به استثنای خزه گیان و چند گونه از نهانزادان آوندی که فاقد ریشهاند در بقیه گیاهان این اندام به شکلهای مختلف وجود دارد. در ریشه و ساقه نهاندانگان دولپهای
دو نوع ساختار ممکن است وجود داشته باشد. ساختار نخستین و ساختار پسین.
ساختار نخستین ، ساختمانی است که در ابتدا در ریشه و ساقه وجود دارد و
ساختار پسین ، ساختاری است که در نتیجه رشد قطری ساقه و یا ریشه در این
اندامها بوجود میآید. در واقع در گیاهان چوبی (غیر علفی) در نتیجه رشد و
نمو قطری ، بافتهای جدیدی ساخته و به بافتهای قبلی ضمیمه میشود. این
بافتهای جدید در مجموع ساختار پسین نامیده میشود. رشد پسین ریشه مربوط به
فعالیت دو لایه زاینده کامبیوم و فلوژن است.
نقش اصلی ریشه در زندگی گیاه ، جذب آب و نکهای کانی و نگاهداری گیاه در خاک است.
ساختار بیرونی ریشه در پایین بخش تارهای کشنده به ترتیب از بالا به پایین عبارتند از: منطقه نمو ، منطقه مریستمی و کلاهک . در دولپهایها ، بافتهای مختلف ریشه از تکثیر سه یاخته بنیادی تشکیل میشوند. در بازدانگان ، بافتها از تکثیر دو یاخته بنیادی و در تکلپهایها از تکثیر پنج گروه یاخته بوجود میآیند.
ساقه بخشی از محور اصلی گیاه است که نقشهای نگهداری ، هدایت ، تولید بافتهای جدید ، اندوختن مواد و فتوسنتز را به عهده دارد.
رشد ساقه به دو صورت طولی و قطری است. در قسمت انتهایی هر ساقه مریستم انتهایی قرار دارد که در اثر تقسیم و تمایز یاختههای آن سه نوع بافت مریستم نخستین به نامهای پروتودرم ، مریستم زمینهای و پروکامبیوم بوجود میآیند. پروتودرم بشره را تولید میکند. بافتهای نخستین پوست مغز و گاهی اشعه مغزی از مریستم زمینهای بوجود میآیند. پروکامبیوم از خارج آوندهای آبکش و از داخل آوندهای چوبی را ایجاد میکند.
بیشتر برگها دارای پهنک و دمبرگ هستند و در برخی نیام و گوشوارک نیز دیده میشود. نیام به بخش نسبتا پهن پایین دمبرگ گفته میشود که کم و بیش ساقه را دربرمیگیرد. گوشوارکها
ضمایمی هستند که در محل اتصال دمبرگ به ساقه در بعضی گیاهان دیده میشوند.
در ساختار پهنک سه بخش مشخص وجود دارند که عبارتند از: روپوست ، میانبرگ و
دستههای آوندی . روپوست زبرین و زیرین پهنک را پوشانده است. این سلولها
در بعضی نهانزادان آوندی مانند سرخسها دارای کلروپلاست هستند و به خاطر زیستن در ناحیه مرطوب لایه کوتینی نازکی دارند.
سلولهای روپوست خاستگاه انواع کرکها هستند. میانبرگ
به پارانشیمی که بین روپوست زیرین و زبرین وجود دارد گفته میشود. در
میانبرگ اکثر برگها دو نوع پارانشیم نردهای و اسفنجی وجود دارد. سلولهای
میانبرگ اسفنجی بطور معمول کروی و سلولهای استوانهای زیر اپیدرم و در زیر
آن سلولهای اسفنجی قرار میگیرند. در تکلپهایها میانبرگ معمولا اسفنجی
است. دستههای آوندی رگبرگهای برگ را میسازند. هر دسته آوندی بوسیله غلاف آوندی احاطه میشوند. دمبرگ و نیام ساختاری مشابه پهنک برگ دارند.
گل
اندامی است که اعمال تولید مثلی گیاه در آن صورت میگیرد. هر گل از
اندامهای پوششی و زایشی تشکیل شده است. کاسبرگها و گلبرگها اندامهای پوششی
گل هستند که حفاظت همه بخشهای گل را بر عهده دارند. نافه
و (مادگی و ساختمان آن|مادگی)) اندامهای زایشی گلاند. نافه گل مجموعهای
از پرچمهاست که هر یک از پرچمها از میله و بساک تشکیل مییابند.
دانه گرده در اثر تقسیم میوز
بوجود میآید و دارای دو هسته روینده زاینده است. مادگی از سه بخش تخمدان ،
خامه و کلاله تشکیل شده است گلها از نظر ساختار متنوعاند و به صورت کامل ،
ناقص ، نر و نرماده دیده میشوند. طرز قرار گرفتن گلها را روی شاخهها گل آذین مینامند تشکیل گل طی سه مرحله صورت میگیرد که یکی از علل تشکیل آن برداشته شدن عوامل خواب از روی مریستمهای خفته است.
فرآیند تولید مثل گیاهان گلدار با ظهور گل آغاز میشود و با تشکیل دانه پایان مییابد.پس از لقاح تخمک به دانه و دیوارههای تخمدان به صورت میوه
تغییر شکل میدهند. تغییر شکل تخمدان به میوه ممکن است بدون عمل لقاح نیز
صورت گیرد. تخمدان رشد یافته را میوه گویند. در بسیاری از میوهها بخشهای
دیگر گل همراه با تخمدان رشد میکنند. تشکیل میوه عموما پس از گرده افشانی و
لقاح آغاز میشود. بافت دیواره تخمدان ضمن تحولاتی فرا بر میوه را بوجود
میآورد. که از سه لایه درونبر ، میانبر و برونبر تشکیل شده است. میوه
گیاهان اصولا دو نوع هستند. میوههای ساده که از رشد یک تخمدان حاصل میشود
و میوههای مرکب از رشد چند تخمدان حاصل میشوند.
بعد از لقاح مضاعف تخمک به دانه تبدیل میشود. دانه رسیده از سه بخش تشکیل شده است.
گروه بندی گیاهان زراعی بر اساس هدف تولید و مورد مصرف:
گروه بندی بر اساس مورد مصرف خاص:
این گروه بندی بر اساس اهداف تولیدی و یا زراعی خاص انجام شده است:
1- گیاهان با مصرف پوششی یا کود سبز
3- گیاهان با مصرف قصیلی( علوفه ی تر)
گروه بندی بر اساس عکس العمل به طول روز:
گروه بندی بر اساس طول دوره ی رشد:
گروه بندی بر اساس حرارت مطلوب رشد:
گروه بندی بر اساس عملیات زراعی:
در این گروه بندی امکان انجام عملیات وجین در بین ردیف های کاشت مورد نظر است:
عوامل کشت 37% کود ازته 20% رقم و به زراعی 16% بارندگی و اقلیم11%
- در شرایط کشت زمستانه (خوزستان) درصد قند کمتر می باشد.
- متوسط برداشت 27-24 تن در هکتاری باشد.
- هوای سرد پس از کشت در بهار میتوان رشد چغندر قند را تا حد زیادی کاهش دهد.
- چغندر قند احتیاج به نور با شدت زیاد دارد.
- طوقه همان هیپوکوتیل و گردن اپی کوتیل می باشد.
- درصد ماده خشک ریشه با افزایش سن افزایش می یابد.
- در نتیجه عملیات به نژادی درصد قند واریته های چغندر قند را به 16 تا 20 درصد رسانده اند.
- به ازاء هر کیلوگرم مواد ناخالص که در شیره چغندر قند باشد 5/1 کیلوگرم قند در ملاس تلف می شود.
- ساقه گل دهنده از مرکز طوقه بیرون می آید و دارای برگهای کوچک و باریکی می باشد.
- جهت کشت زمستانه (خوزستان) و جلوگیری از گلدهی میتوان تاریخ کشت را کمی عقب تر برد.
- باید حداقل 4 سال فاصله بین کشت چغندر با گیاهان دیگر حساس به نماتد وجود داشته باشد.
- در مناطق آلوده به نماتد بهترین گیاه قبل از چغندر قند یونجه می باشد.
- در بعضی آزمایشات از ازت دمبرگ جهت تعیین نیاز گیاه به کود ازته استفاده می شود. 1000ppm> نباید بشود.
- مصرف زیاد فسفر از تاثیر سوء ازت زیاد نمی کاهد و ممکن است درصد ساکارز ریشه را کاهش دهد.
- جهت افزایش تراکم کم کردن فاصله بین ردیفها اثر بهتری از کم کردن فاصله روی ردیفها دارد. 100000 -80000
- چغندر قند 3/2 نیاز رطوبتی خود را از لایه فوقانی خاک تامین می کند .
- آبیاری بارانی منجر به غلظت کمتر قند و کاهش کیفیت چغندر قند می گردد.
- به ازاء هر تن غده 4/3 تن تفاله تولید می شود که ارزش غذایی آن 3/2 ارزش غذایی سیلوی ذرت است.
- به ازاء هر تن چغندر 9تا 4 کیلوگرم ملاس تولید میشود.
- راندمان فتوسنتزی گونه های اهلی بیشتر از اجداد وحشی نیست بلکه برگهای عمودی تر گونه های اهلی بروی هم سایه نمی اندازد.
- از کل شکر تولیدی در جهان 60% از نیشکر و 40% ازچغندرقند استحصال میشود.
- کاشف قند در چغندرقند مارگراف و بنیانگذار صنعت قند شاگردش آخارد بود.
- ماده خشک برگ و طوقه:27% غده:70% و ریشه ها 3% میباشد.
- هرچه شرایط محیطی، جوی، تغذیه ای و... به نفع برگ حرکت کند، تولید قند کمتر میشود.
- بهترین نسبت غده به برگ 1 به 08/0 می باشد.
- قسمت نوک چغندر دارای 4% قند بوده و غالباً شکسته شده و جزو تلفات محسوب میشود.
- بیشترین میزان قند در مرکز غده میباشد.
- پایین ترین محل اتصال برگ به غده، طوقه نامیده میشود.
- از قسمت مرکز، بیشترین کاهش را به طرف طوقه و کمترین کاهش را به طرفین داریم.
88% غده ذخیره ای قابل انتقال به کارخانه است.(12% باقیمانده:4 % نوک و 8% افت سبزینه ای بالا)
- پس حداقل مقداری که میشود به کارخانه برد 92=4+8 8 درصد میباشد.
- عواملی که ریشه چغندر را منشعب میکند:
1) کم عمقی خاک زراعی 2) فشردگی خاک 3) پخش کود حیوانی و کود سبز و شخم عمیق 4) بوته نشاء شده 5) پاره شدن ریشه اصلی در هنگام تنک کردن 6)آلودگی مزارع به نماتد و سایر آفات
- منشعب شدن غده در اوایل یک مساله ژنتیکی بود ولی حالا یک مساله زراعی است.
- کود حیوانی را به چغندر قند که نیاز به شخم عمیق دارد نمیدهیم.
- بهترینPH برای چغندرقند 2/7 است در PH بالاتر کمبود عنصر بر و در PH پایین تر مساله غیر قابل حل بودن فسفر را داریم.
- در زمینهای سبک و هموسی تا PH=5/5 در صورتیکه اسیدی بودن خاک منشاء آلی داشته باشد، مناسب است.
- بر با رطوبت نسبت دارد. در PH بالا بر تثبیت میشود ولی با آبیاری مقدار بر قابل جذب را افزایش میدهیم. در خوزستان چون کشت پاییزه است و آبیاری هم میکنیم(بر خلاف مناطق با کشت بهاره که آبیاری نمیکنند) مشکل کمبود بر نداریم.
- کمبود بر باعث سیاه شدن برگها و طوقه و شکسته شدن برگهای قدیمی میگردد.
- چغندر در خاکی که فعالیت بیوتکنولوژی مناسب داشته باشد، رشد خوب دارد ولی اگر فعالیت بیوتکنولوژی زیاد شود، ازت قابل کنترل نیست و کیفیت پایین می آید.
- بذور چغندر قند پلی جرم (چند جوانه ای):4-2 جوانه دارد، تک جوانه ای:1) ژنتیکی : 1-1 با روپوش 2-1 بدون روپوش
2) مکانیکی:
1-2 با روپوش 2-2 بدون روپوش
- مواد روپوش: رس- پودر سنگ- حشره کش- قارچ کش- احتمالاٌ هورمون رشد.
- بذور جوانه اگر روپوش نداشته باشند، ژنتیکی نسبت به مکانیکی قدرت جوانه زدن بهتری دارد.
- در ایران بذور پلی جرم میکارند.
تکنولوژی موتور - شناخت و کاربرد تراکتور
تکنولوژی موتور: انواع موتورهای احتراق داخلی چهارزمانه و دوزمانه بنزینی و گازوئیلی، اجزا ی ساختمانی و طرز کار هر یک از آنها و نیز کلیه ی سیستم های سوخت رسانی، برق رسانی، روغن کاری ، خنک کار ی و انتقال قدرت در قسمت نظری تدریس گردیده و در بخش عملی ضمن نمایش انواع موتورهای برش خورده، تعدادی از موتور خودروهای متنوع برای دانشجویان و به کمک خودشان باز و بسته شده. علاوه بر این در تمام بخش های موتور، عیب یابی و رفع عیب موتورها آموزش داده میشود.
شناخت و کاربرد تراکتور: دراین درس دانشجو با انواع تراکتورها، طرز کار آنها و متعلقات تراکتور ، سیستم هیدرولیک تراکتور و طرق مختلف اتصال ادوات کشاورزی به تراکتور، طرز انتقال قدرت از تراکتور به ادوات کشاورزی و همچنین مراقبت و نگهداری تراکتور به طور نظری و عملی آشنا میگردد و رانندگی با انواع تراکتور را می آموزد.
کلاچ در تراکتور (Clutch)
کلاچ(Clutch) وسیله ایست که براساس وجود اصطحکاک بین دو سطح کار می کند و وظیفه اش قطع و وصل در انتقال توان از میل لنگ و موتور به جعبه دنده است.
همانطور که در شکل مشخص است کلاچ از پدال، محور اتصال پدال و توپی بلبرینگ، توپی بلبرینگ، بلبرینگ، صفحهی تماس بلبرینگ و سطح انگشتی ها، انگشتی ها، فنرها، پوسته فنر، میلهی اتصال پوسته فنر وصفحهی فشاردهنده، پیچ تنظیم طول فنر، استکانی های فلزی که فنر داخل آن قرار می گیرد، صفحهی فشاردهنده، صفحه کلاچ که بر روی آن لنت کوبی شده است و شافت کلاچ که وظیفهی انتقال توان به جعبه دنده را برعهده دارد تشکیل شده است.
حال طرز کار کلاچ لنتی یک مرحله ای:
در مورد کلاچ دو حالت وجود دارد: 1- حالتی که پا بر روی پدال فشار نمی آورد. 2- حالتی که پا بر روی پدال فشار می آورد.
در حالت اول که هیچ فشاری بر روی پدال وجود ندارد، بلبرینگ بر روی انگشتی ها فشاری وارد نمی کند لذا فنرها که در داخل استکانی قرار دارند نیز در بیشترین حالت انبساط قرار گرفته اند. فنرها از یک طرف به پوسته فنر و از طرف دیگر به واسطهی میلهی درون آن به صفحهی فشاردهنده متصل اند. زمانی که فشاری وارد نمی شود صفحه ی فشاردهنده در بیشترین فاصله با پوسته فنر قرار دارد. در این حالت صفحه ی فشاردهنده به صورت کامل با صفحه کلاچ یا همان لنت درگیر بوده و با فشاری که به آن وارد می کند باعث تماس کامل لنت با فلایویل می گردد. فلایویل یا چرخ طیار به واسطه ی چرخش میل لنگ، همواره درحال چرخش است و لنت یا صفحه کلاچ را که با فلایویل تماس دارد می چرخاند و از طرفی چون وسط صفحه کلاچ هزارخاره شده است و چون شافت کلاچ نیز هزارخاره است واز طرفی دیگر بدلیل انطباق کامل این هزارخاره ها با یکدیگر، چرخش لنت ها موجب چرخش شافت کلاچ شده و بدین ترتیب انتقال توان از موتور به جعبه دنده از طریق شافت کلاچ میسر می گردد.
در حالت دوم پدال به واسطه ی فشار پا به جلو حرکت می کند. بلبرینگ نیز به جلو حرکت کرده و بدلیل خاصیت بلبرینگی خود، چون با صفحه ی متصل به انگشتی که درحال چرخش است درگیر می شود شروع به چرخیدن می کند و به واسطه ی فشار وارد شده ، ابتدای انگشتی را که به صورت لولایی است به جلو فشار می دهد و انتهای آن را به سمت عقب می کشد، با این کار میله ی داخل فنر که متصل به پوسته فنر و صفحه ی فشاردهنده است به عقب حرکت کرده و باعث جمع شدن فنرها می گردد و صفحه ی فشاردهنده به پوسته که خود به فلایویل متصل است و می چرخد را به عقب می کشد. با این کار تماس صفحه ی فشاردهنده و لنت ها قطع شده و این زمانی است که صفحه کلاچ بدون تماس بین فلایویل و صفحه ی فشاردهنده به صورت آزاد قرار می گیرد و چون با هیچ قطعه ی در حال چرخش تماس ندارد لذا می ایستد. وقتی صفحه کلاچ متوقف شد چون همواره حالت درگیری با شافت کلاچ دارد، شافت کلاچ نیز از حرکت باز می ایستد و بدین ترتیب توان از موتور و میل لنگ به جعبه دنده منتقل نمی شود.
جهت دریافت تصویر در اندازه ی بزرگتر بر روی لینک زیر کلیک کنید.
تنظیم بودن اسیدیته، کم بودن عامل بیماریزا، حاصلخیزی و مواد آلی کافی.