشکلات زیادی را در تعیین و تشخیص گیاهان دارویی خاص، با
استفاده از روشهای سنتی (مرفولوژیکی و میکروسکوپی)، بهدنبال خواهد داشت.
برای روشنشدن موضوع به مثال زیر توجه کنید:
عوامل
محیطی که تاثیر بسیار عمدهای بر کمیت و کیفیت مواد مؤثرة آنها میگذارد
عبارتنداز نور، درجه حرارت، آبیاری و ارتفاع محل. بنابراین نیاز است که
بهدقت این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. به این خاطر، بسیاری از محققین،
تأثیر تنوع جغرافیایی بر گیاهان دارویی را از لحاظ تغییرات در سطوح مولکول DNA
(ژنتیک) مطالعه نمودهاند. این برآوردها از تنوع ژنتیکی میتواند در طراحی
برنامههای اصلاحی گیاهان دارویی و همچنین مدیریت و حفاظت از ژرمپلاسم
آنها بهکار رود.