در
اکوسیستم های زراعی کشور که گندم و جو بستر زیست را تشکیل می دهند، عوامل
زنده و غیر زنده ای در تولید محصول تآثیرگذار هستند که انسان برای بدست
آوردن محصول بیشتر مدام آنها را تغییر می دهد. شناخت این عوامل و روابط
متقابل بین آنها در حفظ تعادل کمی و کیفی گونه های تشکیل دهندة یک اکوسیستم
اهمیت بسیار زیادی دارد. در ایران بیش از 70 گونه حشرة گیاه خوار شناسایی
شده اند که به عنوان مصرف کنندگان اولیه از گندم و جو تغذیه می کنند. این
حشرات گیاه خوار، خود مورد تغذیه حشره خواران (حشرات انگل، انگل های بالقوه
و شکارگران) که مصرف کنندگان ثانویة هستند، قرار می گیرند. اتلاق واژة آفت
به گونه هایی که زیان اقتصادی ندارند جایز نیست و تلاش برای حذف این گونه
ها، نابودی دشمنان طبیعی آنها، طغیان احتمالی آفات بالقوه و کاهش تنوع
زیستی در اکوسیستم های زراعی را به همراه خواهد داشت.
گسترش و طغیان
سن گندم در اثر تخریب مراتع به عنوان زیستگاه های دائمی این حشره و تبدیل
آنها به اراضی دیم کم بازده و فراهم آوردن بستر زیست مناسب تر برای تغذیه و
تولید مثل آن، مثال خوبی برای نشان دادن چگونگی ایجاد یک آفت در اثر تغییر
اکوسیستم توسط انسان است.
محدود بودن دامنة میزبانی آفات غلات و
مکان زمســـتان گذرانی تعداد زیادی از آنها که در خاک و بقــایای محصول
صورت می گیرد، موجب می شود که جمعیت اکثر این آفات، با تناوب زراعی و انجام
عملیات زراعی پس از برداشت، به مقدار قابل توجهی کاهش یابند. علیرغم این
مسئله، حدود 15 گونه از حشرات زیان آور گندم و جو را می توان نام برد که به
عنوان آفات درجة اول و دوم، زیان اقتصادی قابل توجهی به این محصولات وارد
می کنند.
خسارت ناشی از آفات، بیماریها و علف های هرز در کشور ما حدود 30-35 درصد برآورد گردیده است که
10-12 درصد آن به حشرات زیان آور اختصاص دارد. بدین معنی که با مدیریت کنترل این عوامل، می توان
10-12
درصد عملکرد واقعی گندم را افزایش داد و آن را به حداکثر عملکرد قابل
دسترس که در شرایط دیم و آبی به ترتیب 4 و 14 تن در هکتار ذکر شده است،
نزدیک تر ساخت.
راهکارهای توصیه شده برای مدیریت منطقی کنترل آفات در مزارع گندم و جو کشور، مبتنی بر استفاده از
روش
های غیر شیمیایی است. کنترل شیمیایی سن گندم به عنوان مهم ترین حشرة زیان
آور مزارع گندم و جو کشور که به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد، از این
قاعده مستثنی است. طبق استنتاجی از گزارش عملکرد فعالیت های سازمان حفظ
نباتات در سال 1378، سالانه در سطحی معادل 22-25 درصد کل اراضی گندم کشور،
برای کنترل حشرات زیان آور مبارزة شیمیایی صورت می گیرد(1200000 هکتار برای
کنترل سن گندم و حدود 75000 هکتار برای کنترل سایر حشرات زیان آورگندم).
میانگین مصرف آفت کش ها در این محصول حدود
4/0- 5/0 کیلوگرم در هکتار
است که2/0-25/0 کیلوگرم آن به حشره کش ها اختصاص دارد و این میزان در
مقایسه با میانگین مصرف آفت کش ها در درختان میوه(5/9 لیتر درهکتار)، برنج
(7/18 لیتر در هکتار)، پنبه(9 لیتر در هکتار) و چغندر قند(1/8 لیتر در
هکتار) مقدار قابل توجهی نیست(سازمان حفظ نباتات، 1378).
علیرغم این
مسئله سیاست جاری وزارت جهاد کشاورزی و دیگر سیاست گزاران تولید گندم
کشور، رسیدن به کشاورزی پایدار(تولید بهینه و مستمر محصولات کشاورزی با حفظ
و یا حداقل زیان وارده به محیط زیست) است وخودکفایی در تولید گندم و کاهش
ســطوح مبارزة شــیمــیایی با آفات گندم، از مهم ترین برنامه های بخش
کشاورزی و زیر بخش های تابع آن( سازمان حفظ نباتات و موسسة تحقیقات آفات و
بیماریهای گیاهی) می باشد.
راست بالان زیان آور گندم
تا
کنون چندین گونه ملخ که میزبان آنها گندم ذکرگردیده است، جمع آوری و
شناسایی شده اند. در بین این ملخ ها گونه های زیرحائز اهمیت می باشند
ملخ مراکشی Dociostaurus maroccanus (Thunb.)
(Acrididae, Orthoptera)
مناطق
زیست این ملخ در ایران، دامنه های کوه های البرز و زاکرس در شمال غربی ،
شمال شرقی، غرب، جنوب و جنوب غربی کشور می باشد و در مناطق مرکزی ایران
بندرت دیده می شود. گیاهان زراعی مختلف خصوصآ غلات به عنوان میزبان آن ذکر
شده است و بیشتر از سایر ملخ های بومی ایران که میزبان آنها گندم و جو ذکر
شده است، خسارت زا است(غزوی، 1379).
این ملخ در خاک های رسی سفت و
عاری از پوشش گیاهی تخم ریزی می کند و قسمتی از تابستان، پائیز و زمستان
(حدود 9 ماه از سال) را به صورت تخم سپری می کند و یک نسل در سال دارد. خاک
نرم و پوشش گیاهی انبوه از تخم گذاری، افزایش جمعیت و تبدیل حالت انفرادی
به گله ای آن جلوگیری می کند(غزوی، 1379). در بعضی از سال ها جمعیت های
قابل توجهی از این ملخ در کانون های دائمی آن مشاهده می شود اما به محض
مشاهدة افزایش جمعیت و ایجاد گله در کانون ها، توسط عوامل اجرایی سازمان
حفظ نباتات کنترل می شوند.
ملخ صحرایی Schistocerca gregaria (Forsk.) (Acrididae, Orthoptera)
کانون
های دائمی این ملخ در افریقا، عربستان، هندوستان و پاکستان قرار دارد و
تحت شرایط خاصی از فاز انفرادی به فاز گله ای تبدیل شده و به مناطق دیگر از
جمله ایران حمله می کنند. این ملخ دامنة میزبانی وسیعی داشته و گندم و جو
نیز از گیاهان میزبان آن به شمار می آید.
این ملخ در سال هایی که
حالت گله ای آن به ایران حمله کرده است تا دو نسل در سال ایجاد کرده است
(بهداد،1375). درسال های اخیر شاهد حملة دسته های مهاجر این ملخ به ایران
نبوده ایم. فاز انفرادی این آفت در سیستان و بلوچستان و حاشیه دریای عمان و
خلیج فارس نیز وجود دارد که در صورت مساعد بودن شرایط محیطی افزایش جمعیت
داده و به زراعت های هم جوار محل زیست خود خسارت وارد می سازند (رفیعی،
1372 و غزوی و جمسی، 1373).
ملخ آسیایی Locusta migratoria L.
(Acrididae, Orthoptera)
فاز
انفرادی این ملخ در اکثر نقاط ایران وجود دارد و گندم و جو نیز به عنوان
میزبان های این ملخ چند میزبانه ذکر شده است. اولین گزارش حمله آن به ایران
در سال 1325 بوده که از خاک روسیه به نواحی شمالی ایران حمله کرده است
(بهداد، 1375 ). در سال های اخیر این ملخ خسارت های شدیدی به مزارع نیشکر و
برنج خوزستان وارد نموده است. زمستان گذرانی این ملخ به صورت تخم است و در
شرایط خوزستان تا 3 نسل در سال ایجاد می کند(خواجه زاده،1381) .
برخی دیگر از ملخ های بومی در ایران وجود دارند که گندم و جو میزبان آنها ذکر شده است و در برخی
سال ها خسارت های قابل توجهی به غلات وارد می کنند. اسامی علمی مهم ترین آنها به شرح زیر می باشد:
Dociostaurus crassiusculus (Pantel) (Acrididae, Orthoptera)
Dociostaurus hauensteini Bolivar (Acrididae, Orthoptera)
Ramburiella turcomana (F.W.) (Acrididae, Orthoptera)
Calliptamus barbarus Costa (Acrididae, Orthoptera)
Calliptamus turanicus (L.) (Acrididae, Orthoptera)
Oediopoda miniata (Pall) (Acrididae, Orthoptera)
Ailopus talassinus (Acrididae, Orthoptera)
Pyrgodera armata (F.W.) (Acrididae, Orthoptera)
Tettigonia viridissma (L.) (Tettigonidae, Orthoptera)
Decticus albifrons (F) (Tettigonidae, Orthoptera)
شکل 1- مهم ترین ملخ های زیان آور غلات
ملخ آسیایی(Locusta migratoria ) (بالا)
ملخ صحرایی(Schistocerca gregaria ) (پائین)
مدیریت تلفیقی ملخ های زیان آور گندم
ــ پرندگان مخـتلف از شـکارگران عمومی ملـخ ها به شمار می آیند. لارو چند گونه از سوسک های جنس
Meloe و چند گونه از سوسک های جنس Mylabris گزارش شده اند که از تخم ملخ ها تغذیه می کنند. زنبور
Scelio
flavibabis M. از پارازیتوئید های مهم تخم ملخ ها به شمار می آید(خواجه
زاده، 1381) و گونه هایی از مگس های Tachinidae نیز گزارش شده اند که
پارازیتوئید پوره ها و حشرات کامل ملخ ها هستند.
ــ ملخ مراکشی زمین های عاری از پوشش گیاهی و خاک سخت و کوبیده شده را برای تخم گذاری انتخاب
می
کند و چرای بی رویة دام در مراتع باعث از بین رفتن پوشش گیاهی و کوبیده
شدن زمین می شود و نقاط مناسبی را برای به وجود آمدن حالت گله ای ملخ فراهم
می کند (سلطانی، 1362 و غزوی، 1379). کشت زمین های لخت و بالا بردن میزان
پوشش گیاهی در مناطق زیست ملخ مراکشی، در جلوگیری از افزایش جمعیت آن موثر
است(غزوی، 1379).
ـــ در مدیریت تلفیقی ملخ های بومی زیان آور کشور
شناسایی کانون ها و مناطق نشو و نمای این ملخ ها اهمیت فراوانی دارد. در
سال 1378 عملیات دیده بانی و مبارزه با ملخ های بومی و ملخ صحرایی در سطح
118000 هکتار توسط عوامل اجرایی سازمان حفظ نباتات صورت گرفته است (سازمان
حفظ نباتات، 1378).
برای کنترل شیمیایی ملخ های زیان آور، سموم
فنیتروتیون ULV 96% ( 4/0- 5/0 کیلودر هکتار)، مالاتیون ULV 96% (7/0- 5/1
کیلو در هکتار)، فنیتروتیون EC 50% (1 لیتر درهکتار) و دیفلوبنزورون ULV
95% (300 میلی لیتر در هکتار) و طعمة مسموم ( لیندین WP 25% + 100 کیلو
سبوس گندم ، برنج یا ذرت+ آب به اندازة مرطوب شدن) به مقدار 25-50 کیلو گرم
در هکتار به محض خروج پوره ها تا زمان ظهور ملخ های کامل، مورد استفاده
قرار می گیرند( سازمان حفظ نباتات، 1375).
ــ در کشورهای توسعه
یافته، از عوامل بیماری زای حشرات ( قارچ ها و پروتوزوئرها) برای کنترل ملخ
های زیان آور استفاده می کنند. در ایران نیز تحقیقاتی برای جداسازی،
شناسایی و بررسی کارایی آزمایشگاهی این عوامل صورت گرفته است.
سن های زیان آور گندم
بیش
از 10 گونه سن زیان آور غلات در ایران جمع آوری و شناسایی شده اند. در بین
آنها سن گندم(Eurygaster integriceps Put.) از اهمیت اقتصادی بیشتری
برخوردار است(شکل 3).
سن گندم Eurygaster integriceps Put.
(Scutelleridae, Heteroptera)
این
گونه مهم ترین آفت کشاورزی کشور ما به شمار می آید. به جز مناطق خوزستان،
اراضی ساحلی خلیج فارس، دریای عمان ، دریای خزر و کویرهای مرکزی فلات
ایران، این آفت در سایر مناطق کشور وجود دارد
(رجبی، 1379). بر اساس
میانگین سطح مبارزة شیمیایی با سن گندم طی سال های 79-1375 استان های فارس،
همدان، کرمانشاه، مرکزی، کردستان، اصفهان، لرستان و تهران به ترتیب با 24،
7/13، 6/13، 8 ، 9/7، 1/7، 9/4 و 5/4 درصد سهم مبارزه شیمیایی با سن گندم
در کشور، از مهم ترین مناطق سن خیز کشور به شمار می آیند.
سطح
مبارزة شیمیایی با سن گندم در 25 سال اخیر(شکل 2) روند فزاینده ای داشته
است به طوری که این سطح از 75000 هکتار در سال 1355 به 1200000 هکتار در
سال 1380 رسیده است (هیربد، 1380). تخریب مراتع و توسعة دیم زار ها خصوصآ
در غرب کشور از مهم ترین دلایل گسترش مناطق انتشار و طغیان سن گندم در سال
های اخیر بوده است(رجبی،1372). در سال های اخیر 40 -50 درصد سهم مبارزة
شیمیایی با سن گندم در اراضی دیم استان های غربی کشور که تخریب مراتع در
آنها شدید بوده است، صورت گرفته است (بغدادچی، 1371).
سن
گندم هم به صورت کمی( خسارت به برگ، خشک کردن جوانه مرکزی، سفید کردن وخشک
کردن سنبله ها و یا قسمتی از آنها توسط سن مادر) و هم به صورت کیفی ( سن
زدگی دانه ها توسط پوره ها و سن های نسل جدید) خسارت وارد می کند. طبق یک
برآورد نظری در 3 میلیون هکتار اراضی آلوده کشور، در صورت عدم مبارزه با سن
گندم حدود 90 هزار تن خسارت کمی و 900 هزار تن خسارت کیفی ایجاد خواهد شد.
طبق
بررسی های بهرامی(1377) هر سن مادر به طور متوسط 61 جوانه مرکزی و 2/12
سنبله را در شرایط دیم خسارت می زند و سطح زیان اقتصادی آن 6/1 سن مادر در
متر مربع است. در طرح جامع سن گندم کاهش محصول به ازای هر سن مادر در شرایط
دیم 8/43 کیلوگرم و سطح زیان اقتصادی آن 8/1 عدد در متر مربع برآورد
گردیده است(بی نام، 1377). طبق بررسی های رضابیگی(1379) هر سن مادر در
مزارع آبی در شرایطی که ترمیم خسارت صورت نگیرد، 1/3 گرم(حدود 30 کیلو گرم
در هکتار) خسارت می زند و سطح زیان اقتصادی آن حدود 3 عدد در متر مربع است.
نور(1381) سطح زیان اقتصادی سن مادر را در شرایط آبی 7-8 عدد در متر مربع
برآورد کرده است.
حد قابل تحمل سن زدگی دانه ها 2 درصد است و دانه
هایی که بیشتر از 2 درصد دانة سن زده داشته باشند فاقد کیفیت نانوایی
هسـتند. با افزودن برخی از افزودنی هـای مجاز می توان این نرم را کمی
افزایـش داد(عسگریان زاده، 1377). بهرام)1377) سن زدگی دانه ها به ازای هر
پوره سن 5 را در زمان برداشت گندم دیم حدود 6/0 درصد برآورد کرده و سطح
زیان اقتصادی پوره ها را 3-4 پوره در متر مربع ذکر کرده است. رضابیگی(1379)
سطح زیان اقتصادی پوره ها را به طور متوسط 2/8 عدد در متر مربع برآورد
کرده است. این میزان در ارقام رشید و سرداری به ترتیب 3/5 و 7/6 و در ارقام
فلات و گلستان که تحمل بیشتری دارند، به ترتیب 8/11 و 6/9 عدد است.
نوری(1381) سطح زیان اقتصادی پوره ها را در شرایط آبی 11-12 پوره در متر
مربع برآورد کرده است.
از نظر زیست شناسی، سن گندم سرتاسر تابستان،
پائیز و زمستان ( حدود 9 ماه از سال) را در پناهگاه های تابستانه و
زمسـتانه آن در ارتـفـاعات، زیر بوتـــه های گــون (Astragalus spp.)،
درمـــنـه ( Artemisia spp.)، کــلاه مـیر حــسنAcantholimon spp.)) و چوبک
(Acanthophillum spp.) و در جنگل های بلوط غرب کشور در زیر برگ های ریزش
کرده بلوط و برخی دیگر از درختان و درختچه ها به سر می برد. این سن ها
دیاپوز داشته و در اوایل بهار به مزارع گندم و جو ریزش می کنند. سن گندم
تنها یک نسل در سال دارد(رجبی، 1379).
شکل 3 - سن گندم (Eurygaster integriceps) و نحوة خسارت آن
سن مادر(ردیف اول، سمت راست)، خسارت سن مادر( ردیف اول، سمت چپ)، جفت گیری سن مادر(ردیف دوم، سمت راست)،
تخم(ردیف دوم، سمت چپ)، پوره های سن 4 و 5 (ردیف سوم، سمت راست) و دانه های سالم و سن زده(ردیف سوم، سمت چپ)
مدیریت تلفیقی سن گندم
ـ
مهم ترین عامل افزایش جمعیت و طغیان سن گندم در 25 سال اخیر، تخریب مراتع(
خصوصآ در دیم زارهای کشور) و کشت گندم و جو در مراتع تخریب شده بوده است.
این کار در افزایش وزن، افزایش میزان تخم ریزی و تبدیل سن های ساکن مراتع
به سن های مهاجر، موثر بوده است(رجبی، 1372).
در سال های خشک و کم
باران اراضی دیم کم بازده برداشت نمی شوند و یا به دلیل کمبود آب، نداشتن
تجهیزات مناسب سمپاشی و اقتصادی نبودن مبارزه، کنترل شیمیایی سن گندم در
آنها صورت نمی گیرد و باعث انتقال جمعیت قابل توجهی از آفت از سالی به سال
دیگر می شوند. جلوگیری از کشت گندم و جو در مراتع تخریب شده و اختصاص دادن
اراضی دیم کم بازده به کشت گیاهان مناسب دیگر، در کاهش جمعیت این آفت بسیار
موثر است و لازم است به عنوان یک راهکار اساسی، برنامه ریزی های لازم در
این خصوص صورت گیرد.
ــ سن گندم دشمنان طبیعی فراوانی دارد و در بین
آنها زنبورهای پارازیتوئید تخم و مگس های پارازیتوئید سن گندم از نظر کاهش
جمعیت این آفت از اهمیت بیشتری برخوردارند(شکل4).
شکل4- مهم ترین دشمنان طبیعی سن های زیان آور غلات
زنبور
پارازیتوئید تخم(Trissolcus grandis) (ردیف اول، سمت راست)، تخم های
پارازیته شده (ردیف اول، سمت چپ)، مگس پارازیتوئید سن گندمHeliozeta
helluo) ) (ردیف دوم، سمت چپ)، تخم مگس پارازیتوئید روی بدن سن (ردیف دوم،
سمت راست)، سن تلف شده در اثر قارچ بیماری زا Beaveria(ردیف سوم)
مهم
ترین گونه های زنبورهای پارازیتوئید تخم سن گندم به خانوادة Scelionidae
وجنس Trissolcus تعلق دارند و مهم ترین گونه های آن به شرح زیرمی
باشند(رجبی، 1359):
Trissolcus grandis Thomson
Trissolcus semistriatus Nees
Trissolcus vassilievi Mayr
Trissolcus rufiventris Mayr
Trissolcus basalis Wollaston
در
بین گونه های فوق T. grandis گونة غالب این زنبورها در اکثر مناطق کشور می
باشد. میزان پارازیتیسم تخم توسط این زنبورها از منطقه ای به منطقة دیگر
متفاوت است و در اکثر مناطق کشور این زنبورها یکی از عوامل کلیدی کاهش
جمعیت سن گندم به شمار می آیند. این زنبورها بیشتر در زیر پوستک درختان
میوة سردسیری زمستان گذرانی می کنند و قبل از ورود به مزارع از شهد گل های
این درختان تغذیه می کنند(رجبی، 1379). جلوگیری از سمپاشی های بی رویه و
ایجاد تنوع در اکوسیستم های زراعی از طریق ایجاد باغ و یا کاشت درختانی مثل
بید و بادام و غیره در کنار نهر های حاشیة مزارع، روشی مناسبی برای حفظ و
حمایت این زنبورها و افزایش کارایی آنها است.
کنترل بیولوژیکی سن
گندم با استفاده از پرورش انبوه زنبورهای پارازیتوئید تخم طی سال های
(43-1325) در ورامین و اصفهان صورت گرفته است(زمردی،1340 و زمردی، 1371).
دیاپوز اجباری سن گندم و عدم امکان پرورش انبوه آن برای تکثیر زنبورها، عدم
اطلاع دقیق از بیواکولوژی این زنبورها و گرایش به سمت استفاده از سموم
شیمیایی به دلیل سهولت کاربرد و کم اطلاع بودن از اثرات جانبی مصرف این
سموم، کنترل بیولوژیکی سن گندم با استفاده از این عوامل متوقف شد. از آن
زمان تا کنون تحقیقات وسیعی در رابطه با زنبورهای پارازیتوئید سن گندم صورت
گرفته است. بیواکولوژی این زنبور ها وپرورش انبوه آنها توسط صفوی(1352)،
رجبی و امیرنظری(1367)، تقدسی(1370) و ایرانی پور(1375) صورت گرفته و
امیرمعافی (1379) سیستم میزبان- پارازیتوئید بینT.grandis و تخم سن گندم را
مطالعه کرده است. در رابطه با پرورش انبوه این زنبورها با استفاده ازتخم
سن(L.) Graphosoma lineatum بررسی های در خور توجهی توسط عسگری(1374)،
شاهرخی(1376) و عسگری(1380) صورت گرفته است. با استفاده از مجموع اطلاعات
بدست آمده درخصوص این زنبورها، می توان پرورش انبوه و رهاسازی آنها را به
عنوان یکی از روش های مبارزه در برنامة مدیریت تلفیقی سن گندم مورد استفاده
قرار داد.
دستة دوم دشمنان طبیعی سن گندم که از اهمیت زیادی
برخوردارند، مگس های پارازیتوئید سن گندم هستند که به خانواده Tachinidae
تعلق دارند. این مگس ها پوره های سنین 4 و 5 و سن های بالغ را پارازیته می
کنند و میزان پارازیتیسم آنها با توجه به شرایط منطقه از 2-25 درصد (در
موارد استثنایی تا 40 درصد) گزارش شده است. اسامی علمی گونه های مهم مگس
های پارازیتوئید سن گندم در زیر آمده است:
Heliozeta helluo F.
Phasis subcoleoptrata L.
Ectophasia crassipenis F.
Elomyia lateralis Meig.
Ectophasia oblonga Role-Desv.
در
اکثر مناطق کشور H. helluo گونة غالب می باشد. در رابطه با بیواکولوژی این
مگس ها بررسی های جامعی توسط امیرمعافی(1370) در منطقة کرج، عبادی و
جوزیان(1379) در منطقة اصفهان و پیرهادی و رجبی(1381) در لرستان صورت گرفته
است.
این مگس ها پارازیتوئید داخلی هستند و سیستم تنفسی خود را به
سیستم تنفسی میزبان وصل می کنند و در شرایط آزمایشگاه نیز به سختی روی بدن
سن گندم تخم ریزی می کنند و پرورش انبوه آنها در شرایط کنونی امکان پذیر
نیست. حشرات کامل این مگس ها برروی گیاهان شهد داری مثل ازمک ،گشنیز، برخی
دیگراز گیاهان مرتعی و علف های هرز حاشیة مزارع تغذیه می کنند و با تغذیه
از این گیاهان میزان تخم ریزی آنها افزایش می یابد. بالا بردن کارایی این
مگس ها از طریق ایجاد تنوع در اکوسیستم های زراعی، و حفظ و حمایت آنها از
طریق جلوگیری از سمپاشی های بی رویه از مواردی است که در برنامة مدیریت
کنترل سن گندم می بایست به آنها توجه کرد.
چند جدایه از قارچ بیماری
زای Beauveria bassiana Vuill. از سن گندم جداسازی شده است و بررسی هایی
در رابطه با حساسیت مراحل مختلف رشدی سن گندم در برابر این قارچ توسط طلایی
و همکاران( 1379) صورت گرفته است.
ــ در بسیاری از نوشته ها، کشت
جو به جای گندم، زود کاشت گندم و استفاده از ارقام زودرس گندم، به عنوان
یکی از روش های موثر در کاهش جمعیت و خسارت سن گندم توصیه شده است. نتایج
بررسی های رضابیگی(1377) نشان داده است که زودرسی گندم و کشت جو به جای
گندم به واسطة زودرسی آن در کاهش جمعیت سن گندم چنـدان موثر نیسـت و سن
گندم قادر است با ارقام جو که در شرایط ورامین 7-10 روز زودتر می رسند خود
را تطابق دهد. کاهش وزن سن های نسل جدید در مزارع جو نیز نمی تواند عامل
چندان موثری در کاهش جمعیت سن گندم باشد زیرا که با برداشت جو احتمال پرواز
سن ها به مزارع گندم بسیار زیاد است و این سن ها قادر اند ضمن وارد کردن
خسارت، تغذیة خود را نیز کامل کنند.
ــ برداشت سریع گندم یکی دیگر
از روش های توصیه شده برای کاهش جمعیت و خسارت سن گندم است. طبق بررسی های
رجبی(1372) سن های نسل جدید به هنگام ظهور حدود 70 میلی گرم وزن دارند و در
زمان رسیدن محصول، وزن آنها به 113 میلی گرم و در زمان مهاجرت آنها به
پناهگاه های زمستانه وزن آنها به 130-150
میلی گرم می رسد. از طرفی قسمت
اعظم سن زدگی دانه ها توسط سن های نسل جدید ایجاد می شود و بیشترچربی
ذخیره شده در بدن سن ها، حاصل تغذیة آنها در این دوره است. برداشت سریع
گندم ضمن ایجاد تلفات در جمعیت پوره هایی که در مرحلة رسیدن گندم کامل نشده
اند، کاهش سن زدگی، کاهش وزن سن ها و در نتیجه تلفات بیشتر آنها در
پناهگاه های زمستانه را به همراه خواهد داشت. طبق بررسی های حق شناس و
همکاران(1377) در منطقة چهار محال و بختیاری، در سال های اخیر سن های نسل
جدید قبل از رسیدن و برداشت محصول، به سمت پناهگاه های تابستانه پرواز می
کنند. در چنین مناطقی، این روش کارایی لازم را نخواهد داشت.
ــ در
رابطه با مقاومت ارقام گندم به سن گندم تـحـقـیـقـات زیادی در کشور صورت
گرفته است. عبـدالـلهی(1367)، طلایی(1369)، حیدری و همکاران(1376)،
رضابیگی(1373)، نجفی(1376)، آینه(1377)،
فتحی پور (1377)،
رضابیگی(1379)، زمانی(1381)، غدیری(1381) و بهرامی نژاد و همکاران(1381)
بررسی هایی در این ارتباط انجام داده اند وتفاوت هایی در مقاومت ژنوتیپ های
بررسی شده در برابر این آفت یافته اند. طبق
بررسی های رضابیگی(1379)
ارقام حساس به سن گندم خصوصیات مرفولوژیکی و زراعی مشترکی دارند و اکثر
ارقام گندم دیم خصوصآ رقم سرداری که در سطوح وسیعی از دیم زارهای غرب کشور
کشت می گردد، دارای چنین خصوصیاتی می باشند. بررسی های رضابیگی(1379) و
زمانی و همکاران(1381) نشان داده است که سن گندم ازگرانول های ریز نشاستة
اندوسپرم دانه بیشتر تغذیه می کند و ارقام گندمی که در اندوسپرم دانة خود
گرانول درشت نشاستة بیشتری داشته باشند و به هنگام تغذیة سن گندم گرانول
ریز کمتری از دست بدهند، مقاوم تر هستند. رضابیگی(1379) برای ارزیابی و
انتخاب ارقام مقاوم به سن گندم مدل مناسبی را ارایه نموده است. معرفی ارقام
پر محصول و مقاومی که با شرایط اقلیمی مناطق مختلف کشور سازگار باشند، در
کاهش جمعیت سن گندم و افزایش سطح زیان اقتصادی این آفت موثر است.
ــ
استفاده از سموم شیمیایی در حال حاضر به عنوان موثرترین روش کنترل سن گندم
در ایران و دیگر کشورهای سن خیز دنیا عمومیت دارد. آستانة زیان اقتصادی یا
نرم مبارزه با سن گندم در شرایط دیم و آبی در جدول(1) آمده است.برای تصمیم
گیری در خصوص ضرورت یا عدم ضرورت سمپاشی، تعیین تراکم جمعیت سن گندم و روش
نمونه برداری اهمیت زیادی دارد. معین نمینی و همکاران(1379) روش نمونه
برداری دنباله ای را برای این کار ارزیابی کرده اند. سمومی که پس از برآورد
دقیق جمعیت آفت و تشخیص ضرورت مبارزه توصیه می گردد فنیتروتیون EC 50% (1
لیتر درهکتار)، فنتیون EC 50% (1 لیتر درهکتار)، تری کلرفون 80% SP (2/1
کیلو درهکتار)، دلتامترین EC 2.5% (300 میلی لیتر درهکتار) می باشند. طبق
بررسی های شیخی(1379) در بین سموم فوق فنیتروتیون غیر انتخابی عمل می کند و
انتخابی ترین حشره کش برای کنترل سن مادر و پوره ها تری کلرفن است که
اثرات چندان نامطلوبی روی دشمنان طبیعی ندارد. سموم پایرتروئیدی مثل
دلتامترین برای زنبورهای پارازیتوئید تخم خاصیت دورکنندگی دارند و در مرحلة
سن مادر توصیه نمی شوند اما این سم اثرات کنترل کنندگی خوبی روی پوره ها
دارد.
ــ بدنبال نتایج بدست آمده از اجرای طرح جامع سن گندم که توسط
بخش تحقیقات سن گندم و با همکاری سازمان حفظ نباتات در 8 پایلوت کشور اجرا
گردید، سن گندم از یک آفت عمومی به یک آفت همگانی تبدیل شد. آفات عمومی آن
دسته از آفاتی به شمار می آیند که تمام عملیات مبارزه و هزینه های انجام
آن به عهدة دولت است، اما در خصوص آفات همگانی دولت نقش حامی و هدایت
کنندگی را داراست و انجام عملیات مبارزه و پرداخت هزینه های آن به عهدة
کشاورز است. این طرح در ارتقای دانش و آگاهی کشاورزان و افزایش مشارکت آنها
در نمونه برداری ها و تصمیم گیری ها برای انجام مبارزه، موثر بوده و طی
مدت زمان انجام آن، کاهش سمپاشی های هوایی و افزایش سمپاشی های زمینی در
مناطق آلوده به این آفت را به همراه داشته است.
معرفی زنبور تریکوگراما
خانواده تریکوگراماتیده خانواده نسباتا کوچکی از زنبور های بالاخانواده
است که شامل 80 جنس و 620 گونه میباشد. اندازه این زنبور ها بسیار کوچک و از
0.18 تا 1.5 میلیمتر در گونه های مختلف است ، از صفت مشخص این زنبور ها ،
شاخک کوتاه با 7 بند یا کمتر ، وجود حاشیه مویی در بالها و وجود 3 بند در پنجه
پاها میباشد . صفت اخیر کاملاً آنها را از سایر زنبور های بالاخانواده متمایز میکند..بزرگترین و مهمترین جنس
اقلب جنس های این خانواده تعداد کمی گونه دارند
،جنس
تریکوگراما است که بیش از 150 گونه شناخته شده دارد(SAS 1989)۱-2 کاربرد
زنبور تریکوگراما :400 گونه متعلق به 203 جنس ، 44 خوانوده در
گونه های جنس تریکوگراما بیش از
7 راسته ( lapidoptera, homoptera , hymenpoptera , hymenpoptera , diptera ,
coleoptera ) از حشرات را مورد حمله قرار میدهد.20 سال گذشته استفاده از تریکوگراما به طور قابل توجهی افزایش یافته است و
در
در مقیاس وسیع روی 22 نوع محصول از جمله: نیشکر ، برنج ، درختان میوه و
سبزیجات در بیش از 30 کشور به کار میرود.میزبان های تریکوماتیده:(solitary) و اجتمای (gregarious) تخم
1-3
تریکوماتیده شامل پارازیتوید های انفردی
حشرات میباشند.. 10 راسته
هرگز لیست کاملی از میزبان های این خانواده تهیه نشده است
حشرات ، به عنوان میزبان این خانواده ثبت شده اند .تعداد و جنس های میزبان این
خانواده عبارتند از :جوربالا (29)، سخت بالپوشان(18)، سنها(8) ، طیاره مانند ها (
4) ، راست بالان(4) ، دوبالان(3) ، زنبور ها(1) ، بال ریشک داران(1) و بال توریها (
1). اکثر جنس های شناخته شده تریکوگراماتیده دامنه میزبانی وسیعی دارند و
بعضی از آنها تخم بیش از یک راسته را پارازیته میکنند ، برای مثال فعالیت جنس
الیکوسیتا از جوربالان ، سنها، راست بالان، سخت بالپوشان گزارش گردیده است.
جنس تریکوگراما معمولا با پروانه ها ارتباط دارد ولی از تخم سخت بالپوشان ، دو
بالان ، سنها،جور بالان زنبور ها و توریها نیز گزارش شده است.(hoiloway,1912).
علاوه بر اندازه و شکل ، بوی سطح ، سن ، ضخانت ، سخت بودن ، رنگ و علائم
شیمیائی داخلی میزبان نیز روی پذیرش ان توسط پاراتوزوئید تاثیر میگذارد.بسیاری
از گونه های تریکوگراما به سختی میتوانند از پوست ضخیم تر از 20 سانتیمتر مثل
پوست تخم کرو ابریشم نفوذ کنند. بعد از تماس تریکوگرامای ماده با میزبان و قبل از
اینکه روی تخم مستقر شود شاخکش را به تخم میزند ، سپس مسیر مستقیمی
را انتخاب میکند تا به بالا ترین نقطه میزبان برسد، این راه رفتن ادامه پیدا میکند تا
زنبور با زمینه تخم در جهت مخالف نقطه اولیه تماس پیدا کند،سپس توقف
مختصری کرده و بر میگردد.در بعضی از موارد ممکن است میزبان را بعد از تکمیل راه
رفتن اولیه رد کند و از آن پایین بیاید. زمان آزمایش میزبان با اندازه تخم ارتباط
دارد،ولی در تخم های بزرگ مثل
40 ثانیه باشد.T.busi تخمهای سفید و
تعداد تخمهایی که تریکوگرامای ماده در یک میزبان میگذارد با کمیت و کیفیت
محتویات آن ارتباط دارد.
بعضی از رنگها برای تعدادی از گونه ها ارجعیت دارد ،مثل
شفاف را بیشتر پارازیته میکند،به نظر میرسد میزبان های سیاه رنگ چون شبیه
تخم
های پارازیته هستند کمتر پذیرفته میشوند.(schmidt ,1994)اکولوژی جنس
تریکوگراما:(Vinson ,1975)Host Selction میگویند.(Nordlund, 1994)
5-1
جریان پارازیته کردن توسط تریکوگرامای ماده شامل یکسری مراحل به هم پیوسته
است
عموما زیستگاه میزبان مقدم تر از خود پارازیتوئید است.
موفقیت تریکوگراما در پارازیته کردن میزبان به 4عامل بستگی دارد:
1- تعیین زیستگاه میزبان 2- محل میزبان
3- پذیرش میزبان 4- تنظیم جمعیت میزبان
سه مرحله اول را
تهیه کنندگان: حسن محمد عموئی.فاطمه شب زنده دار. محمد حسن زاده
manduca sexata این زمان ممکن است بیش از
4-1 تخم ریزی جنس تریکوگراما :
زنبور تریکوگراما برای تشخیص بیشتر از علایم فیزیکی استفاده میکند حتی زنبور
ماده در اجسامی مثل صمغ درختان و اشیایی که به شکل و اندازه تخم حشرات
هستند تخم ریزی میکنند
کنه زرد شرقی مرکبات Eutetranychus orientalis
کنه قرمز مرکباتPanonychus citri
هر
دو گونه از خانواده Tetranychidae می باشند. کنه زرد شرقی مرکبات اغلب در
مناطق جنوبی کشور و کنه قرمز بیشتر در شمال دیده می شود.
کنترل شیمیایی:
1. تترادیفون(تدیون) EC7.52%و 2در هزار
2. کلوفنترین(آپولو) SC50% و 5/.- 25/. در هزار
3. بروموپروپیلات EC25% و 1 در هزار
4. سیترازون EC20% و 1در هزار
5. هگزی تیازوکس EC10% و 75/.- 5/. در هزار(نیسورون)
6. فن پیروکسی میت SC5% و 5/. در هزار(ارتوس)
کنه زنگ(نقره ای) مرکبات
Phyllocoptruta oleivora
Acari: Eriophyidae
این
آفت در باغات مرکبات شمال ایران(با نام مخملک) شایع است. معمولاً پوست
میوه های آفت زده ضخیم است. میوه ها کوچکتر و ترش است. برگها و میوه های
درختان لیمو در اثر حمله کنه، خاکستری مایل به نقره ای میشود و اطلاق نام
کنه نقره ای بدین لحاظ است. کنه زنگار زمستان را به صورت کنه کامل می
گذراند.
کنترل شیمیایی:
1. نئورون EC25% و 1.5 در هزار
2. پیریداین WP25% و 0.4- 0.5 در هزار
3. آبامکتین EC1.8% و 0.2 در هزار
4. نیسورون Ec10% و 2.5 درهزار
5. زینب WP80%و 2در هزار
6. مانکوزب WP80% و 2در هزار
کنترل شیمیایی:
1. تترادیفون(تدیون) EC7.52% و2در هزار
2. کلوفنترین(آپولو) SC50% و 5/.- 25/. در هزار
3. بروموپروپیلات EC25% و 1 در هزار
4. سیترازون EC20% و 1در هزار
5. هگزی تیازوکس EC10% و 75/.- 5/. در هزار(نیسورون)
6. فن پیروکسی میت SC5% و 5/. در هزار(ارتوس)
Papilio demoleus
Lep: Papilionidae
زمستان
را به صورت شفیره روی درختان مرکبات یا گیاهان مجاور آن به سر می برد.
دربهارتبدیل به حشره کامل می گردد که پس از جفت گیری که معمولاًدرحالت
پرواز انجام می گیرد تخمهای خود را به طورانفرادی یا جفت جفت در سطح برگها
قرار می دهد. لاروها پس از خروج تخم شروع به تغذیه از برگ می کنند. دارای5
سن لاروی است و پس از آن روی شاخه ها تبدیل به شفیره(بدون پیله) می شود.
درجهرم 4 تا 5 نسل در سال دارد.مبارزه شیمیایی ضرورت ندارد.زنبوری از
خانواده pteromalidae با نام pteromalus puparum شفیره های این آفت را
پارازیته می کنند.
کنترل: معمولاً نیاز به مبارزه ندارد. در مورد نهالها جمع آوری لاروها موثر است. در صورت لزوم از سموم گوارشی استفاده شود.
پروانه مینوز مرکبات Citrus leaf-miner
Phyllocnistis citrella
Lep: Gracillariidae
این
حشره در مناطق گرمسیردر تمام فصول سال فعال است. هر کجا که سرمای زمستانه
وجود داشته باشد زمستان را به صورت حشرات کامل در زیر برگهای خشک
وپناهگاههای دیگر به سر می برد. حشرات کامل معمولاً تخم های خود را در سطح
زیرین برگ و در داخل پارانشیم قرار می دهند. دوره جنینی تخم 2 تا 13روز به
طول می انجامد . لاروها پس از خروج زیر کوتیکول برگ دالان های کج ومعکوج
ایجاد می کنند.دوره لاروی بین 4.5 تا 23روز و شفیرگی 5 تا24 روز به طول می
انجامد.طول دوره رشدی حشره متناسب با درجه حرارت واز2تا 8 هفته متغیرمی
باشد و می تواند سالیانه 8 تا 11 نسل در سال داشه باشد. پروانه های مینوز
بیشترین خسارت را در نهالستان های مرکبات ایجاد می کنند. روی درختان مسن
وپارور اهمیت چندانی ندارد. گاهی برگهای جوان را مانند شته لوله می کنند
ویا در بعضی از قسمتها خشکیدگی ایجاد می نمایند.
کنترل شیمیایی: مصرف سموم زیر برای نهالستانها پیشنهاد می شود.
نام عمومی سم | دیفلوبنزورون | ایمیداکلوپراید |
فرمولاسیون | دیمیلین | کونفیدور |
نام تجاری | wp25% | SC35% |
مقدار مصرف | 5/. درهزار+ 3/. درصد روغن | 4/. درهزار + 3/. درصد روغن |
عسلک مرکبات
Aleurolobus marlatii
(Hom: Aleyrodidae)
نام
فوق تعیین نامی است که توسط مؤسسه بررسی و تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی
تهران از نمونههای ارسالی از جهرم صورت گرفته است. دراکثر نشریات و کتب
از گونه Aleurocanthus woglumi به عنوان مگس سیاه مرکبات نام برده میشود.
زیستشناسی
مگسهای
سفید اصولاً از نظر طرز زندگی و دگردیسی وضع به خصوصی دارند. پوره سن اول
متحرک و فعال است و Crawler نام دارد. سنین بعدی (سن دوم و سن سوم) ثابت
هستند و چهارمین سن این حشرات شفیره Pupa نامیده میشود که حشره کامل با
ایجاد شکافی به شکل T از آن خارج میگردد. تخمگذاری این حشره حالت مخصوص
خود را دارد و غالباً تخمها روی خطوط فنری یا در دوایر متحدالمرکز گذاشته
میشوند. ظاهراً حشره ماده در موقع تخمریزی در پشت برگ به شکل فنر ساعت
حرکت میکند. تخمها بیضوی و دارای یک ساقه خیلی کوتاه (Pedicel) میباشند.
این حشره چند نسلی و در سال ممکن است 3 تا 6 نسل در سال داشته باشد.
کنترل:
1. رعایت فاصله کشت، هرس شاخه های متراکم
آمیتراز(مایتاک) 2 درهزارEC20% 2.
شپشک آرد آلود مرکبات: Planococcus Citri
شپشک آرد آلود دنبال دار (دم دراز) Pseudococcus longispinus
توضیحات
شپشک
آردآلود مرکبات بدن نرم، بیضی شکل و حشراتی صورتی هستند که در هنگام بلوغ
تقریباً اینچ طول دارند. بد ن پس از مرحله اول رشد از ماده مومی سفیدی
پوشیده شده و زوایدی کوتاه از اطراف آن بیرون آمده. حشرات باغ کوچک و دارای
دو بال کاذب هستند. پوره یا حشره نارس کاملاً شبیه به حشرات بالغ ماده است
فقط مقداری کوچکترند.
چرخه زندگی
شپشک آرد آلود مرکبات یا
شپشک دنباله کوتاه (دم کوتاه) معمولترین گونهای است که روی گیاهان زینتی
دیده میِد. دامنه میزبانی زیادی د ارند و گیاهان آبدار و با ساقه نرم را
مثل کرچک هندی، یاسمن، بگونیا، خرزهره، کلم، گل آویز، و کاکتوس ترجیح
میدهند بقیه میزبانها شامل مرکبات، شمعدانی، ارکیده، بنت قنسول، پیچک، خون
سیاوشان و داودی میباشد. حشره بالغ ماده بین 600ـ300 در کیسه کتانی، مومی
و فشرده که در قسمت انتهایی و پشتی بدن قرار دارد میگذارد. تخمگذاری بین
یک تا دو هفته ادامه پیدا میکند و بمحض پایان یافتن تخمگذاری، حشره ماده
میمیرد. کیسه تخم را میتوان در محور اصلی ساقه و در برخی اوقات در
قسمتهای مختلف گیاه یافت. پس از 10 روز تخمها باز میشوند و پورهها یا
خزندهها شروع به یافتن قسمتهای جهت تغذیه میکنند. پورههای مادهها در سه
نسل کامل میشوند که ممکن است بسته به دمای محیط بین یک ماه تا بیش از
یکسال بطول انجامد. در شرایط غیر طبیعی گلخانهها این چرخه زندگی بین 2ـ1
ماه طول میکشد. در مدت کوتاهی پس از شروع تغذیه توسط پورههای خزنده
بدنشان پوشیده از ماده مومی سفید میشود. پورههای خزنده در اطراف گیاه
حرکت میکنند اما عموماً در فعالیتهایشان بسیار تنبل هستند. شپشک آرد آلود
مرکبات شرایط مرطوب را ترجیح میدهند، اما در شرایطی قابلیت سازگاری با آب و
هوای خشک را نیز دارد.
خسارت
شپشکهای آرد آلود از شیره
گیاه تغذیه میکنند که ب اعث بدشکلی، کوتولکی و زردی شاخ و برگ میشود.
همچون بقیه حشرات تغذیه کننده از شیره گیاهی، شپشکهای آرد آلود مقدار
زیادی عسلک ترشح میکنند که باعث توسعه قارچ دوده و مورچهها میشود.
کنترل غیر شیمیایی
کنترل
زراعی شامل بیرون راندن حشرات بوسیله آب پاشی و استفاده از ارقامی که حشره
آنها را کمتر ترجیح میدهد، میشود. رعایت کردن اصول بهداشت بوسیله چک
کردن گیاهان جدید و هرس گیاهان آلوده، مبارزه بیولوژیک شامل استفاده از
شپشک استرالیایی بال توری سبز (شکارچی) و زنبورهای پارازیت، Leptomastix
dactvlopii میشود.
-
سن مادر در اواخر اسفند تا اوایل فروردین موقعی که دمای هوا به حدود 10
درجه برسد از مخفیگاههای زمستانه خود که عمدتا در زیر گیاهان چند ساله از
جمله گون می باشخارج می شوند .- سن مادر با تغذیه از برگها و جوانه انتهایی
تا حدود 50% خسارت وارد می کند .
- سن مادر تحرک زیادی دارد و تا 10 تا
15 کیلومتر می تواند پرواز کند و با تغذیه از یک مزرعهپس از 4 تا 5 روز
پرواز کرده و به مزارع دیگر می رود.
- پس فرصت مبارزه با سن محدود می
باشد و در ضمن با یکبار مبارزه کار تمام نمی شود چون ممکن است سن های دیگری
دوباره از مخفیگاههای خود خارج شده و وارد مزرعه شوند یا از مزارع دیگر که
مبارزه انجام نشده است وارد شوند.
- سن مادر بعد از تغذیه جفتگیری کرده
و تخم های خود را در زیر برگها و بصورت دستجات 14 تا 16تایی در دو ردیف می
کذارد . رنگ آنها در ابتدا سبز و بعد تیره می شود .
- تخمها پس از 7 تا 10 روز تفریغ می شوند و پوره های سن یک خارج می شوند .
- بیشترین خسارت را پوره های سن 2 و3 وارد می آورند که با مکیدن دانه های شیری گندم خسارت کیفی به محصول وارد می آورند .
-
از سموم مورد استفاده می توان فنیتریتیون و فنتیون با دز مصرفی 1 لیتر در
هکتار ودسیس با دز مصرفی 300 سی سی در هکتار را معرفی نمود .
- از پارازیت های سن میتوان از زنبور تلنموس که تخمهای سن را پارازیت می کن و مگس فازیاکه خود سن را پارازیت می کند نام برد .
سن های پا برگی (Coreidae )
اعضای
این خانواده در اندازه متوسط بوده و غدد مولد بو د آنها خوب رشد کرده است .
این غدد در طرفین قفس سینه بین پیش ران های 2 و 3 باز می شوند . سر این سن
ها باریکتر از پیش قفس سینه است . در تعدادی از گونه ها ساق عقبی رشد
زیادی کرده و شبیه برگ می باشد
اغلب این سن ها از شیره گیاهی تغذیه می کنند ولی تعدادی شکارگر هستند.
مثال : گونه Anasa tristis که از آفات مهم کدوئیان می باشد
ملخ مراکشی Dociostaurus maroccanus (orth:Acrididae)
چون
اولین بار در مراکش جمع آوری شد به آن ملخ مراکشی گویند.این آفت در نواحی
کوهستانی و ارتفاعات خشک نواحی مدیترانه وجود دارد.در ایران ملخ مراکشی از
استانهای مرکزی،فارس،آذربایجان شرقی،گرگان،خوزستان،مازندر ان،ایلام،سمنان
گزارش شده است.
شناسایی:
در روی پیش گرده علامتی شبیه به X" "وجود دارد.
تخمگذاری:
این
حشره دارای کپسول تخم می باشد.تخمها در قسمت انتهایی این کپسول به شکل
اُریب در دسته های40-18 تایی در ردیفهای 4-3 تایی گذاشته میشود .
زیست شناسی:
این
حشره قسمت اعظم سال را (تابستان،پاییز، زمستان) را بحالت تخم می
گذراند.کپسول تخم معمولاً در نواحی تپه ها که خاکهای فشرده و عاری از پوشش
گیاهی دارند تشکیل می شوند.طول دوران پورگی 40-35 روز و طول دوران حشره
کامل 60-20 روز است.پوره ها بیشتر از برگهای گرامینه تغذیه می نمایند ولی
در سن پنجم علاقه به تغذیه از غلات دارند.
روشهای مبارزه:
1-بیولوژیک
: عده زیادی از پرندگان نظیر سارگلو قرمزpastor roseus))،گنجشک،کلاغ
سبزقبا از دشمنان طبیعی ملخها میباشند.سوسکهای خانواده Meloidae در مرحله
لاروی از تخمهای این آفت تغذیه می کنند.همچنین مگسهای خانواده Tachinidae
روی بدن ملخهای کامل و پوره تخم می گذارند که لارو آنها پارازیت داخلی این
آفت می باشد.
2-شیمیایی :
فنیتروتیون (ulv 96%)و 5/. - 4/. لیتر به محض خروج پوره ها.
مالاتیو ن (ulv 96%) و 1.5 - 7/. لیتر به محض خروج پوره ها.
لیندین(طعمه)
wp و 50 - 250 کیلو گرم به محض خروج پوره ها (طعمه مسموم شامل سبوس گندم
با برنج به ذرت 100 کیلوگرم+لیندین 500 تا 1000 گرم آب به اندازه مرطوب
شدن)
فنیتروتیون EC 50% و 1 لیتر به محض خروج پوره ها.
فوکسیم + پروپسکور ULV 93% و 4/. لیتر به محض خروج پوره ها.
دیفلوبنزورون ODC 45%و 200 سی سی
سن آئلیا ( Aelia spp (Hem:pentatomidea
معرفی:
در
ایران 4 گونه از این جنس وجود دارند که بیشتر در نواحی شمال و غربی کشور
وجود دارند.اهمیت این حشرات پس از گندم در درجه دوم قرار دارد.
َ
1- A . acuminata 2- A . furcul
3- A . rostrata 4 A . virgiata
زیست شناسی:
زمستان
را بصورت حشره کامل و در دامنه کوهها،دره ها ،دشتهای مشرف به کوهستان در
پای بوته های گیاهان یا در زیر کلوخه های خاک به حالت استراحت بسر برده،در
اوایل بهار به مساعر شدن هوا از این محلها خارج و روی گرامینه های وحشی
تخمریزی می کنند.چون این گیاهان عمر کوتاهی داشته بعد از مدتی از بین می
روند و زود می خشکند.در نتیجه پوره های سن 3 به بالا به مزارع جو و گندم
مجاور می کنند و از خوشه ها، برگها و ساقه های سبز آبدار گندم تغذیه می
کنند.
روشهای مبارزه :
مبارزه شیمیایی:
1- فنیتروتیون Ec 50% و1 لیتر در هکتار
2-فنتیون Ec 50%و 1.2 -1
3- تری کلروفن Sp 80% و1.2 کیلو گرم درهکتار
4-دلتا مترین EC 2.5 % و 300 سی سی در هکتار
سن گندم (کاسه پشتک ورامینی) Eurygaster integriceps HEM : Scutelleridae
معرفی:
یکی از آفات مهم گندم و جو است و جرو آفات عمومی می باشد.
مناطق مهم انتشار در کشور:
اغلب مناطق گندمکاری کشور
خسارت:
1-سن
مادر: سنهای زمستانگذران می باشند(نر یا ماده) که ارتفاعات زمستانگذران
خود را ترک نموده و در بهار به مزارع گندم و جو ریزش می نمایند.
2-پوره
ها:پوره های سن اول و دوم تغذیه چندانی نداشته ولی از سن سوم به بعد تغذیه
آنها رو به افزایش گذاشته و در سن 4 و 5 به حداکثر خود می رسند.
3-سن
های نسل بهاره:این حشرات که همان سن های بالغ نسل جدید می باشند برای ادامه
رشد و بدست آوردن قدرت پرواز به محلهای تابستانه و زمستانه خود احتیاج به
تغذیه از دانه های سفت و آماده برداشت گندم دارند.
چنانچه تراکم پوره ها در متر مربع به بیشتر از 5 عدد پوره برسد مبارزه بر علیه سن گندم ضروری است.
خسارت در رابطه با گیاه میزبان:
1-خسارت
سن در مرحله پنجه زنی به تشکیل ساقه یا ابتدای تشکیل خوشه:در این مرحله
حشرات نر یا ماده زمستان گذران از شیره برگ،شیره جوانه مرکزی،شیره ساقه
جوان (قبل از ظهور خوشه با ابتدای نشکیل خوشه) مکیده و خوشه را خشک می
نماید.این گونه خسارت خسارت کمی نام دارد و در نهایت خوشه تشکیل نمی شود.
2-خسارت
در مرحله گل دادن و ابتدای تشکیل دانه:در این مرحله از رشد حشرات کامل
زمستان گذران و پورهای سنین پایین خسارت زده می شود که یا شیره ساقه را می
مکد و خوشه می خشکد و یاپوره های سنین 2و3 از خوشه گندم و جو در مرحله
گلدهی تغذیه و در نهایت دانه پوک می شود.
3-خسارت در مرحله شیری و
خمیری شدن دانه تا رسیدن گندم:در این مرحله سن های بالدار و پوره ها فقط از
دانه تغذیه می کنند و به هیچ عنوان ساقه را نمی مکند.در این مرحله خسارت
کیفی بیشتر مد نظر است چون سنها آنزیمهایی را برای "اینترولیز" پروتئینهای
دانه گندم وارد دانه گندم میکنند که این آنزیم ها در داخل دانه باقی می
مانند و در نهایت کیفیت خمیری آرد پایین آورده و اصطلاحاً خمیر ور نمی آید.
زیست شناسی:
زمستان را بصورت حشره کامل زیر پای بوته های
گون یا Astrogalus و درمنهArtemesia حالت دیاپوز می گذرانند.در بهار وقتی
دما به 20 درجه سانتی گراد می رسد سنها از اماکن زمستهنه خارج و بطور دسته
جمعی پرواز می کنند.پرواز سنها معمولاً در اواخر اسفند و اوایل فروردین ماه
شروع و در مناطق سردسیر از اواسط اردیبهشت ماه تا اوایل خردادماه ادامه
دارد.در یک مزرعه 2 یا 3 بار ممکن سن است ریزش نماید.
معمولاً 5-4 روز
بعد از ریزش،جفتگیری کرده و 5 روز بعد تخمریزی می کنند.تخمها 3-2 ردیفی در
دسته های 14 عددی در زیر برگها قرار داده می شوند.دوره جینی تخم 2-1 هفته
طول می کشد سپس پوره ها خارج می شوند و سپس حشرات کامل نسل بهاره ظاهر می
شوند.حشرات کامل نسل بهاره پس از ذخیره چربی مورد نیازبدن خود برای
تابستانگذرانی به ارتفاعات شمالی می روند.سنها پس از ریزش اولین بارندگی
های از ارتفاعات شمالی به دامنه های جنوبی می روند و در زیر بوته های گون و
درمنه زمستانگذرانی می کنند.
مبارزه:
1- مبارزه بیولوژیک:
7 گونه زنبور پارازیتوئید تخم از خانواده Hym:Scelionidae :
basalis Asolcus=Trissolcus
T.grandis
T.rufiventris
T.semistriatus
T.vassilievi
T.festiva
T.tumidus
5 گونه مگس از خانواده ( DIp:Tachinidae ) که در مرحله لاروی پارازیت داخلی حشرات کامل سن گندم هستند:
Phasia oblango
Phasia subcoleoptera
Ectophasia rubra
Chryseria helluo
Helomyia lateralis
2-مبارزه زراعی:
• کشت زود در پاییز(هراکشت) و برداشت سریع در آخر بهار
• کشت واریته های زودرس
•
برداشت دو مرحله ای محصول بدین صورت که در مرحله خمیری خوشه ها را درو می
کنند و با تسریع در خشک کردن آنها چند روز بعد اقدام به کوبیدن آنها می
کنند.
• کشت جو در مناطق سن خیز چون زودتر از گندم برداشت می شوند.
3- مبارزه شیمیایی:
1- فنیتروتیون Ec 50%و 1 لیتر در هکتار
2-فنتیون Ec 50% و1.2 -1
3- تری کلروفن Sp 80%و 1.2 کیلو گرم درهکتار
4-دلتا مترین% EC 2.5 و 300 سی سی در هکتار
سوسک سیاه گندم Zabrus tenebrioides
(col.: Carabidae)
معرفی آفت
لاروها
از برگ و حشرات کامل از گل و دانه ها در مرحله شیری تغذیه می نمایند.
خسارت لارو روی جوانه های گندم مشاهده می شود که در اثر آن برگها روی زمین
می خوابند. خسارت این آفت بصورت لکه ای در مزرعه دیده می شود و حشرات کامل
روز گندمهای شیری از قاعده دانه شروع به تغذیه می کنند. آفت درتمام مناطق
کشور بویژه گلستان، مغان، لرستان، آذربایجان، فارس، کرمانشاه و ایلام گسترش
دارد.
زیست شناسی
زمستان را به صورت لارو در زیر خاک به سر
می برد. در اوائل بهار از برگهای ضعیف غلاتی که تازه سبز شده اند تغذیه می
کنند. حشرات کامل در اواخر بهار و اوائل تابستان هنگامی که دانه های غلات
شیری شده اند شروع به تغذیه می کنند. سپس جفت گیری و حشره ماده تخمها را تا
عمق 18 سانتی متری به صورت تک تک یا در دسته های 5-3 عددی در خاک می
گذارد. هر حشره ماده 80-40 عدد تخم می گذارد. دورة جنینین تخم 17-8 روز و 3
سن لاروی دارد. لارو به صورت سن 1 یا 2 و به ندرت به صورت سن 3
زمستانگذرانی می کند. این حشره دیا پوز حقیقی ندارد ولی فعالیت تغذیه ای آن
در فصل سرد نقصان می یابد. طول دوره لاروی حدود 86 روز و لارو در طول روز
در دالانهای زیرزمین استراحت نموده و شبها برای تغذیه خارج می شود. ابتدا
از پارانشیم خوره و رگبرگ را به جا می گذارد. علاوه بر غلات از گرامینه های
وحشی نیز تغذیه می کند. شفیره در لانه های لاروی در خاک تشکیل می شود.
دورة شفیرگی حدود 18 روز و 1 نسل در سال دارد.
کنترل شیمیایی:
1- دیازینون G 5 %و- 30-40 کیلوگرم در هکتار بمحض دیدن اولین خسارت
2- دیازینون EC 60 % و 1 لیتر در هکتار بمحض دیدن اولین خسارت
3- کارباریل WP 85 % و3.5-3 کیلوگرم در هکتار بمحض دیدن اولین خسارت
4- فوزالن EC 35% و 2-1.5 لیتر در هکتار بمحض دیدن اولین خسارت
5-کلرپیریفوس EC 40.8 % و 2-1.5 لیتر در هکتار بمحض دیدن اولین خسارت
کنترل زراعی:
1-تناوب زراعی.
2-انجام شخم و دیسک پس از برداشت
مینوز برگ غلات Cereal leaf miner
Syringopais temperatella
(lep.: Elachistidae)
معرفی آفت
به نامهای دفک، شعله، کرف معروف است.
یکی
از آفات گیاهان زراعی گرامینه نظیر گندم، جو، یولاف و برخی از علفهای هرز
این خانواده می باشد. همچنین از علفهای هرز خانواده Malvaceae و Compositae
نیز تغذیه می نماید. لارو این آفت از بین دو اپیدرم فوقانی و تحتانی تغذیه
نموده و فضولات خود را به جا می گذارد که این فضولات قهوه ای و سپس
سیاهرنگ می گردد. به نامهای محلی دفک، شعله، کرف معروف است و در کشورهای
عربی به آن دودی می گویند. آفت در فارس، ایلام، لرستان، کرمانشاه، بوشهر،
گلستان، خوزستان و کوهکیلویه شایع است.
زیست شناسی:
زمستان
را به صورت لاروهای سنین دوم به بعد در داخل برگهای غلات و علفهای هرز
میزبان سپری می کند. در اواخر اسفند و اوائل فروردین لاروها از برگ خارج در
اعماق 1-5/0 سانتی متری خاک با تشکیل پیله سفید رنگ تبدیل به شفیره می
شوند. دوره شفیرگی حدود 2 هفته، سپس حشرات کامل ظاهر می شوند. طول عمر
حشرات کامل حدود 3 هفته می باشد. حشرات کامل پس از 2-1 روز تغذیه از شهد
گلها و گیاهان مرتعی جفت گیری و تخم ریزی می کنند. تخمها دسته ای به تعداد
56-29 عدد در پای بوته ها، در بین درزها و شکاف خاک گذاشته می شود. دوره
جنینی تخم 12-10 روز. سپس لاروهای تئونات وارد خاک شده و در درون خاک حجره
گلی را تشکیل می دهد و تمام طول دوران گرم بهار و تابستان را به حالت
دیاپوز سپری می کنند. از اوائل آذر یا زودتر بعد از ریزش اولین بارنهای
پائیزی یا اولین آبیاری در مزارع آبی لاروها به تدریج از حالت دیاپوز خارج و
فعال شده، از بوته ها بالا رفته خود را به نوک برگ رسانده وارد پارانشیم
میانی برگ می شوند. لاروها پس از رشد کامل وارد خاک شده و تبدیل به شفیره
می شود. بنابراین 1 نسل در سال دارد.
کنترل
زراعی :
1-تناوب زراعی
2-شخم تابستانه بعد از برداشت محصول.
3-آتش زدن کاه و کلش مزارع (تقریباً هر 4 سال یکبار کافی است).
4-چرای سبز مزارع آلوده
شیمیایی : دیازینون EC 60 % ، 1 لیتر در هکتار ، در اوایل پنجه زنی ، 1 نوبت
زنبور ساقه خوار گندم Wheat stem sawfly
Cephus pygmaeus
(Hym: Cephidae)
معرفی آفت
علاوه
بر گندم، جو، چاودار و یولاف را نیز مورد حمله قرار می دهد. لارو این آفت
در داخل ساقه گیاهان میزبان شده و از بافت داخلی ساقه تغذیه می کند و مانع
رسیدن شیره گیاه به خوشه شده و دانه ها پوک و سبک می گردند. (بنابراین خوشه
سبک است و صاف می ایستد در صورتی که خوشة سالم سنگین است و خمیده. یکی از
راههای تشخیص، صاف ایستادن خوشه به دلیل سبکی است.)
زیست شناسی:
یک
نسل در سال داشته و زمستان را به صورت لارو در داخل پیله در درون طوقه
گندم و جو به حالت دیاپوز سپری می کند. از اواخر اسفند یا اوایل فروردین در
صورت مناسب بودن شرایط محیطی مخصوصاً رطوبت خاک لاروها در همان محل تبدیل
به شفیره شده و حشرات کامل از اواخر فروردین ماه در مزارع غلات ظاهر می
شوند. در صورتی که شرایط مساعد نباشد لاروها به همان صورت تا بهار سال بعد
باقی می ماند (برخی 1 نسل را در 2 سال طی می کنند اگر رطوبت خاک کافی
نباشد.) حداکثر جمیت حشرات کامل در اردیبهشت ماه ظاهر می شود. حشرات کامل
بعد از تغذیه از نوش گلها بویژه گلهای ازمک و خردل وحشی، جفت گیری و حشره
ماده با تخم ریزخ ود بصورت انفرادی در داخل ساقه گندم تخم ریزی می نماید.
در هنگام تخم گذاری معمولاً گندم در مرحله ساقه رفتن و در مزارع زود کاشت
در حال خوشه رفتن است. به طور کلی مزارع زود کاشت و ارقام زود رس ترجیح
داده می شوند.
تخم در داخل میانگره های بالائی ساقه قرار داده می
شود. (لارو اگر در وسط باشد تغذیه ناکافی دارد ولی در بالا تغذیه کافی
دارد.) دورة جنینی 12-8 روز سپس لاروها به طرف پائین ساقه شروع به فعالیت
می کنند. دورة لاروی 30-25 روز و در این زمان لارو خود را به محل طوقه در
داخل خاک رسانده و قسمتی از جدار طوقه را به صورت دایره جویده و نازک می
کند و سپس مواد جدا شده را به ترشحات بزاقی مخلوط و درپوش محکمی برای لانة
خود به وجود می آورد و پس از تنیدن پیله نازک حدود 9-8 ماه از سال را
(تابستان، پائیز، زمستان) به صورت دیاپوز سپری می کند. اواخر اسفند یا
اوایل فروردین لارو تبدیل به شفیره شده. دورة شفیرگی 25-20 روز، سپس حشرات
کامل همزمان با مرحله ساقه رفتن و شروع مرحله خوشه رفتن گندم ظاهر می
گردند.
کنترل:
1-شخم عمیق یا سطحی و زیر رو رو کردن کلشهای آلوده.
2-سوزاندن بقایای گیاهی.
3-تناوب زراعی.
4-تغییر
تاریخ کشت چون این حشره بیشتر گندمهای زمستانه و زودرس را مورد حمله قرار
می دهد. با کشت ارقام دیررس می توان از میزان خسارت آفت کاست.
5-رقم گندم آزادی و رقم جو و الفجر نسبت به این آفت تا حدودی مقاومند.
6-کود و تقویت گندم باعث دوام و ایستادگی ساقه می شود و قدرت تحمل گندم را در مقابل آفت را زیاد می کند.
مگس فری گندم fruit fly
Oscinella frit
(Dip: Chloropidae)
معرفی آفت
یکی
از آفات گندم، جو، یولاف، ذرت، چاودار می باشد. لارو آفت با تغذیه از
جوانه مرکزی گندم و جو سبب خشک شدن آن می گردد و در اثر حمله این آفت جوانه
های دیگری از اطراف بوته خارج شده و بوته بسیار پر پشت ولی رشد نکرده و
خوشه تشکیل نمی شود.
زیست شناسی:
زمستان را به صورت لاروسن
آخر به سر می برد. در اوایل بهار تبدیل به شفیره شده و پس از حدود 1 هفته
حشرات کامل ظاهر می شوند. پس از تغذیه هر مگس ماده حدود 40-30 عدد تخم در
غلاف برگ و به ندرت در پهنک برگ یا کنار طوقه گندم و یا گرامینه های دیگر
قرار می دهند. 5-3 روز بعد لاروها ظاهر و به سمت جوانه مرکزی بوته رفته و
به ترتیبی که گفته شد خسارت می زنند. دوران لاروی 3-2 هفته، سپس لاروها در
لابه لای برگها تبدیل به شفیره می شوند و پس از حدود 1 هفته حشرات کامل نسل
دوم ظاهر می شوند.
لاروهای نسل دوم خود را به گندمهای شیری رسانده و از آنها تغذیه می نمایند. این حشره ممکن است تا 3 نسل در سال داسته باشد.
کنترل:
1-زراعتهای
کُرپه (دیر کاشت) بیش از مزارع هراکشت (زود کاشت) مورد حمله قرار می
گیرند. بنابراین بایستی از کشت غلات بهاره در مناطق آلوده خودداری کرد.
2-نسل
تابستانه آفت روز علفهای هرز خانواده گرامینه سپری می گردد. بنابراین
توصیه می شود نسبت به وجین علفهای هرز میزبان آفت اقدام شود
مگس زرد ساقة گندم Chlorops pumilionis
(Dip.: Chloropidea)
معرفی آفت
در
درجه اول به گندم و جو و به ندرت به چاودار حمله می کند. لاروها تغذیه خود
را از خوشه نورس شروع کرده و به طرف ساقه و پائین پیشری می کند. در اثر
حمله آفت برگهای بالائی بوته رشد ننموده، بوته گندم کوتاه و ضعیف می شود و
با باز کردن ساقه کانال تغذیه ای مگس را می توان مشاهده کرد.
زیست شناسی:
زمستان
را به صورت لارو در داخل ساقه گندم سپری نموده، در ابتدای فصل بهار تبدیل
به شفیره شده سپس حشرات کامل ظاهر و پس از جفت گیری تخمهای خود را در سطح
فوقانی برگها و کنار رگبرگ اصلی قرار می دهد. معمولاً روی هر بوته 2-1 عدد
تخم دیده می شود. لاروها پس از خروج در ساقه شروع به فعالیت و در بند اول
ساقه تبدیل به شفیره و سپس حشرات کامل نسل دوم ظاهر می شوند که مجدداً روی
برگهای غلات پائیزه تخم ریزی می کند و لاروهای این نسل در نزدیک طوقه در
ساقه گندم زمستان گذرانی می کند.3-2 نسل در سال دارد.
کنترل:
1-کاشت ارقام زودرس.
2-تناوب زراعی.
مگس ساقه گندم Meromyza Saltatrix
خسارت
آن شبیه به مگس فری گندم می باشد و لارو از جوانه مرکزی و ساقه لطیف گندم
همچنین از گل و دانه نرم غلات تغذیه می کند. حشره کامل زرد کم رنگ، پشت
سینه دارای 3 نوار طولی و روی شکم نیز سه نوار تیره وجود دارد. لارو پس از
رشد کامل 8-6 میلی متر طول دارد. زمستان را به صورت لارو در ساقه و در طوقه
غلات پائیزه یا برخی از گیاهان گرامینه می گذارند.
کنترل:
1-زراعتهای
کُرپه (دیر کاشت) بیش از مزارع هراکشت (زود کاشت) مورد حمله قرار می
گیرند. بنابراین بایستی از کشت غلات بهاره در مناطق آلوده خودداری کرد.
2-نسل
تابستانه آفت روز علفهای هرز خانواده گرامینه سپری می گردد. بنابراین
توصیه می شود نسبت به وجین علفهای هرز میزبان آفت اقدام شود
شپشک ریشة گندم Porphyrophora tritici
(Hom.: Margaradidae)
معرفی آفت
آفت
مذکور در مزارع دیم گندم و جو استانهای همدان، مرکزی، اردبیل، زنجان،
کرمانشاه، کردستان و فارس مشاهده شده است و علاوه بر این از ریشه دو گونه
علف هرز Boissiera Sp. و Agropyrom Sp. از خانواده گرامینه نیز جمع آوری
گردیده است. این حشره بعد از تفریخ از تخم در روز ریشة گندم (محل پنجه زنی)
مستقر شده و با تغذیه از شیرة گیاهی میزبان، موجب ضعف بوته ها و مانع پنجه
زنی و رشد طبیعی آنها می گردد. کلیه بوته های آلوده اکثر انشعابات خود را
از دست می دهند. بوته های مورد حمله نسبت به بوته های سالم از قدرت ریویش
فوق العاده کمتری برخوردار بوده و به صورت علفی در آمده و رنگ آنها نیز به
تدریج به زردی می گراید به نحوی که بوته های آلوده در مزارع به سهولت قابل
تشخیص می باشند. اغلب بوته های آلوده به مرحله بارورری و خوشه دهی نمی رسند
و بوته هائی که به این مرحله می رسند اولاً طول آنها بسیار کمتر از بوته
های سالم بوده و ثانیاً پنجه زنی آنها نیز به مراتب کمتر از بوته های سالم
می باشد.
زیست شناسی:
زمستان را به صورت پوره های سن اول در
زیر خاک سپری کرده و در اوایل بهار با مساعد شدن شرایط آب و هوای محیط در
روی ریشه از شیره گیاهی تغذیه می کند. پوره پس از گذراندن مرحله سن یکم، در
مرحلة دوم پورگی به شکل حبابی به نام سیست در می آیند. از نیمة دوم
اردیبهشت ماه فعالیت تغذیه ای Cyst کاسته شده و تغییر رنگ می دهد و در
اواخر اردیبهشت ماه حشرات ماده از Cyst خارج می شوند. خروج حشرات ماده تا
دهه اول خرداد ماه ادامه دارد. بعد از طی حدود 7-5 روز حشره بدنش فشرده تر
شده و بی حرکت، در حالی که تارهای ابریشمی بلند و سفید رنگ شبیه تار پنبه
دور بدنش ترشح می نماید. اگر به تدریج بر انبوهی و طول این تارها افزوده
شده و بعد از 10- روز، بدون هیچگونه تغییرات ظاهری در لابه لای تارهای
مذکور شروع به تخم ریزی می نمایند. حشره در طبیعت تخم های خود را در عمق
های 8-5 سانتی متری خاک قرار می دهد. تعداد تخمهای شمرده شده حداکثر تا 284
عدد و حداقل آن 24 عدد بوده است. حشره بصورت بکرزائی تخمگذاری می کند ولی
با توجه به وجود افراد نر احتمال تولید مثل دو جنسی نیز وجود دارد. حشره
زمستان را به صورت پوره های سن اول در زیر خاک سپری می کند و با مساعد شدن
شرایط اقلیمی فعالیتهای خود را در اواخر اسفند یا اوایل بهار از سر می
گیرد.
کنترل:
1. برداشت بموقع
2. شخم عمیق پس از برداشت
3. تناوب زراعی
4. آیش
5. کنترل علفهای هرز
شته روسی گندم Diuraphis noxia (Mord.)
این
شته ها منحصراً روی غلات منجمله گندم هستند. در ایران فرم جنسی جمع آوی
نشده و احتمالاً بصورت بکرزائی تولید مثل می کنند. معمولاً خوشه های گندم و
جوی آلوده خمیده می شوند. در شیراز ناقل بیماری نوار زرد گندم وجود دارد
(ایزدپناه، 1361). برگ انتهائی گیاهان آلوده برنگ زرد و سفید درآمده خشک می
شود. در مراحل ابتدائی الودگی لبه برگها در امتداد طولی خود لوله می شوند.
گاهی فاصله برگها کم شده ساقه بد شکل می شود. می تواند ناقل بیماری
موزائیک جو نیز باشد.
این حشره ضمن تغذیه از قسمت عمقی بافت برگ و
مکیدن شیره گیاهی برگ ها را به صورت لوله ای در می آورد، به همراه بزاق خود
توکسیتی به داخل گیاه تزریق می کند که موجب کاهش ظرفیت فتوسنتز و در نتیجه
آسیب غشای کلروپلاست ها می شود. به همین دلیل مبارزه با این شته به وسیله
سموم تماسی، در عمل با مشکل مواجه می شود. ولی سموم سیستمیک مؤثر هستند.
دشمنان طبیعی این آفت قادر به یافتن شته ها در داخل برگ های لوله شده
نیستند بنابراین یکی از بهترین راه های کنترل این آفت استفاده از ارقام
مقاوم است.
کنترل شیمیایی:
1-اکسی دیمتون متیل EC25% و1.5 لیتردر هکتار ، اوایل ظهور سنبله ها ، 1 نوبت
2- دیمتوآت EC40%و1.5 لیتردر هکتار ، اوایل ظهور سنبله ها ، 1 نوبت
3- پریمیکارپ WP50% و0.5-1 کیلو گرم در هکتار ، اوایل ظهور سنبله ها ، 1 نوبت
4- تیومتون E25% و 1 لیتر در هکتار ، اوایل ظهور سنبله ها ، 1 نوبت
5- مالاتیون EC75% و2.5 لیتر در هکتار ، اوایل ظهور سنبله ها ، 1 نوبت
ساقه خوار ایرانی ذرت Iranian stem corn borer
Ostrinia nubilalis persica
(Lep: pyraustidae)
معرفی آفت
در
بیشتر کتابهای قدیی فارسی زیر گونة Ostrinia nubilalis nubilalis که موسوم
به ساقه خوار اروپایی (European corn borer) می باشد به عنوان ساقه خوار
ذرت معرفی شده است. اما تحقیقات انجام شده نشان می دهد که زیر گونة
Ostrinia nubilalis sub sp. Persicae که آن را می توان تحت عنوان ساقه خوار
ایرانی ذرت معرفی نمود. در کشور ما فعالیت دارد و تاکنون از مناطق شمالی
کشور در استانهای گیلان، مازندران و گلستان گزارش شده است.
طرز خسارت و گیاهان میزبان:
آفت
پلی فاژ بوده که حدود 200 گونه میزبان برای آن گزارش شده است که دارای
ترجیح میزبانی به گیاهان ذرت (به خصوص ذرت دانه ای)، برنج و گندم داشته و
علاوه بر این به گیاهان جو، چاودار، پنبه، سویا، آفتابگردان، گوجه فرنگی،
سیب زمینی، کنف و… و همچنین تعداد زیادی گیاهان خودرو (علفهای هرز) حمله
نمودکه که در این میان یک نوع ترجیح میزبانی به گرامینه های وحشی و همچنین
علف هرز مستک Xanthium strumarium دارد و علاوه بر این علف هرز، روی یولاف
وحشی، لویی، نی معمولی، فالاریس، مَرغ، اویار سلام، گل گندمی، درمنه،
کاسنی، تاج خروس، علف هفت بلند، سلمه تره، سیب زمینی ترشی، سوروف، پنیرک،
گاوپنبه، ارزن وحشی و تاج ریزی که در حاشیة مزارع و کانالهای آبیاری دیده
می شود، فعالتی دارد. لارو آفت مذکور از قسمتهای مختلف گیاه میزبان نظیر
برگ، ساقه، بلال (بویژه بلال) تغذیه نموده و خسارت می زند.
زیست شناسی:
این
آفت 3 تا 3.5 نسل در سال داشته و زمستان را به صورت لارو و اغلب در سن
پنجم آن، در داخل ساقه های باقی مانده در مزرعه و یا در خارج از آن و داخل
ساقه میزبانهای ثانوی (به ویژه مستک و نی) گذرانده و لاروهای زمستان گذران
آن از اواسط بهار تبدیل به شفیره شده و بعد از یک تا دو هفته حشرات کامل
نسل زمستان گذران به پرواز در آمده و از اواخر اردیبهشت ماه تا اواسط خرداد
ماه بسته به شرایط جوی در مزارع گندم و مزارع ذرت زود کاشت و یا روی سایر
میزبانها تخم ریزی می کنند. اصولاً این حشره شب پرواز بوده و ماده ها
بیشترین تخم ریزی خود را در ساعات غروب و یا نزدیک نیمه شب انجام می دهند
ولی دارای رفتار فعالتی در روز حتی در شرایط آفتابی نیز می باشند و در این
مرحله از فعالیت اغلب روی گل ها نشسته و از نوش آنها تغذیه می کنند. همچنین
در مزارع ذرت انبوه و سایه دار، تخم ریزی ماده ها در ایام روز نیز مشاهده
شده است. ماده ها در طول عمر خود چندین بار جفت گیری و تخم ریزی می کنند و
هر بار به طور معمول 200-20 عدد تخم عدسی شکل خود را در کنار هم و به طور
ردیفی و جمعی اغلب در کنار رگبرگ اصلی و بیشتر در سطح برگهای میانی بوته ها
و تا اندازه ای نزدیک غلاف قرار می دهند. دورة جنینی سپس لاروهای جوان
خارج می شوند. لاروها ابتدا از برگهای ترد و لطیف گیاه تغذیه نموده و بعد
ساقه یا بلال را سوراخ نموده و وارد گیاه می شود. مدت رشد در مرلحه لاروی
نیز برای نسلهای فعال در بهار و تابستان به ترتیب به طور متوسط 30-25 روز
محاسبه شده است. به طور کلی در منطقه شمال دورة نشو و نمای فردی در مراحل
تخم، لارو، شفیره و حشره کامل در دو نسل بهاره و تابستان شروع می شود تحت
تأثیر تغییرات جوی منطقه در پائیز طولانی شده و از 2 ماه تا 8 ماه به طول
می انجامد. بنابراین لاروهای زمستانگذران بعد از سپری کردن حدود 8 ماه در
بهار سال آینده تبدیل به شفیره و سپس حشرات کامل ظاهر می شوند.
کنترل:
1-مبارزه
زراعی: با توجه به اینکه زمستان گذرانی آفت در درون ساقه باقی مانده
گیاهان میزبان از سال قبل می باشد باید توجه باشد برداشت محصول از قسمتهای
پائینی گیاه انجام گیرد و همچنین بقایای گیاهی نیز جمع آوری و سوزانده شود.
2-
مبارزه بیولوژیک: این آفت دارای دشمنان طبیعی گوناگونی می باشد که در
اینجا به مهمترین آنها اشاره می شود: Trichogramma maidis (Hym.:
Trichogrannatidae) که پارازیتوئید تخم می باشد.
پارازیتوئید تخم Platytelenomus hylas (Hym.: Scelionidae)
پارازیتوئید لارو Habrobracon hebetor (Hym.: Braconidae)
پارازیتوئید شفیره Brachymeria intermedia (Hym.: Chalcididae)
3. کنترل شیمیایی :
1- مونوکروتوفوس SL40% و 2لیتر 3-2 نوبت به محض ظهور آفت
2- فوزالن EC35% و 3لیتر درهکتار
کرم ذرت Sesamia Cretica
(Lep: Noctuidae)
معرفی آفت
از
آفات مهم ذرت می باشد که در مناطق جنوبی و مرکزی کشور انتشار داشته و
دارای میزبانهای متعددی می باشد که همواره ذرت خوشه ای، ذرت، نیشکر و سودان
گراس را به سایر میزبانها ترجیح می دهد.
نحوة خسارت:
لاروهای
سنین اولیه بیشتر از برگهای تازة فوقانی بوته ذرت تغذیه نموده و آنها را
سوراخ سوراخ می کند. حملة آفت به مزارع ذرت مصادف با تشکیل گل آذرین نر و
قبل از ظهور آن است.
لاروها با سوراخ کردن برگهای در بر گیرنده گل
آذرین وارد آن شده و از گلهای نر تغذیه می کنند. هر گاه تغذیه از پایة گل
آذین صورت بگیرد. باعث خشک شدن آن می گردد. قطع کردن پایه گل آذین سبب خشک
شدن آن شده که از دور نمایان است. گاهی لاروها موفق به خشک کردن گل آذین
نشده و با تغذیه از گلهای نر در ساقة آن نفوذ می کنند. اگر تخم ریزی روی
غلافهای جانبی بوته انجام گیرد، لاروها از همان محل وارد ساقه می گردند.
تعدادی از لاروها وارد خوشة بلال شده و از آن تغذیه می کنند. ورود لارو به
خوشه گاهی از قسمت فوقانی صورت می گیرد که در اثر تغذیه از کاکل ذرت باعث
قطع آنها می گردد و سرانجام لارو خود را به دانه ها رسانیده و ضمن تغذیه از
آنها وارد چوب بلال می شوند. ورود لارو به خوشه همیشه از قسمت فوقانی صورت
نگرفته و گاهی با تغذیه و سوراخ کردن برگهای پوشش بلال وارد آن شده و از
آن تغذیه می کند. حرکت لاروها در داخل ساقه مسیر مشخصی ندارد. گاهی از بالا
به پائین و گاهی از پائین به بالا حرکت می کند ولی کمتر به قسمت طوقه گیاه
نزدیک می شود.
زیست شناسی
زمستان را به صورت لارو کامل در
جوانه های جانبی بوته درون شاخه ها و داخل ساقه ذرت باقی مانده و در مزارع
به سر می برد. در شرایط مساعد و در اواخر بهار لارو تبدیل به شفیره شده و
سپس حشرات کامل ظاهر می شوند. حشرات ماده بعد از آمیزش با نر تخمهای خود را
به تعداد زیاد تا 400 عدد در دسته های متعدد (8-4) در زیر غلاف برگهای ذرت
و یا نیشکر و سایر میزبانها قرار می دهند. دورة جنینی تخم حدود 10-7 روز،
سپس لاروهای جوان خارج می گردند. لاروهای جوان فعالیت خود را تقریباً در
کنار هم و با تغذیه از برگهای جوان و نزدیک به محل غلاف که در ضمن قسمت ترد
و نازک نیز می باشد، شروع می کنند. لاروها تقریباً از سن دوم توانائی نفوذ
به داخل ساقه را پیدا می کنند. لاروهای سن آخر (سن پنجم) معمولاً قبل از
شفیره شدن مراحل پیش شفیرگی را پشت سر می گذارند و در این مرحله لارو با
استفاده از بزاق دهان و فضولات خود پیله مخصوص ایجاد می کند. سپس درون آن
به شفیره تبدیل می شود. محل شفیره شدن معمولاً بین علف، برگهای خشک شده و
ساقه یا در داخل دالان تغذیه یا زیر پوست بلال و یا درون خوشه و حتی کاکل
ذرت و درون گل آذین نر می باشد. بعد از مدت کوتاهی با توجه به حرارت دورة
شفیرگی پایان می یابد و حشرات کامل سزامیا در دو جنس نر و ماده ظاهر می
شوند. در هر حال نرها زودتر از ماده ها به پرواز در می آیند و در جست و جوی
ماده ها شبها فعالیت می کنند. ماده ها بعد از جفت گیری اغلب در ایام شب به
تخم ریزی در زیر غلاف برگ می پردازند. در شرایط مساعد فصل زراعی یک دوره
نشو و نمای فردی سزامیا از مرحله تخم تا ظهور حشره کامل از 45-40 روز به
طول می انجامد. به طور کلی سزامیا آفت چند نسلی (Polyvoltine) است و با
توجه به منطقه در سال از 3 تا 5 نسل متوالی در سطح فلات ایران ایجاد می
کند. در مزارع ذرت استانهای اصفهان و تهران 3.5-3 نسل، در خوزستان 5-4 نسل
دارد.
کنترل:
پارازیتوئید تخم Platytelenomus hylas (Hym.: Scelionidae)
پارازیتوئید لارو Habrobracon hebetor (Hym.: Braconidae)
جمع
آوری و آتش زدن بقایای گیاهی در مزرعه در کاهش جمعیت آفت مؤثر است. همچنین
می توان علاوه بر گونه های زنبور Trichogramma Spp. را جهت مبارزه با این
آفت تکثیر و توزیع نمود.
کرم ساقه خوار نیشکر Sesamia nonagrioides subsp. Botanephaga
(Lep: Noctuidea)
معرفی آفت
در
استانهای فارس و خوزستان انتشار داشته و علاوه بر ذرت به محصولات دیگر از
جمله نیشکر، گندم، برنج، ذرت خوشه ای و سودان گراس نیز خسارت می زند. این
آفت به غیر از ریشه به تمام قسمتهای گیاه ذرت، از جمله برگها، جوانه مرکزی،
ساقه، بلال، گل آذین نر و ناحیه طوقه آسیب می رساند.
نحوة خسارت روی ذرت:
الف-خسارت به برگ و جوانه مرکزی:
لاروهای
جوان پس از خروج از تخم در بین غلاف و ساقه به طور عمودی در داخل جوانه
مرکزی نفوذ کرده و آن را ضایع می نمایند. برگهای لوله شده اطراف جوانه
مرکزی پس از باز شدن به صورت ردیفی سوراخ سوراخ به نظر می رسند. سپس این
لاروها در جوانه مرکزی به طرف ساقه پیش می روند. در صورتی که ورود لاروها
از قسمت پائین تر غیر از جوانه مرکزی صورت گیرد، باعث قطع شدن ساقه و خشک
شدن قسمت فوقاین شده و گیاه حالت Dead heart پیدا می کند.
ب-خسارت به ساقه:
عده
از لاروهای نئونات ساقه خوار پس از خروج از تخم از قسمت جوانه مرکزی در
داخل ساقه ذرت کانال حفر کرده و تعدادی نیز مستقیماً ساقه را سوراخ می کنند
به هر حال در داخل ساقه کانالهائی طویل حفر کرده و خسارت عمده را از این
طریق وارد می سازند. زمانی که ساقه های ذرت جوان و نرم هستند، لاروها
قادرند که از بند عبور نمایند ولی هنگامی که ساقه ها چوبی و سفت شدند قادر
به عبور از بند نبوده و در این صوررت پس از رسیدن به آن به صورت حلقه ای
ناحیه بند تغذیه می کنند. در نتیجه ساقه در اثر وزش باد شکسته و به زمین می
افتد. در اثر تغذیه لارو از ساقه ذرت زمانی که بوته ها به ارتفاع 40-30
سانتی متری رسیده باشند. برگهای فوقانی زرد و ضعیف شده بدون ظاهر شدن علایم
Dead heart در گیاه حالتی شبیه به کمبود مواد غذائی بوجود می آید. ایجاد
سوراخ در ساقه همراه با دفع فضولات لاروی یکی از علایم تشخیص ساقه خوار
است. به خصوص با مشاهده فضولات تازه یا کهنه می توان به زمان آلودگی پی
برد. زمانی که بوته های ذرت 4-3 برگی باشند در اثر خسارت آفت کاملاً از بین
می روند ولی بوته های مسن تر تحمل بیشتر داشته و به رشد خود ادامه می
دهند.
ج- خسارت به بلال:
بلالهای ذرت هم از خسارت این آفت در
امان نیستند زمانی که استوانه مرکزی بلالها هنوز سفت نشده باشد، لاروها از
دانه های شیری و استوانه مرکزی تغذیه کرده و با ایجاد کانالهای تغذیه ای
به آنها صدمه می زنند. هنگامی که استوانه مرکزی چوبی و سفت گردید لاروها
عمدتاً از دانه های شیری تغذیه می کنند. تعدادی از لاروها از قسمت فوقانی
وارد بلالها شده و در نتیجه تلقیح با اشکال صورت می گیرد. در مواردی هم
لاروها پوششهای خارجی بلال را سوراخ کرده و خود را به داخل آنها می رسانند.
هـ – ایجاد حالت جاروئی در گیاه:
در
اثر از بین رفتن جوانه مرکزی، جوانه های جانبی رشد کرده و چندین ساقه ضعیف
در اطراف جوانة مرکزی تشکیل می شود به طوری که گیاه حالت جاروئی به خود می
گیرد. این ساقه های ایجاد شده قادر به بارآوری نبوده و ضعیف می مانند.
زیست شناسی روی ذرت در استان خوزستان:
زمستان
را به صورت لاروهای کامل در داخل بقایای ساقه های قطع نشده ذرت در مزرعه،
قسمت داخلی طوقه و بلالهای به جا مانده در مزارع و در داخل ساقه های زندة
نیشکر و سایر علفهای هرز میزبان در خاک به سر می برد. این لارها در اوایل
اسفند ماه با گرم شدن هوا به تدریج تبدیل به شفیره می شوند.
دوره
شفیرگی لاروهای زمستان گذران حدود 15 روز به طول می انجامد اولین تخم ریزی
پروانه ها از هفته اول فروردین ماه شورع و تا 20 فروردین ادامه دارد. تخم
ریزی به طور دسته ای و در دسته های 4-2 ردیفی و معمولاً در داخل غلاف برگای
اولیه ذرت می باشد. این آفت بوته های جوان 6-4 برگی را که حدود 20-15
سانتی متر ارتفاع دارند جهت تخم ریزی ترجیح می دهد. دورة رشد جنین و مدت
زمان تفریخ تخم در نسل اول طولانی تر از نسلهای بعدی بوده و 10 تا 12 روز
به طول می انجامد. سپس لاروها خارج و به ترتیبی که گفته شد خسارت می زنند.
مدت زمان فعالتی لاروهای نسل اول آفت حدود یک تا یک و نیم ماه و از نیمه
دوم فروردین لغایت دهة دوم خرداد به طول می انجامد. شفیره های نسل اول از
اواخر اردیبهشت ماه به بعد تشکیل می شوند و مدت شفیرگی 15-10 روز طول می
کشد. پروانه های این نسل از نیمه دوم خرداد ماه به تدریج ظاهر می شوند. در
فاصله بین فروردین و نیمه دوم خرداد ماه که نسل اول این آفت فعالیت دارد.
ذرت کشت بهاره، گندم، نیشکر و علفهای هرز خانوادة گرامینه میزبانان این نسل
را تشکیل می دهند و به طور کلی فعالیت نسل اول 3-5/2 ماه یا به عبارت دیگر
از اوائل فروردین تا نیمه دوم خرداد طول می کشد. تخمریزی پروانه های نسل
اول که از اوایل خرداد ظاهر می شوند پس از جفت گیری به دو طریق امکان تخم
ریزی دارند:
الف- در مزارع ذرت کشت بهاره تخمریزی می کنند که در این
صورت چون این قبیل مزارع تا حدی چوبی شده و مناسب تخمریزی نیستند لذا در
قسمت های انتهائی گیاه ذرت تخم ریزی می نمایند. از نیمة دوم خرداد ماه به
بعد عمدتاً تخمریزی بر روی علفهای هرز داخل مزارع صورت می گیرد. لاروهای
حاصله پس از مدتی تغذیه از علفهای هرز میزبان خود را تغییر داده و به
میزبان مورد علاقه یعنی کشت بهاره منتقل می شوند در این صورت این قبیل
لاروها عمدتاً در قسمتهای فوقانی گیاه فعالیت داشته و سپس به داخل ساقه
نفوذ می کنند.
ب-در تاریخ نیمة دوم خرداد به جز ذرت میزبانهای دیگری
از جمله ذرت خوشه ای، سودان گراس، برنج و نیشکر در حال رشد در منطقه یافت
می شود که حشرات ماده بر روی آنها تخمریزی نموده و بدین ترتیب نسل دوم آفت
بر روی میزبانهای مذکور سپری می شود. لازم به توضیح است چنانچه نسل دوم بر
روی ذرت کشت بهاره مستقر شوند در این صورت اکثریت لاروها به علت چوبی شدن و
برداشت مزارع محکوم به مرگ خواهند بود و به ندرت می توانند سیکل زندگی خود
را تکمیل کنند.
نسل دوم:
به دلیل گرمی هوا مدت زمان فعالیت
نسل دوم کوتاه و حدود 2-1.5 ماه از نیمة دوم خرداد تا نیمة اول مرداد طول
می کشد. فعالیت عمدة این افراد این نسل بر روی سودان گراس، ذرت خوشه ای،
برنج و نیشکر می باشد و زمان شفیرگی این نسل در نیمة دوم تیر ماه و پروانه
های حاصله در اوایل مرداد ظاهر می شوند.
نسل سوم:
پروانه های
نسل دوم از دهة سوم مرداد ماه شروع به تخمریزی می کنند که تا هفته اول
شهریور ماه ادامه می یابد. در این زمان سودان گراس و ذرت خوشه ای(مایلو) به
علت رشد زیاد و چوبی شدن، جهت تخمریزی آفت مناسب نیستند. لذا حشرات ماده
به مزارع ذرت کشت دوم (تابستانه)، برنج و مخصوصاً مزارع کشت جدید (plant)
نیشکر که در شهریور ماه کاشته شده اند هجوم می آورند. این مزارع مکان
مناسبی جهت تخمریزی این نسل می باشد. ذرت کشت تابستانه در این زمان 6-4
برگه بوده و برنج نیز هنوز دارای ساقة نرم می باشد، به علاوه امکان آلودگی
مزارع نیشکر در این زمان زیاد می باشد.
مدت زمان فعالیت لاروهای نسل
سوم نیز کوتاه بوده و حدود 45-40 روز به طول می انجامد. شفیره های این نسل
از اواخر شهریور لغایت دهة اول مهر ماه تشکیل می شوند. پروانه های این نسل
در دهة دوم مهر ماه ظاهر می شوند.
نسل چهارم:
تخم یزی نسل
سوم در مزارع کشت تابستانه ذرت صورت می گیرد. احتمالاً میزبانهای دیگری به
خصوص نیشکر و عفلهای هرز داخل و حاشیة مزارع مکان مناسبی جت تخمریزی آفت می
باشند. در این مرحله نیز مهاجرت لاروها از علفهای هرز به طرف بوته های ذرت
صورت می گیرد. در این موقع میزبان مناسبی می باشد. مدت زمان فعالیت
لاروهای این نسل نسبتاً طولانی بوده و 2-1.5 ماه طول می کشد. شفیره های این
نسل از اواخر آبان به بعد تشکیل می شوند. پروانه های حاصل از شفیرهه ای
نسل چهارم پس از تخمریزی نسل پنجم را به وجود می آورند.
نسل پنجم:
این
نسل عمدتاً ناقص بوده و لاروهای آن همراه با تعداد زیادی از لاروهای نسل
چهارم که فرصت شفیره شدن را نداشته اند تا آخر زمستان در داخل بقایای ذرت
یا سایر پناهگاهها باقی می مانند. بنابراین آفت در سال 4.5-4 نسل تولید می
نماید.
زیست شناسی روی گیاه برنج در استان فارس:
پروانه
سزامیا تخمهای خود را در محل اتصال دمبرگ به ساقه برنج در ردیفهای 5-1 تائی
می گذارد، بندرت تخمهای حشره در روی سطح برگ مشاهده شده است. تعداد تخم در
یک دسته به طور متوسط حدود یکصد عدد می باشد. با مساعد شدن شرایط آب و
هوا، تخمهای تفریخ شده و لاروهای آفت در حدود یک هفته به طور دسته جمعی در
داخل غلاف در بغل جوانه انتهائی برنج زندگی می کنند. پس از این مدت لاروهای
جوان به طرف پائین ساقه حرکت کرده و تعدادی از لاروها در بین راه ساقه را
سوراخ نموده و به بوته های دیگر منتقل می شوند به طوریکه در سنین آخر بیش
از یک عدد لارو در داخل ساقه باقی نمی ماند. این حشره دارای 5 سن لاروی می
باشد. این افت در شرایط آب و هوائی فیروزآباد دارای 4-3 نسل می باشد.
پروانه های نسل اول در فیروزآباد از اوایل فروردین ماه ظاهر و حداکثر
تخمریزی در اواخر فروردین ماه در میزبان لویی صورت می گیرد. لاروهای آفت تا
آخر اردیبهشت در طول ساقه فعالیت می نمایند. با گرم شدن هوا، لاروها در
داخل ساقه در بالای سطح آب به شفیره می روند. از اواخر خرداد ماه پروانه
های نسل دوم به تدریج در طبیعت ظاهر می شوند و تخم ریزی آنها در اواسط تیر
ماه در زراعت برنج انجام می گیرد. پروانه های نسل سوم از اواخر دهة دوم
مرداد ماه ظاهر و در اوایل شهریور ماه در زراعت برنج تخریزی می کنند.
لاروهای درشت نسل مذکور در طول زمستان در روی ریشه برنج در عمق 10-5 سانتی
متری خاک زمستانگذرانی می کنند. 4 نسل کامل این آفت در ممسنی دارای 4 نسل
در سال می باشد. پروانه های نسل اول از اواخر اسفند ماه ظاهر و حداکثر تخم
ریزی آن در اواسط فروردین ماه در علف هرز لویی انجام می شود. پروانه های
نسل دوم آفت از آخر خرداد ماه ظاهر و نشو و نمای نسل مذکور تا اوایل مرداد
ماه در میزبان لویی صورت می گیرد. پروانه های نسل سوم از اواسط مرداد ظاهر و
تخمریزی پروانه ها در اواخر دهة دوم مرداد ماه در زراعتهای برنج انجام می
شود. نسل چهارم آفت از اواخر شهریور ماه در مزارع برنج تا آخر آبان ماه که
مصادف با برداشت محصول می باشد فعالیت می نماید. در این منطقه آفت زمستان
را در روی بوته های لویی و بقایای برنج سپری می نماید. در ممسنی به علت دیر
کاشت نمودن زراعت برنج آفت در نسل1و2 مراحل تکاملی خود را در میزبان لویی
می گذراند.
کنترل:
در زراعت برنج اقدامات زیر در کم کردن جمعیت آفت مؤثر بوده است.
1-قطع بوته های برنج در محل طوقه.
2-یخ آب زمستانه
3-شخم زمستانه را در اسفند ماه وقتی که اکثریت لاروها به سطح آمده و در داخل کلش برنج به شفیره تبدیل می گردند.
4-حذف میزبانهای واسطه به خصوص لویی در اطراف مزارع برنج.
Mythimna Loreyiبرگخوار تک نقطه ای ذرت
(Lep: Noctuidae)
آفت
مزبور از استانهای گیلان، مازندران، اصفهان، فارس و تهران گزارش گردیده
است. علاوه بر ذرت به گیاهان مختلفی مانند گندم، جو، برنج، نیشکر، سودان
گراس و علفهای هرز خانوادة گرامینه حمله می نماید. لاروهای سنین اول هنگام
حرکت حالت Looperداشته و فقط از پارانشیم برگ تغذیه کرده و لکه های کشیده و
شفاف(window) روی برگ ایجاد می نماید. لاروهای سنین بالاتر از بافت برگ
تغذیه نموده و فقط رگبرگها را باقی می گذارند.
زیست شناسی:
در
شرایط خوزستان دارای 4 نسل است که نسل اول از اسفند ماه تا اواخر اردیبهشت
ماه روی گیاهان گندم، جو و علفهای هرز خانوادة گرامینه، نسل دوم از اوایل
خرداد ماه تا اواسط مرداد روی سودان گراس، برنج و علفهای هرز خانوادة
گرامینه، نسل سوم از اواسط مرداد تا اوایل مهر روی گیاهان ذرت، سودان گراس،
برنج و علفهای هرز خانواده گرامینه و نسل چهارم آفت از اواخر مهرماه تا
اواسط اسفند ماه به صورت لاروهای سنین مختلف در بقایای ذرت، نیشکر، گندم و
علفهای هرز خانوادة گرامینه زمستان گذرانی می نمایند.
در استان فارس این آفت در مناطق گرمسیر 4 نسل، در مناطق معتدل 3 نسل و در مناطق سردسیر 2 نسل در سال دارد.
در
استان فارس دو گونه پارازیتوئید به نام Linnacmyia vulpina از خانوادة
Tachinidae و Apanteles sp. از خانوادة Braconidae در طبیعت لاروهای
برگخوار ذرت را پارازیته می کنند.
مونوکرتوفوس(نواکرون) SL 40% 1لیتر
فوزولن(زولون) EC 35% 3لیتر درهکتار.
سوسک نیشکر(سوسک ریشه خوار) Pentadon idiota
(Col.: Scarabaeidae)
معرفی آفت
آفتی
پلی فاژ بوده که در تمام نقاط ایران به خصوص نواحی جنوبی انتشار داشته و
به گیاهانی نظیر چغندرقند، نیشکر، هندوانه، خیار، پنبه، آفتاب گردان، کنف،
سوژا، گوجه فرنگی، سیب زمینی، ذرت خوشه ای، ذرت، گندم، مو، سیب، گلابی،
توت، زردآلو، آلو، بلوط و پسته خسارت می زنند. لارو آفت در خاک از قسمتهای
زیرزمینی گیاه تغذیه می کند. در روی نیشکر و ذرت خسارت شبیه به هم بوده و
هم لارو و هم حشره کامل از داخل ساقه و قلمه تغذیه کرده و مدخل ورودی اغلب
توسط خاک اره پر می شود. بر اثر خسارت وارده قلمه های نیشکر پوسیته و ریشه
پس از مدتی می خشکد.
زیست شناسی:
زمستان را به صورت لاروهای
سنین مختلف و حشره کامل در داخل خاک به سر می برد. حشرات کامل از اواخر
اسفند ماه ظاهر شده و مدتی بعد جفت گیری و سپس حشرات کامل هنگام غروب و
شبها برای تغذیه پرواز می کنند. حشرات کامل از شاخ و برگ، ساقه و اندامهای
هوائی گیاه میزبان تغذیه می کنند. دورة فعالیت حشرات مزبور نسبتاً طولانی
تر و از بهار شروع شده تا آخر تابستان ادامه دارد. تخم ریزی آن در اعماق
25-5 سانتی متری خاک به صورت تک تک و تدریجی صورت می گیرد و حشره ماده پس
از تخم ریزی می میرد. تخم ریزی از اواسط فروردین ماه شروع شده و حداکثر آن
در ماههای تیر و مرداد می باشد. هر حشرة ماده حداکثر 55 عدد تخم می گذارد.
دورة
جنینی 4-3 روز می باشد. این آفت هر 20-15 ماه یک نسل دارد. لاروهای این
آفت اکثراً ناحیه پشته را نسبت به کف جوی آبیاری ترجیح می دهد. آلودگی
مزارع به صورت لکه ای بوده و حشرات کامل معمولاً مزارع کشت جدید (plant) را
نسبت به مزارع بارز (Ratoom) را جهت تخم ریزی ترجیح می دهد. لارو سرانجام
تبدیل به شفیره شده و پس از دو هفته حشره کامل بیرون آمده ولی به سطح زمین
نیامده بلکه زمستان را در حفره هایی که ترتیب داده اند تا بهار باقی می
ماند.
کنترل:
1- شخم زمین آلوده
2- وجین و انهدام علفهای هرز
Chrysomelidae, Coleopteraسوسک برگ خوار غلات
Lema melanopa L.
حشرة کامل(بالا)، لارو و علائم خسارت روی برگ(پائین)
این
آفت از استان های خراسان، اصفهان، تهران، خوزستان، فارس، آذربایجان غربی و
شرقی، گیلان، مازندران، جیرفت، هرمز گان، سمنان وکرمانشاه و برخی دیگر از
مناطق کشور گزارش شده است اما خسارت آن اقتصادی نیست. این آفت بیشتر در
مزارع آبی مشاهده می گردد و گندم را به جو ترجیح می دهد. لارو و حشرات کامل
این آفت پارانشیم رویی برگ را به موازات رگبرگ های اصلی می خورند و محل
خسارت آنها روی برگ به صورت نوارهای طولی ســفیــد رنگی دیده می شود.
زمستان گذرانی این آفت به صورت حشره کامل است و تنها یک نسل در سال دارد.
حدود 10 درصد از حشرات کامل پس از ظهور در اواخر خرداد جفت گیری و تخم ریزی
می کنند، اما لاروهای سن دوم این نسل با خشک شدن بوته ها از بین می روند
شته برگ ال Anoecia corni (Fabricius)
Anoecidae, Homoptera
شکل: شته های زیان آور غلات
Rhopalosiphum maidis (ردیف بالا، سمت راست)، Diuraphis noxia (ردیف بالا، سمت چپ)،
Rhopalosiphum padi (ردیف وسط، سمت راست)، Sitobium avenae (ردیف بالا، سمت چپ)،
Metopolophim dirhodum (ردیف پائین، سمت راست) و Shizaphis graminum (ردیف پائین، سمت چپ)
این
شته بیشتر در شمال ایران، اطراف کرج و قزوین جمع آوری شده است و فاقد
اهمیت اقتصادی است. میزبان اصلی آن درخت ال (Cornus ) اسـت وروی برگ آن
ایجاد گـال کرده و سپس به طرف ریشة گـندمـیان مهاجرت می کند.این شـته در
منـاطـقی که این درخت وجود نداشتــه باشـد به صورت پارتـنـوژنـز دائم روی
ریشة گنـدمـیان زندگی و تولیـد مثـل میکنند(رضوانی،1380).
ملخ صحرایی Schistocerca gregaria (Orth:Acrididae)
Desert locust
معرفی آفت:
موطن
اصلی آن سودان و برخی از کشورهای آسیایی و آفریقایی چون عربستان وپاکستان
میباشد.به دلیل اینکه از روی خلیج فارس پرواز کرده و خود را به ایران می
رساند ملخ دریایی نام دارد.
دستجات مختلف ملخ ،پوره هاو حشرات بالغ
و نا بالغ هر گیاه سبزی را اعم از علوفه،غلات،صیفی جات،درختان مثمر و غیر
مثمر را که در سر راه خودببینند از بین می برند و یک آفت بسیار پلی فاژ
میباشد.
ملخ صحرایی کپسول تخم ندارد و تخمهای خود را در دسته های
20-100 تایی در خاک به شکل خوشه انگور بهم می چسباند.هر حشره ماده 8تا 12
مرتبه تخمریزی می نمایدو جمعاً 800 تا 1000 تخم می گذارد.دوره نشو و نمای
جنینی حدود 24 ساعت می باشد.سپس پوره خزنده ظاهر می شود . پس از 24 ساعت
پوره سن 1 خارج می شود.حداکثر دوران پورگی 45 روز و در شرایط نامساعد 2 ماه
بطول می انجامد.
زیست شناسی:
کانون دایمی ملخ صحرایی
عمدتاً صحراههای شرق آفریقا،شرق پاکستان وغرب هندوستان است.در این مناطق که
غالباً در کمربند بارانهای موسمی قرار دارد این ملخها در فاز انفرادی
زندگی می کنند.اگر پس از چند سال مساعد،خشکسالی بروز کند ملخها حالت طبیعی
خود را از دست میدهنذ و طی چندین نسل به حالت مهاجر در می آید. بدین ترتیب
که در سالهای مساعد به دلیل غنی بودن پوشش گیاهی با حداکثر ظرفیت به زادو
ولد پرداخته و جمعیت آنها زیاد می شود.ذر سالهای خشکسالی پوشش گیاهی به لکه
ها وقطعات پراکنده محدود می شود لذا ملخها به این لکه ها هجوم آورده و پس
از تمام شدن پوشش سبز این لکه ها،از لکه ای به لکه دیگر و منطقه ای به
منطقه دیگر می روند می روند.
این تغییر رفتار با تغییر تدریجی
مرفولوژیک همراه است. این تغییرات شامل تغییر رنگ،تغییر وضعیت صفحه های پشت
سینه،تغییر وضع بالها،پاهاوحتی کپسول سر می باشد.بطوری که کارشناسان می
توانند از روی همین تغییرات خطر هجوم ملخها را پیش بینی کنند.
این ملخ دارای 2 نسل کامل و یک ناقص می باشد.
کنترل
ملخ
صحرایی جزو آفات عمومی بوده و کلیه عملیات مبارزه بر عهده سازمان حفظ
نباتات و وزارت کشاورزی است.تغییرات این آفت در نواحی مختلف مناطق انتشار
آن توسط سازمان بین المللی دفع ملخ((Anti-Locust Research Center که در
لندن قرار دارد و همچنین سازمان خواروبار جهانی F.A.O کنترل می گردد.
1- مبارزه بیولوژیک: استفاده از پرندگانی چون سار گلو قرمز Pastor roseus ،سوسکهای خانواذه Meloidea که پارازیت تخم این آفت هستند.
2-مبارزه شیمیایی: الف:طعمه پاشی ب:محلول پاشی ج:ماشینهای اگزست و هواپیما
الف:طعمه
پاشی: kg6 لیندین 25% یا kg3 سوین 85% را در 30 لیتر آب حل کرده و روی 100
کیلو گرم سبوس گندم ریخته و بهم می زنند و سپس برای هر هکتار kg 15 تا 20
از این طعمه می پاشند و برای سمپاشی از فنتروتیون 50% به مقدتر gr 300 تا
500 در هکتار استفاده میشود
شته روسی گندم Diuraphis noxia (Mord.)
شکل
ظاهری: داخل قسمت های لوله شده برگ گندم برنگ زرد تا سبز مایل بخاکستری
هستند. بدن از پودر مومی سفید پوشیده شده و طول آن 1.4 تا 2.3 میلیمتر است.
جمع آوری از ایران: شیراز، گندم، بالدار و بی بال بکرزا،
زیست شناسی:
این
شته ها منحصراً روی غلات منجمله گندم هستند. در ایران فرم جنسی جمع آوی
نشده و احتمالاً بصورت بکرزائی تولید مثل می کنند. معمولاً خوشه های گندم و
جوی آلوده خمیده می شوند. در شیراز ناقل بیماری نوار زرد گندم وجود دارد
(ایزدپناه، 1361). برگ انتهائی گیاهان آلوده برنگ زرد و سفید درآمده خشک می
شود. در مراحل ابتدائی الودگی لبه برگها در امتداد طولی خود لوله می شوند.
گاهی فاصله برگها کم شده ساقه بد شکل می شود. می تواند ناقل بیماری
موزائیک جو نیز باشد.
جنس 75 :SITOBION MORD گونه از این جنس شناخته
شده که 17 گونه آن از آفات مهم غلات هستند شصت و هشت گونه از این جنس
منحصراً روی تیره گرامینه زندگی می کنند که در برخی از آنها فرم جنسی روی
تمشک یا گل سرخ تشکیل می شود. کورنیکول آنها بلند است که در قسمت آزاد
سلولهای چند ضلعی کنار هم دارند. ظاهراً تا حدودی شبیه به جنس Macrosiphum
هستند ولی برآمدگی کنار شاخکها در آنها رشد کمتری دارد و برآمدگی میانی
نمایان تر است. طول موی روی بند سوم شاخک آنها حدود نصف قطر میانی همین
بنداست در صورتیکه طول موی بند سوم شاخک Macrosiphum تقریباً برابر قطر
میانی همین بند است. چهار گونه از جنس Sitobion جزو آفات گندم هستند که دو
گونه از آنها تا کنون در ایران جمع آوری شده اند.
شته روسی گندم به
صورت یکی از آفات مهم جهانی غلات دانه ریز به خصوص گندم و جو درآمده است.
در منابع مختلف منشأ اصلی این آفت را حدود ایران، ترکستان و روسیه گزارش
کرده اند. علت نام گذاری این حشره این است که اولین بار در سال 1900 میلادی
از جنوب روسیه گزارش شده است. در سال 1978 در جنوب آفریقا مسأله ساز شد و
چند سالی است که در قاره آمریکا گسترش یافته و باعث خسارت اقتصادی شده است.
این حشره ضمن تغذیه از قسمت عمقی بافت برگ و مکیدن شیره گیاهی برگ ها را
به صورت لوله ای در می آورد، به همراه بزاق خود توکسیتی به داخل گیاه تزریق
می کند که موجب کاهش ظرفیت فتوسنتز و در نتیجه آسیب غشای کلروپلاست ها می
شود. به همین دلیل مبارزه با این شته به وسیله سموم تماسی، در عمل با مشکل
مواجه می شود. ولی سموم سیستمیک مؤثر هستند. دشمنان طبیعی این آفت قادر به
یافتن شته ها در داخل برگ های لوله شده نیستند بنابراین یکی از بهترین راه
های کنترل این آفت استفاده از ارقام مقاوم است.
این شته در استان
فارس (نی ریز، مرودشت، اقلید و آباده) به وسیله احمدی و سرافرازی و در
سیستان به وسیله بندانی و همکاران همراه با 6 گونه دیگر از شته های غلات و
در شهرکرد به وسیله رستگاری و نوربخش همراه با 8 گونه دیگر گزارش شده است.
رضوانی و نوری (1374) این شته را همراه با 7 گونه دیگر از لحاظ تغییرات
انبوهی جمعیت در مناطق ورامین، کرج و فیروزکوه بررسی کردند و اظهار داشتنه
اند، این گونه بعد از شته سبز گندم در مناطق ورامین با 28% و کرج با 26% در
ردیف دوم در فیروزکوه در ردیف اول قرار داشته است.
در بررسی جامعی
که به وسیله جمعی از اساتید دانشگاه های کشور (71-1369) برای مشخص کردن
مناطق انتشار در هفت استان به عمل آمد از 226 منطقه و پازایتوتیدهای آن را
در 114 منطقه گزارش کره اند ولی در هیچ کدام از استان ها اهمیت اقتصادی
نداشته است و در این بررسی 5 گونه پارازیتوئید و 3 گونه شکارچی مشخص شدند.
وجود این شته در مزارع جنوب قفقار قبل از سال 1900 میلادی گزارش و به وسیله
Mordvilk به نام Brachycolus Kortnewi (1900) معرفی شده است. در سال 1912 حشره شناس دیگری به نام Kurdjumov مشخص کرد که شته جو گونه دیگری است و آن را به نام Brachycolus noxius نام گذاری کرد که بعداًبه وسیله Azinberg به Diuraphis noxia تغییر
نام داده شد. Kordvaleve و همکاران (1991) تاریخه گسترش این شته را در
روسه کره های ایران و ترکستان شرح داده است. Alfaro مبدأ آن را از حدود
اسپانیا بر روی گندم و جو می داند که قابل قبول نیست. شته روسی گندم در سال
1978 در جنوب آفریقا و در سال 1980 در مکزیک، در سال 1986 در ایالت تگزاس
آمریکا و در سال 1987 در شیلی طغیان کرد و نیز در سال 1988 به کانادار
سرایت کرد و مسأله ساز شد.
سایر مناطق انتشار آفت عبارتند از: شمال آفریقا، خاورمیانه از جمله ایران، آسیای میانه، جنوب اروپا، خاور دور (جنوب غربی چین)
مشخصات ظاهری:
رنگ
این حشره سبز کم رنگ، اندازه طول بدون حدود 2 میلی متر، زایده انتهایی دم
مانند نسبتاً بلند، خاشک کوتاه، کورنیکول ها کوتاه و از طریق پارتنوزنز
(دخترزایی) تولید مثل می کنند. دم دوتایی و نیز لوله ای شدن برگها و وجود
نوارهای سفید در روی برگ گیاه میزبان از مشخصات مهم وجود این حشره می باشد.
به غیر از شته روسی اکثر شته های غلات در انتقال بیماری های ویروسی از
جمله ویروس مولد کوتولگی جو B.Y.D.V. نقش دارند ولی اخیراً گزارش هایی مبنی
بر ناقل بودن این شته در انتقال ویروس مذکور در آفریقای جنوبی ارائه شده
است.
میزبان ها و عادت تغذیه این حشره از گندم، جو، چاودار،
تریتیکاله و تعدادی از علف های باریک برگ تغذیه می کنند. محل تغذیه قاعده
برگ های تازه تشکیل شده و نیز بر روی خوشه ها می باشد. بر اثر ترشح عسلک و
رشد قارچ های مولد دوده (فوماژین) به ویژه در هوای مرطوب خسارت آن تشدید می
شود. برگ های حساس، لوله شده و تغییر شکل می دهند و خود گیاه از رشد
بازمانده و کوتوله می شود. در اثر تخریب غشای کلروپلاست های ناشی از ترشحات
نوکسینی حشره، لکه های کلروتیک طولی ایجاد شده و فتوسنتز و تنفس گیاه مختل
میشود. بنا به عقیده Burd & Burton (1992) سفید شدن سلول ها در اثر
کاهش و به هم خوردن میزان آب در گیاه است. در صورت فقدان یا کاهش منابع
غذایی و نامساعد شدن شرایط محیطی، بالدارهای زنده زای ماده به وجود می آیند
که به وسیله باد منتقل شده و کلنی های جدیدی را به وجود می آورند.
شرایط
محیطی این حشره شرایط آب و هوایی گرم و خشک را می پسندد ولی قادر است در
آب و هوای بارانی نیز ادامه بقا دهد. در صورت نامساعد بودن شرایط میزبانی
این آفت یک باد برای انتشار آن به دیگر نقاط کافی است. حداکثر پوره زایی
این شته 4 عدد در روز، و در طول زندگی حشره تا 70 عدد گزارش شده است.
مهمترین شرایط تولید مثلی این حشره بر روی گندم در مرحله Jointing (GS300)
است. ولی در گیاهان دیگر در مراحل رشدی تفاوت آسیب پذیری ندارند. کلاً
مرحله گیاهک حساسترین مرحله قبل از تشکیل خوشه است. حساسیت گیاهان آلوده در
صورت وجود تنش کم آبی و کمبود ازت افزایش می یابد به علاوه بین ذخیره آب
موجود در گیاه و بالدارزایی شته نوعی هم بستگی وجود دارد. عمل بهاره کردن
گندم نیز تأثیری بر روی میزان آلودگی به شته ندارد ولی آلودگی در گندم های
تیپ زمستانه، در ارقام متحمل به سرمای فصل پاییز کاهش می یابد که علت آن می
تواند تلفات ناشی از شدت سرما باشد.
زیست شناسی آفت:
زیست
شناسی آفت در شرایط استان تهران مطالعه شده است. این حشره در شرایط گلخانه
(دمای متوسط 2.7 درجه سانتی گراد و رطوبت 40%) و شرایط مزرعه مورد بررسی
قرار گرفته است. در گلخانه میانگین طول دوره های پورگی قبل از تولید مثل،
تولید مثل، بعد از تولید مثل و کلاً طول دوره زندگی بر حسب روز به ترتیب
7.5، 1، 42.77، 1.63 و 62 روز بوده است. میانگین تعداد پوره های تولید شده
توسط یک حشره 72.12 بوده است. دروه های مذکور در شرایط مزرعه به ترتیب
19.71، 2.43، 49، 16.43 و87.43 و میانگین تعداد پوره توسط هر فود 76.86
بوده است. این شته در فصول غیر زراعی بر روی گندم و جوهای خودرو و باریک
برگ های دیگر به حیات خود ادامه می دهد و بر روی میزبان های ذکر شده به
صورت جمعیت با کاهش رطوبت و افزایش درجه حرارت بیشتر می شود. در شرایط کرج
حشره بالدار از حدود دهه سوم فروردین ماه از روی میزبان های غیر زراعی و
خود رو به مزرعه منتقل شده و در اواخر فصل زراعی مجدداً بالدار ظاهر و بر
روی میزبان های مزبور باز می گردند. پارازیستم این حشره به وسیله زنبور
کارآیی لازم را دارد.
دشمنان طبیعی:
این حشره دارای دشمنان
طبیعی متعددی است که نقش مهمی را در کنترل آفت دارند (جدول شماره 2 تعدادی
از انواع شکارچی ها و پارازیتوئیدهای آن را نشان می دهد). ، لیست دشمنان
طبیعی شته روسی گندم در سطح جهانی
Coccinellidae
Hippodamia convergens Guerin
Coccinella nugatoria Mulsant
Cycloneda sanguinea (L)
Adalia bipunclala (L)
Paranaemia vittigera (Mannerheim)
Seymnus (Pullus) loewii Mulsant
Diomus spp.
Anthocoridae
Oreus tristicolor (white)
Syriphidae
Eupeodes volueris osten Sacken
Allograpta obliqua (Say)
A exotica (wiedmann)
Platycherius (carposcalis) sp.
Neuroptera
Chrysopa carnea steph.
Hemerobius pacificus Banks
Braconidae
Diaeretiella rapae (M’Intosh)
Aphidius ervi Haliday
Pteromalidae
Asephes sp.
Pachyneuron siphonophorae
(Ashmead)
Eulophidae
Aoristicetys sp.
Megaspididae
Dendrocerus sp.
Charipidae
Alloxysta fascicornis (Hartig)
علمی
از زنبور پارازیتوئید برای کنترل این حشره گزارش شده است. قارچ های
Conidiobalus، Zoophthora و Dondra نیز اثر قابل توجهی در کنترل آفت دارند.
قارچ Beovaria basiana بر روی باروری بی تأثیر است ولی باعث افزایش تلفات می شود (
گیاهان میزبان مقاوم:
براساس
آزمایشهایی که صورت گرفته چندین ژنوتیپ گندم از مبدأ ایران، شوروی سابق و
بلغارستان شناسایی شده که نسبت به این شته مقاوم هستند( تظاهر ایجاد مقاومت
منجر به پیدایش روش های مناسب کنترل با این آفت در مواردی با استفاده از
این منابع مقاومت بوده است. مقاومت با انتقال یک ژن از ژنوتیپ های مقاوم به
ژنوتیپ های دارای کیفیت زراعی خوب که حساس به این شته می باشند، نسبتاً
آسان است. Potgeiter و همکاران ژن مقاوم به شته روسی را به گندم Triticum monococcum با موفقیت منتقل کرده است Robinson etal منابع مقاومت به این آفت را در گندم های Triticum dicoccum که دارای ژنوم های AB هستند و نیز در دیپلوئیدهای دارای ژنوم A از جمله T.monococcum، T. urartu و T. boeticum
شناسایی کرده است. Skovmand etal (1994) چندین نژاد مقاوم را در گندم های
نان از مبدأ ترکیه شناسایی کرده است. Webster etal (1991) در جوهای تیپ
Facnltative که از مبدأ ایران و افغانستان بوده اند. ژنوم هایی را شناسایی
کرده که مقاومت آنها براساس پلی ژنی کنترل می شود. مطالعات میکروسکوپ
الکترونیک نشان داده که در جوهای غیر مقاومت از محل آوند آبکش تغذیه صورت
می گیرد ولی در جوهای مقاوم، نیش شته به این محل نمی رسد و از طرفی وزن شته
ها کاهش یافته و عسلک کمتری تولید می شود.
مکانیسم های ایجاد مقاومت غلات دانه ریز به شته روسی:
براساس مطالعات انجام شده مقاومت به شته روسی در جو، تریتیکاله، گندم های تتراپلوئید و گندم های دیپلونید T.monococcum و T.urartu
و نیز گندم های از مبدأ ترکیه مقاومت نشا نداده اند در مورد پدیده ایجاد
مقاومت در گیاه نسبت به این شته مطالعات مفصل بوده و نظریه Painter در مورد
آن بررسی شده است. طبق این نظریه مقاومت در گیاه براساس یک یا مجموعه ای
از عوامل زیر به وجود می آید.
الف)آنتی ییوزیس:
نتیجه واکنش اثر گیاه بر روی بیولوژی و یا فیزیولوژی حشره بوده که منجر به کاهش طول عمر، باروری، اندازه حشره و حتی مرگ می شود.
ب)تحمل:
این پدیده به مقاومت گیاه مربوط می شود. گیاه قادر است خسارت وارده را با
داشتن جمعیت حشره بر روی خود در مقایسه با گیاه حساس از همان رقم یا گونه
گیاهی جبران کند.
ج)آنتی گزنوسیس یا عدم ترجیح به گروهی از خصوصیات
گیاه و عکس العمل حشره اتلاق می شود که منجر به استفاده حشره از رقم یا
گونه ای از گیاه برای تخمریزی، تغذیه، پناهگاه یا ترکیبی از این سه مورد
شده و یا خصوصیات مورفولوژیک یا آلکوکمیکال ها کنترل می شوند.
در
مورد مقاومت گندم و جو به شته روسی براساس آنتی ییوزیس و تولرانس، در مورد
تریتیکاله براساس آنتی ییوزیس در مورد یولاف ترکیبی از هر سه مورد می باشد و
به همین جهت گیاه اخیر نسبت به این شته فوق العاده مقاوم است. حالت
تولرانس که برای استفاه کارشناسان اصلاح نباتات بی اندازه مفید است. تحت
تأثیر عوامل محیطی قرار می گیرد و بیوتیپ هایی از شته می توانند تحت شرایط
خاصی بر این پدیده غلبه پیدا کنند. بنابراین در برنامه سلکسیون، مقاومت به
شته ها به تنهایی نمی تواند مورد استفاده قرار گیرد.
جاودار به دلیل
دگرگشن بودن قادر به حفظ مقاومت خود نیست و از بین انواع گندم های
دیپلوئید، تتراپلوتید و هگزاپلوتید، 24 رقم مقاوم بوده که 5 رقم از مبدأ
ایران و 4 رقم از مبدأ شوروی، مقاوم ترین گزارش شده اند.از میان انواع گندم
های Agilops ارقام A. Speltoides، A. biunicialis، A.gemicolata و گندم های دیپلوئید T.boeticum، T.urarta و T.monococcum نسبت به شته روسی مقاوم بوده اند.
روش های مختلف برررسی انواع مقاومت:
موقعیت،
خصوصیات و مکانیسم های مقاومت ژنتیکی در برنامه های اصلاح نباتات اهمیت
زیادی دارد. در حالت آلودگی به شته روسی ارزیابی براساس موارد زیر می باشد:
الف) ارزیابی براساس آنتی بیوزیس
این
شته از تمام قسمت های برگ تغذیه عمقی می کند در آزمایش های استاندارد بین
المللی از لحاظ آنتی بیوزیس باید گیاهان مادر مکرراً از لحاظ وجود شته های
مادر کنترل و پوره ها برداشته شود و این موضوع مستلزم این است که ضمن تعیین
میزان خسارت توسط شته های مادر در زمانی که برگ های لوله شده باز می شوند.
پوره ها برداشته شود یکی از ره های مناسب برای تعیین و اندازه گیری آنتی
بیوزیس براساس شمارش تعداد جنین و کالبد شکافی شته مادر است که از یک
ژنوتیپ به خصوص مورد نظر تغذیه کرده اند. این روش به وسیله Burnett در
آفریقای جنوبی به کار رفته و موفقیت آمیز بوده است.
ب)ارزیابی براساس تحمل گیاه (Tolerance):
تولرانس
یکی از اجزاء مهم مقاومت برای متخصصین اصلاح نباتات است. در این روش
ژنوتیپ های مختلف گیاه را در داخل گیاه کاسته و گیاهک های آلوده را از لحاظ
ارتفاع، نزن برگ، وزن ریشه و انبوهی شته مورد مقایسه قرار می دهند هر تک
گیاه را بتعداد معینی پوره سن 1 شته آلوده کرده و بعد از مدت زمان مشخص
(14-12 روز) آن ها را مورد مقایسه قرار می دهند (از لحاظ جمعیت شته ها) و
در زمان برداشت ابتدا شته ها را قبل از برداشت جدا نموده و بر روی هر
ژنوتیپ به تفکیک وزن می کنند و بعد از برداشت وزن گیاه خشک، وزن برگ،
ارتفاع گیاه و میزان محصول را مورد مقایسه قرار می دهند.
ج)ارزیابی براساس آنتی گزنوسیس:
برای بررسی این مورد از سه روش استفاده می شود:
روش
اول-تعداد مشخصی ژنوتیپ یا ارقام مختلف گندم یا جو را به طور منفرد
(Single) کاشته و در معرض شته ها قرار می دهند تا میزبان ترجیحی خود را
انتخاب کنند. در این روش همه بوته ها را در داخل یک گلدان به فواصل معین و
مساوی کاشته و تک بوته وسطی را آلوده می کنند و این آلودگی به تدریج به
سایرین منتقل شده آفت گیاه میزبان تدریجی خود را انتخاب می کند.
روش
دوم-تک بوته ها را هر کدام در داخل گلدان جداگانه کاشته و آنها را در داخل
قفس به فواصل مساوی از منبع آلودگی قرار می دهند تا میزبان ترجیحی شته
ها، انتخاب شود.
روش سوم- در این روش در هر گلدان حاوی یک رقم یا
ژنوتیپ، دو تک بوته به فواصل مساوی می کارند و یکی از تک بوته ها را با
تعداد مشخصی شته آلوده کرده، ترجیح میزبانی را در گیاهان غیر آلوده مورد
مقایسه قرار می دهند.
کنترل شیمیایی:
1-اکسی دیمتون متیل EC25% ،1.5 لیتردر هکتار ، اوایل ظهور سنبله ها ، 1 نوبت
2- دیمتوآت EC40%،1.5 لیتردر هکتار ، اوایل ظهور سنبله ها ، 1 نوبت
3- پریمیکارپ WP50% ، 0.5-1 کیلو گرم در هکتار ، اوایل ظهور سنبله ها ، 1 نوبت
4- تیومتون EC25% ، 1 لیتر در هکتار ، اوایل ظهور سنبله ها ، 1 نوبت
5- مالاتیون EC75% ،2.5 لیتر در هکتار ، اوایل ظهور سنبله ها ، 1 نوبت
توضیحات:
یک حلزون بالغ گلخانه حدود70-50 میلیمتر طول دارد.رنگ بدن آنها خاکستری با سیاه و بدون علائم مشخص(نقش و نگارهایی )است.
پوشش
بدن دارای دانه های کمی است.بخش مرکزی بدن که برهنه است(بدون صدف)ذارای یک
شیار نعلی شکل می باشد.سوراخ تنفسی قسمت راست نیمه عقبی بدن قرار
گرفته.ماده مخاطی هم بیرنگ است.
تخم ها:
تخمهای این آفت کدر و تا اندازه ای سفید، بیضی شکل و حدود 5/2 میلیمتر ضخامت دارند.
زیست شناسی:
پراکندگی:این حلزون اولین بار از آمریکا به اروپا معرفی شد و در تمام مناطق معتدل دنیا یافت می شود.
خسارت:
حلزون
گلخانه با تمام حلزون های دیگر از نظر اینکه در خاک پنهان می شوند متفاوت
است.این آفت می تواند باعث ایجاد خساراتی به ریشه و ساقه می شود.اگد تعداد
اندکی از این حلزونها در روی گیاهان دیده شود بدین معنی است که تعداد زیادی
از این آفت در سطح زیرین خاک وجود دارند.
چرخه زندگی:
تخمهایشان
را در یک تونل در 5-3 سانتی متری سطح خاک می گذارند که ممکن است بصورت
انفرادی یا خوشه ای(حدود 16تایی)می گذارد.حشره بالغ انتهای این تونل را
توسط ماده ای لزج می پوشاند که پس از خشک شدن شبیه سطح خاک می شود.تخمها
بسته به دمای محیط پس از 24-11 محیط باز می شوند.بکرزایی در این آفت دیده
شده است.مطالعات چنین نشان می دهد که حلزونها قسمتهای خشک را در طول روز
ترجیح می دهند و در شب به مناطق مرطوب تغییر مکان میدهند.
کنترل:
اولین
مرحله از کنترل این آفت گذاشتن طعمه بر سر راه این آفت است.اگر بخواهیم
اثر این طعمه ها افزایش یابد بهتر است آنها را در زیر یک تخته ، صفحه
،گلدان یا در زیر یک سطح هموار قرار دهیم.برای مبارزه شیمیایی بهتر است که
به نشریه های شرکت تعاونی یا مدیریت آفات رجوع نماییم یا با آژانسهای توصیه
سموم مشورت کنیم.
مگس سفید Trialeurodes vaporariorum
مگس سفید Trialeurodes vaporariorum
Aleyrodidae,hom
مگسهای
سفید گلخانه به تعداد زیادی میزبان حمله میکنند. میزبانهای اقتصادی و مهم
آن عبارتند از: لوبیا، کدوی چینی، خیار، کدوی خوراکی، بادمجان، لوبیای
سبز، فلفل سبز، کاهو، گیاهان زینتی، بنت فنسول، سیبزمینی، کدو تنبل، رز،
توت فرنگی. سیبزمینی شیرین، گوجه فرنگی، توتون، تنباکو، شاهی، هندوانه.
همچنین بسیاری از علفهای هرز بعنوان میزبان ثا نویه برای این آفت عمل
مینمایند.
پراکندگی
این آفت پراکندگی جهانی دارد. پراکندگی
آن بطور گسترده در سرتاسر نواحی استوایی و زیر استوایی میباشد و در
گلخانههایی که در مناطق معتدل قرار دارند ظاهر میشود. مگس سفید گلخانه
اولین بار در سال 1907 در اوهایو گزارش ثبت شد و هم اکنون در تمام نقاط این
جزیره پراکنده شده است.
خسارت
پورهها و حشرات کامل شیره
گیاهی را از برگها میمکند. خسارت، اغلب قابل مشاهده نیست. جمعیت بالای
حشره باعث کاهش قدرت گیاه میزبان میشود. حشرات بالغ و جوان از خود عسلک
ترشح میکنند. این ماده چسبناک محیط گشت مناسبی برای قارچهای دودهای
هستند. عسلک و قارچهای دودهای باقیمانده در گیاه بطور قابل توجهی بازار
پسندگی گیاهان و میوهای را کاهش میدهند.
بیولوژی
طول سیکل
زندگی این آفت (از تخم تا حشره بالغ) با دمای هوا تغییر میکند. در هاوایی
سیکل زندگی آن بین 25ـ19 روز کامل میشود. اطلاعات بیشتر در مورد توسعه مر
احل زندگی این آفت در Hargreaves (1915) و Lloyd (1922) یافت میشود.
تخمها
تخممها
دوکی شکل، تقریباً اینچ طول و تخمگذاریهای اولیه تخمها برنگ زرد کمرنگ تا
سبز میباشد که قبل از بیرون آمدن لاروها از تخم، این تخمها برنگ ارغوانی
تیره تا سیاه درمیآیند. تخمها به ریز برگها چسبیدهاند که اغلب بصورت
دایرهای یا نیم دایره قرار میگیرند. در تخمگذاریهای جدید تخمهای گذشته
شده زرد هستند و چند روز قبل از بیرون آمدن لاروها تخمها برنگ سیاه تغییر
مییابند. (7ـ6 روز پس از تخمگذاری)
پورهها
این آفت
3 تا 4 سن پورگی دارد. اولین مرحله لاروی Crawler نام دارد. این Crawlerها
تقریباً اینچ طول رنگ، سبز روشن و چشمان قرمز براق دارند آنها پس از یافتن
محل مناسب به زیر برگ متصل شده و تغذیه را شروع میکنند. پاها در بقیه
سنین پورگی غیرفعال میشوند. بدین گونه پورهها غیر متحرک میشوند و در
همان محلی از برگ که توسط Crawler انتخاب شده بدون حرکت به تغذیه ادامه
میدهند. این مراحل در روی سطح برگ کاملاً صاف (همسطح برگ) هستند و دیدن
آنها بدلیل رنگ شفاف سبز پورهها بسیار مشکل است.
به غیر از اندازه،
در مرحله آخر پورگی از نظر ظاهری کاملاً شبیه بهم میباشند. مراحل پورگی
بین 17ـ9 روز کامل میشود. اولین مرحله پورگی 7ـ3 روز، دومین مرحله 8ـ4
روز، سومین مرحله 4ـ2 روز، طول دوره لاروی با دمای هوا و میزان متغیر است.
طول دوره زندگی در دماهای خنکتر افزایش مییابد.
شفیرگی
منظور
از آخرین مرحله پورگی اغلب “شفیره” نام دارد زیرا مگسهای سفید بالغ از این
مرحله پدیدار میشوند. بدن حشرات در این مرحله ضخیمتر از دیگر مراحل است و
تارهای مومی بلند در ناحیه بیرونی بدن در این مرحله دیده میشود. طول این
دوره بین 7ـ3 روز میباشد.
حشرات بالغ
حشرات بالغ
تقریباً طولشان اینچ است. رنگشان زرد کمرنگ و دارای دو جفت بال که با موم
پودری سفید پوشیده شدهاند، می باشند. در حالت استراحت بالها بصورت مسطح و
خوابیده قرار گرفتهاند. حشرات بالغ عموماً 40ـ21 روز عمر دارند. حشرات
ماده بطور متوسط بیش از 100 تخم در طول زندگی خود میگذارند.
رفتار
مراحل
مختلف زندگی این حشره عموماً بصورت طبقههای عمودی در روی گیاه میزبان
دیده میشود. حشرات بالغ روی برگهای جوانتر دیده میشوند و تخمهایشان را در
این سطوح میگذراند. مراحل مسنتر این حشره در سطوح پایینتر گیاه دیده
میشوند. شفیرهها و حشرات جوان بالغ در سطوح و لایههای پائینی گیاه دیده
میشوند.
مدیریت آفت
مگس سفید گلخانه در محصولات گلخانهای به طرق مختلف انتقال مییابد:
1ـ از طریق قلعهها و گیاهانی که از آنها گیاهان اصلی را در گلخانه تکثیر میدهیم.
2ـ از طریق گیاهان مسنتر همان گیاه در گلخانه
3ـ از طریق علفها یهرز یا گیاهان آلوده در گلخانه
4ـ از طریق گیاهان یا علفهای هرز اطراف و بیرون گلخانه
5ـ
از طریق پرسنل گلخانه و کسانی که گلهای سفید بالغ را در لباسهایشان به
درون گلخانه منتقل میکنند و بدین طریق بعنوان یک اینکولوم اولیه عمل
مینمایند.
ـ برنامه کنترل میبایست زمان مشاهده، اولین مگسهای سفید در گلخانه آغاز شود.
ـ
برای کنترل بیولوژیک یک عملیات Monitoring (پیش آگهی) پیوسته انجام دهیم.
به این علت که ممکن است جمعیتی از پارازیتها بطور خودکار تشکیل شده باشند و
یا بهر علتی پارازیتها قادر به کنترل مگسهای سفید نباشند.
ـ دما
نقش بسزایی در توسعه پارازیتهای Encarsia دارد و بنابراین تأثیر دما در اثر
متقابل پارازیت و میزبانش (مگس سفید) میباشد. دمای گلخانه باید در یک حد
مطلوب حذف شود تا اثر متقابل پارازیت و میزبان افزایش یابد. بعنوان مثال
دمای بحرانی برای پارازیت روی گوجه فرنگی و نسبت قنسول تقریباً 74 فارنهایت
است.
کنترل شیمیایی
مگل سفید گلخانه به بسیاری از
حشرهکشهای ترکیبی مقاوم است. صابونهای (شویندههای) حشرهکش و روغنها در
مقابل این آفت بسیار مؤثر هستند. شواهدی وجود دارد که سمپاشی زینهای سیلیسی
نیز بسیار مؤثر است.
کنههای تار عنکبوتی
چهار
گروه از کنهها در گلخانه مهم هستند: 1ـ کنههای تار عنکبوتی (کنه دو نقطه
تار عنکبوتی) 2ـ کنه تار عنکبوتی کاذب یا کنه پهن 3ـ کنههای پهن و
Cyclamen 4ـ کنههای جوانه، گ الزا، زنگسار یا کنههای اریونید
شناسایی
1ـ
کنه دو نقطه تار عنکبوتی: این نوع کنهها دارای تخمهای کروی هستند که
رنگشان زرد کمرنگ متمایل به قرمز است در سطح زیرین برگها تخمگذاری میکنند.
در بدن پورهها و حشرههای بالغ در نقطه برجسته برنگ سبز متمایل به
قهوهای دیده میشود. این کنهها تارهایی را برای محافظت خودشان میتنند.
خسارتشان شامل نقاط برنزه بر روی برگهاست.
2ـ کنههای تار عنکبوتی
کاذب یا کنههای صاف: این نوع کنهها چرخه زندگی طولانیتری را نسبت به
کنههای دو نقطه تار عنکبوتی دارند. تخمهایشان به رنگ قرمز براق و بیضی شکل
است که در هر دو سطح برگ و بصورت دسته جمعی تخمگذاری میکنند. کنههای
بالغ قرمز و سیاه هستند و تار تولید نمیکنند. خسارت آنها شامل نقاط
نقرهای روی برگ است اما ساقهها هم برخی اوقات مورد حمله قرار میگیرند.
3ـ کنههای پهن: (Broad mites) این نوع کنهها (شکل شماره 2) تخمهایشان را با تعداد زیادی برجستگی یا مفصل تولید میکنند.
که
در زیر میکروسکوپ بشکل جواهرآلات بنظر میرسند. پورهها در میان درز و
شکافهای برگها و گیاهان میمانند. پس از مقداری رشد پورهها وارد یک مرحله
ساکن از چرخه زندگی میشوند. مادهها در ابتدای ظهور بسیار شفاف و براق
هستند اما پس از مدت کمی کاهی رنگ میشوند و یک برجستگی نواری شکل سفید رنگ
در پشت بدن آنها ظاهر میشود.
خسارت آنها در سطح زیرین برگهای جوان دیده میشود که لبه برگها بحالت کنگرهدار درمیآید و شبیه به علائم خسارت فیزیولوژیک است.
این
کنهها تخمهایشان شفاف و دوکی شکل است. در سنین پورگی بدن در پشت پاهای
سوم جمع شده خسارت باعث بد شکل شدن جوانهها میشود و این کنهها را
نمیتوان بر روی سطح باز برگها یافت. این کنهها به گل داوودی حمله
نمیکند. (شکل 2)
4ـ بدن کنههای جوانه و زنگار یا کنههای اریوفید
کشیده و مخروطی شکل است و در دو انتهای آن تیز شده و دارای پاهای بسیار
کوتاه هستند. (شکل 3). خسارت آنها شامل تولید گال ، بد شکل کردن یا رنگ
پریده کردن بافت گیاه است.
روشهای Monitoring: کنهها بسیار کوچک
هستند و دیدن آنها با چشم غیر مسطح بسیار مشکل است. استفاده از یک عدسی 10 X
قابلیت شما را برای دیدن این آفات و تخمهایشان افزایش میدهد. کنههای تار
عنکبوتی را میتوان بوسیله آثار خسارت خود کنهها و یا علائم و نشانههای
هجوم کنه مثل پوستههای حشره یا تار عنکبوت مشخص که ایجاد میکنند، تشخیص
داد. کنه تار عنکبوتی براحتی قابل مشاهده است. قطعات دهانی آنها بسیار کوچک
است که Chelicerae برای ایجاد سوراخ در سلولها و Palpi برای مکیدن شیره
آنها استفاده میشود. نتیجه این فعالیت ایجاد گروههای کوچک از سلولهای خالی
است که از دور بصورت لکههای تیره بنظر میرسند. این لکهها پس از مدتی
برنگ قهوهیا یا برنز درمیآیند. برگهای آلوده شده ظاهری برتری پیدا
میکنند با توجه به اینکه بیتش راین خسارات در اطراف رگبرگهای اصلی دیده
میشود. به ترین روش دیدن کنهها، تخمها و پوستههایشان بررسی تصادفی سطح
زیرین برگها میباشد. همچنین بوسیله روش تکاندن که در آن بخشهای گیاه بر
روی یک تکه کاغذ یا کارت سفید تکانده میشوند تشخی صداد. بدین ترتیب
کنههای ریخته شده بر روی کاغذ را از روی حرکتشان میتوان تشخیص داد.
این روش بویژه برای گیاهان همیشه سبز یا گیاهان کوچک برگ بهتر جواب میدهد.
کنترل زراعی
برخی
از فعالیتها در گلخانه باعث جلوگیری از طغیان کنهها میِوند. استفاده از
گیاهان غیر الوده و بدون آفت و بریدن قسمتهای آلوده الزامی است. دانستن
اطلاعات کافی در مورد گونهها / واریتههای قابل طغیان میتواند به کشاورز
در اجتناب از کاشت آن گیاهان یا آگاهی از گیاهان مستعد بعنوان گیاهان شاخص
کمک کند. استفاده از روشهای آبیاری نیز میتواند روی جمعیت کنهها مؤثر
باشد. استرس کم آبی بهترین روش برای جلوگیری کنههاست در حالیکه سیستم
آبیاری (آبپاشی) از بالا مناسب جلوگیری از طغیان کنهها نیست.
کنترل بیولوژیک
تعدادی
گونه شک ارچی علیه کنههای تار عنکوبی در گلخانه در دسترس میباشد.
گونههای Phytoseiulus Persimilis، Mesoseiulus longipes، (Galendromus
Occidentalis) و Neoselius Californicus، (Amblyseius Californicus) در
بازار تحت نام تجاری Spidex® (بصورت بطری) و Spidex-Plus® (بصورت کیسههای
کاغذی) این شکارچیهای کنه خواص بینظیری دارند. بعنوان مثال
M.occidentalis میتواند دامنه بزرگ یا رطوبت و بخار را میتواند تحمل کند و
یا برخی از گونههای دیگر میتوانند سمومی مثل azinphosmethyl
(Guzathion®) و Carbaryl (Sevin®) را تحمل کنند. گونه M.longipes شرایط گرم
و خشک را بهتر میتواند تحمل کند. گونه M. Californicus در تراکم کمتر
کنههای تار عنکوبتی بهتر میتواند زندگی کند و در دوره طولانیتری با
کنهها مبارزه میکند.
بکارگیری چندین گونه از شکارچیها نتیجه
بهتری را دربر خواهد داشت. بهترین راه کاربرد اینست که این شکارچیها را
بصورت پیشگیرانه و در چندین مقطع زمانی قبل از تشخیص اولین آفات یا خسارت
آنها در گلخانه رهاسازی کرد. گهگاه از آنها برای پایین آوردن جمعیت بالای
کنهها در گلخانه و بعنوان حشرهکشهای طبیعی در تعداد زیاد استفاده میشود.
از آنجایی که این شکارچیها قیمت بالایی دارند میبایست قیمت تهیه و
رهاسازی را نیز ملاحظه کنیم. از این گذشته بکارگیری آفتکشها قبل و بعد از
رهاسازی شکارچیهای کنه ممکن است اثرات منفی در مبارزه داشته باشد.
کنترل فیزیکی
پاشیدن
آب به مقدار زیاد و با فشار بالا بطوریکه در برخی کاربردها با دستگاههایی
همچون Water Wand و Jet-All Water آزمایش شده میتواند بسیاری از کنهها را
از میان شاخ و برگ گیاه بیرون براند و یا اینکه موقتاً آنها را در جای خود
ثابت نگه دارد. بطوریکه در گزارشات میتوان دید پرورش دهندگان رز در شرق
Texas از این ابزارها بطور موفقیتآمیزی علیه کنهها و جهت متوقف کردن آنها
استفاده میکنند.
کنترل شیمیایی
جدول شماره 2 لیستی از
تولیدات ثبت شدهای از حشره / کنهکشهای گیاهان زینتی که در حال حاضر
استفاده میشود را نشان میدهد. هدف از انتشار چنین لیستی، جمعآوری
مثالهای ویژهای از تولیداتی است که دارای مواد موثر مختلف هستند. تعداد
زیادی از محصولات در بازار وجود دارند که دارای واد مؤثر یکسان در ترکیبشان
هستند که ممکن است از نظر فرمولاسیون یکسان یا غیریکسان باشند.
بسیاری
از حشرهکشها نیز خاصیت کنهکشی دارند، در حالیکه برخی از حشرهکشها فقط
بر روی گروه معینی از گونههای کنهها مؤثر هستند. (جدول 1) یا اینکه هیچ
وجه اثری روی کنهها ندارند. در واقع استفاده بیش از اندازه برخی از
حشرهکشها میتواند باعث طغیان کنهها در آینده شود. زمانیکه در گلخانه هم
کنه و هم حشره آفت وجود دارد استفاده از یک ترکیب حشرهکش ـ کنهکش بهترین
روش کنترل شیمیایی بحساب میاید.
قبل از رهاسازی شکارچیهای کنه،
برای کاهش جمعیت کنهها میتوان از صابونهای حشرهکش استفاده کرد زیرا که
این ترکیبات پس از خشک شدن هیچ نوع باقیمانده مضری برای دشمنان طبیعی برجا
نمیگذارند.
کنه کشهای مختلف ویژگیهای کاربردی مختلفی دارند.
بعنوان مثال کنهکش Avid® از برخی جوانب سیستمیک است زیرا که بداخل سلولهای
گیاه تیمار شده نفوذ میکند اما همین کنهکش اگر در سطح برگ باقی بماند.
سرعت تجزیه میشود. همچنین یک نحوه اثر بینظیر را بر روی سیستم عصبی کنه
دارد مشلات گیاهسوزی کمی ایجاد میکند. کنهکش Pentac® به آرامی اثر میکند
به پرتوهای ماوراء بنفش حساس است، مشکلات گیاهسوزی کمی هم ایجاد میکند.
مقاومتی هم در کنهها گزارش نشده است. Thiodan® بر روی برخی از واریتههای
داودی گیاهسوزی ایجاد میکند. صابونهای کنهکش ـ حشرهکش هیچ نوع با
قیماندهای ایجاد نمیکنند. Sulfar بعنوان یک کنهکش ثبت شده، بر روی
سبزیجات و گیاهان زراعی باعث گیاهسوزی بالایی میشود، باقیماندههایی بر
روی گیاهان ایجاد میکند، مقداری خاصیت قارچکشی دارد و قیمت ارزانی دارد.
برخی از تولیدات سمی هم نسبت به بقیه اثرات بسیار زیانبار بیشتری بر روی
دشمنان طبیعی ایجاد میکنند و برخی از گونههای شکارچی کنهها هم نسبت به
آفتکشها از خود مقاومت نشان دادهاند.
کمک کنندهها (مواد کمکی):
مواد
افزودنی به مخزن (پخش کنندهها، چسبندهها، بافرها) میتوانند بازدهی
کنهکش استفاده شده را بالا برند. یک دستورالعمل خوب به شرح زیر است: یک
ماده کمکی را زمانی استفاده کنید که قابلیت افزایش دهنگی اثر سم در آن به
اثبات رسیده باشد. استفاده از پخش کنندهها یا مرطوب کنندهها در افزایش
اثر اکثر کنهکشها نقش مؤثری دارند. بخصوص بر روی گیاهانی که برگهیشان
لایه مومی (Wax) دارد از شویندهها بعنوان افزایش دهنده قدرت نفوذ کنهکش
در بدن کنه استفاده میشود. از طرف دیگر استفاده از برخی مواد کمکی در
کنهکشها مثل (ie-Nu-Film-P plus Auid®) باعث کاهش اثر کنهکش میشود و یا
استفاده از موادی همچون (ie-spreader-sticker materials or agricultural
oil plus joust®) باعث گیاهسوزی میشود. همیشه قبل از استفاده از مواد کمکی
برچسب پشت سموم و مواد کمکی را مطالعه کنید. تحقیقات در مورد اینکه آیا
اضافه کردن موادی همچون تولیدات فرمونی باعث افرایش اثر کنهکشها میشود
بینتیجه مانده است.
تریپس گلخانه(Heliothrips haemorrhoidalis)
معرفی آفت
این
تریپس توسط Bouche در سال 1833 از نمونههای گرفته شده در گلخانهای در
اروپا و با نام علمی Thrips haemorrhoidalis معرفی شد. Packard این گونه را
برای اولین بار در سال 1870 معرفی کرد و آنرا تریپس گلخانه نامید. این
حشره با نام معمول تریپس گلخانه و با نام علمی Heliothrips
haemorrhoidalis) Bouche) که توسط انجمن حشرهشناسی آمریکا موافقت شده
شناخته شده میباشد.
نام مترادف Thrips haemorrhoidalis Bouche 1833
پراکندگی
اگرچه
این آفت از اروپا منشأ گرفته است اما یک گونه مخصوص دنیای جدید (نیمکره
غربی یا آمریکا) است. این آفت احتمالاً از نواحی گرمسیری آمریکا و بوسیله
گیاهان زینتی به اروپا معرفی شد. این حشره در برزیل غرب هند و آمریکای
مرکزی بر روی گیاهان زراعی و وحشی یا فت میشود. برخی اوقات در ماههای گرم
سال از گلخانههای شمال فلوریدا خارج میشود. در اروپا، آلمان، انگلیس،
فرانسه، ایتالیا، وین، فنلاند، فلسطین و شمال آفریقا یافت میشود. با توجه
به عادت زندگی این تریپس احتمالاً میتواند در بیشتر گلخانههای دنیا وجود
داشته باشد.
در پرواز بسیار ضعیف است و بیشتر اوقات را در مناطق سایهدار روی گیاهان میگذارند.
توصیف و زندگی آفت
تخمها
سفید و موزی شکل هستند و بصورت انفرادی در بافت گیاه گذاشته میشوند.
انتهای تخم معمولاً بوسیله یک لنز دستی دیده میشود. رنگ لارو در مراحل
ابتدایی تا حدودی سفید و با چشمان قرم زاس. رنگ لارو پس از تغذیه متمایل به
زرد میشود. لارو بالغ بطور متوسط 1 میلیمتر طول دا رد. این حشره دو
مرحله لاروی دارد که سپس پوست اندازی میککند و به پیش شفیره (Prepupa)
تبدیل میشود که دارای رنگ زرد، چشمان قرمز، بالهای کوتاه است.
حشره
در مرحله شفیرگی کمی بزرگتر و دارای بالها و چشمان درشتتر است. در این
مرحله هم رنگش متمایل به زرد است که با افزایش سن به تیرگی میگراید. در
این مرحله شاخکها رو به بالا و عقب به روی سر قرار دارند حشره در مراحل پیش
شفیرگی و شفیرگی تغذیهای ندارند.
سر و سینه (thorax) در حشره بالغ
تیره مایل به مشکی هستند و شکم از زرد به زرد مایل به قرمز و سپس به
قهوهای و در آخر به سیاه تغییر رنگ میدهد. دماهای خنک با عث تأخیر در
تغییر رنگ میشود. پاها زرد کمرنگ باقی میمانند و شاخکها در حشره بالغ
شامل 8 سگمنت میباشند.
تریپس در گلخانه بکرزا (parthenogenic) است
یعنی اینکه بدون جفتگیری تولید نسل میکند و نرها بندرت دیده میشوند.
مادهها تخمهای خود را در درون برگ یا میوه قرار میدهند. درست کمی قبل از
باز شدن تخم، آنها تاول میزنند. اگر از یک تردستی استفاده کنیم میتواند
تا حدی در بررسی چگونگی ظهور جمعیتهای تریپس و ارتباط آن به مکان آنها در
برگ کمک کند.
میزبانها
در فلوریدا این تریپس مخصوص پنبه است
اما از روی گیاهان Viburnum، زغال اخته، آزالیه، انگور، خرما، Ardisia،
ارکیده، آواکادو، گل شیپوری Crinum SP.، Ficus nitida، خرمای زایشی، Coleus
SP.، افرا، ماگتولیا، انبه، Aspidium SP.، کوکب، سرخس، Guavas، کنف فلوکس،
Pink و بسیاری دیگر از گیاهان زینتی هم جمعآوری شده است. در فلسطین بر
روی پرتقال و در Ceylon از روی Garcinia mangostana گزارش شده است.
خسارت
تریپس گلخانه بر روی میوههای در حال رشد مرکبات بصورت ایجاد لکه بر روی
پوست میوه است (لکههیا گرد یا لکههای ضخیم و نامنظم) همچنین این نوع
خسارت بر روی میوههای دسته جمعی (گروهی)یا در جاهایی که یک برگ یا یک
سرشاخه در تماس مستقیم با میوه است دیده میشود.
اهمیت اقتصادی
این
تریپس در درجه اول از شاخ و برگ گیاهان زینتی تغذیه میکند. در ابتدا به
سطح زیرین برگ حمله میکند و با تغذیه بیشتر جمعیت خود را افزایش میدهد و
به سطح بالایی برگ تغییر مکان میدهد. برگها بیرنگ و رنگ پریده میشوند و
بین رگبرگهای فرعی (کناری) به شکلی دیده میشود. برگهایی که شدیداً آسیب
دیدهاند زرد میشوند و میافتند. علاوه بر این بر اثر تغذیه تریپس قطرات
بسیار کوچک مایع مایل به قرمز در هر دو سطح برگ دیده میشود که بوسیله
تریپس ترشح شدهاند و رنگ این قطرات بتدریج سیاه میشود. این گلبولهای مایع
(قطرات کوچک) از نظر اندازه بزرگ و سپس متوقل میشوند و بلافاصله یک گلبول
دیگر شروع به تشکیل شدن میکند که در نتیجه این اعمال باعث بوجود آمدن
لکههای سیاه در مناطق مورد هجوم است. این گلبولها ب عنوان بازدارندههای
پرواتورها (شکارچیها) عمل میکنند.
در فلسطین تریپس گلخانه به
برگها و میوههای مرکبات خسارت میزند اما باعث بوجود آمدن قطرات مذکور
روی برگ نمیشود. خسارت روی میوه ممکن است قسمتهای مورد هجوم را بصورت فرو
رفته و مشبک کند. این نوع خسارت بر روی میوههای نرسیده و کال دیده میشود.
در
میوههای رسیده این نوع خسارت بخوبی قابل تشخیص نیست زیرا که در داخل پوست
سالم میوه بدون فرو رفتگی ایجاد میشود. در کالیفرنیا با توجه به اطلاعات
گذشته، تریپس گلخانه اقتصادیترین آفت بر روی آواکادو بشمار میرود.
مدیریت
این
آفت فقط یک و شخص طبیعی مؤثر شناخت هشده دارد و آن Thripobius Semiluteus
است که پارازیت لارو است و از برزیل و استرالیا در اواسط دهه 1980 به
کالیفرنیا معرفی شد. در لارو پارازیت شده دو طرف بدن بجای اینکه مخروطی شکل
باشند (لارو در تریپس سالم) بیشتر موازی هستند.
رنگ شفیره پارازیت
شده در بین شفیرههای پارازیت نشده کاملاً مشکی است و این در حالی است که
رنگ شفیرههای پارازیت نشده نیمه شفاف (زجاجی) است.
همچنین دیگر دشمنان طبیعی تریپس گلخانه که اثر کمتری هم دارند عبارتند از:
Megaphragma mymaripenne پارازیت تخم
Frank linothrips orizabensis
F. uespiformis شکارچی (پرداتور)
Leptothrips mali
این سه گونه اخیر به شکارچیهای سیاه نیز معروفند.
سرخرطومی سیب(Anthonomus pomorum )
این
حشره از آفات مهم درختان میوه دانه دار در نواحی کوهستانی و سردسیر می
باشد . وجود آن از کشورهای اروپایی ، شمال آفریقا – روسیه – افغانستان و
ترکیه گزارش شده است . در ایران این آفت از دماوند – طالقان و شمشک جمع
آوری شده است . در دره رودخانه هراز در منطقه لاریجان ، گاهی درختان سیب و
گلابی به این آفت آلودگی شدید نشان می دهند
بیولوژی و مشخصات :
حشرات
کامل حدود 5/3 تا 6 میلی متر طول دارند . نرها کمی کوچکتر از ماده ها
هستند . رنگ آنها بین قهوه ای تیره تا قهوه ای روشن تغییر می کند و در ثلث
انتهایی هریک از بالپوشها یک نوار مورب زرد رنگ وجود دارد که مجموعا وقتی
بالپوشها بسته است به شکل V یا هفت دیده می شود.
حاشیه این نوارها
معمولا تیره تر از سایر قسمتهای بدن به نظر می رسد . بالپوشها و پاها از
پرزهای خاکستری رنگ و کم پشت پوشیده شده است ، بعلاوه در انتهای قدامی ران
پاها به سمت داخل یک خار نوک تیز و نسبتا قوی وجود دارد . وضع این خار در
گونه مشابه آن A.pyri کاملا متفاوت است . طول خرطوم به 2/1 تا 5/1 میلی متر
می رسد . تخم ها بیضوی و به رنگ سفید شکری است و در حدود 7/0 میلی متر می
باشد . لاروها سفید رنگ ، خمیده و بدون پا هستند و در میان غنچه ها و شکوفه
های خشک شده دیده می شود . طول بدن لارو در حداکثر رشد 5 تا 6 میلی متر
است .
این حشره زمستان را به صورت حشره کامل در زیر پوستک های تنه درختان سیب و گلابی بسر می برد.
در
بهار به محض گرم شدن هوا و مصادف با باز شدن جوانه های برگ ظاهر می شوند و
پس از مختصری تغذیه از برگهای جوان ، در داخل شکوفه های باز نشده که هنوز
سبز و کوچک هستند ، تخم می گذارند .
این تخم ها به فاصله یک هفته
تا 10 روز باز می شوند و لاروها پس از خروج از تخم از اندام های زایای گل (
پرچم و مادگی ) تغذیه می کنند . شکوفه های آفت زده باز نمی شوند و گلبرگها
در حالت غنچه خشک می شوند . به رنگ قهوه ای روشن در می آیند. لاروها به
فاصله 4 هفته دوران تغذیه خود را خاتمه داده و در داخل غنچه های خشک شده
تبدیل به شفیره می شوند و پس از 2 تا 3 هفته به حشرات کامل تبدیل می شوند .
این حشرات پس از مختصر تغذیه به زیر پوستک ها و پناهگاه های دیگر می روند و
مدتی نزدیک به 10 ماه به استراحت می پردازند .
سرخرطومی سیب در
اکثر نقاط کشور ما اهمیت اقتصادی ندارد و به سادگی در اثر عوامل طبیعی
کنترل کننده جمعیت آن محدود می گردد . در کشور ما مطالعات کافی در مورد
بیولوژی و به خصوص عوامل طبیعی کنترل کننده روی این گونه صورت نگرفته است .
در منابع خارجی از وجود پارازیت های موثر و مفیدی از جمله examinator ،
pimpla ، P.pomorum و گونه های چندی از جنس های Apanteles ، Meteorus ،
Habrocytus نام برده می شود
مبارزه :
در
صورتیکه سابقه خسارت این آفت در منطقه ای شدید باشد و بررسی حشرات کامل در
زیر پوستک ها ، تراکم آنها را در حد بالای زیان اقتصادی نشان می دهد .
می توان درختان میزبان را پس از باز شدن برگها و قبل از باز شدن شکوفه ها با محلول 2 در 1000 تکسافن یا تیودان سم پاشی نمود.
خانواده membracidae ( زنجره های درختی)
در
حشرات متعلق به این خانواده پیش گرده رشد زیادی کرده و سر وشکم را می
پوشاند و به اشکال مختلف دیده می شود. پوره و حشرات کامل این زنجره ها از
شیره گیاهی قسمت های هوایی درختان ودرختچه ها تغذیه می کنند . در برخی از
گونه ها پوره ها روی گیا هان علفی و حشرات کامل روی درختان تغذیه می کنند .
این زنجره ها 1 یا 2 نسل در سال دارند و زمستان را به صورت مرحله تخم سپری
می کنند . خسارت اصلی این زنجره ها مبوط به عمل تخمگذاری حشرات کامل ماده
می باشد
مثال : زنجره سیب Cerasa bubalus .
یادآوری
: زنجره ها حشراتی هستند که جهش قابل توجهی دارند ، منتهی پای عقبی جهنده
ندارند و جهش بوسیله عضلات قوی در قفس سینه صورت می گیرد و نه بوسیله
ماهیچه های پاها
پسیل گلابی Psylla pyricola
بهترین
موقع مبارزه علیه این آفت آخر زمستان و مصادف با موقع تخمریزی حشرات کامل
است. مبارزات شیمیائی زمستانه که علیه شته ها و شپشک های نباتی صورت می
گیرد به خوبی روی این آفت هم موثر واقع می شود. به تجربه ثابت شده است که
به کاربردن امولسیون های روغنی بدون سم چنانکه باید روی این آفت موثر نیست ،
زیرا حشرات کامل از نقاط دیگر بر روی درختان روغن پاشیده شده پرواز می
کنند و آلودگی دوباره ایجاد می شود. مبارزه تابستانه با یکی از سموم فسفره
نفوذی مانند اکامت به نسبت یک در هزار ، یا زولن به نسبت دو در هزار همراه
با مویان روی این آفت به خوبی اثر می کند .
سپردار واوی سیب
Lepidosaphes malicola
(Hom.: Diaspididae)
این
آفت به درختان سیب، هلو، گوجه، زردآلو و ندرتاً گلابی حمله میکند. در روی
درختان بید، تبریزی، یاس و عده دیگری از درختان زینتی نیز مشاهده شده است.
این آفت به سیبهای شفیعآبادی، شمیرانی، مورو، لاله و به خصوص سیب گلاب
بیشترین خسارت را وارد میکند. سیبهای مشهدی و زرد و قرمز لبنانی کمتر
آلوده میشود. سپردار واوی سیب به تمام قسمتهای هوایی درخت سیب از قبیل
تنه، شاخه، برگ و میوه حمله مینماید. درختان آلوده دارای برگهای کوچک و
پریده رنگ، میوههای بدشکل و ریز و سرشاخههای خشک میباشند.
زیستشناسی
سپردار
واوی سیب زمستان را به صورت تخمهای سفید رنگ شکری به تعدادی در حدود 100
عدد در زیر سپر ماده میگذراند. تخمها دارای دیاپوز اجباری میباشند.
پورهها در شرایط کرج در اواسط اردیبهشت ماه بیرون میآیند و به خوبی روی
تنه درختان میزبان حرکت میکنند و به سهولت توسط باد جابجا میشوند. پس از
پیدا کردن محل مناسب بلافاصله تغییر جلد میدهند. پاها و شاخکها را از دست
داده و ثابت میشوند. در این موقع در اطراف بدن حشره رشتههای مجعد مومی
شبیه به پنبه مشاهده میشود که به مرور متراکم شده و به صورت هالهای اطراف
بدن حشره را میگیرد. پوره سن 2 پس از 15 تا 20 روز تغذیه تغییر جلد
میدهد و در این حالت حشره نر تبدیل به شفیره میشود و کمی بعد حشره کامل
بالدار زیر سپر خارج میشود. پورههای نسل دوم این آفت در اواسط مرداد ماه
مشاهده میشوند. سپردار واوی سیب دارای دو نسل میباشد. طبق نظر برخی
محققین در نواحی گرمسیر اصفهان نسل سومی از این حشره مشاهده میشود.
کنترل:
1- Fiscus = (physcus) testaceus
Aphlinidae
علاوه
بر تعداد زیادی از کفشدوزکها، زنبورهای پرازیتوئید فوق از خانواده
Aphelinidae زمستان را به صورت لارو در داخل بدن حشره ماده میگذرانند و در
بهار موقعی که پورهها شروع به تعویض جلد کردند این زنبورها خارج شده و در
بدن پورههای سن دوم شروع به تخمریزی میکنند.
3- Hemisarcoptes malus (Acari: Hemisarcoptidae)
کنه
فوق پرداتور تخم شپشک واوی سیب بوده و خود و پورههایش از تخم این حشره
تغذیه میکنند. زمستان به صورت ماده بالغ در بین تودههای تخم در زیر
سپرهای این حشره سپری میکنند
کنترل شیمیایی:
. مبارزه شیمیایی باید زمانی باشد که شپشک در مرحله Crawler باشد و 75% پورههای از زیر سپر خارج شده باشند.
1. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2در هزار
2. اتیون EC47% و 1.5 درهزار
3. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
4. کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8% و1.5- 1 درهزار
5. روغن امولسیون شونده O 80% و 5/. درصد
سمپاشی
زمستانه اواخر زمستان به صورت روغنپاشی (سموم روغنی Volk) پس از سپری شدن
اوج سرمای زمستان و قبل از بیداری درختان انجام میشود (روغنهای زمستانه
دارای هیدروکربن اشباع کمتری هستند).
پسیل گلابی ((Pear Psylla
Cacopsylla pyricola
(Hom.: Psyllidae)
در
اکثر نقاط کشور وجود دارد. خسارت آن در نواحی گرم و خشک بیشتر از نقاط سرد
و مرطوب است. پسیل گلابی در دوره پورگی و حشره کامل مقدار زیادی شیره
گیاهی مکیده و پس از جذب مواد مورد نیاز بقیه را با تغییراتی به صورت مایع
چسبناک دفع میکند. از این رو این آفت به شدت به این مایع چسبناک آلوده
میشوند. در اثر بسته شدن روزنههای برگ عمل تهویه و تنفس در برگها متوقف
میگردد. در اثر اختلالات تغذیه و تنفس، رشد و تشکیل جوانههای برگ و گل
سال بعد در روی شاخهها متوقف میماند. جوانههای گل و میوه در روی درخت
تشکیل نمیگردد و میوههای همان سال ریز و بدشکل میشوند. در سالهای اخیر
پسیل گلابی را ناقل بیماری میکوپلاسموز Pear decline یا زوال گلابی نیز
میشناسند. این بیماری باعث خشکیدن سریع درختان گلابی میشود.
زیستشناسی
زمستان
را به صورت حشره کامل در زیر برگهای ریخته شده اطراف تنه درخت، زیر
پوستهای تنه و بیشتر در سطح زیرین سرشاخهها میگذراند. اولین تخمریزی در
اوایل اسفندماه و معمولاً در نزدیکی جوانهها صورت میگیرد. در این موقع
جوانههای درختان تازه شروع به رشد میکنند. حشرات ماده تخمهای خود را به
طور ردیفی و اغلب به صورت رشتهای قرار میدهند. تخمریزی زمستانه تا پایان
ریزش گلبرگها ادامه دارد. در بهار و تابستان بیشتر تخمها بر روی برگها به
حالت مجتمع در نزدیکی رگبرگهای اصلی گذاشته میشوند. پورهها پس از خروج از
تخم متوجه سرشاخهها میشوند و در روی جوانههای برگ متمرکز میگردند. در
اثر تراکم پورهها روی برگهای جوان، برگها کوچک میمانند و پیچیده میشوند.
ترشح عسلک در نسل اول کم است ولی در نسلهای بعدی به خصوص در ماههای گرم
ترشح عسلک شدیدتر میشود. دوران پورگی بسته به شرایط آب و هوایی از 30 تا
37 روز تغییر میکند. تعداد نسل معمولاً 4 تا 6 بوده ولی در اکثر نقاط کشور
5 نسل دارد.
کنترل:
1-
پسیل گلابی طالب آب و هوای گرم و خشک است و در نواحی که رطوبت نسبی پایین و
درجه حرارت نسبتاً زیاد باشد تراکم و خسارتش شدت بیشتری دارد. از این رو
در باغهایی که در زیر درختان اقدام به کشت یونجه یا پوشش سبز دیگری نمایند،
نظر به اینکه محیط را تا حدودی مرطوب میسازد، جمعیت آفت و تخمریزی حشره
کاهش پیدا میکند.
2ـ رعایت اصول باغبانی: فواصل درختان نبایستی
کمتر از 8 متر انتخاب شود، هرس شاخههای اضافی و کاستن از انبوهی بیش از حد
شاخ و برگ که موجب تهویه بیشتر میشود در کاهش انبوهی آفت بسیار مهم است.
3ـ دشمنان طبیعی
شکارچیهایی
نظیر Exochomus quadripustulatus، A.nemorum Adalia bipunctata،
Anthocoris nemoralis، Chrysopa carnea و زنبور پارازیتوئید Trechnites sp.
از خانواده Encyrtdae.
کنترل شیمیایی:
همزمان
با تورم جوانه ها تا ریختن سه چهارم گلبرگها یا بلافاصله پس از ریختن
گلبرگها. در صورت زیاد بودن ترشحات قبل از سمپاشی، درخت با آب شستشو شود.
1. فوزالن EC35% و 1.5 در هزار
2. گوزاتیون EC20% و 2 درهزار
3. دیازینون EC60% و 1 در هزار
4. اندوسولفان EC35% و 2 درهزار
شته مومی یا شته خونی سیب Wooly aphid
Eriosoma lanigerum
(Hom.: Eriosomatidae)
ریشه
واژه خانواده Eroisomatidae در لاتین به معنای بدن پشمالو میباشد. این
آفت در اکثر نقاط جهان که سیب کاشت میشود شیوع دارد غیر از سیب به انواع
گلابی اهلی و وحشی، به، زالزالک و نیز نارون آمریکایی با نام Ulmus
americana (میزبان اول) حمله میکند.
این
آفت به صورت توده های سفید رنگ در ماههای مهر و تابستان روی سرشاخهها و
تنه درختان دانهدار به خصوص در اطراف زخمهای حاصله از هرس شاخهها دیده
میشود. این آفت به ریشه و طوقه دررختان نیز حمله میکند. در روی ریشه
وطوقه خسارت این آفت با ایجاد برآمدگی و گالهای مخصوص همراه است. این
برآمدگی و گالها روی سرشاخهها هم دیده میشود. ارقام بومی کشور حساسیت
فراوانی به این شته دارند. در حالیکه برخی ارقام خارجی مانند زرد و قرمز
لبنان کمتر مورد حمله واقع میشوند.
زیستشناسی
این
شته اگرچه دو میزبانه است ولی در مناطقی که میزبان اول یافت نشود (مانند
کشور ایران) در تمام مدت سال روی میزبان دوم (درختان دانهدار) زندگی
میکند و مراحل جنسی و تخم در این شرایط دیده نمیشود. در شرایط عادی که هر
دو میزبانه وجود داشته باشد مانند همه شتههای دومیزبانه، مرحلهای از
سیکل زندگی خود را روی درختان میوه دانهدار و مراحلی را نیز ری درختان
نارون (افراد جنسی نر و ماده تخم، ماده موسس،ماده فونداتریژن) سپری میکند.
این
شته ناقل بیماری قارچی شاتکر چند ساله روی درختان سیب میباشد. زمستان
گذرانی در مرحله پورگی سپری میشود. محل زمستان گذرانی در شکافهای موجود
روی تنه و شاخههای سنین مختلف و حتی شاخههای همان سال و طوقه و ریشههای
ضخیم و اصلی مجاور تنه و نزدیک سطح خاک میباشد.
کنتـــــــرل:
1ـ مبارزه بیولوژیک
الفـ زنبور Aphelimus mali (Aphelinidae) از پارازیتوئیدهای اختصاصی شته مومی سیب میباشد.
بـ لارو و حشرهکش کفشدوزکهای
Coccinella septampunotata
Exochomus spp
Chilocorus spp
جـ لاروهای مگسهای سیرفید و لاروهای کریزوپا
دـ لاروهای پشههای Cecidomyiidae
دـ سنهای شکاری از خانواده Anthoeoridae ,Nabidae
2ـ مبارزه زراعی
شته
مومی سیب چون مکانهای سایهدار را ترجیح میدهد لذا در باغات سیب از کاشت
پرپشت درختان بایستی اجتناب کرده و به هرس آنها دقت لازم مبذول داشت
همواره جریان هوا و نفوذ اشعههای خورشیدی را به داخل درختان امکانپذیر
ساخت. چون شتهها اکثراً در داخل زخمهای درختان و یا در محلهای بریده و
هرس شده آنها مستقر میشوند لذا این قسمتها نباید به حال خو رها شوند.
همچنی شاخههای گالدار و یا سرشاخههای مورد هجوم بایستی به طور مرتب قطع
شده و نابود گردند.
3ـ کاشت واریتههای مقاوم
تحقیقات ایستگاه East-Malling نشان میدهد که واریتههای Northern spy و Winter majetin تقریباً مورد هجوم شته مومی واقع نمیشوند.
کنترل شیمیایی:
1. تیومتون(اکاتین) EC60% و 1در هزار
2. اکسی دیمتون متیل EC25% و 1 درهزار
3. پیریمیکارب(پریمور) Df50% و 5/. درهزار
شته سبز سیب Green apple aphi
Aphis pomi
(Hom.: Aphididae)
این
شته در سراسر کشور هر جا که سیب کشت شود وجود دارد. این آفت به برگ و نوک
شاخههای نورس، جوانهها حتی گلها نیز خسارت میزند و باعث کم شدن محصول
میگردد. گیاهان میزبان آن شامل سیب، گلابی، به، زالزالک و ازگیل میباشد.
در نهالستانها و روی درختان جوان خسارتش بسیار شدید است. حمله شدید آن در
باغهای بارده نیز به فراوانی دیده میشود. در درختان چه پیر و چه جوان
پاجوشها بیشتر در معرض حمله این شته قرار دارند. بر اثر تغذیه این حشره
برگهای جوان تغییر شکل میدهند. در این گونه پیچش برگها غالباً عرضی است.
به عبارتی کلیتر برگهای جوان انتهایی بیشتر از همه در معرضحمله قرار دارند
و بیشترین خسارت را میبینند.
زیستشناسی
سیکل
زندگی این شته از نوع Holocyclic میباشد. زمستان گذرانی به صورت تخم است.
این تخمها معمولاً روی شاخههای یکساله گذاشته میشوند. روی شاخههای سنین
دیگر نیز ممکن است بتوان تخمی پیدا نمود. زمان تفریخ تخمها مصادف با باز
شدن جوانههاست. فعالیت بهار این آفت شدید است و روی اعضا فعال و جوان
گیاهی به سرعت به زندهزایی ادامه داده و مهمترین خسارت خود را در همان
زمان وارد میآورد.
با
بالا رفتن جمعیت، بالدارهایی در مجموعه شتهها ظاهر میشوند که انتشار آفت
را به سایر درختان میزبان که در مجاورت قرار دارند به عهده میگیرند. این
شته میزبان ثانوی برای تابستان گذرانی ندارد به عبارت دیگر تمام نسلهای خود
را روی درختان میوه سردسیری که قبلاً اسامی آنها ارائه شد طی مینماید و
اگر مشاهده میشود که در طول تابستان جمعیت آن به شدت کاهش مییابد به علت
مهاجرت به طرف میزبانهای ثانوی نیست بلکه این کاهش نتیجه اثر حرارت شدید
محیطی، ایجاد تغییراتی در شیره گیاهی و فعالیت قابل توجه دشمنان طبیعی این
شته میباشد. از اوایل پاییز به بعد در جمعیت این شته فزونی محسوسی در
مقایسه با جمعیت تابستانی پدیدار میگردد. افراد جنسی از اواخر مهر شروع به
ظاهر شدن میکنند و تخمریزی تقریباً بلافاصله آغاز میگردد.
تعداد
نسل شته سبز سیب در سال بر حسب شرایط آب و هوایی محل فرق کرده و معمولاً
15 تا 20 نسل در سال تولید میکند. این شته یک میزبانه است.
کنترل شیمیایی:
اگر
شتهها موجب پیچیدگی برگ شوند یا تولید گال نمایند از سموم سیستمیک مانند
اکسی دی متون متیل (متاسیستوکس) و تیومتون (اکاتین) استفاده میشود ولی اگر
موجب پیچیدگی نشوند از پریمیکارب (پریمور) که یک شته کش اختصاصی است،
استفاد میشود. برای مبارزه با شتههای سبزی و جالیزی از هپتنوفوس
(هوستاکوئیک) استفاده میشود چون اثر سریع داشته ولی کم دوام است.همچنین
سموم پر دوام در اوایل فصل مصرف شود.
1. تیومتون(اکاتین) EC 60 % یک در هزار
2. اکسی دیمتون متیل EC25% یک درهزار
3. مالاتیون EC25% دو درهزار
4. پیریمیکارب(پریمور) Df50% نیم درهزار
5. پیریمیکارب WP50% نیم درهزار
6. هپتنفوس EC50% یک در هزار
7. دیازینون EC60% یک در هزار
سنک گلابی (Pear lace bug)
Stephannts pyri
(Hem.: Tingitidae)
در
تمام مناطق میوهخیز کشور یافت میشود. میزبان آن سیب، گلابی و در درجه
دوم به گیلاس و گاهی نیز هلو، زردآلو، گوجه، زالزالک و ازگیل، به ژاپونی و
گل سرخ خسارت وارد میآورد. برگها در محل تغذیه فاقد کلروفیل شده و بهص ورت
نقاط زرد رنگ در سطح فوقانی برگ دیده میشود. این نقاط با تغذیههای مداوم
قهوهای شده و سپس برگها میریزند. حشره کامل و پورهها پشت برگها فضولاتی
تولید میکنند که به صورت نقاط سیاه رنگ همراه با مایع چسبندهای میباشد.
درختان آلوده ضعیف شده برگها قبل از خزان میریزند. اگر شدت آلودگی زیاد
باشد میوهها هم ریزش میکنند.
زیستشناسی
زمستان را به
صورت حشره کامل که از لحاظ جنسی هنوز بالغ نشده است در زیر پوستک درختان و
زیر برگهای خشک درز و شکاف تنه درخت و دیوار و سایر پناهگاهها به سر
میبرد. طول بدن حشرات کامل حدود 3 تا 4 میلیمتر و به رنگ قهوهای مایل به
خاکستری میباشد. بالها مشبک، طول بالها تقریباً دو برابر طول بدن است. در
بهار حشرات کامل مصادف با باز شدن کامل برگها ظاهر میشودند و پس از
جفتگیری حشرات ماده داخل نسج در سطح زیرین برگ تخمریزی میکنند و روی آنها
را با ترشحات سیاه رنگ میپوشاند. پورهها به فاصله 30 تا 40 روز از تخم
خارج میشوند. دوره پورگی 4 تا 5 هفته و در این مدت پورهها 5 بار جلد عوض
میکنند. 2 تا 3 نسل در سال دارد.
مبارزه
1ـ از بین بردن برگهای خشک و پوستکهای تنه درختان
2ـ شخم پاییزه
3ـ استفاده ازسموم فسفره آلی ماند اکامت و زولون
سرخرطومی سیب Apple blossom weevil
Anthonomus pomorum
(Col.: Curculionidae)
میزان
اصلی آن سیب و علاوه بر آن به سایر درختان میوه دانهدار هم خسارت میزند،
حشره کامل قبل از جفتگیری و تخمریزی از جوانهها، برگ، گلهای هنوز کاملاً
بسته، حتی شاخههای بسیار کوچک حامل جوانههای گل و برگ تغذیه میکند.
لارو نیز از اندامهای زایا نظیر پرچمها و تخمدانهای گل و میوه جوان تغذیه
میکند. غنچههای مورد حمله باز نشده، گلبرگها خشک، غنچهها قهوهای و
بسته باقی میمانند و سوراخی در آن بوجود میآید. در داخل غنچه آلوده تخم،
لارو یا شفیره آفت ملاحظه میگردد.
زیستشناسی
حشره
کامل در شکاف یا زیر پوست تنه درختان و یا پناهگاههای دیگر زمستان را به
سر میبرد. در اواخر اسفند و یا فروردین پناهگاههای زمستانی را ترک کرده و
شروع به تغذیه از غنچهها مینماید. مادهها یک تا دو روز پس از جفتگیری
شروع به تخمریزی داخل غنچههای سبز میکنند. حشره ماده با خرطوم خود سوراخی
در غنچه ایجاد میکند سپس چرخیده و انتهای شکم را در مقابل سوراخ قرار
داده و تخمریزی میکند. تخم پس از 5 تا 15 روز تفریخ شده و لاروها پس از 2
تا 3 هفته تغذیه در داخل غنچهها تبدیل به شفیره میگردند. دوره شفیرگی یک
تا دو هفته میباشد. سپس سرخرطومیهای نسل جدید غنچه را سوراخ کرده و از آن
خارج میشوند و در پناهگاههای مختلف زمستان گذرانی میکند. این حشره یک
نسل در سال دارد.
کنترل شیمیایی:
از سموم توصیه شده در مرحله غنچه قبل ازباز شدن گلها استفاده می کنیم
1. اندوسولفان EC35% و 1.5 درهزار
2. دیازینون wp40% و 1در هزار
3. فوزولن EC35% و 1.5 در هزار
کرم جگری یا کرم نجار (Goat moth)
Cossus cossus
(Lep: ossidae)
این
آفت از نظر خسارت کم و بیش زمانند پروانه فری میباشد. بیشتر در نواحی
معتدله سرد و مرطوب انتشار دارد. حشره کامل به رنگ قهوهای مایل به خاکستری
است و عرض آن با بالهای باز گاهی به 80 میلیمتر میرسد. لاروهای جگری رنگ
هستند بدین ترتیب که قسمت پشتی قهوهای مایل به قرمز و در پهلو زرد پررنگ
به نظر میرسند. (لاروهای کامل طولشان به 100 میلیمتر هم میرسد).
از نظر گیاهان میزبان این آفت به سیب، گلابی، به، گوجه و بسیاری از درختان غیرمثمر و جنگلی حمله مینماید. در این بین، درختان سیب بیشتر مورد حمله قرار میگیرند. گفته میشود که این آفت به درختان مسن بیشتر حمله میکند. رژیم غذایی این آفت چوبخواری است لاروها از منطقه پوستی، کامبیوم و چوب درختان میزبان تغذیه میکنند. این گونه درختان که از بین ضعیفها انتخاب میگردند دچار ضعف بیشتری شده نهایتاً با حمله سایر حشرات چوبخوار نابود میگردند. برخلاف کرم خراط این لاروها به ندرت به شاخههای جوان خسارت وارد میکنند.
زیستشناسی
زمستان
گذرانی به صورت لارو در درون تنه درختان و بدون دیاپوز اجباری است. هر دو
سال یک نسل دارد. لارو پس از تکمیل رشد خود برای شفیره شدن خود را به
نزدیکی سوراخ ورودی میرساند. لارو با استفاده از ترشحات بزاقی خانه شفیرگی
آمیخته از خاک و ذرات چوب ساخته و تبدیل به شفیره میشود. دوره شفیرگی 3
تا 4 هفته و حتی گاهی 6 هفته طول میکشد. ظهور حشرات کامل در اواخر بهار و
اوایل تابستان صورت میگیرد. حشره ماده پس از جفتگیری تخمهمای خود را به
صورت دستههای 15 تا 50 تایی در شکاف پوست تنه درخت قرار میدهد. حداکثر
تعداد تخم از 1400 تا 1900 متغیر و به طور متوسط 1000 عدد است. دوره جنینی
تخم 14 روز سپس لاروهای جوان خارج و وارد پوست میشوند و از قسمتهای درونی
تنه و شاخه تغذیه مینمایند.
مبارزه
1.
چون سوراخ خروجی و ورودی لارو حشره یکی است از طریق مبارزه مکانیکی و با
فرو بردن یک مفتول سیمی در دخل سوراخ میتوان لارو را زخمی کرد یا کشت.
2. با توجه به اینکه حشره فقط درختان پیر و ضعیف را مورد حمله قرار میدهد رعایت اصول بهداشت بهترین راه پیشگیری از این آفت میباشد.
3. آبیاری و تغذیه مناسب باعث حفظ فشارآوندی مناسب درگیاه می شود ولارو آفت نمی تواند به راحتی به چنین گیاهانی حمله کند.
کرم به Quince mothEuzophera bigella
( Lep.:pyralidae)
در
سال 1342 ضمن بررسیهای دواچی و اسماعیلی در زمینه زیستشناسی و مبارزه با
کرم سیب معلوم گردید که کرمزدگی میوههای سیب، گلابی و بخصوص به منحصر به
کرم سیب نیست و گاهی در میان میوههای آلوده لاروهای قرمز ارغوانی رنگی
مشاهده میشود که اگرچه نحوه خسارت آنها به گونه کرم سیب شباهت نسبی دارد
ولی از نظر شکلشناسی کاملاً قابل تفکیک میباشند. همچنین مشاهده گردید که
تعداد لاروهای ارغوانی رنگ نسبت به کرم سیب هرچه به پاییز نزدیکتر میشویم
در زیر پوستکهای تنه درختان سیب و گلابی بیشتر میشود. با تفکیک لاروها بر
حسب مشخصت ظاهری و قرار دادن آنها در انکوباتور شبپرههایی بدست آمد که
از نظر شکل ظاهری کاملاً از کرم سیب متمایز بودند. نمونههایی از این حشرات
برای تشخیص گونه به زوریخ ارسال گردید و بوسیله سوتر W.Sauter گونه
E.bigella تشخیص داده شد. لاروهای این آفت اخیراً زیر پوست درختان انار
مشاهده شده است.
زیستشناسی:
کرم به زمستان را به صورت لاروهای
کامل در داخل پیلههای خاکستری رنگ و کشیده به سر میبرند. لاروهای زمستان
گذران در اواخر اسفندماه به شفیره تبدیل میشوند. شفیره در اوایل فروردین و
کمی قبل از باز شدن شکوفههای سیب به حشرات کامل تبدیل میشوند. لارو این
حشره دارای دو رفتار چوبخواری و میوهخواری است. لاروهای چوبخوار فاقد
دیاپوز اجباری و لاروهای میوهخوار دارای دیاپوز اجباری میباشند. رفتار
چوبخواری در اول فصل (نسل بهاره) مشاهده میشود. برخی از لاروها تا آخر فصل
این رفتار را ادامه میدهند. دوران چوبخواری روی سیب و گلابی و دوران
میوهخواری روی به و گردو انجام میگیرد. پروانههای خارج شده از لاروهای
زمستان گذران قسمت اعظم تخمهای خود را در شکافهای تنه و شاخهها میگذارند
و لاروهای حاصل از آنها شروع به چوبخواری مینماید. محل تغذیه، عمق پوست و
ناحیه کامبیوه است. البته تعدادی از تخمها در طول بهار روی میوهها نیز
گذاشته میشوند که لاروهای حاصل هیچگاه قادر به ادامه این شیوه زندگی
نیستند. میوهخواری از اوایل تابستان شروع میگردد. در این زمان تخمها اغلب
به صورت انفرادی وگاهی 2 تا 6 تایی در روی میوه، شکاف تنه درخت گذاشته
میشود. حشرات ماده محل تصال دم میوه را به سطح آن ترجیح میدهند، لاروها
بیشتر از فرو رفتگی محل اتصال دو میوه وارد آن میشوند، در صورتیکه
خراشهایی در سطح میوه وجود داشته باشد از محل خراشها نیز داخل میشوند.
یک لارو معمولاً چند میوه را مورد حمله قرار میدهد. میوههای گردو معمولاً
نمیریزند. لاروها از زیر پریکارپ و پوشش دانه آندوکارپ و گاهی از دانه
تغذیه مینمایند. لاروها ممکن است در داخل میوه تبدیل به شفیره شوند. این
آفت در شرایط کرج 3 تا 4 نسل در سال دارد و تراکم آن در نسل آخر به حداکثر
خود میرسد. به همین دلیل خسارت آن در آخر تابستان و پاییز به خصوص روی سیب
و گلاهی و به خیلی شدید است.
کنترل شیمیائی:
1. فوزالن(زولون) EC35% و 1.5 در هزار
2. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2 درهزار
3. دیازینون EC60% و 1 درهزار
4. دیازینون WP40% و 1.5درهزار
5. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
6. آزینفوس متیل WP20% و 2در هزار
لیسه سیب:Hyponomeuta malinellus
(lep,Hyponomeutidae)
میزبان:درختان سیب ولی گاهی اوقات روی درختان گلابی جنگلی نیز دیده شده.
حشره کامل دارای بالهای رویی سفید رنگ دارای15_22و بطور متوسط18_19
عد د نقطه سیاه است که در تمام سطح بال پراکنده اند.بالهای زیری خاکستری متمایل
به قهوه ای بوده ودارای موهای حاشیه ای به همان رنگ.
حشره نر را می توان از والوهای انتهای شکم که بسیار رشد کرده و پوشیده از
پوشش سفید مخملی است تشخیص داد.انتهای شکم ماده متورم تر از نرو منتهی
به اعضای جنسی می شود که حلقه ای از پو شش مخملی قسمت بالای
آن را احا طه نموده ا ست.
لیسه سیب در سال فقط یک نسل داشته و زمستان را به صورت لاروهای نئونات یا
جوان که قبلا از تخم خارج شده انددر زیر پولکی شبیه پوست درخت روی سر شاخه ها
می گذرانند.
مبارزه بیو لو ژیکی: زنبور Compoplex ensator(Ichneumonidae)
Pseudosorcophaga mamillat,Pimpla turionella
و زنبورEncyryus fusiclolis (Encyrtidae)
پر طاووس گلابی
Saturnia pyri
(Lep.: Saturnidae)
حشره
کامل با بالهای باز حدود 140 میلیمتر، خاکستری مایل به قهوهای و روی هر
بال لکه درشتی شبیه به چشم وجود دارد. لارو سبز رنگ در حداکثر رشد اندازه
آن به 120 میلیمتر میرسد و روی حلقههای مختلف دارای غدههای آبی رنگ با
موهای بلند است. به گلابی، سیب، بادام و گاهی پسته خسارت میزند. لارو از
برگ تغذیه مینماید. زمستان گذرانی به صورت شفره و یک نسل در سال دارد.
کنترل: با جمعآوری لاروهای درشت میتوان به روش مکانیکی با آن مبارزه نمود
پروانه تخم انگشتری
Malacosoma neustria
(Lep: Lasiocampidae)
این
آفت به سیب، گلابی، گوجه، به، گل سرخ، گوجه زینتی و گرهی از درختان جنگلی و
غیر مثمر خسارت میزند و در اثر تغذیه لارو درخت عاری از برگ میگردد.
زیستشناسی
یک
نسل در سال دارد. زمستان را به صورت دستجات تخم روی شاخه به سر میبرد. 9
ماه از سال حشره به صورت تخم بوده و در اواسط فروردین ماه تخم تفریخ شده و
لاروها به تغذیه از برگها میپردازند. لاروها ضمن تغذیه به تنیدن تار
پرداخته و حتی رگبرگها را نیز میخورند. اولین شفیره در اردیبهشت ماه تشکیل
شده و شب پرهها از اوایل خردادماه ظاهر میشوند. هر حشره ماده پس از
جفتگیری 100 تا 200 عدد تخم میگذارد.
کنترل:
1ـ هرس شاخههایی که روی آنها تخمگذاری شده است در انهدام آفت مؤثر است.
2ـ مبارزه شیمیایی در بهار پس از ظهورلاروهای جوان با یکی از سموم تماسی گوارشی.
سفیده رگ سیاه(Black – Veined White)
Aporia crataegi
(Lep: Pieridae)
پروانهای
سفید رنگ با رگبالهای تیره میباشد. روز پرواز، به طول 20 میلیمتر با شاخک
سنجاقی است. در نرها مفصل آخر شاخک و در مادهها چهار مفصل آخر سفید رنگ
است. در اکثر مناق کشور وجود دارد. لارو این آفت از برگهای درختان میوه
مانند سیب، گلابی، گوجه، بادام، آلبالو و گیلاس تغذیه مینماید. زمستان را
به صورت لاروهای غیر کامل (لاروهای سنین 3 و 4) در داخل لانههایی از
تارهای خود و برگ درختان تهیه نموده است به سر برده و یک نسل در سال دارد.
کنترل:
زنبور
Apanteles glomeratus از Braconidae لاروهای این آفت را پارازیته میکند.
بریدن و سوزاندن لانههای زمستانی آفت، موقع هرس درختان نقش عمدهای در
کاهش آفت خواهد داشت.
پروانه زنبورمانند درختان سیب
Synanthedon myopaeformis
(Lep: Sesiidae)
این
گونه در مناطق وسیع از کشورهای اروپایی و آسیایی انتشار دارد. از آفات مهم
درختان سیب میباشد. لاروهای این آفت در منطقه کامبیوم در زیر پوست تنه
درختان، روی تنه و شاخههای اصلی فعالیت دارند و گاهی باعث خشک شدن کامل
درختان میگردند.
زیستشناسی
زمستان
گذرانی این حشره به صورت لاروهای سنین مختلف در محل تغذیه یعنی دالانهای
پیچ و خمدار لارو در زیر پوست میباشد. لاروها برای تغذیه به چوب آسیبی
نمیرسانند بلکه تغذیه آنها از پوست و کامبیوم است. لاروهای زمستان گذران
در بهار سال بعد مجدداً شروع به فعالیت کرده و پس از تکمیل دوران لاروی در
حالی که طول آنها به حدود 15 تا 18 میلیمتر میرسد و به رنگ زرد عسلی به یک
خط تیره پشتی درمیآیند، در زیر پوست تبدیل به شفیره میشوند. لاروها قبل
از شفیره شدن پیلههای مخصوص مرکب از تارهای ابریشمی و خوردههای پوست و
فضولات قهوهای رنگ میسازند و در داخل آن تبدیل به شفیره میشوند. لاروها
پس از یک تا دو هفته و طی دوران شفیرگی کامل شده و پروانهها ظاهر میشوند.
این زمان در حدود اواسط خردادماه تا اوایل تیرماه میباشد. پرواز
پروانهها و فعالیتهای حیاتی آنها شامل جفتگیری و تخمریزی در روز انجام
میشود. ماده تخمهای خود را به صورت انفرادی و گهگاه چند عدد در جوار
یکدیگر در شکافها و زخمهای روی پوست تنه و شاخههای قطور میگذراند. در این
رابطه حتی در محل هرس شاخههای قطور نیز تخم این حشره دیده شده است. در
روی تنههای سالم، حشره ماده حتی از ترکهای بسیار خفیف ناشی از تغییرات
اقلیمی و عوامل فیزیولوژیک گیاهی نیز جهت تخمگذاری استفاده مینماید.
دوره
چنینی تخم متفاوت و از 8 تا 20 روز متغیر است. لاروها پس از خروج از راه
شکاف و یا زخمی که تخم در آن گذاشته شده است به داخل پوست نفوذ نموده و
تغذیه را شروع مینمایند. تغذیه هم از بافتهای در حال فساد و هم از بافتهای
تازه میباشد. فضولات لاروی به صورت دانههای ریز قهوهای رنگی بوده که
گهگاه از شکافها بیرون زده و محل فعالیت لاروی را مشخص میسازد. این لاروها
تا بهال سال آینده در همین محلها زمستان را میگذرانند. بنابراین یک نسل
در سال دارد.
کنترل:
در مورد درختان پذیرای این آفت دو نکته بسیار مهم قابل بحث میباشد.
1ـ بیشتر درختانی که جهت تخمریزی انتخاب میشوند یا رها شدهاند و یا از نظر کاشت وضعیتی رضایتبخشی ندارند.
2ـ
هر نوع شکاف، ترک . زخم روی تنه و شاخهها باعث جلب این آفت برای تخمریزی
خواهد گردید. در این رابطه حتی ترکها و تغییر شکلهای ناشی از عوامل
بیماریزا مانند بیماری معروف قارچی خوره که در نقاط میوهخیز کوهستانی به
فراونی روی درختان سیب رایج است باعث جلب این حشره برای تخمریزی میگردد.
لذا مهمترین طریقه پیشگیری از حمله و خسارت این آفت رعایت اصول صحیح
باغداری، آبیاری به موقع، هرس و پانسمان زخمهای روی تنه با مواد ضدعفونی
کننده و چسب پیوند میباشد. سمپاشی تنه و شاخههای اصلی درخت یک هفته پس
از ظهور حداکثر حشرات کامل در بهار، تراشیدن آن قسمت از پوست تنه که خشک و
فاسد شده و پوشاندن محل زخم با چسب پیوند بسیار مؤثر است.
3- دادن کودهای ازته و حیوانی و انجام آبیاری کافی موجب رشد سریع پوست و خفته کردن آفت میگردد.
4- سموم فسفره 3-2 درهزار
5- اندوسولفان(تیودان)
کرم به Quince moth
Euzophera bigella
Lep.:pyralidae
در
سال 1342 ضمن بررسیهای دواچی و اسماعیلی در زمینه زیستشناسی و مبارزه با
کرم سیب معلوم گردید که کرمزدگی میوههای سیب، گلابی و بخصوص به منحصر به
کرم سیب نیست و گاهی در میان میوههای آلوده لاروهای قرمز ارغوانی رنگی
مشاهده میشود که اگرچه نحوه خسارت آنها به گونه کرم سیب شباهت نسبی دارد
ولی از نظر شکلشناسی کاملاً قابل تفکیک میباشند. همچنین مشاهده گردید که
تعداد لاروهای ارغوانی رنگ نسبت به کرم سیب هرچه به پاییز نزدیکتر میشویم
در زیر پوستکهای تنه درختان سیب و گلابی بیشتر میشود. با تفکیک لاروها بر
حسب مشخصت ظاهری و قرار دادن آنها در انکوباتور شبپرههایی بدست آمد که
از نظر شکل ظاهری کاملاً از کرم سیب متمایز بودند. نمونههایی از این حشرات
برای تشخیص گونه به زوریخ ارسال گردید و بوسیله سوتر W.Sauter گونه E.bigella تشخیص داده شد. لاروهای این آفت اخیراً زیر پوست درختان انار مشاهده شده است.
زیستشناسی:
کرم به زمستان را به صورت لاروهای کامل در داخل پیلههای خاکستری رنگ و کشیده به سر میبرند. لاروهای زمستان گذران در اواخر اسفندماه به شفیره تبدیل میشوند. شفیره در اوایل فروردین و کمی قبل از باز شدن شکوفههای سیب به حشرات کامل تبدیل میشوند. لارو این حشره دارای دو رفتار چوبخواری و میوهخواری است. لاروهای چوبخوار فاقد دیاپوز اجباری و لاروهای میوهخوار دارای دیاپوز اجباری میباشند. رفتار چوبخواری در اول فصل (نسل بهاره) مشاهده میشود. برخی از لاروها تا آخر فصل این رفتار را ادامه میدهند. دوران چوبخواری روی سیب و گلابی و دوران میوهخواری روی به و گردو انجام میگیرد. پروانههای خارج شده از لاروهای زمستان گذران قسمت اعظم تخمهای خود را در شکافهای تنه و شاخهها میگذارند و لاروهای حاصل از آنها شروع به چوبخواری مینماید. محل تغذیه، عمق پوست و ناحیه کامبیوه است. البته تعدادی از تخمها در طول بهار روی میوهها نیز گذاشته میشوند که لاروهای حاصل هیچگاه قادر به ادامه این شیوه زندگی نیستند. میوهخواری از اوایل تابستان شروع میگردد. در این زمان تخمها اغلب به صورت انفرادی وگاهی 2 تا 6 تایی در روی میوه، شکاف تنه درخت گذاشته میشود. حشرات ماده محل تصال دم میوه را به سطح آن ترجیح میدهند، لاروها بیشتر از فرو رفتگی محل اتصال دو میوه وارد آن میشوند، در صورتیکه خراشهایی در سطح میوه وجود داشته باشد از محل خراشها نیز داخل میشوند. یک لارو معمولاً چند میوه را مورد حمله قرار میدهد. میوههای گردو معمولاً نمیریزند. لاروها از زیر پریکارپ و پوشش دانه آندوکارپ و گاهی از دانه تغذیه مینمایند. لاروها ممکن است در داخل میوه تبدیل به شفیره شوند. این آفت در شرایط کرج 3 تا 4 نسل در سال دارد و تراکم آن در نسل آخر به حداکثر خود میرسد. به همین دلیل خسارت آن در آخر تابستان و پاییز به خصوص روی سیب و گلاهی و به خیلی شدید است.
کنترل شیمیائی:
1. فوزالن(زولون) EC35% و 1.5 در هزار
2. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2 درهزار
3. دیازینون EC60% و 1 درهزار
4. دیازینون WP40% و 1.5درهزار
5. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
6. آزینفوس متیل WP20% و 2در هزار
سمپاشی پیش بهاره (زمستانه)درختان دانه دار(سیب وگلابی)
مناسبترین زمان سمپاشی از اغاز تورم جوانه ها تا مرحله صورتی رنگ شدن غنچه ها (قبل از باز شدن گلها)میباشد.
این
توصیه بمنظور مبارزه با مراحل زیستی مختلف افاتی مانند کنه ها-شته ها
–شپشکهای نخودی –پسیل گلابی –لیسه درختان میوه –کرمهای جوانه خوار صورت می
گیرد.
فرمول سمپاشی: روغن ولک 10تا20 در هزار
سموم حشره کش
نام سم |
گوزاتیون |
مالاتیون |
دیازینون-زولون |
کنفیدور |
دورسبان |
میزان |
2در هزار |
2درهزار |
5/1درهزار
|
5/0در هزار |
5/1در هزار
|
برای مبارزه با تخم کنه می توان از اپلو به نسبت 5/0در هزار با روغن مخلوط نمود .
جهت
کنترل بیماری اتشک و افات به صورت توام میتوان از تر کیب بردو وروغن به
نسبت 2در صد در اغاز تورم جوانه ها و نسبت 1در صد در مرحله غنچه صورتی
استفاده نمود.
در صورت مصرف قارچکشهای بنومیل و دودین برای مبارزه با
لکه سیاه سیب و گلابی این سموم چند روز بعد همزمان با باز شدن جوانه های
برگ و بعد از روغن محلول پاشی گردد واز اختلاط سموم قارچکش فوق با روغن
خودداری شود.
کرم سفید ریشه
Polyphylla ollivieri
(Lep: Scarabaeidae)
این
حشره در اکثر مناطق ایران وجود دارد و از ریشه گیاهان مختلفی تغذیه
مینماید. از این جهت میتوان به گیلاس، گلابی، سیب، به، هلو، گوجه، آلو،
زردآلو، آلبالو، انار، مو، تاج خروس وحشی، گونههای Chenopodium، خیار،
بادمجان، لوبیاسبز، کدو، سیبزمینی، یاس بنفش، برگ بو، برگ نو، گلایول،
چمن، تبریزی، بید و نارون اشاره نمود.
زیستشناسی
این
حشره طول یک نسل را در 3 سال طی میکند. در شریط مساعد تغذیهای و خاک
میتواند یک نسل را در طی دو سال بگذراند. زمستان را به صورت لارو به سر
میبرد و در بهار سال سوم قبل از آنکه وارد مرحله شفیرگی شود یک محفظه گلی
برای خود درست میکند و در آنجا تبدیل به شفیره میشود (در برخی موارد خانه
شفیرگی ساخته نمیشود). دوره شفیرگی 17 تا 24 روز میباشد.حشرات کامل از
دهه سوم خردادماه تا دهه سوم مردادماه بسته به شرایط محیطی منطقه ظاهر
میگردند. اوج خروج معمولاً در تیرماه است. حشرات کامل برای خروج در خاک
سوراخهایی ایجاد و خارج میشوند. سپس از برگ درختان مثمر و غیرمثمر تغذیه
مینمایند. تمام فعالیتهای حیاتی، تغذیه، جفتگیری و تخمریزی در غروب و
اوایل شب انجام میگیرد.
در روز حشرات کامل بدون هیچ فعالیتی در
لابهلای شاخ و برگ درختان و جاهای امن به سر میبرند. جفتیری در اوایل شب
و اغلب در روی شاخهها انجام میشود. تخمریزی معمولاً چند روز (معمولاً 4
روز) بعد از جفتگیری انجام میشود. حشره کامل مادهبا پاهای جلویی خود زیر
خاک رفته و در منطقهای مناسب که غذای کافی برای لاروسن اول وجود دارد
تخمریزی میکند. تخمها به صورت انفرادی یا دستههای تا شش عددی در عمق
صفر تا 12 سانتیمتری خاک گذاشته میشود. دوره جنینی یا Incobation period
در منطقه کرج و شهریار 30 تا 35 روز است. حشره دارای 3 سن لاروی است. لارو
سن اول از مواد هوموسی یا ریشه علفهای هرز و سنین دو و سه لاروی از ریشه
درختان تغذیه میکنند. لارو در خاکهای مرطوب فعالیت بیشتری دارد. فعالیت
این حشره در سطح باغ لکهای است.
مبارزه
1ـ جمعآوری حشرات کامل از اواخر بهار به بعد
الفـ جمعآوری حشرات در صبح زود بوسیله تکاندن درختان
بـ جمعآوری حشرات کامل با کمک نور چراغ
2ـ از بین بردن علفهای هرز سطح باغ از علفهای هرز یکساله و چند ساله چون منبع غذایی خوبی برای لاروهای سن اول است.
3ـ شخم زمستان و جمعآوری لاروها در اسفندماه
4ـ
مبارزه شیمیایی با استفاده از دیازینون (3 تا 3.5 لیتر) و پودر وتابل
لیندین 10 کیلو در هکتار به طریق محلول پاشی پای درخت در اوایل بهار و
اوایل تابستان. بهتر است بعد از ریختن محلول پای درخت آبیاری سبکی نیز
انجام شود.
5ـ امروزه از باکتری Bacillus popilliae بر علیه این آفت
استفاده میکنند که باعث بوجود آمدن بیماری شیری (Milky disease) در
لاروها میشود.
6ـ قارچ Metarrhizium anisopliae نیز روی لاروها تأثیر دارد
سایت plant patology
اهمیت اقتصادی:
این
مگس بسیار پلی فاژ باعث خسارت به دامنه وسیعی از میوه های خانواده های
مختلف می شود. این آفت در بسیاری از مناطق که همراه مگس مدیترانه ای بوده
جانشین آن شده است.
اهمیت قرنطینه ای:
این مگس علاوه بر حضور در
لیست آفات و بیماریهای قرنطینه خارجی ایران در لیست آفات و بیماریهای
قرنطینه خارجی EPPO به عنوان یک مگس میوه غیر اروپایی وجود دارد.و همچنین
در لیست های JUNAC و OIRSA به عنوان آفت قرنطینه ای محسوب می شود. این آفت
مانند مگس میوه شرقی می تواند در مناطق جنوبی EPPO مستقر شود و ممکن است به
مناطق گرمسیری محدود شود که می تواند خطر مستقیم ایجاد کند. در بررسی های
اخیر در مورد خطر گونه های Ceratitis sp. برای EPPO این مگس تنها آفت مهم
دامنه وسیعی از درختان میوه است. برای کشورهای اروپایی در صورت وجود این
مگس وضع قوانین سختگیرانه قرنطینه ای در مورد صادرات میوه لازم است .
میزبانها:
این
آفت بسیار پلی فاژ بوده و به درختان میوه: سیب، زردآلو، آووکادو، مرکبات،
نانگی، گواوا، انجیر، انگور، لیچی، انبه، پاپایا، هلو، گلابی، آلو، به، و
گوجه فرنگی حمله می کند.
لیست میزبانها:
Citrus, Coffea
(coffee), Averrhoa carambola (carambola), Capsicum frutescens (chilli),
Carica papaya (papaw), Citrus aurantium (sour orange), Citrus reticulata
(mandarin), Citrus sinensis (navel orange), Coffea arabica (coffee
(arabica)), Cydonia oblonga (quince), Eugenia uniflora (surinam cherry),
Ficus carica (fig), Garcinia mangostana (mangosteen), Lycopersicon
esculentum (tomato), Malus pumila (apple), Manilkara zapota (sapodilla),
Prunus armeniaca (apricot), Prunus domestica (damson), Psidium
littorale (strawberry guava), Pyrus communis (European pear), Syzygium
aqueum (watery rose-apple), Syzygium cumini (black plum), Syzygium
jambos (rose apple), Syzygium malaccense (malay-apple), Terminalia
catappa (Singapore almond), Theobroma cacao (cocoa), Ziziphus jujuba
(common jujube), Psidium guajava (guava), Annona reticulata (bullock's
heart), Eriobotrya japonica (loquat), Mangifera indica (mango), Persea
americana (avocado), Prunus persica (peach), Vitis vinifera (grapevine),
Carissa macrocarpa, Litchi chinensis (lichi).
مناطق انتشار:
این آفت از ناحیه EPPO و اروپا گزارش نشده است.
آفریقا:
آنگولا، اتیوپی، کنیا، مالاوی، مالی، موریتیوس، موزامبیک، نیجریه، رونیون،
روآندا، آفرقای جنوبی، سوازیلند، تانزانیا، اوگاندا، زئیر، زامبیا و
زیمباوه
مناطق انتشار Ceratitis rosa
علائم خسارت:
محل تخمگذاری به صورت نقاطی روی میوه های مورد حمله مشاهده می شود.
شکل شناسی:
این
آفت مانند سایر گونه های Ceratitis sp. دارای بالهای نوار دار و سپرچه
متورم است که دارای نقوش زرد و سیاه است. وجود نقش و خال خاکستری در قاعده
سلولهای بال گونه هایCeratitis sp. را از سایر گونه های خانواده
Tephritidae جدا می سازد.
بالغین:
رنگ: نوارهای بال و رنگ عمومی
بدن قهوه ای ، نوار Costal از زیر انتهای رگبال R1شروع شده و از رگبال
عرضی Discal توسط ناحیه ای شفاف در انتهای R1 جدا می شود. قسمت نوک رگبال M
توسط ناحیه Infuscate قطع نمی شود.
سر: جفت موی Orbital جلویی به هیچ وجه تغییر نیافته است.
سینه:
سپر دارای نقوش سیاه و زرد با نوارها یا نواحی زرد رنگ که به حاشیه می
رسند و هر موی نوک سپرچه ای((apical scutellar در قاعده یا چسبیده به
نوارهای زرذ است. ران پای میانی در نرها بدون موی ستبر شکمی ، ساق پای
میانی دارای ردیفهایی از موهای ستبر در نیمه انتهایی لبه های جلویی و عقبی
است که سیمایی پر مانند به آن می دهد. طول بالها 6-4 میلیمتر است. نرهای
بیشتر گونه های زیر جنس Pterandrus دارای ردیفهای از موهای ستبر روی لبه
های عقبی و جلویی ساق پای میانی داشته و سیمایی پر مانند به آن می دهد.
C.rosa از بیشتر افراد این زیر جنس بواسطه این خصوصیت و نداشتن موی ستبر
روی سطح زیرین ران پای میانی قابل تشخیص است. نرهای زیر جنس
Ceratitisهمچنین بدون پیوست های قاشقی در سر می باشد. متاسفانه روش ساده ای
برای تشخیص ماده ها به جز گونه های Pterandrus-که دارای نوارهای بال و بدن
عموما قهوه ای رنگ که در مقایسه با لکه های زرد رنگ C.capitataاست- وجود
ندارد.
شته سبز هلو:Myzus persicae
این شته به علت انتقال ویروس های مختلف اهمیت فراوانی دارد.
شکل
شناسی: تخمها بیضوی ابتدا زرد یا سبز و به سرعت سیاه می شوند.حشرات بالدار
دارای سر و قفسه سینه سیاه و شکم سبز مایل به زرد و یک خط تیره بزرگ در
سطح پشتی آن دیده می شود.حشرات بی بال زرد تا سبز و خط تیره بزرگ در سطح
پشتی دیده می شود.کورنیکولها بلند و در نیمه انتهایی کمی برامده و همرنگ
بدن هستند.
زیست شناسی:هر 10تا12روز یک نسل ایجاد می کند.زمستان گذرانی به صورت تخم روی میزنان یا روی درختان هسته دار.
میزبانها:در
مناطق معتدل آفت گونه هایی از درختان هسته دار مثل هلو,زردآلووآلو
است.میزبان ثانویه شامل گیاهان چوبی و علفی می باشدمثل خانواده های سیب
زمینی,چغندریان,چلیپاییان,چؠ ?ریان و کدوییان.
خسارت:این حشره در
تراکم بالا از بخشهای جوان تغذیه می کند وباعث استرس های آبی ,کاهش نرخ
رشدو... گیاه می شود.در اول فصل به سیب زمینی خسارت می زند.ترشح عسلک باعث
کاهش فتوسنتز و جلب قارچهای ساپروفیت می شود . حشرات بالغ و پوره ها می
توانند 100 ویروس مختلف را انتقال دهند از جمله مهمترین انها عبارتند از:
ویروس پیچیدگی برگ سیب زمینی,ویروس وای سیب زمینی و زردی غربی چغندر
,موزاییک کاهو,موزاییک شلغم و گل کلم وموزاییک خیار و هندوانه.
کرم آلو Plum fruit moth
Cydia funebrana
Syn: Grapholitha funebrana
(Lep: Tortricidae)
در
اکثر مناطق کشور انتشار دارد. از آفات مهم درختان میوه هستهدار شامل
انواع آلو، گوجه، هلو و گاهی زردآلو و گیلاس، آلبالو و قیسی میباشد. به
آلو سیاه خسارت زیادی میزند، لاروهای این آفت علاوه بر میوه ممکن است
جوانهها را نیز مورد حمله قرار دهند. خسارت عمده آن شامل تغذیه لارو از
گوشت یا پریکارپ میوه میباشد. میوههای کرم زده در صورتی که لاروه میوه را
ترک کرده باشند محتوی توده متراکم فضولات سیاه رنگ آن میباشد. بر اثر
عکسالعمل اپیدرم میوه ضمغی از آن بیرون میآید که یکی از علائم تشخیص
میوههای آلوده میباشد. این میوهها اکثراً ریزش مینمایند.
زیستشناسی
این
حشره زمستان را به صورت لارو به حالت دیاپوز در داخل یک پیله سفید چرکی
نسبتاً ضخیم مایل به قهوهای به سر میبرد. این پیلهها در زیر پوستکهای
تنه درخت، داخل شکافها و سوراخهایی که حشرات دیگر ایجاد میکنند و حتی در
داخل خاک دیده میشوند. در بهار پس از طی دوره شفیرگی مصادف با باز شدن
شکوفههای درختان میزبان حشرات کامل ظاهر میشوند. بر اساس مشاهدات رجبی
تخمهای این آفت تماماً روی میوه گذاشته شده و روی برگها خیلی بندرت تخمی
دیده میشود. ولی در کرم سیبت عداد تخمهای گذاشته شده روی برگها از اهمیت
ویژهای برخوردار است. لاروها به فاصله یک هفته تا ده روز از تخم خارج
میشوند و چون از دانه میوههای کوچک میخورند، باعث ریزش آنها میگردند.
طرز زندگی این آفت با مختصر جزئیاتی شبیه طرز زندگی کرم سیب میباشد. تعداد
نسلهای این آفت از 2 تا 3 نسل متفاوت میباشد.
کنترل کرم آلو:
این
حشره یک آفت کلیدی روی گوجه و آلو میباشد. در نقاط گوجه و آلوکاری مهم
کشور باید طبق برنامه دقیقی که در قالب پیشآگاهی طرحریزی میگردد با آن
مبارزه نموده میتوان سمپاشی بر علیه مهترین آفات آلو و گوجه را نیز بر
اساس مبارزه با این حشره تنظیم نمود و به عبارت دیگر با مبارزه بر علیه این
آفت سایر حشرات مهم این دو میوه را زیر پوشش سم برد. البته حشراتی نظیر
زنبور گوجه Hoplocampa minuta از نظر زمان مبارزه مطابقت چندانی با این
حشره ندارد ولی در مقابل میتوان مبارزه بر علیه شپشکهای نخودی Eulecanium
coryli شپشک آسیایی Tecaspis asiatica و حتی شتههای Hyalopterus pruni و
Pierochloroia’es persioae را با مبارزه با نسل اول این آفت تلفیق نمود.
زمان
مبارزه با کرم آلو را میتوان بر اساس تخمگذاری حشره و مشاهده اولین تفریخ
تخمها پیریزی نمود. اکنون که تلههای فرومونی برای پیگیری و نوسان جمعیت
این حشره به بازار آمده است (Fanemone فرمول تجارتی کرم آلو) میتوان با
استفاده از دادههای آن و روشن شدن شروع و پایان نسلها و طبیعتاً با کمک
گرفتن از شروع تخمگذاری حشره (با مشاهدات عینی) زمانهای مبارزه را مشخص
نمود. در زمینه استفاده از پارازیتوئیدها باید گونههای موجود از جنس
تریکوگراما را جهت کنترل نسبی این حشره حمایت نمود.
کنترل شیمیائی:
1. فوزالن(زولون) EC35% و 1.5 در هزار
2. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2 درهزار
3. دیازینون EC60% و 1 درهزار
4. دیازینون WP40% و 1.5درهزار
5. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
6. آزینفوس متیل WP20% و 2در هزار
لیسه میوه
Yponomeuta padellus(Lep.: Yponomeutidae)
درختان
مورد حمله این لیسه شامل سیب، گوجه، زردآلو، قیسی، زالزالک، گلابی، ازگیل،
به، آلو، بادام و برخی درختان غیر مثمر میباشد. تعداد خالهای لیسه سیب 25
تا 26 عدد ولی در لیسه میوه 30 عدد است که در 3 ردیف طولی قرار گرفتهاند.
طرز زندگی و طرز خسارت آن شبیه لیسه سیب میباشد ولی اختلافات عمده که در
زندگی ان دیده میشود به شرح زیر است:
1ـ پروانه لیسه میوه زودتر از لیسه سیب شروع به پرواز میکند.
2ـ
در لیسه میوه، لاروها از زیر پولک زمستانه که بیرون آمدند به صورت مینوز
داخل بافت پارانشیم برگ نمیشوند، بلکه در روی برگهای جوان پراکنده شده،
مشغول بستن تار و تغذیه میگردند.
3ـ لاروهای لیسه میوه تک تک در
قسمتهای مختلف درخت به خصوص بین برگها در پیله سفیدرنگ به شفیره تبدیل
میشوند و پیلهها برخلاف لیسه سیب به طور متراکم در نزدیکی هم قرار ندارد
(مبارزه مانند لیسه سیب میباشد).
کنترل شیمیایی:
1. مالاتیون EC57% و 2در هزار
2. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2درهزار
زمان مبارزه: پس از متورم شدن جوانه ها و درست قبل از باز شدن گلها
پروانه بال دنبالهدار
Iphiclides (=Papilio) podalirius
(Lep: Papilionidae)
به
سیب، گلابی، بادام، گوجه، آلو، گیلاس، آلبالو و زالزالک حمله مینماید.
لارو از برگ درختان تغذیه میکند. دو نسل در سال دارد. زمستان گذرانی به
صورت شفیره است.
سوسک طوقه خوار سیاه
Capnodis tenebrionis
(Col.: Buprestidae)
در تمام مناطق ایران انتشار دارد. روی طوقه هستهدارها و بندرت روی گلابی، سیب و زالزالک دیده میشود.
زیستشناسی
این
حشره یک نسل در دو سال دارد. حشره کامل پس از خروج از خاک که در تابستان و
اوایل پاییز اتفاق میافتد بدون تخمریزی و به همان صورت در پناهگاههای
مختلف در زیر علفها، زیر برگهای خشکیده، داخل شکافهای سطحی زمین و زیر
کلوخهها، زمستان گذرانی نموده و در بهار سال بعد پس از تغذیه، جفتگیری و
تخمریزی میکند. لاروهای حاصله از این تخمها زمستان را در زیر پوست
قسمتهای مختلف پایین درخت شامل ریشه طوقه و قسمتهای انتهایی تنه گذرانده و
در تابستان و پاییز سال بعد به حشره کامل تبدیل میگردند. از ظهور حشرات
کامل نسلی تا ظهور حشرات کامل نسل بعد 2 سال طول میکشد. در برخی از
ارتفاعات طول یک نسل 3 سال طول میکشد. در چنین مواردی یا طول لاروهای
زمستان گذران یا حشرات کامل زمستان گذران دو سال طول میکشد. سوسکهای
زمستان گذران پس از این که متوسط درجه حرارت روزانه به 15 درجه سانتیگراد
رسید خارج میشوند. حشرات کامل پروازهای کوتاه نموده و به نظر نمیرسد که
انتشار این آفت توسط پروز باشد بلکه بدلیل انتقال نهالهای آلوده اتفاق
میافتد. حشرات کامل آفتاب دوست بوده، پس از مختصری تغذیه از برگها و گاهی
پوست شاخههای جوان، جفتگیری، بر روی سطح خاک و یا در مواردی در کنار طوقه
تخم میگذراند. تعداد تخم از 272 تا 1236 عدد گزارش شده است.
تخمها
در عمق صفر تا 5 سانتیمتری زیر خاک و اغلب به صورت انفرادی گذاشته
میشود. تخمریزی در روز صورت میگیرد. لاروسن اول نسبت به آبیاری بسیار
حساس است. اگر در زمان تخمگذاری و خروج لاروهای سن اول آبیاری صورت گیرد
درصد زیادی از لاروهای سن اول از بین رفته و میمیرند. لاروهای سن اول در
خاکهای خشک و فاقد رطوبت نمیتوانند خود را به تنه درخت برسانند و خواهند
مرد. لاروسن اول پس از رسیدن به گیاه پوست محل مورد نظر را پاره کرده وارد
شده و از لایه زیر پوستی و کامبیوم تغذیه میکند. لارو با بوجود آوردن
دالانهایی در ناحیه طوقه، قسمتهای فوقانی و ضخیم ریشه، قسمتهای انتهایی
تنه درخت را به سرعت به نابودی میکشاند. برخی اوقات به چوب نیز حمله
میکند. منشاء عمده دالانها طوقه درختان است و اکثر دالانهای بالا رونده و
پایین رونده از آنجا شروع میگردد. دالانهایی که به طرف بالا میروند (به
علت اختلاف ساختمانی در بافت) در محل پیوند متوقف میگردند. لاروها
معمولاً از محل انشعاب ریشههای اصلی پایینتر نمیروند. چهارسن لاروی
دارد. دوره زندگی لاروسن آخر طولانیترین آن است. در این سن تغذیه شدید
میباشد. لاروها هر کجا از مسیر فعالیت خود که باشند برای شفیره شدن به
ناحیه طوقه برمیگردند. دوره پیش شفیرگی 10 تا 14 روز و دوره شفیرگی 23 تا
27 روز است.
کنترل:
1ـ آبیاری منظم
2ـ قوی نگه داشتن درختان
3ـ جمعآوی حشرات کامل در باغهای کوچک در ساعات آفتابی از روی شاخهها به خصوص در ساعات پیش از ظهر
Capnodis corbonaria
در
تمام نقاط ایران به استثنای گیلان و مازندران انتشار دارد. میزبان آن
بادام آهنی و وحشی، زردآلو و هلو میباشد. بادام وحشی میزبان مناسب آفت
میباشد
سر خرطومی گیلاس
Rhynchites auratus
(Col.: Curculionidae)
این
گونه به گیلاس، زردآلو، آلبالو و بادام وحشی خسارت میزند. رجبی آثار
خسارت این حشره را روی گوجه در ناحیه قزوین مشاهده نموده است. به دو صورت
خسارت میزند:
خسارت اول مربوط به حشره کامل میباشد که از
جوانهها، برگها و میوهها تغذیه مینماید. تغذیه مستقیماً از عضو مورد
حمله صورت گرفته و در این راستا قسمت مورد حمله از بیرون خروده میشود.
تغذیه روی برگ، هم در حواشی و هم در پهنه آن انجام میگیرد. بدین شکل که
لبههای برگ به طور نامنظم خرده شده و در پهنه هم سوراخهایی به اندازه و
شکلهای مختلف ایجاد میگردد. تغذیه روی میوه گیلاس و زردآلو بسیار مشخص
میباشد بدین صورت که دور تا دور آن گودالهای کوچک و بزرگی ایجاد میشود.
حشره کامل برای تخمریزی با خرطوم خود در میوه گودالی ایجاد نموده و سپس تخم
خود را کف آن گودال قرار میدهد. به عبارت دیگر تخمگذاری این آفت نیز خود
نوعی خسارت محسوب میشود. خسارت عمده آفت مربوط به لارو بوده و چون به هسته
حمله یمکند اغلب باعث ریزش میوهها میگردد.
زیستشناسی
این
حشره زمستان را به صورت لارو کامل در داخل هسته میوههای آلوده ریخته شده
روی زمین یا در خاک سپری میکند. با مساعد شدن شرایط آب و هوا لارو تبدیل
به شفیره شده و در بهار همزمان با تشکیل میوه حشره کامل ظاهر و بعد از کمی
تغذیه از برگ، در گوشت میوه سوراخی ایجاد کرده و یک عدد تخم در سطح هسته
قرار میدهد. حشره ماده پس از آن دیواره حفره را جویده و با قسمتهای خرده
شده روی تخم را میپوشاند و به این ترتیب مانع خشک شدن آن میگردد. تخمها
پس از یک یا دو هفته تفریخ شده و لاروهای جوان وارد هسته شده و سبب از بین
رفتن آن میگردند. لارو پس از رشد کامل میوه را ترک کرده و در خاک تبدیل به
شفیره میشود. این حشره یک نسل در سال دارد.
کنترل:
1. شخم عمیق در زیر درختان در پاییز و زمستان برای از بین بردن لاروهای زمستان گذران
2. استفاده از سموم تماسی پس از ریزش گلها(6-5روزبعد) برای از بین بردن حشرات کامل
3. اندوسولفان EC35% و 1.5 درهزار
4. دیازینون wp40% و 1در هزار
5. گوزاتیون EC20% و 2 درهزار
آفات مهم زیتون
سپردار بنفش زیتون
Parlatoria oleae
(Hom.: Diaspididae)
این
حشره اگرچه برای اولین بار از روی درختان زیتون جمعآوری شده است ولی به
عده زیادی از درختان میوه دانهدار، هستهدار، گیاهان زینتی و جنگلی حمله
مینماید. این سپردار روی برگ، شاخه، تنه و میوه زندگی میکند و در محلی که
خرطوم خود را در بافت گیاه فرو مینماید، کلروفیل گیاه میزبان از بین رفته
و به جای آن لکه گرد و قرمز ارغوانی رنگی به وجود میآید. در روی تنه و
سرشاخه محل تجمع شپشکها، لکههای قهوهای رنگ مشاهده میشود که تصور
میرود یک نوع بیماری فیزیولوژیک باشد. این وضعیت روی میوههای مختلف نیز
مشاهده میشود و اغلب ممکن است با علائم بیماریهای گیاهی خاص اشتباه شود.
حمله و تغذیه این شپشک باعث ضعف درختان میوه و آماده شدن آنها برای حمله
سوسکهای پوستخوار و سایر آفات درجه دوم میشود.
زیستشناسی و مشخصات
در
نقاط معتدل سرد زمستان را به صورت پوره سن دو و در نواحی گرمتر به صورت
حشرات کامل نابالغ در روی شاخهها و تنه درختان به سر میبرد. حشرات ماده
به رنگ بنفش تیره، فاقد بال، پا و شاخک میباشند. بدن حشره را پولک خاکستری
رنگی پوشانده است و جلد لاروی به رنگ قرمز در کنار سپر قرار دارد. حشرات
ماده در اواخر فروردین ماه و اوایل اردیبهشت ماه شروع به تخمریزی میکنند.
دوره نشو و نمای جنینی حدود 20 روز میباشد. پس از آن پورهایی به رنگ
ارغوانی روشن از تخم خارج میشوند که دارای شش پا و یک جفت شاخک مودار
میباشند. سطح بدن نیز از موهای پراکنده پوشیده است. پورهها به آسانی
بوسیله باد منتقل میشوند. دوره زندگی بسته به شرایط فصل در حود 30 تا 50
روز است و 2 تا 3 نسل در سال دارد.
کنترل:
کفشدوزکهای شکارگر Col.: Coccinelidae
1- Chilocorus bipustulatus
2- Exochomus quadripustulatus
زنبورهای پارازیتوئید Hymenoptera: Aphelinidae
1- Fiscus testaceus
2- Aphytis proclia
3- Aphytis mytilaspidis
4- Aphytis chrysomphali var. mazandranica
5- Aphytis maculicornis
کنترل شیمیایی:
. مبارزه شیمیایی باید زمانی باشد که شپشک در مرحله Crawler باشد و 75% پورههای از زیر سپر خارج شده باشند.
1. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2در هزار
2. اتیون EC47% و 1.5 درهزار
3. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
4. کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8% و 1.5- 1 درهزار
5. روغن امولسیون شونده O 80% و 0.5 درصد
مبارزه
زمستانه: این مبارزه اغلب در مورد گونههایی عمل میشود که حشره به صورت
پوره و یا حشره کامل میباشد. این روش در مورد شپشکهای زیر خانواده
Lecaninae که دارای بدن بدون محافظ میباشند خیلی مؤثر است (مانند شپشک
سیاه زیتون). سمپاشی زمستانه اواخر زمستان به صورت روغنپاشی (سموم روغنی
Volk) پس از سپری شدن اوج سرمای زمستان و قبل از بیداری درختان انجام
میشود (روغنهای زمستانه دارای هیدروکربن اشباع کمتری هستند).
شپشک نخودی
Eulecanium coryli
(Hom.: Coccidae)
حشرهای
است که در حالت بلوغ نیم کروی و به رنگ قرمز براق میباشد. اندازه آن در
حدود یک ماش یا کمی بزرگتر است. این حشره روی عده زیادی از درختان میوه
دانهدار و هستهدار دیده میشود. درخت به برای این آفت میزبان بسیار
مناسبی است. این حشره نیز با مکیدن شیره گیاهی باعث ضعف شدید درختان میزبان
میگردد. از طرف دیگر ترشح عسلک دارد که باعث تجمع گرد و خاک در سطح تنه و
سرشاخه و برگ درختان میزبان میگردد و در نتیجه باعث کاهش فعالیتهای
فیزیولوژیک درخت به خصوص کربنگیری و تنفس میگردد.
زیستشناسی
این
حشره زمستان را به صورت پوره سن دو به سر میبرد. این پوره پس از مدتی
تغذیه در بهار تبدیل به حشره کامل ماده میشود و در این حالت به مرور بدن
حشره ماده از سطح زیرین چروکیده شده و جلد شاخی حشره تبدیل به محفظه تخم
میشود. اواخر خرداد ماه حشرات ماده شروع به تخمگذاری میکنند. این تخمها
در اواسط تیرماه باز میشوند و پورهها از زیر جلد ماده خارج شده و در سطح
برگها، میوهها و سرشاخهها پراکنده میشوند و اغلب توسط باد به اطراف
پراکنده میگردند. این حشره در سال فقط یک نسل دارد.
کنترل:
به
علت وجود عوامل کنترل کننده طبیعی مبارزه شیمیایی توصیه نمیشود. در صورت
بالا بودن تراکم جمعیت آفت میتوان سرشاخههای آلوده را قطعو معدوم نمود.
زنبورهای پارازیتوئید
Hymenoptera: Encyrtidae
Blastothrix brittanica
Habrolepis tergrigorianae
Hymenoptera: Aphelinidae
Archenomus bicolor
کنترل شیمیایی:
. مبارزه شیمیایی باید زمانی باشد که شپشک در مرحله Crawler باشد و 75% پورههای از زیر سپر خارج شده باشند.
1. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2در هزار
2. اتیون EC47% و 1.5 درهزار
3. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
4. کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8% و 1.5- 1 درهزار
5. روغن امولسیون شونده O 80% و 5/. درصد
مبارزه
زمستانه: این مبارزه اغلب در مورد گونههایی عمل میشود که حشره به صورت
پوره و یا حشره کامل میباشد. این روش در مورد شپشکهای زیر خانواده
Lecaninae که دارای بدن بدون محافظ میباشند خیلی مؤثر است (مانند شپشک
نخودی). سمپاشی زمستانه اواخر زمستان به صورت روغنپاشی (سموم روغنی Volk)
پس از سپری شدن اوج سرمای زمستان و قبل از بیداری درختان انجام میشود
(روغنهای زمستانه دارای هیدروکربن اشباع کمتری هستند).
سپردار آسیایی گوجه
Tecaspis = Chionaspis asiatica
Hom.: Diaspididae, Diaspidini
در
تمام نقاط ایران انتشار دارد. به تمام هستهدارها حمله میکند. برگ، ساقه و
تنه درختان مذکور را مورد حمله قرار میدهد. طول سپر مادههای زمستان
گذران 1 تا 5/1 میلیمتر، رنگ سپرهای پورههای سنین یک و دو نارنجی است.
حشره ماده زرد مایل به نارنجی میباشد. سپر نر 9/0 میلیمتر و دو قسمتی
میباشد.
زیستشناسی
دو
نسل در سال دارد. زمستان را به صورت پوره سن 2 و حشره کامل ماده بر روی
شاخه و ساقه درختان میزبان به سر میبرد. پورههای نسل تابستانه تقریباً
همگی روی برگها متمرکز شده و تغذیه آنها از شیره برگ است. پورههای نسل
زمستانه روی شاخهها و تنه متمرکز میگردند. مادههای زمستان گذران همگی
بارور هستند. در روی تنه و ساقه در زمستان نر دیده نمیشود.
کنترل شیمیایی:
. مبارزه شیمیایی باید زمانی باشد که شپشک در مرحله Crawler باشد و 75% پورههای از زیر سپر خارج شده باشند.
1. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2در هزار
2. اتیون EC47% و 1.5 درهزار
3. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
4. کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8% و 1.5- 1 درهزار
5. روغن امولسیون شونده O 80% و 5/. درصد
زنبور مغزخوار بادام
Eurytoma amygdalia
(Hym.: Eurytomidae)
زیستشناسی
زمستان
را به صورت لاروهای کامل در داخل میوههای خشک شده در سطح زمین یا روی
درخت میگذراند. لاروهی زمستان گذران معمولاً کمی قبل از تشکیل شدن شکوفه
بادام تبدیل به شفیره میگردند. حشرات کامل مصادف با ریختن گلبرگها ظاهر
شده و پس از مختصری تغذیه از شبنم و مایعات دیگر در داخل نسج میوههای تازه
تشکیل شده تخم میگذراند. هر حشره ماده حدود 120 تا 150 عدد تخم میگذارد.
تخمها به فاصله 2 تا 3 هفته باز میشوند. لاروها پس از خروج از تخم با
حفر تونلی خو را به دانه میرسانند و از دانههای در حال رشد تغذیه
میکنند. دوره لاروی حدود 10 تا 11 ماه طول میکشد (تمام تابستان، پاییز،
زمستان و قسمتی از بهار). این حشره بیش از یک نسل در سال ندارد ولی گاهی
لاروهای کامل که دوران دیاپوز را میگذرانند ممکن است تا دو سال در داخل
میوههای آلوده به حالت انتظار باقی بمانند.
کنترل:
جمع آوری همگانی و معدوم نمودن میوه های آلوده روی درخت و زیر درخت
کنه دو نقطهای یا کنه تار عنکبوتی (Two spotted mite)
Tetranychus urticae
(Acari: Tetranychidae)
بسیار
پلی فاژ بوده و بیش از 150 گونه گیاه مانند سیب، گلابی، گوجه، گیلاس، هلو،
بادام، گل سرخ، توت فرنگی، لوبیا، باقلا، شبدر، یونجه، پنبه، گیاهان
زینتی، گیاهان خانواده کدوئیان، لیپائیان، بادمجانیان و غیرو را مورد حمله
قرار میدهد. این کنه با تنیدن تار سطح برگهای میزبان را همراه با قشری
مانند گرد و خاک میپوشاند. در کشتهای زیر پلاستیک و گلخانهها این تارها
روی گیاهان زیاد دیده میشود. علائم خسارت به صورت لکههای خاکستری یا زرد
در متن سبز برگها مشاهده میشود. گاهی برگها در اثر از دست دادن شیره گیاهی
حول دمبرگ اصلی خمیده میشوند.
زیستشناسی
این
کنه زمستان را به حالت ماده بالغ بارور در زیر پوست درختان میوه، بوتهها و
گاهی داخل خاک، زیر کاه و کلش و برگهای افتاده به حالت دیاپوز میگذراند.
کنههای زمستانی رنگ قرمز آجری دارند. در اوایل بهار رو علفهای هرز
تخمریزی میکنند و سپس گیاهان زراعی، زینتی و درختان میوه را مورد حمله
قرار میدهند. هر کنه ماده 40 تا 80 عدد تخم میگذارد. تخمها بسته به درجه
حرارت پس از 12 تا 15 روز تفریخ میشوند و پورههای کنه خرج میشوند و پس
از سه نوبت پوست عوض کردن کامل میگردند. دوره زندگی یک نسل کامل کنه 15 تا
22 روز طول میکشد. چندین نسل در سال دارد.
کنترل:
1. رعایت اصول به زراعی و از بین بردن علفهای هرز
2. بنزوکسی میت(سیترازون) EC20% و 1 درهزار
3. پروپارژیت(اومایت) EC57% ،، ،، ،،
4. بروموپروپیلات(نئورون) EC25% ،، ،، ،،
5. فن پیروکسی میت(ارتوس) sc5% و 5/. در هزار
شته سبز و شته خالدار گردو
شته سبز و شته خالدار گردو
Chromaphis Juglandicola (Green walnut aphid)
Callipterus Juglandis(Dusty-veined aphid)
Hom:Aphididae
شته
سبز با جثه کوچکتر و رنگ سبز یکنواخت در سطح زیرین برگها پراکنده است در
حالی که شته خالدار با جثه درشتتر و لکههای نواری تیره در پشت، در سطح
فوقانی برگ در طول رگبرگ میانی به طور ردیفی تغذیه میکند. در طول بهار و
تابستان مادههای کامل معمولاً بالدارند و روی بالهای شته خالدار لکههای
مشخص تیره در طول رگبالها و در پشت بدن پورهها لکههای نواری تیره دیده
میشود. این لکهها در پورههای شته سبز خیلی کوچک بوده و یا اصلاً وجود
ندارند. زمستان گذرانی به صورت تخم روی شاخهها انجام میشود. تعداد نسل
بستگی به درجه حرارت دارد.
کنترل:
زنبور پارازیتویئد شته سبز گردو
Trioxys pallidus (Hym.: Aphidiidae)
زنبور پارازیتوئید شته خالدار گردو
Praon sp. (Hym.: Braconidae)
در صورت نیاز به مبارزه شیمیایی:
1. تیومتون(اکاتین) EC60% و 1در هزار
2. اکسی دیمتون متیل EC25% و 1 درهزار
3. پیریمیکارب(پریمور) Df50% و 5/. درهزار
شپشک توت
شپشک توت
Pseudaulacaspis pentagona
(Hom: Diaspididae)
در
سال 1344 سازمان صنایع نوغانی تعداد نهال توت از نوع کوکوزو (ژاپونی) برای
پرورش کرم ابریشم از ایتالیا وارد نمود. با اینکه در گواهی بهداشت کشور
مبدا عدم آلودگی به این آفت قید شده بود، ولی پس از انتقال نهالها به کسما،
طاهر گوراب و لنگرود گیلان، آلودگی این نهالها به شپشک توت به وسیله
کارشناسان قرنطینه تشخیص و برای اولین بار انتشار آن در ایران اعلام گردید.
در حال حاضر در استانهای گیلان مازندران و دشت مغان روی میزبانهای متفاوتی
نظیر توت،هلو، گردو، کیوی و گیاهان غیر مثمره زیادی فعالیت دارد. شپشک
مزبور جزء آفات قرنطینه داخلی است. به شاخه و ساقه درختان میزبان حمله کرده
و به هیچ وجه روی برگ دیده نمیشود. دارای 3 نسل در سال بوده و زمستان را
به صورت پوره سن سه میگذراند.
کنترل تلفیقی:
1. کنترل بیولوژیک
Encarsia berlesi (Hymenoptera: Brachoneidae)بصورت اختصاصی فعالیت می کند.
Aphytis proclia (Hymenoptera: Aphelinidae)
گونه
اول پارازیتوئید داخلی ولی گونه دوم پارازیتوید خارجی میباشد. گونه اول
علاوه بر مادهها، پورههای سنین اولیه حشرات نر را نیز مورد حمله قرار
میدهد. ولی گونه دوم فقط سن کامل مادهها را مورد حمله قرار میدهد.
2. هرس درختان آلوده
3. تنه بر کردن درختان از قسمتهای پایین انشعاب