کلزا
یک محصول روغنی در شمال ایالت داکوتا آمریکا می باشد که حدود ۸۸ درصد
کلزای این کشور در این ایالت مورد کشت قرار می گیرد . کلزا یک گیاه روغنی
خوراکی است که در سال۱۹۷۰ توسعه یافته و شامل ۴۰ درصد روغن می باشد .
واژه
کلزا نامی است که به وسیله کروشرز (انجمن دانه های روغنی غرب کانادا)
انتخاب شده است . واریته های کلزا اغلب شامل کمتر از ۲ درصد اسید اورسیک و
همچنین ۳۰ میکرو مولکول گلوکز در هر گرم بذر می باشد کشاورزان کانادا و
آمریکا واریته هایی که اسید اورسیک و گلوکز کم دارند را مورد کشت قرار می
دهند این نوع کلزا اغلب در اروپا و قسمتی از کانادا و آمریکا کاشته می شود .
در ژانویه ۱۹۸۵ سازمان غذا و داروی آمریکا روغن کلزا را برای کاربرد و
مصرف در غذای انسان تایید نمود . و در این راستا تقاضا در بازار افزایش
یافته و به تناسب آن باعث افزایش عرضه در ایالت متحده شد که فقط قسمتی از
تقاضا توسط تولیدکنندگان تأمین میگردد. روغن کلزا در ژاپن، کانادا و اروپا
تحت نظر کمیته جهانی مورد مصرف قرار می گیرد.
ادامه مطلب ...
جو
جو
، دانه گیاهی یک ساله از جنس هُردئوم (تیرهگندمیان)، دارای چندین
گونه، که جو معمولی با نام علمی هردئوم وولگاره یا هردئوم
دیستیکُم، از انواع کاشته شده این غله مهم است که از قدیم خوراک
انسان و حیوان بوده است(برای وصف مشروح انواع جو و نامهای علمی و
محلی آنها در ایران رجوع کنید به طباطبائی، کتاب 1، ص90ـ124). در
منطقه گیاهْ جغرافیایی ایران سیزده نوع جو، شامل گونههای وحشی و
مزروع، گزارش کردهاند. گونههای مزروع عبارتاند از: 1) هُردئوم
گلاوکم که هم کاشته میشود و هم در زمینهای بایر میروید؛ 2) ه.
اسپونتانئوم که به صورت دیم کاشته میشود؛ 3) ه. دِستیکُم؛ 4) ه.
وولگاره و 5) ه . آئگیسراس. تقریباً همه این گونهها، به جز گونه آخر،
علاوه بر ایران، در افغانستان، مغرب پاکستان، ترکمنستان و
مشرقعراقکاشتهمیشوند (برایشرح و محل دقیق رویش هریک از انواع
رجوع کنید به بور، ش17، ص232ـ243).
واژگان. جو در فارسیمیانه
jaw (مکنزی، ذیلواژه)؛ در اوستایی yava (بارتولومه، ستون 1265ـ1266)؛ در
بعض زبانها و گویشهای ایرانی، از جمله کردی jo (شرفکندی، ذیل
واژه)، لریjō (ایزدپناه، ذیلواژه)، گیلکی jo (سرتیپپور، ذیل واژه)
و بلوچی jō و jav (هرن، ذیل واژه)؛ در نواحی ترکی زبان arpa (ثقفی،
ذیل واژه) و در عربی شَعیر خوانده میشود.پیشینه شناخت و کاشت.
جو
یکی از نخستین غلههای کاشته شده است. بعضی، خاستگاه آن را
غربآسیا میدانند. بقایای نیمسوخته جو در گورهایی در آسیایصغیر یافته
شده که متعلق به 3500 سال پیش از میلاد است( آمریکانا، ذیل"Barley"
). به احتمال دیگر، کاشت جو در بلندیهای اتیوپی و در جنوبشرقی آسیا
از دورانهای پیش از تاریخ آغاز شدهاست و گمانمیرود که پنجهزار
سال پیش از میلاد در مصر کاشته میشده است( بریتانیکا، ذیل "Barley" ؛
قس طباطبائی، همانجا). در ایران کاشتجو، مانند کاشت گندم، به آغازِ
کشاورزی باز میگردد. در منطقه موسوم به هِلالِ خَصیب نوعیجو
وحشی(همان هردئوم اسپونتانئوم) یافتمیشود. به طور کلیجوهای وحشی،
از جمله نوع مذکور که تنها سَلَف همه شکلهای مزروع است، در شمال
شرق ایران و شمال افغانستان تا کوههای هندوکش گستردهاند ( د.
ایرانیکا، همانجا).
یکیاز کهنترین اَسناد در باره جو، به عنوان
غلهای مهم در زندگیآدمیان، حُکمیاست که در عهد عتیق(سِفْرِ
لاویان، 27:16) در باره ارزیابی هر قطعه زمین بر اساس مقدار جو
موردنیاز برای کِشت آن آمده و ظاهراً حاکی از وسعت سطح زیر کشت جو
در آن روزگار است. همچنین در عهد عتیق آمده کهجو هم برای تهیه
نان(سِفْرِداوران، 7:13) و هم برای خوراک چهارپایان (کتاب
اولپادشاهان، 4:28) کاشتهمیشدهاست. تصویر سه سنبلهجو منقوش بر روی
سکهای از دورانآگریپایاول، پادشاه یهود (41ـ44 میلادی؛ رجوع کنید
به د. جودائیکا، ذیل"Barley" )، نیز دالّ بر اهمیت اینغله در
زندگیمردم آنروزگار است. گیاهداروشناسان دورهاسلامی، گندمی وحشی
به نام سُلت(شُلت، کُلتا) را، به اشتباه، نوعی جو پنداشتهاند. شاید
دینوری (سده سوم) نخستین کسی بوده که چنین اشتباهیکردهاست(رجوع
کنید به ج2، ص42، ش527) و پس از او در کتاب الفلاحهالنبطیه، تألیف
یا ترجمه ابنوحشیه(سدهچهارم؛ ج1، ص424ـ425)، با کلماتی حاکی از
عدم اطمینان آمده است که در بابِل نوعیجو به نام کلتامیروید که
میگویند همان شعیر رومی (= خَنْدَروس ) است، به ظاهر شبیه گندم است
اما سفتی گندم را ندارد و مانند جو متخلخل است و میافزاید که در
زبان یونانی این گیاه نامی دارد که نه شبیه نام جو است و نه
مانند نام گندم (محتملاً اشاره او به همان«خندروس» است). پساز او
دیگران نیز همیناشتباه را تکرار یا از ابنوحشیه نقل کردهاند، از
جمله ابنسینا (ج1، کتاب2، ص746) و ابنعَوّام(ج2، ص46). مایرهوف،
در شرح خود بر کتاب اسماء العقّارابنمیمون(سدهششم)، در باره هویت
سلت نوشته است: «سلت گونهای گندمِ وحشی شبیه به جو است» (ش،
ص131ـ 132).طبع و خواص جو
.
بقراط (ح 460 ـ ح 370 قم) در کتاب الامراضالحادّه، از آنچه از جو
به دستمیآید به ذکر کشک جو بسندهکرده و آن را بهترینغذا برای
بیماریهای سختدانسته، زیرا دارای ده ویژگیاستکه به گفته او در
چیز دیگری جمع نمیشوند، از جمله لزوجت، نرمی و رطوبت معتدل کهعطش
را رفعمیکند(به نقل ابنبیطار، ج4، ص135). به نوشته دیوسکوریدس
(سدهاولمیلادی) در هیولی الطبّ فی الحشائش و السموم (ص176)، غذائیت
جو از گندم کمتر است و به سبب وجود مادّهای مغذّی که هنگام
جوشیدنِ جو از آن خارج میشود، غذائیت آبِ جو (ماءالشعیر) از جو بیشتر
است و مانعاز خشکینای و جراحتآنمیشود. بهعقیدهجالینوس(129ـ 199
میلادی) طبعجو سرد و خشک در درجهاول و خشکانندگی سَویقِ(= آرد
بوداده) جو بیش از جو است(به نقل ابنبیطار، ج3، ص 62).
ماسَرجویه(سده دوم) طبعجو را سرد در درجه دوم و خشک دانسته، اما
گفته است که جو پوستکنده، خشکاننده (مجفّف) نیست و نوشیدن
ماءالشعیر را نیز برای از بینبردنلک و پیس مفید دانسته است(به نقل
رازی،1374ـ1390، ج21، قسم1، ص 100). به نظر محمدبنزکریای
رازی(250ـ313) طبعجو به اعتدال نزدیکتر است تا به سردی. جو نفّاخ
است و برایکسانی که از بیماریهایناشی از سردی و قولنج رنج میبرند
مضر و برای لاغر شدنو نیز برایکسانی که گرم مزاجاند مفید
است(1408، ص122). ویغذائیت نانجو را نیز کمتر از نانگندم
دانستهاست(ص125). به عقیده ابنوحشیه( الفلاحهالنبطیه، ج1،
ص421)، جو از گندمسردتر و مرطوبتر و خونی که از آن به وجود میآید
کمتر از خون حاصل از گندم است. وی از نوشیدنی دیگری به نام «ماء
دشیش» یاد کرده (همان، ج1، ص422) که ظاهراً لعابِ حاصل از جوشاندن جو
در آباست. اَخَوینی بخاری(متوفیح 373) در نکوهش آشامیدن فقّاع و
شَلماب/ شِلماب(نوعیمُسکر که از گندم میگرفتند)، به نقل از پزشکان
پیشین یا همعصر خود، گفتهاستایندو سببپدیدآمدنسودا، استسقا و ابتلا
به جذاممیشوند و معده را ضعیفمیکنند (ص168ـ 169). به نوشته
ابنبُطْلانبغدادی(سدهپنجم)، جو برای قوّتدافعه سودمند و برای درد
شکم مضر است و اگر دانهجو تیره رنگ باشد برودتش کمتر است. وی پس
از ذکر طرز تهیه کشکاب (جو خیسکرده و پخته که کف آن را بگیرند)، در
بارهخواص آن گفته است: «هم دفع را تسهیل میکند و هم مُدرّ استو
به سبب رطوبت موجود در آنتشنگی را رفعمیکند» (ص24- 25). به عقیده
اسماعیلبن حسنجرجانی(متوفی530؛ ص131) نانجو زودتر از معده و
رودهها بیرون میرود، به همینسببمزاج را نرم میکند، اما مصرف
مداوم نان جو بدن را سرد میکند. ابنبیطار (ج3، ص63) از ترکیبی
متفاوت یاد کردهاست که ماهیت آن معلوم نیست: «خمیرترش آن[جو] را
با شیرترش مخلوط کردهمیگذارند یک شب بماند و سپسمینوشند. عطشناشی
از تب و گرمایمعده را فرو مینشاند.» به عقیده داوود
انطاکی(متوفی1008؛ ص305) خوردنجو در بهار و تابستان برای کاستن از
غلیان خون و التهاب صفرا و عطش مفید است. به نوشته حکیم
مؤمن(سدهیازدهم؛ ص165)، مخلوط شکر و سَویقِ جو بهترینغذا برای
کودکان است.
جو در احادیث و روایات. درباره جو روایات بسیاری
آوردهاند، از جمله مجلسی در بِحار الانوار از امامصادق علیهالسلام
نقل کردهاست: «اگر خدا چیزی را شفابخشتر از جو میدانست آن را غذای
پیامبران قرار میداد» (ج63، ص255، نیز رجوع کنید به ج59، ص279). در
منابع فقهی، آشامیدن آبجو یا فقّاع که از جو به دستمیآید و
سُکرآور است، حراماست و این غیر از ماءالشعیر است که از جوشاندنجو
حاصل میشود و مُسکر نیست(رجوع کنید به توضیح المسائل مراجع، ج1، ص89
ـ 90؛ فقاع*).
کاشت جو در ایران. طبق آمار وزارت جهاد کشاورزی
در سال زراعی1380ـ1381 ش، سطح زیر کشتجو در ایران، حدود 67ر1
میلیونهکتار و میزان تولید جو حدود 08ر3 میلیون تُن برآورد
شدهاست(ایران. وزارتجهاد کشاورزی، ج1، ص23). میزان واردات این
محصول نیز، در 1380 ش طبق آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران(ص18)
63ر260 ، 924 تن بوده است.
امروزه
مهمترین کاربرد جو در صنایعغذایی، تهیه مالت و عصاره مالتاست که
مادّه اصلی در تهیه بعضی آشامیدنیها و غذاهاست (برای طرز تهیه و
موارد استعمال مالت و عصاره آن رجوع کنید به زرگری، ج4، ص702ـ 705).
دانه نیمکوب جو نیز در تهیه برخی از آشها به کار میرود.
جو
در ادبیات فارسی. در ادبیات فارسی هرجا سخن از جو رفته بیشتر منظور
نشان دادن ناچیزی و کمبهایی شیء موردنظر بودهاست(مثلاً رجوع کنید
به حافظ، ج1، ص680، 814). جو در ادبیاتعامیانه فارسینیز در مثلها و
اشعار بسیاری به کار رفته است، مانند «گندم نمای جو فروش» (برای
تمثیلها و باورهایعامیانه در باره جو رجوع کنید به شاملو، ذیل واژه).
منابع:
عبارت
است از رویاندن دو محصول یا بیشتر به طور هم زمان در یک زمین. در این روش
افزایش تعداد محصول با استفاده از هر دو بعد زمانی و مکانی است، در تمام
دوران یا بخشی از رشد محصول، رقابت بین گیاهان وجود دارد و کشاورزان درهر
زمان بیشتر از یک محصول را در یک زمین مراقبت ومدیریت می کنند.
این روش انواع مختلفی دارد.
اگر
رویاندن دو محصول یا بیشتر به طور همزمان در یک زمین ولی به صورت مخلوط
باشد و هیچ گونه ردیف مشخصی وجود نداشته باشد، مثل کشت مخلوط یونجه جو در
پایـیز ، آن را روش کـشت مخـلوط می گویند ولی اگـر به صـورت ردیفی باشـد که
به طـور معمول این ردیفها متناوبند، مثل کشت برنج وذرت، ذرت و سیب زمینی و
یا ذرت ولوبیا چشم بلبلی آن را کشت درهم ردیفی می گویند. چنانچه این کشت
در نوارهای باریکی با شد که به طور معمول نیز متناوبند آن را روش کشت درهم
نواری می نامند
-در آمد اضافی
2- به حداقل رساندن خطرات احتمالی
3- بهبود شرایط تغذیه گیاه
4- مبارزه با علف های هرز
5- مدیریت بهتر نیروی کار موجود
6- حد اکثر استفاده از منابع موجود
7- کاهش خطرات احتمالی ناشی از افت قیمت محصول
8- شیوع کمتر بیماری
9- حفاظت خاک
10- استفاده فشرده ازکشاورزان
11- حفظ حاصلخیزی خاک
12- به حد اکثر رساندن سود.
1-
انتخاب کشت در هم مشروط به داشتن آب وامـکانات آبیاری، کودهـای شیمیایی،
وسـایل و تجـهیزات مبارزه با آفات و بیماری ها به مقدار کافی است.
2- گیاه همراه بایستی در شرایط معمولی به طور مستقل رشد کند و برای زراعت اصلی ایجاد مزاحمت ننماید.
3- ارقام مناسب ومقاوم به بیماری ها باید به کار گرفته شوند.
4- ضوابط و معیارهای حفظ نباتات باید رعایت شوند.
5- فنون کشاورزی مطلوب مثل کشت جوی و پشته ای ، آبیاری نشتی وغیره بایستی بر طبق نیاز گیاهان و دوران رویش در نظر گرفته شوند.
6- گیاه همراه نباید حالت تجاوزگری و تهاجمی دا شته باشد.
7- گیاه همراه بایستی سالم باشد، در غیر این صورت ممکن است زیان برساند.
گیاهان
همراه که در کشت درهـم با ذرت دانه ای مناسب گزارش شده اند عبارتـند از:
لوبیـا چشـم بلبلی، سویا، ماش سبز، سیب زمینی، بادام زمینی، کرچک
آفتابگردان وانواع لوبیا. در زراعت ذرت علوفه ای معمولا از لوبیای چشم
بلبلی و سویا برای کشت درهم استفاده می شود.
بررسی مراحل کاشت، داشت و برداشت کدوی تخم کاغذی
خاکهای مناسب پرورش و نیاز غذایی بوته چای
چای
گیاهی دائمی با محصولی برگی و اسیدی پسند است و در PHحدود 5/5-5/4 رشد
بهتری دارد. چون چای نیاز فراوانی به AlوMn دارد لذا در خاکهای اسیدی بهتر
رشد میکند. چای خاکهای سبک و سرشار از مواد آلی را ترجیح می دهد و به
رطوبت خاک نیاز فراوان دارد و در عین حال نفوذپذیری خاک و زهکشی مناسب حائز
اهمیت است. در خاکهای زیر کشت چای سطح آب زیر زمینی باید پایینتر از cm90
باشد و چنانچه بارندگی زیاد و خاک خیلی سنگین باشد محدودیت کشت پیش می آید.
بافت ایده آل برای پرورش چای لوم شنی تا لوم می باشد .
عناصر غذایی اصلی : { ازت ، فسفر ، پتاسیم }
ازت:
یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهنده کلروفیل، اسیدهای آمینه، پروتئین ها،
پرتوپلاسم، هورمونها و ویتامین ها می باشد. محصول برداشت شده چای حدود
4الی5 درصد ازت براساس ماده خشک را شامل می شود. هنگامی که مقدار ازت موجود
در برگها کمتر از 3 د رصد در ماده خشک چای باشد، علائم کمبود ظاهر می شود و
این کمبود رشد همه جانبه گیاه را تحت تاثیر قرار می دهد. ونتیجه آن کوتاه
شدن دوره رشد سریع، زردی عمومی برگها، کوچکتر و کوتاه شدن میان گره ها و در
کل بد شکل شدن بوته ها ی چای و خزان عمومی گیاه می باشد. با توجه به مقدار
مواد آلی و هوموس خاکهای چای و برای رفع کمبود ازت باغهای چای استعمال
کودهای ازتی ضروری می باشد. گیاهان چای قادر به استفاده از هر دو یون
نیترات و آمونیوم ( NH4+) می باشند ولی یون آمونیوم را ترجیح می دهند. در
خاکهایی با PH 5الی 6 سولفات آمونیوم (SOA) بهترین منبع ازت در مقایسه با
نیترات آمونیوم و اوره برای چای می باشد زیرا سولفات آمونیوم نه تنها
آمونیوم و سولفات را برای تغذیه چای فراهم می سازد بلکه مواد غذایی را نیز
از ذخایر خاک آزاد می سازد. نیترات آمونیوم که هم محتوی ازت آمونیوم و هم
ازت نیترات می باشد بهترین منبع ازت برای مصرف زمستانه مزارع چای در صورت
رعایت تقسیط تشخیص داده شده است. اوره ارزانترین منبع ازت بوده و قسمت
بیشتر ازت سالانه در شرایط رطوبی به صورت آمونیوم و نیترات در اختیار گیاه
قرار داده می شود. استعمال اوره در هوای سرد و یا در ارتفاعات زیاد، سبب
تولید علایم مسمومیت بواسطه تجمع نیتریت می شود که در اثر نیتریفیکاسیون
کند بوجود می آید. برای راندمان بهتر ، توصیه می شود که از کل ازت مصرفی،
حدود 20 درصد به شکل سولفات آمونیوم برای استعمال در اوایل بهار ، 65 درصد
به شکل اوره برای استفاده بین ماههای اردیبهشت تا مهر برای اجتناب از
آبشویی و 15 درصد باقیمانده به شکل نیترات آمونیوم برای استفاده در اوایل
زمستان در نظر گرفته شود.
فسفر: یکی از عناصر ضروری که در خاکهای
اسیدی با محدودیت جذب توسط گیاه مواجه میشود و نقش مهمی در تشکیل چوب و
ریشه های جدید و تشکیل ATP ایفا می کند. فسفر برای تقسیم سلولی و رشد ضروری
بوده و بدون فسفر کافی، محصول چای به سطح عملکرد اقتصادی نمی رسد. به طور
متوسط مقدار فسفر در شاخسارههای تازه چای حدود 18/. درصد تا 34/0 درصد
ماده خشک می باشد و مقدار فسفر کمتر از 18/0 درصد برای چای حد بحرانی
(کمبود) میباشد.
کمبود فسفر با تیره تر شدن برگهای بالغ پایینی
بوته و از بین رفتن شفافیت برگها مشخص میشود. بر اثر کمبود فسفر ساقه ها
باریک، میان گره ها کوتاهتر و تشکیل ریشه ها کاهش می یابد. کمبود این عنصر
منجر به کاهش برگهای بوته و حتی مرگ سر شاخه ها می شود. در مناطق چای خیز
توصیه می شود فسفر در عمق 15-25 سانتی متری خاک در حفره هایی که با دیلم در
کنار بوته های چای ایجاد می شود قرار داده شود. برای رفع نیاز فسفر باغهای
چای، استعمال خاکی فسفر بهتر است هر دو سال یکبار انجام شود .
پتاسیم
: بعد از ازت مهمترین ماده غذایی برای بوته چای می باشد. پتاسیم نقش مهمی
را در نگهداری آب، تقسیم سلولی، رشد بوته چای و تشکیل ساختارهای دیواره و
اسکلت گیاهان جوان بازی می کند. اهمیت پتاسیم در شرایطی که درجه حرارت
پایین و فصل خشک طولانی باشد بیشتر محسوس و قابل توجه است. چای خشک به طور
متوسط دارای 5/1 تا 2 درصد پتاسیم خشک می باشد. در مراحل اولیه کمبود
پتاسیم، کاهش تدریجی در محصول مشاهده می شود. در مراحل پیشرفته تر، علایم
به شرح ذیل مشهود است:
الف) نکروز حاشیه ای در برگهای بالغ ،
ب)خزان بی موقع و باقیماندن برگهای جوان در نوک شاخساره ،
ج)رشد چوب و سر شاخه های باریک و
د) سرانجام مرگ بوتهها
در
اکثر باغهای قدیمی خزان، تضعیف برگها و افزایش رنگ قرمز بوته ها بیشتر از
علایم دیگر مشاهده می شود که عامل اصلی آن کمبود پتاسیم تشخیص داده شده
است. تقسیط کودهای پتاسه به طور معنی داری عملکرد بوته چای را بالا می برد-
مصرف پتاسیم عملکرد چای سیاه را 16-5 درصد افزایش می دهد و بعلت افزایش
مقدار پلی فنلها در چای سیاه کیفیت آن را بهبود می بخشد. از کودهای پتاسه،
سولفات پتاسیم در افزایش رشد رویشی مزرعه چای موثرتر است.
عناصر غذایی ثانوی: { کلسیم ، منیزیم ، گوگرد }
کلسیم
: در اقتصاد آب گیاه، سنتز پروتئین ها، خنثی کردن اسیدهای داخل گیاه،
توسعه مناسب ریشهها، جذب ازت و رشد مریستمهای انتهایی موثر می باشد. مقدار
متوسط ونرمال کلسیم موجود در شاخساره های تازه حدود 3/0 -9/0 درصد ماده
خشک گزارش شده است .
کمبود کلسیم بوسیله برگهای پیر شکننده و با
برگهای جوان پوشیده از نواحی رنگ پریده در کنارههای پهنک که بعدا" به رنگ
قهوه ای تیره در می آید مشخص می شود. از سوی دیگر زیادی کلسیم در خاکها از
سرعت رشد می کاهد. در اثر کمبود کلسیم برگهای جوان زرد شده و به طرف داخل
لوله می شوند و نوک و حاشیه برگها در اکثر حالات سیاه سوخته شده و در نهایت
بوته برگهایش را از دست می دهد. برای تغذیه بهینه کلسیمPH 5/4 – 5/5 مناسب
می باشد. آهک دهی فقط برای باغهای چای بالغ که برداشت منظم دارند قابل
توصیه است و برای زمینهای واکاری شده و باغهای چای جوان قابل توصیه نمی
باشد.
منیزیم : از نظر رشد اقتصادی گیاهان چای بعد از ازت و پتاسیم
در درجه سوم اهمیت قرار دارد. تنها ماده تشکیل دهنده ملکول کلروفیل که
فتوسنتز را کنترل می کند و در انتقال قندها موثر می باشد. اضافه کردن
منیزیم به همراه پتاسیم به باغات چای باعث افزایش 18-10% عملکرد چای سیاه
میشود. کمبود منیزیم با ریزش بی موقع برگ دربوته های مبتلا و زردی برگهای
پیر و تشکیل موزائیک با رنگ قهوه ای - زرد مشخص می شود و در بین رگبرگها
شکلV معکوس دیده می شود. مقدار منیزیم در خاکهای پرورش چای عموما" پا یین
تر از حد متوسط می باشد و برای حفظ باروری پایدار، کافی نبوده که با مصرف
آهک دولومیتی نیاز بوته چای به منیزیم نیز تا حدود زیادی بر طرف می شود.
همچنین استفاده از سولفات منیزیم یا سولفات پتاسیم منیزیم به صورت محلول
پاشی یا مصرف خاکی نیز در باغهای چای توصیه می شود .
گوگرد : یک
ماده حیاتی برای بوته های چای است. کمبود گوگرد به نام زردی چای (Tea
Yellows) معروف و مشهودترین علامت آن شبکه ای شدن رگبرگها در برگهای جوان
میباشد به طوری که حاشیه برگها زرد رنگ شده و رگبرگها به طور برجسته به
رنگ سبز تیره و در مراحل پیشرفته تر میان گره ها کوتاهتر شده و رشد جوانه
های جانبی به صورت شاخه های کوچک و سرانجام بوته خالی از برگ شده و به
تدریج سر خشکیدگی شاخه ها و عاقبت مرگ کل بوته ها پیش می آید واز منابع
کودی گوگرد سولفات آمونیوم در دسترس میباشد.
ریز مغذیها : { روی ، مس ، آلومینیوم }
روی
: روی تنها ریز مغذی است که کمبود آن در بیشتر خاکهای پرورش چای گسترش
وسیعی دارد و مصرف آن برای حفظ باروری بالای چای لازم است. روی به جذب ازت و
فسفر توسط گیاهان کمک می کند. علایم کمبود زمانی مشاهده می شود که مقدار
روی در برگها کمتر از 10ppm در ماده خشک باشد. کمبود روی با میان گره های
خیلی کوتاه، برگهای داسی شکل و کلروز و شاخساره های جانبی کوتاه (روزت)
مشخص می شود. ریشه بوته های مبتلا اغلب کم بوده و بر روی عملکرد اثر منفی
دارد. محلولپاشی بهترین روش مصرف روی برای چای می باشد و روی محلولپاشی شده
بر روی شاخه و برگ در عرض 24 ساعت جذب شده و ثابت شده در 8 ساعت اول
حداکثر جذب صورت میگیرد در حالیکه 3 هفته برای جذب کامل روی مصرف شده در
خاک وقت لازم است. همچنین استعمال روی بصورت محلولپاشی در خزانه باعث تقویت
رشد گیاهان جوان می شود . مصرف روی برای باغ هرس شده خیلی خطرناک است و
باید با دقت زیادی انجام شود .اولین مصرف روی بایستی در طول دوره بهبود
بوته های هرس شده و مصرف نوبت دوم آن در مرحله هرس سرزنی انجام شود. براساس
آزمایشات انجام شده محلول یک درصد سولفات روی برای محلولپاشی بهتر است و
مناسبترین زمان مصرف آن اوایل صبح می باشد .
مس : اهمیت بسزایی در
مرغوبیت چای دارد به طوری که با دخالت در عمل تخمیر برگ سبز چای مستقیما"
در طعم ورنگ آن اثر می گذارد.هر گاه میزان مس به کمتر از ppm15 تقلیل یابد
از مرغوبیت چای کاسته می شود. زیرا مس فعال کننده پلی فنل اکسیداز است که
در عمل تخمیر اثر مستقیم دارد. در بوته های مبتلا به کمبود مس، نوک برگها
زرد شده و رگبرگ اصلی بد شکل میشود و به سرعت دچار آفات مختلف می گردند.
از بین ریز مغذی ها مس بیش از هر عنصر دیگری در فرآیند تعرق موثر می باشد.
بوته های مبتلا ، مقاومت در برابر خشکی، حرارت، سرما و یخبندان را از دست
می دهند. از سولفات مس برای محلولپاشی بوته های چای استفاده می کنند .
آلومینیوم
: موجب جذب بهتر فسفر در گیاه می شود و بیشتر بدین سبب چای را گیاهی
آلومینیوم دوست می نامند. غلظت آلومینیوم محلول در خاک با کاهشpH خاک بالا
می رود و رشد چای به علت تشکیل فسفات آلومینیوم بهتر صورت می گیرد. در برخی
از مناطق مسمومیت ناشی از Al دیده میشود. ولی بوته های چای جزو مقاومترین
گیاهان در خاکهای اسیدی به زیادی Al می باشد و تا غلظت PPM700 راتحمل می
کنند.
دیگر ریزمغذیها :آهن و منگنز به مقدار فراوانی در خاکهای
اسیدی قابل دسترس هستند. به طوریکه کمبود آنها ناممکن بوده و مسمومیت ناشی
از آنها نیز نادراست. کمبود آهن در باغهای چای به صورت زردی عمومی برگها
ظاهر می شود. اماغلظت منگنز با بالا رفتن سن برگها، زیاد می شود و کمبود آن
بیشتر در خاکهای شدیدا" اسیدی دیده می شود و کمبود آن با برگهای بالغ
شکننده مشخص می شود
پیاز
گیاهیست دو ساله یا سه ساله که به وسیله بذر زیاد می شود .محل اصلی و
اولیه آن مشخص نیست و آنچه مسلم است در زمانهای قدیم در قاره آسیا کشت
میشده .
این گیاه یکی از مهمترین سبزیهایی است که قسمت متورم و گوشتی
انتهائی آن مورد استفاده قرار می گیرد و همین قسمت گوشتی و مطبق را پیاز می
نامند .
بذر این گیاه پس از کاشت در زمین ابتداء پیازهای کوچکی تولید
می کند و در سال دوم اگر این پیازهای کوچک را بکارند آنها درشت شده و به
عنوان پیاز مورد استفاده قرار می گیرند .
در صورتی که پیازهای دوساله را که درشت شده اند مجددآ در سال سوم بکارند ، بوته آن به گل مینشیند و تولید بذر می کند .
البته اگر در میان پیازهای کوچک سال اول پیازهای درشتری وجود داشته باشد ، آنها نیز در سال دوم ممکن است تولید گل و بذر نمایند .
ریشه های پیاز ، به صورت ساده و از انتهای ساقه خارج شده و در زمین فرو میروند .
در
قسمت بالای ریشه های ساده گیاه ، پیاز که همان ورقه های گوشتی و مطبق گیاه
است و شکل کُرَوی دارد قرار گرفته که تنها قشر روئی آن نازک و گاهی به رنگ
های : سفید ، زرد ، قرمز و طلائی دیده می شود .
در سال دوم کشت از میان بوته پیاز ، ساقه گل خارج می شود و تا یک متر بلند شده و در انتهای ساقه ، گل پیاز ظاهر می گردد .
گل پیاز ، چتری شکل و به رنگ های : سفید مایل به سبز ، مایل به بنفش و یا ارغوانی می باشد
آب و هوا و خاک :
این گیاه در هر آب و هوا و خاکی محصول می دهد .
لکن زمین های سخت مرطوب برای آن مناسب نیستند و از لحاظ درجه حرارت ، در هوای سرد طعم پیاز ، بسیار تند و زننده می شود .
در حالی که طعم پیاز هائی که در نواحی گرم کاشته می شوند ملایم و شیرین می باشند .
کود :
نیاز پیاز ، به مواد غذائی فراوان است و بایستی زمینی را که برای کاشت این گیاه در نظر می گیرند کاملا تقویت کنند .
ولی توجه داشته باشند که در زمان کاشت بذر پیاز و یا پیازهای کوچک از دادن کود حیوانی تازه خودداری شود .
چون باعث فساد و بیماری و پوسیدگی و کرم زدگی گیاه می شود .
بهترین
روش تقویت زمین و یا کود دادن به محصول پیاز ، آن است که پیاز را پس از یک
محصولی که برای کشت آن قبلا کودکافی به زمین داده شده است بکارند ، و
کمبود مواد غذائی گیاه را با کودهای شیمیائی جبران نمایند
روش کاشت :
کشت پیاز ، به دو صورت انجام می گیرد :
۱ ) کاشت بذر در زمین .
۲) کاشت پیازهای کوچک در زمین .
کشت این گیاه دو نوبت در سال ، در بهار و پائیز صورت می گیرد .
به
منظور کشت بهاره ، زمین را در پائیز آماده می سازند و کود کافی میدهند و
در کشت پائیزه ، در بهار عملیات آماده سازی زمین انجام می پذیرد.
لازم
است زمینی را که می خواهند بذر و یا پیازهای کوچک را در آن بکارند ، قبلا
به مقدار کافی تقویت نموده و در زمان کاشت آن را بیل بزنند و در مساحت بزرگ
شخم کنند و سپس بذر پیاز ، را به یکی از دو روش خطی و یا دستپاش بکارند .
مسلمآ در روش ردیفکاری ( خطی ) مقدار بذر مصرفی بسیار کمتر و در طریقه دستپاش میزان مصرف بذر زیاد خواهد بود .
به این منظور زمین را با کشیدن شن کش و یا هر وسیله دیگری که در اختیار باشد صاف نمایند تا بذرها زیر خاک بروند و سپس آبیاری کنند .
قبل
از آنکه پیازها کاملا سبز شوند لازم است که زمین را وجین کنند و علف های
هرز را خارج سازند تا آنها روی بوته های پیاز را نپوشانند .
در صورتی
که بخواهند پیازهای کوچک را در زمین به صورت خطی بکارند ، فاصله خطوط و یا
ردیف ها ۲۵ تا ۳۰ سانتیمتر و فاصله پیازهای کوچک از یکدیگر بر روی خطوط ۱۰
تا ۱۵ سانتیمتر مناسب است .
بذر پیاز سیه رنگ است و روی آن چین هایی
وجود دارد .مقدار بذر مورد نیاز برای کشت یک صد متر مربع زمین نسبت به
محصولی که مورد نظر است متفاوت می باشد .
به این معنی که اگر منظور
تهیه پیاز جهت مصرف به صورت خام و یا پخته باشد و لزومآ باید پیازها درشت
باشند حدود ۲۵۰ گرم بذر لازم است .
ولی اگر برای تهیه پیاز ترشی و یا
پیازهای کوچک برای کشت سال بعد باشد چون اندازه پیازها کوچک است ، لذا ۵۰۰
گرم بذرمورد نیاز خواهد بود .
به همین دلیل هر اندازه فاصله بوته های
پیاز با یکدیگر کمتر باشد پیازها کوچکتروهراندازه که فاصله آنها از یکدیگر
بیشتر باشد پیازها درشت تر خواهند بود.
بهترین روش کشت پیاز ، نوع خطی (
ردیفکاری ) می باشد که فاصله بین خطوط ۲۵ تا ۳۰ سانتیمتر و فاصله بین بوته
ها روی خطوط ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر باشد .
لکن اگر منظور کاشت دستپاش باشد
بهتر است بذر پیاز را تُنُک بپاشند تا در زمان برداشت هم پیازهای کوچک و
هم پیازهای درشت داشته باشند و نیازی به تُنُک کردن و صرف هزینه زیاد و کار
اضافی نباشند .
هرگاه در محلی که پیاز ، را می کارند ، هوا خشک باشد
پیاز ممکن است زودتر به گل بنشیند و گاهی در چنین نقاط در همان سال اول
پیازها گل می کنند و بذر می دهند که بذر این پیازها برای کاشت مناسب
نخواهند بود.
بذرگیری :
پیازهایی را که می
خواهند از آنها بذر تهیه کنند از بین بهترین و سالم ترین و خوش فرم ترین
آنها انتخاب می کنند و در محلی خشک و هواگیر نگهداری می نمایند تا به موقع
مجددآ بکارند .
در فروردین ماه پیازهای انتخاب شده را به فاصله ۴۰ سانتیمتر از هرطرف در زمینی که قبلآ آماده شده می کارند .
در
اواخر تیرماه و مردادماه که بذرها در داخل غلاف های نازکی که حامل بذر
هستند رسیدند ، غلاف ها را از ساقه جدا نموده و دسته می کنند و در محیط
تاریک و هواگیری در محل خشکی نگهداری می نمایند .
یا آنکه غلاف ها را
از بوته ها جدا ساخته و در کیسه کرده در محل خشکی نگهداری می کنند .مسلمآ
روش اول در حفظ قوه نامیه ( رویش ) بذر پیاز اثر بهتری خواهد داشت .