کتیرا تراوههای صمغی سخت شده بوسیله هوا که به طور طبیعی یا بوسیله ایجاد شکاف از تنه و شاخههای گیاه Astragalus gossypinus fisch و برخی گونههای جنس Astragalus از خانوادۀ نخود Leguminosae بدست میآید.
نامهای گیاه:
لاتین: Astragalus gossypinus fisch
فارسی: گون سفید، گون پنبهای
عربی: کثیراء، قتاد، کثیراء بیضاء، مغلب العقاب
انگلیسی: Locoweed, Milk-Vetch, Astragal, Crow-Toe, Feal broom, Gum-Tragacanth plant
آلمانی: Astragel, Tragant
فرانسه: Astragale, Tragacanthe
جنس گون Astragalus حدود 800 گونه علفی یکساله و چند ساله دارد که اغلب گونههای آن انحصاری ایران است.
ریخت شناسی: گیاه Astragalus gossypinus fisch گیاهی است بوتهای، کوتاه و بالشتکی به ارتفاع 15ـ10 سانتیمتر. محور میانی برگهای مرکب در انتها نوکتیز به طول 5/3ـ5/1 سانتیمتر و راست، برگچهها کشیده تا تخم مرغی پهن دارای پوشش متراکم از کرکهای سفید ظریف و کوتاه، در انتها خاردار گوشوارکها سه گوش، تخم مرغی و پوشیده از کرکهای زبر کوتاه و متراکم، گلها بدون دمگل، گل آذین کروی، برگکهای سرنیزهای تا کشیده، در نیمه فوقانی پوشیده از موهای کوتاه و ظریف، برگکچهها وجود ندارد. کاسه گل پوشیده از موهای سفید، ظریف و متراکم، لبهای کاسه تا قاعده منقسم گردیده و در رأس برگشت یافتهاند و گلها (گلبرگها) صورتی رنگند.
فرآوردۀ داروئی: کتیرا به شکل نوارهای نازک پهن به طول mm10×30 و ضخامت تا mm1 میباشد. بر روی این نوارها کم و بیش خمیده شیارهای ظریف و برآمدگیهای متقاطع و متحدالمرکز وجود دارد. کتیرا به رنگ سفید تا سفید مایل به زرد کمرنگ بدون بو، بدون طعم، در حرارت 50 درجه به راحتی به پودر تبدیل میشود و با افزودن آب به شکل ژل موسیلاژی در میآید .
زمان جمعآوری: کتیرا در نیمه دوم تابستان از گیاه 2 ساله بهرهبرداری میشود. خاک اطراف یقه گیاه را تا عمق cm5 خالی میکنند و در قسمت بدون حفاظ توسط یک چاقوی تیز، شکاف طولی ایجاد کرده سپس بوسیلۀ یک قطعه چوب شبیه گوه با فشار شکاف باز میکنند تا صمغ به راحتی تراوش شود به دو صورت عمده در بازار عرضه میگردد. یک نوع کتیرای زرد است که مانند تارها و یا نوارهای پیچیده و دودیشکل است و دیگری کتیرای سفید است که به شکل پارچه عریضی میباشد و اطراف یا وسط آنها برآمده است.
دامنۀ انتشار: گونههای کتیرا در اکثر نقاط ایران بویژه از ناحیه مرکزی به طرف غرب کشور پراکنده است، علاوه بر ایران در سوریه، عراق و ناحیۀ آناتولی گسترش دارد.
مواد متشکله: کتیرا از دو پلیساکارید با سورین (Bassorin) و تراگاکانتین (Tragacanthin) تشکیل شده است. با سورین در آب متورم شده و به فرم محلول ویسکوز درمیآید. تراگاکانتین یک ترکیب محلول در آب است. وزن مولکولی کتیرا بالغ بر هشتصد هزار است.
موارد استعمال: کتیرا اثر درمانی معینی در پزشکی ندارد. در داروسازی به مصارف تهیه موسیلاژ و گرد کتیرا و همچنین تهیه قرصهای مختلف میرسد. بعلاوه چون داروئی است امولسیون دهنده جهت معلق نگهداشتن گردهای داروئی غیرمحلول در آب به کار میرود. کتیرا ممکن است به فرآوردههای داروئی کم کننده وزن بدن و یا به عنوان ملینهای افزاینده حجم به فرآوردههای داروئی ضد یبوست اضافه شود. همچنین به عنوان نرمکننده و تسکین دهنده در فرآوردههای آرایشی ـ بهداشتی و به عنوان سوسپانسیونکننده و امولسیون کننده و به هم چسباننده در صنایع داروئی مورد مصرف قرار میگیرد. مصارف صنعتی کتیرا خیلی زیاد است.
موارد استعمال در پزشکی گذشته: در طب گذشته کتیرا جهت مداوای سرفه، برطرف کردن گرفتگی و خشونت صدا توصیه شده است. افزون بر آن مالیدن آن بر روی مو مانع شقه شدن آن میدانستند. کتیرا کمی ملین و مسهل نیز هست.
هل گیاهی است که در مناطق حاره و گرم می روید . وطن آن هندوستان می باشد و حدود 80% مصرف هل دنیا از هندوستان صادر می شود این گیاه پایا و علفی است که ریزوم آن ساقه های هوائی مانند برگ بهم پیچیده گاهی تا ارتفاع 4 متر خارج می شود یک یا دو ساقه گل دهنده از قاعده ساقه های هوائی خارج می شود که دارای گل های کوچک برنگ سفید یا سبز روشن می باشدمیوه هل بیضی شکل ، مانند قلب و برنگ زرد یا سبز روشن بطول 1-2 سانتیمتر است . دانه های معطر و مطبوعی برنگ قهوه ای مای به قرمز در آن وجود دارد که به مصرف اد.یه و خوشبو کردن مشروبات و غذاها یم رسد.
ترکیبات شیمیایی: هل دارای اسانس فرار و معطری در حدود 4% می باشد ضمنا این گیاه دارای مواد رزینی و چربی نیز است .
خواص داروئی: هل از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است .
1. چون هل بشکل قلب می باشد بنابراین تقویت کنده قلب است.
2. بادشکن بوده و گاز معده و روده را خارج می سازد.
3. تقویت کننده بدن است.
4. ادرار آرو است .
5. قاعده آور است.
6. مقوی سیستم هضم است.
7. باعث هضم غذا می شود.
8. زخم های دهان را برطرف می کند بدین منظور دم کرده هل را در دهان مضمضه کنید .
9. خوشبو کننده دهان است.
10. برای تسکین گوش درد ، گرد هل را در گوش بریزید.
11. برای برطرف کردن دل بهم خوردگی و تهوع ،از دم کرده هل استفاده کنید.
12. اشتها آور است.
13. تب را پائین می آورد.
14. معالج سرماخوردگی است.
15. برای تسکین درد رماتیسم مفید است.
16. ترشی معده را برطرف می کند.
17. ضد مسمومیت است.
18. برای رفع بیماریهای چشم مفید است .
طرز استفاده:
دم کرده : مقدار 30 گرم هل کوبیده را در یک لیتر آب جوش ریخته و بگذارید
بمدت 10 دقیقه دم بکشد سپس صاف کرده و بنوشید . هل را همچنین می توان به
چایی یا دیگر مشروبات الکلی اضافه کرد .
مضرات : مقدار مصرف زیاد هل برای روده ها مضر است . برای رفع این اشکال آنرا باید با کتیرا خورد
کلمات کلیدی : گیاهان دارویی
گلبرگهای گل گیاه Rosa damascena mill. متعلق به خانوادۀ Rosaceae است. اسانس گل سرخ در بشره فوقانی گلبرگها و درون سلولهائی با ظاهر برآمده جای دارد. در سلولهای بشره تحتانی گلبرگها، در محلی که گلبرگهای داخلی از گلبرگهای خارجی خود پوشیده میگردند این اسانس جمع میشود.
نامهای گیاه (1و2):
لاتین: Rosa damascena mill.
فارسی: گل سرخ، گل گلاب، گل محمدی.
عربی: وردجوری
انگلیسی: Damask rose
آلمانی: Damaszenerrose
فرانسه: R. de tous les mois
Rosier de damas
ریخت شناسی: گیاه چوبی به صورت درختچههائی معمولاً تیغدار و پوشیده از خارهای زیاد میباشد. دارای برگهای مرکب تک شانهای با گوشوارک پیوسته به دمبرگ بوده، به نظر میرسد که نوعی دو رگه ثابت از R. Conina. R. gallica است و گلبرگهای آن رنگ صورتی روشن یا سفید دارد. این نوع گل سرخ برگهای مرکب از 7 و به ندرت 9 برگچه دندانهدار دارد. عدهای دیگر آن را دو رگه ثابت از R.Moschata,R.Gallica ذکر نمودهاند.
اندام داروئی: از گلبرگهای گل محمدی اسانس گل سرخ تهیه میکنند.
زمان برداشت قسمت مورد استفاده: در دورۀ گل دادن، گلهای گیاه جمعآوری میگردد.
دامنۀ انتشار: امروزه باغهای وسیعی از این گیاه در مناطق مختلف ایران به منظور تهیه گلاب ایجاد شده است. مدارک تاریخی نشان میدهد که تهیه آب مقطر گل سرخ، نخستین بار از ایران آغاز گردید و بعداً از آن جا به نواحی دیگر سرایت کرد. یونانیان قدیم از هنر تهیۀ اسانس و آب مقطر از گل سرخ، بیاطلاع بودند و منحصراً از گلبرگ تازه این گیاه، عصاره تهیه میکردند و یا با وارد کردن گلبرگها در روغن، روغنهای معطر از آن بدست میآوردند. تاریخ تهیۀ آب مقطر گل سرخ، هر قدر که به زمانهای قدیم ارتباط پیدا کند، تهیۀ اسانس گل سرخ به قرون اخیر نسبت داده میشود.
مواد متشکله: این اسانس از گلبرگهای گیاه مذکور و گونههای دیگری از آن مانند Rosa centifolia و R. Moschata و R. Alba تهیه میشود. دو رگهها واریتهها و فرمهای مختلف گیاهان مذکور نیز در تهیۀ اسانس بکار میروند، ولی نوع مرغوب آن از گیاه اصلی یعنی R. Damascena بدست میآید. اسانس گل سرخ از نظر کلی دارای 2 قسمت، یکی جامد و دیگری مایع است. قسمت جامد اسانس گل سرخ، فاقد بو میباشد و استئاروتین نام دارد و در گرمای 33 درجه سانتیگراد نیز ذوب میشود. قسمت مایع اسانس گل سرخ بوی قوی دارد و اولئوتین نامیده میشود. شامل 70ـ45 درصد ژرانیول و دارای 40ـ20 درصد سیترونلول است. ژرانیول و سیترونلول، هر دو حالت مایع و بوی ملایم و بسیار مطبوع شبیه گل سرخ دارند. اسانس انواع مختلف Rosa به تفاوت دارای Farnesolاند. قسمت مایع اسانس گل سرخ، علاوه بر ژرانیول و سیترونلول دارای موادی نظیر نرول، لینالول، اوژنول، سیترال و ترکیبات دیگر است.
خواص درمانی: گلبرگهای آن اثر ملین ملایم دارد. از اینرو برای رفع یبوست کودکان، اشخاص مسن و بیماران در دورۀ نقاهت مصرف دارد. اسانس گل سرخ چون دارای بوی مطبوع است از این جهت در عطرسازی اهمیت فراوان دارد. این گیاه بعنوان ضد افسردگی و اضطراب و درمان مشکلات پوستی و گوارشی مصرف میشود.
موارد استعمال در پزشکی گذشته: در کتب طب سنتی «ورداهربستانی» نام برده میشود. غنچۀ میوۀ قرمز شدۀ گل سرخ معطر، کمی تلخ و کمی شیرین است و طبق نظر عدهای از حکمای طب سنتی مرکبالقوی است ولی عدۀ زیادی آن را کمی سرد و خشک میدانند و عدهای نیز معتدل ولی قابض ذکر میکنند. مقوی و فرحآور است. گلبرگها و غنچۀ تازۀ آن مسهل است و مسکن صفرا و بلغم رقیق، ولی خشک شدۀ آن قابض است. برای جلوگیری از خونروی از سینه و قطع اخلاط خونی و رفع رطوبتهای معده مفید است و قبض یبوست آن بیشتر از غنچه و برگ خشک آن است. ضماد تازه آن برای قطع زگیل، ناراحتیهای پوستی، رویانیدن گوشت تازه بر زخمهای عمیق و تحلیل ورمهای گرم و شکستگی اعضاء نافع است.
اثرات فارماکولوژیکی: اسانس گل سرخ از قدیم بعنوان یک داروی نشاطآور مطرح بوده است و در کشورهای اروپائی در آروماتراپی از این اسانس برای درمان افسردگی و بعنوان نشاطآور استفاده میشود. اسانس این فرآورده به عنوان یک محرک سیستم عصبی مرکزی مطرح میباشد (مانند کافئین، آمفامین و یا متیل فنیدات)؛ در واقع دارو بعد از عبور از سد خونی مغزی بعنوان یک محرک عمومی اثر نموده، سطح هوشیاری را بالا میبرد و به عنوان یک ضد افسردگی غیر انتخابی بالاخص در افسردگیهای ناشی از تنشهای محیطی مؤثر میباشد. اثرات دارو بر روی میل جنسی از طریق تحریک مرکزی و افزایش سطح فعالیت بدن میباشد. این اسانس بعد از جذب، مقداری در کبد تجزیه شده و دفع میشود و مقداری نیز از طریق ادرار دفع میشود و کمی نیز به ویتامینهای A و C تبدیل میشود.
میوههای خشک شده و رسیدۀ گیاه Coriandrum sativum L. از خانوادۀ جعفری (Umbelliferae) است که حداقل دارای 3/0 درصد (حجم/وزن) روغن فرار میباشد.
نامهای گیاه:
لاتین:
Coriandrum sativum L.
C. Sativum L. Var: Vulgare ALEF. (Indian coriander)
C. Sativum L. Var. Micro carpum DC. (Russian coriander)
فارسی: گشنیز، تخم گشنیز، گشنیج، هپل دانه
عربی: کزبره، کزره
انگلیسی: Coriander
آلمانی: Wanzendille, Echter koriander, Koriander
فرانسه: Punaise male, Coriandre coltivee, Coriandre, Mari de la punaise
ریخت شناسی: گیاهی یکساله، بدون کرک، طول گیاه به 50 سانتیمتر میرسد. با ساقۀ نازک، صاف و دارای انشعابات دو شاخهای است. برگهای پائینی با تقسیمات شانهای و دارای 3ـ2 زوج برگچه تقریباً تخم مرغی، دندانهدار، برگهای ساقهای بدون دمبرگ و گلها به رنگ سفید و صورتی مجتمع در گل آذین چتر و میوه کروی میباشد.
اندام داروئی: میوه یا تخم گیاه گشنیز که به اشتباه دانه خوانده میشود، اندام داروئی این گیاه را تشکیل میدهد. میوۀ گیاه، ظاهری تخم مرغی به ابعاد 5/2ـ2 × 6ـ2 میلیمتر دارد و رنگ آن سبز مایل به زرد است که در اثر خشک شدن به رنگ زرد مایل به قهوهای در میآید. میوه نارس گشنیز بوی ناخوشایند و شبیه بوی ساس دارد که هنگام رسیدن میوه برطرف میگردد و میوۀ گشنیز هنگام رسیدن شکافته میشود.
زمان جمعآوری: دوره رویش گیاه گشنیز از آغاز رویش بذر تا پایان دوره گلدهی و تشکیل میوه به شرایط اقلیمی محل رویش بستگی دارد و مدت آن بین 120ـ80 روز است. گشنیز معمولاً به صورت بهاره و پائیزه کشت میشود. فروردین ماه زمان مناسب کشت بهاره و مهر و آبان ماه، زمان مناسب کشت پائیزه است. در کشت بهاره که رایجتر است اولین میوههای گشنیز در اواخر تیرماه تشکیل میشود و پس از کامل شدن در اواخر مرداد تا اوایل شهریور میرسند.
محل رویش: در باختران، آبادان، تبریز، بلوچستان، کرمان، بوشهر (باغ مانی)، برازجان، تهران، دماوند، دره آبشار و در غالب نقاط ایران کشت میشود. تولید سالیانه گشنیز در جهان به بیش از 220 هزار تن میرسد که بیشتر آن را اوکراین تهیه میکند. پرورش گشنیز علاوه بر اوکراین در کشورهای ایتالیا، مالت، هلند، مراکش، مصر، بنگلادش، چین، هند، آرژانتین، آمریکا و مکزیک نیز معمول است.
میوۀ گشنیز دارای 5/7% آب، 13ـ20 درصد مواد چرب (اسید اولئیک، اسید پالمتیک، اسید پتروسه لینیک، اسید لینولئیک) 16ـ18% مواد پروتئیک، 38% سلولز، 13% مواد غیر ازته و روغن فرار است. اگر چه فارماکوپه بریتانیا حداقل میزان روغن فرار میوه گشنیز را 3/0% حجم در وزن برآورد کرده است ولی میوه گشنیز در نقاط مختلف دنیا بین 6/2ـ2/0 درصد روغن فرار دارد. عمدهترین ترکیب موجود در روغن فرار گیاه را د ـ لینالول یا کوریاندرول تشکیل میدهد که بسته به اقلیم محیط کشت گشنیز میزان 55 تا 74 درصد روغن میباشد. سایر ترکیبات مهم موجود در روغن فرار میوه گشنیز عبارتند از: آلفا پینن، لیمونن، 1و8 ـ سینئول و کامفر؛ ضمناً ترکیبات دیگری نیز به مقدار کم در گیاه موجود است.
سایر ترکیبات موجود در میوه گشنیز شامل فلاونوئیدها مانند روتین، کومارینها، اسیدهای فنلی، فتالیدها، اسیدهای آمینه، پروتئینها به میزان 11ـ17 درصد، چربیها به میزان 28ـ16%، نشاسته و قند. مواد گشنیز دارای اثرات درمانی مشابه میوه انیس، رازیانه، زیره سیاه است و مانند آنها خاصیت نیرودهنده، هضم کننده غذا، بادشکن، مدر، ضد تشنج و بطور ملایم قاعدهآور، ضد صرع و ضد کرم دارد.
موارد استعمال: گشنیز دارای اثرات ضد اسپاسم و ضد نفخ بوده و از آن در پیشگیری و کاهش دلپیچه استفاده میشود. همچنین بعنوان عطر و طعمدهنده در صنایع غذائی مصرف دارد. از اسانس گشنیز در عطرسازی استفاده میشود. خلطآور، ملین و ضد قارچ است. همچنین به صورت موضعی در بواسیر و درد مفاصل استفاده میشود.
Dr. H. Leclerc، مصرف آن را در بیماریهای عفونی مختلف مانند تب تیفوئید و به طور کلی بیماریهای مختلف منشأ کلی باسیلها و تبهای دانهای توصیه نموده است. میوه گشنیز در مواردی که مسمومیت بر اثر پیدایش تخمیرهای عفونی در روده پیش میآید به علت خاصیت ضد باکتری که دارد اثر مفید ظاهر مینماید.
موارد استعمال در پزشکی گذشته: در طب گذشته از آن در رفع ناراحتیهای گوارشی بعنوان ضد نفخ، اشتهاآور، مقوی معده و ضد اسهال استفاده میشده است همچنین از آن در خوشبو کردن دهان و التیام زخم دهان استفاده میگردیده است.
آثار فارماکولوژیکی:
از طریق اثر بر متابولیسم چربی (افزایش سنتز اسیدهای صفراوی، افزایش تبدیل کلسترول به اسیدهای صفراوی و استرولهای خنثی، سبب کاهش کلسترول سرم در بیماران مبتلا میشود. بجز آثار اسپاسم و کار میناتیو میوه گشنیز، این گیاه و روغن فرار آن دارای خاصیت ضد میکروبی نیز میباشند. آثار ضد میکروبی و قارچی آن علیه میکروبهای زیر تأیید شده است. باسیلوس آنتراسیس، باسیلوس مزنتریکوس، پروتئوس و لگاریس، اشرشیاکلی، استافیلوکوکوس اوره ئوس، استرپتوکوکوس همولیتیکوس، پسودوموناس آئروجینوزا، کاندیدا آلبیکانس.
روغن فرار گشنیز در شرایط آزمایشگاهی دارای اثر ضد لاروی و سیتوتوکسیک ضعیف بوده است. آثار پائین آورندۀ قند خون، همچنین آثار کاهش دهندگی سطح پروژسترون خون توسط این گیاه در حیوانات آزمایشگاهی به اثبات رسیده است.
اکثر آثار فارماکولوژیک و یا بیولوژیک فوق را میتوان به وجود روغن فرار و فلاونوئیدهای گیاه مرتبط دانست.
کلمات کلیدی : گیاهان دارویی
سرشاخههای گلدار گیاه کلپوره با نام علمی Teucrium polium از خانوادۀ Labiatae که حاوی عصاره و اسانس فرار که بیشترین مواد این اسانس ژرماکرن B، D، بتا کاریوفیلن، همولن و کاریوفیلن اکساید میباشد.
نامهای گیاه:
نام علمی: Teucrium polium
Syn: T. Integerrimum steud, T. Purpureum link
فارسی: کلپوره همدانی، مریم نخودی همدانی
عربی: مسک الجن، حشیشه الریح
انگلیسی: Poleigamander
فرانسه: Germandree pouliot
ریخت شناسی: گیاهی است علفی، پایا، پرشاخه به ارتفاع 10 تا 35 سانتیمتر و دارای ظاهر سفید پنبهای که معمولاً در نواحی بایر، سواحل سنگلاخی و ماسهزارهای نواحی جهان میروید. برگهای آن باریک، دراز و پوشیده از کرکهای پنبهای در هر دو سطح پهنک است. گلهائی به رنگهای سفید، سفید مایل به زرد و یا زرد و حتی ارغوانی دارد. این حالت متغیر بودن نه تنها در رنگ گل بلکه در وضع ساقه گیاه که به صورت پرپشت و پرشاخه و یا به حالت خوابیده درمیآید نیز دیده میشود. زمان گل دادن آن به تناسب شرایط محیط زندگی بین خرداد و مرداد است. زنبور عسل به علت وجود نوش در گلهای آن به سمت گیاه جلب میگردد.
اندام داروئی: قسمت مورد استفاده گیاه سرشاخه گلدار گیاه است.
زمان جمعآوری: به تناسب شرایط محیط زندگی بین ماههای خرداد و مرداد است.
دامنه انتشار: در نواحی بایر، سواحل سنگلاخی و ماسهزارهای نواحی مختلف اروپا، منطقه مدیترانه، شمال آفریقا و جنوب غربی آسیا منجمله ایران میروید. این گیاه پراکندگی وسیع در نواحی مختلف شمال، مغرب، جنوب و مرکز ایران، منطقه البرز، اطراف تهران مخصوصاً در غالب نواحی نیمه بایر و کوهستانهای نیمهخشک دارد.
اجزای متشکله: عصارۀ گیاه Teucrium polium محتوی مواد مؤثره زیره میباشد. دی ترپنوئیدها، 7ـ5ـ گلیکوزید، 6 ـ متوکسی جنگوانین و اسانس فرار که بیشترین مواد این اسانس ژرماکرن B، D، بتاکاریوفیلن، هومولن و کاریوفیلن اکساید میباشد.
خواص درمانی: استفاده از این گیاه به طوری که در کتب داروئی قدیمی وارد است به زمانهای نسبتاً دور نسبت داده میشود مانند آنکه بقراط، دیوسکورید، پلین و جالینوس از آن در آثار خود نام بردهاند و چون گیاه ظاهری کاملاً مشخص دارد. نوع مورد نظر حکما در زمانهای قدیم، همین گیاه فعلی بوده است.
سرشاخههای گلدار گیاه اثر مقوی، نیرو دهنده و ضد تشنج دارد و اگر گرد آن وارد بینی شود مخاط بینی را تحریک کرده و ایجاد عطسه مینماید. مصرف آن را با بررسیهائی که بعمل آمده در رفع سردرد، ضعف عمل دستگاه تغذیه، بیماریهای دستگاه تناسلی ـ ادراری و تأخیر یا عدم وقوع قاعدگی به علت ضعف کلی مؤثر میباشد. در ضمن اثر ضد تشنج نیز دارد. از این گیاه تلخ در بلوچستان، ایران و هندوستان برای رفع درد ناحیه قلب استفاده میشود؛ بعلاوه تببر است و از جوشاندۀ گیاه در آب و با خیساندن و یا دم کردۀ آن در آب در موارد سرماخوردگی مصرف میشود. در کرمان نیز برای رفع ناراحتی هاضمه و دلدرد از آن استفاده میکنند.
اثرات فارماکولوژیکی گیاه: طبق تحقیقات انجام شده در مرکز تحقیق و توسعه شرکت باریجاسانس، اسانس کلپوره دارای خاصیت ضد اسپاسم قوی بر روی انقباضات ایجاد شده توسط استیل کولین و کلرور پتاسیم میباشد (با غلظت 36ـ9 انقباضات ناشی از استیل کولین را مهار میکند و IC50 این اسانس در مهار انقباضات ناشی از KCL برابر 18 است). تأثیر این اسانس بر مهار هر دو نوع انقباض مزیت این گیاه را نسبت به آتروپین و هیوسین که تنها بر روی انقباضات ناشی از استیل کولین مؤثر هستند نشان میدهد. در ضمن برای فلاونوئیدهای موجود در فرآورده (لوتئولین 7ـ5 گلیکوزید) نیز اثرات آنتی اسپاسمودیک گزارش شده است.
مکانیسم اثر: سیستم اعصاب پارا سمپاتیک که از جمله سیستمهای عصبی خودکار بدن است (سیستم دیگر سمپاتیک است). مسئول انقباض و حرکات دستگاه گوارش میباشد. استیل کولین یک حامل شیمیائی است که با ترشح از انتهای اعصاب پارا سمپاتیک سبب بروز اثرات این اعصاب بر اندامهای مختلف میشود. بنابراین یک داروی آنتاگونیست استیل کولین میتواند مانع اثرات این ماده در اندام مورد نظر شود و اثرات استیل کولین را معکوس نماید. مواد مؤثره گیاه کلپوره آنتاگونیست استیل کولین میباشند. این مواد با مهار کانالهای کلسیم مانع از ورود کلسیم از مایع خارج سلولی به داخل غشاء پایانههای عصبی در هنگام دپولاریزاسیون (مرحلهای که به علت ورودیونهای سدیم با بار مثبت پتانسیل الکتریکی داخل غشاء به سمت مثبت میل میکند) شده، جلو آزاد شدن استیل کولین را از وزیکولهای التهابی عصب گرفته، در نتیجه امکان انتقال پیام عصبی در طول مسیر نورونها و نیز انتقال پیام عصبی به ماهیچههای صاف دستگاه گوارش از میان رفته یا حداقل کاهش مییابد. در نتیجه دارای اثرات آنتیاسپاسمودیک میباشد.
کاسنی ریشههای خشک شدۀ گیاه Cichorium intybus L. از خانوادۀ کاسنی (Compositae) است که حداقل دارای 11% اینولین میباشد.
نامهای گیاه:
لاتین:
Cichorium intybus L.
Syn: C. Byzantinum clementi
فارسی: کاسنی، کاسنی تلخ، کاسنی وحشی، هند با، کاسنی صحرائی
عربی: شکوریه، سرس
انگلیسی: Wild chicory, Succory
آلمانی: Wegwarte, Zichorie
فرانسه: Chicoree, Chicoree amere,Chicaree saurage
ریخت شناسی: گیاهی علفی خودرو، چند ساله که ارتفاع آن به 5/1 متر میرسد. با ریشه نسبتاً ضخیم و عمودی، ساقه باریک، برگهای پائینی بریده، بالائیها ساده و گلهای آبیرنگ میباشند. پرورش کاسنی، مراقبت زیادی لازم ندارد.
اندام داروئی: شامل گلهائی به رنگ آبی روشن و ندرتاً صورتی یا سفید میباشد. در هر کاپیتول 20ـ18 گلچه زبانهای به طول سه برابر گریبان دیده میشوند که در فاصلۀ ماههای تیرماه تا اواخر شهریور ظاهر میگردند.
زمان جمعآوری: ریزوم در مهر و آبان ماه و گل کاسنی در شهریورماه جمعآوری میشود.
دامنۀ انتشار: این گیاه در سرتاسر قاره اروپا بعنوان گیاه زینتی و داروئی کشت میشود. در ایران در نواحی کوهستانی، خراسان، گیلان و مازندران، راه قزوین به رشت، آذربایجان، زنجان، تهران، کرج، سنندج، همدان، اصفهان، فارس، چهار محال و بختیاری، بلوچستان و بسیاری مناطق دیگر میروید.
مواد متشکله: گل کاسنی حاوی فلاونوئید و یک گلوکوزید کومارینی ویژهای به نام سیکوریئین میباشد. گلیکوزید مزبور با اسکولین که به مقدار فراوانتری در طبیعت یافت میشود ایزومر میباشد. مقدار سیکوریئین در 100 گرم گل خشک در حدود 200 میلیگرم میباشد. گل کاسنی همچنین حاوی "گم" به میزان 3/2 درصد و موسیلاژ همچنین به میزان 3/3درصد حضور عناصر فسفر، آهن، پتاسیم و کلسیم نیز در آن به اثبات رسیده است.
موارد استعمال: گل کاسنی به عنوان ملین و افزاینده صفرا مورد استفاده قرار میگیرد. اشتهاآور، تسهیل کننده هضم، ملین ضعیف، تقویت کنندۀ کبد و دستگاه گوارش، شستشو دهندۀ مجاری ادراری و مدر است و برای درمان نقرس و روماتیسم به کار میرود. ریشۀ کاسنی اثرات قاطع در رفع ورم التهابی لثه دندان و حتی در مواردی که با خونریزی همراه باشد، اگر عصاره آبی یا الکلی گیاه بر روی لثه مالیده شود یا ماساژ داده شود در رفع التهابهای همراه با خونریزی معده مؤثر است. بعلاوه اگر در خمیردندانها وارد شود اثر ضد میکروبی خوبی ظاهر میکند. در استعمال خارجی، قرار دادن برگهای تازه و له شده کاسنی بر روی پوست بدن، برای آرام کردن ناراحتیهای جلدی ناشی از التهاب و تحریکات سطحی بکار میرود. همچنین در نواحی شمالی ایران از خیسانده ریشه گوشتی کاسنی به عنوان داروی کمکی جهت رفع تب مالاریا مورد استفاده قرار میگیرد.
موارد استعمال در پزشکی گذشته: در طب گذشته از گلهای کاسنی بعنوان مقوی کبد، تب بر، معرق، صفراآور و مدر استفاده میشده است.
آثار فارماکولوژیک مشاهده شده: عصاره مائی گیاه اثر مهاری بر ماست سلهای دخالت کننده در واکنشهای آلرژیک و با دوز بالا اثر مهاری بر شوک آنافیلاکتیک (القا شده در موش) دارد و سبب مهار آزادسازی هیستامین از ماست سلهای فعال نیز میگردد.
شیرین بیان گیاه بومی ناطق مدیترانه است و در ایران در اکثر نقاط کشور می روید . شیرین بیان گیاهی است چند ساله و دارای ساقه ای بطول یک متر که در نواحی معتدل تا ارتفاع دو متر می رسد . برگهای آن مرکب از تعدادی برگچه های فدر و سبزرنگ می باشد . گلهای آن برنگ بنفش ، سفید . زرد است میوه آن مانند نیام و محتوی 5 تا 6 دانه می باشد .
ریشه شیرین بیان بطور خیلی عمیق در زمین فرو می رود . پوست ریشه قهوه ای سیر وس یاه است . مغز ریشه زرد رنگ بوده و طعم آن بسته بانواع مختلف تغییر می کند . مثلا شیرین بیان اسپانیا طعم ملایم درد در حالیکه شیرین بیان یونان دارای طعم تلخ است .
ترکیبات شیمیایی:
ریشه شیرین بیان دارای گلوکز ،ساکاروز ، آسپاراژین ، مواد آلبومیدی ،رزین و کمی اسانس میباشد . ماده اصلی که باعث شیرینی این گیاه است گلیسیرین خوانده می شود . در شیرین بیان ماده ای بنام لکوریتی جننی چالکون وجود دارد که خاصیت دفع اسپاسم عضلات را دراست .
خواص داروئی:
شیرین بیان از مظر طب قدیم ایران معتدل است .
شیرین بیان را بصورت قطعات کوچک به قطر 0/5 سانتیمتر و طول 1/5 سانتیمتر بفروش می رسانند .
1)مهمترین خاصیت شرین بیان که جدیدا کشف شده است و در آلمان و اروپا و آمریکا ساتفاده می شود درمان کننده زخم معده و سرطان معده است برای این منظور شربت شیرین بیان را تهیه کرده و هر روز بمقدر یک قاشق غذا خوری قبل از غذا به مریض بدهید و اگر این عمل را تا 4 ماه تکرار کنید شخص معالجه خواهد شد .
2)برای تقویت عمومی بدن مفید است
3)خوردن آن از پیری جلوگیری می کند
4)برای نرم کردن سینه موثر است
5)زخم ها و تاول های پوست را با چای شیرین بیان شستشو دهید تا زود خوب شود .
6)ملین است و معمولا آنرا با گیاهان دیگر مخلوط می کنند که انقباضات را کم می کند
7)مدر و عرق آور است
8)برای برطرف کردن زخم و التهاب دهان ریشه شیرین بیان را بمکید .
9)سرفه را برطرف می کند
10)ورم معده را برطرف می کند
11)تنگی نفس را تسکین می دهد
12)برای درمان سوء هاضمه مفید است
13)برای از بین بردن نفخ شکم مفید است
14)چشم را تقویت کرده و رفع سردرد می کند برای این منظو از فرمول زیراستفاده کنید :
2 گرم ریشه شیرین بیان را پودر کرده و با یک گرم شکر و یک گرم رازیانه مخلوط کنید سپس آنرا در آب خیس کرده و هر روز بخورید.
15)برای درمان موخوره چای شیرین بیان را به سر بمالید .
16)برای رفع بوی بد زیر بغل و پا از برگ های شیرین بیان پماد درست کرده و در این قسمت ها بگذارید .
طرز استفاده:
دم کرده شیرین بیان : مقدر 50گرم ریشه بدون پوست شیرین بیان را آسیاب کرده و در یک لیتر آب جوش بریزید و بگذارید مدت 10 دقیقه دم بکشد .
جوشانده شیرین بیان : 20 گرم ریشه شیرین بیان بدون پوست را آسیاب کرده و در 100 گرم آب ریخته و آنقدر بجوشانید که دو سوم آن باقی بماند .
شربت شیرین بیان : ریشه شیرین بیان بدونپ وست را آسیاب کرده و با آب مخلوط کرده و آنقدر بجوشانید تا غلیظ شود
تکه های شیرین بیان : مانند آب نبات می توانید در دهان گذاشته و بمکید .
مضرات :
استفاده زیاد از شیرین بیان برای طحال مضر است و اگر می خواهید از شیرین بیان برای برطرف کردن بیماری و برای مدت طولانی استفاده کنید بهتر است آنرا با کتیرا بخورید .