یکی دیگر از روشهای ساده برای اندازه گیری
رطوبت خاک استفاده از قالب یا بلوکهای گچی است که به نام بلوکهای مقاومت
نیز معروفند . برای ساختن بلوک گچی قالب مکعبی شکل به ابعاد 5/1*3*4 سانتی
متر را تهیه کنید ، سپس دو قطعه تور سیمی از فولاد ضد زنگ به ابعاد 2*1
سانتی متر انتخاب کرده و به هر کدام یک سیم را لحیم کنید . این صفحات را که
الکترود می نامیم به فاصله کمی از هم به طور موازی در داخل قالب قرار دهید
و با قاب یا بست پلاستیک آنها را محکم کنید . پس از آماده شدن قالب و
الکترودها گچ دندان پزشکی را به نسبت 1 به 1 با آب مقطر مخلوط کرده و خوب
به هم زده و آن را یک دفعه اما به آرامی داخل قالب بریزد . با ضربه زدن به
قالب سعی کنید هوای محبوس شده را خارج کنید . پس از آن گچ به اندازه کافی
سفت شده و می توان آن را از قالب خارج کرد . بلوکها را حداقل به مدت یک
شبانه روز در سایه خشک کنید آنگاه آنها را داخل آب قرار دهید تا به مدت 5/0
ساعت اشباع شوند و در همین وضعیت مقاومت دو سر الکترود را با دستگاه
مقاومت سنج اندازه گیری کنید ، اگر عدد قرائت شده در بعضی از بلوکها از 5
درصد متوسط قرائت ها تجاوز کرد از آنها استفاده نکنید . بلوکهای آماده شده
را داخل خاک گلدان قرار داده و پس از آبیاری مقاومت را در زمانهای مختلف
اندازه گیری کرده و همزمان با برداشت نمونه رطوبت خاک را به دست آورید . با
رسم منحنی تغییرات مقاومت بلوک و درصد رطوبت خاک بلوکها واسنجی می شوند .
حال اگر این بلوکها را در خاک نصب کنیم کافی است فقط مقاومت را اندازه گیری
کرده و از روی این منحنی ها می توان درصد رطوبت خاک را به دست آورد . در
هنگام آزمایش بلوکهای گچی پس از آنکه آنها را داخل آب قرار دادید تفاوت
قرائت
بلوکها نباید از 50 اهم بیشتر باشد . در اینصورت بلوکها یکنواخت
نخواهد بود . اگر قرائت بلوکها در داخل آب همگی صفر باشند ایده آل است اما
اگر قرائت ها اعدادی تا حدود 400 اهم را نشان دهند باز هم می توان با اعمال
ضریب اصلاحی از آنها استفاده کرد ولی اگر قرائت بلوک در آب بسیار زیاد بود
حتما توصیه می شود که از آن استفاده نشود . در حد ظرفیت زراعی باید قرائت
بلوک حدود 500 تا 600 و در حد پژمردگی 50000 تا 75000 اهم باشد . البته
بلوک گچی باید قادر باشد تا مقاومت 1000000 و 200000 اهم را هم اندازه گیری
کند .
برای جلوگیری از پلاریزه شدن الکترودها و امکان بروز اشتباه در
اندازه گیری رطوبت توصیه می شود از مقاومت سنجهایی استفاده شود که در آنها
جریان برق مستقیم باطری به جریان متناوب تبدیل می شود . برای این منظور
معمولا مقاومت سنج های 1000 سیکلی به کار برده می شود ، زیرا با انجام این
کار از
عمل قطبی شدن جلوگیری شده و در اندازه گیریها کمتر اشتباه
بروز می کند . مهمترین مزیت بلوکهای گچی علاوه بر سرعت اندازه گیری درجه
دقت آنها در رطوبت های کم است . علاوه بر این بلوکها ارزان بوده و می توان
تعداد زیادی از آنها را با هزینه کم در داخل خاک نصب کرد .
بزرگترین
مشکل در بلوکهای گچی حساسیت آنها به شوری محلول خاک است . وجود نمک در آب
باعث می شود که هدایت الکتریکی بلوک افزایش یافته و این امر باعث اشتباه در
تخمین رطوبت گردد . زیرا اساس اندازه گیری رطوبت با بلوک گچی این است که
وقتی یک بلوک خشک در خاک قرار می گیرد به دلیل خشک بودن بلوک هدایت
الکتریکی بین دو سر الکترود صفر یا بسیار اندک است . اما چون بلوک از گچ با
دانه های ریز درست شده است بلافاصله به لحاظ پتانسیلی با خاک تبادل رطوبت
کرده و از این نظر با آن متعادل می شود . جذب آب توسط بلوک باعث افزایش
هدایت الکتریکی می شود . حال اگر خاک شور باشد آبی که جذب بلوک می شود حاوی
نمک بوده و لذا هدایت الکتریکی بیشتر افزایش می یابد . به طوریکه در دو
خاک مشابه با رطوبت یکسان ، اگر یکی شور بود و دیگری شور نباشد ، عدد قرائت
شده با بلوک یکسان نخواهد بود . با توجه به نیاز تعادل پتانسیلی بین بلوک و
خاک لازم است که پس از نصب بلوک به مدت چندین ساعت صبر کرد تا این تعادل
برقرار شود . برای این منظور بلوکها قبل از آبیاری در خاک قرار داده می
شوند و معمولا در تمام فصل رشد در خاک باقی مانده و فقط سیمهای متصل شده به
الکترودها از خاک خارج می باشد که در موقع اندازه گیری به دو سر مقاومت
سنج وصل شوند . گرچه در خاکهای معمولی بلوک می تواند تا 5 سال مورد استفاده
واقع شود ولی در خاکهای شور یا آلی و خاکهای مرطوب بیش از یک سال عمر
نخواهند کرد . در استفاده از بلوکهای گچی توصیه می شود فاصله آنها از
یکدیگر در خاک کمتر از 30 سانتی متر نباشد بلوکها نسبت به درجه حرارت حساس
بوده و در هنگام واسنجی آنها باید مساله در نظر گرفته شود .
پیزومتر :
برای اندازه گیری پتانسیل فشاری در خاک معمولا از لوله های پیزومتر استفاده
می شود . پیزومتر یک لوله ساده است که دو سر آن باز می باشد . اگر یک سر
لوله را در خاک و نقطه مورد نظر قرار دهیم در صورت وجود پتانسیل فشاری آب
در لوله بالا خواهد آمد . ارتفاعی که آب در لوله بالا می آید برابر پتانسیل
فشاری در آن نقطه است .
قبل از اقدام به نمونه برداری نکات زیر بایستی به دقت مورد مطالعه قرار گیرد :
1ـ
زمین بایستی قبلا به قطعات یکنواخت از لحاظ بافت ، رنگ ، شیب ، میزان
فرسایش ، تاریخچه کشت و تناوب ونوع محصول وغیره تقسیم بندی شود. زیرا در
جاهایی که سراشیبی بیشتر است در موقع بارندگی و آبیاری مواد غذایی واملاح
خاک بیشتر در معرض تهدید قرار گرفته و از بین میرود و بر عکس در نقاطی که
گود است تجمع املاح و مواد مغذی از سراشیبی ها بیشتر است. بنابراین در این
موارد فقط با گرفتن نمونه های زیاد و نزدیک به هم می توان یک نمونه متوسط و
معرف آن قسمت از مزرعه را بدست آورد.
2ـ پس از آنکه زمین به طرز
بالا تقسیم بندی گردید میتوان اقدام به برداشت نمونه خاک کرد. بدین ترتیب
که از هر قطعه یکنواخت تعداد 15 تا 20 نمونه هر کدام به وزن تقریبی یک کیلو
گرم برداشته و سپس این نمونه ها را کاملا با هم مخلوط نموده و یک نمونه یک
کیلو گرمی از آن بعنوان نمونه خاک آن قطعه زمین بخصوص، به آزمایشگاه ارسال
میشود.
این عمل برای هر کدام از قطعات بطور جداگانه تکرار خواهد شد به طوری که از هر قطعه یک نمونه خاک جداگانه به آزمایشگاه ارسال شود.
3ـ
هر نمونه آزمایشگاهی حداکثر از یک مساحت یکنواخت 15 هکتاری تهیّه میشود.
برای مساحت های بیشتر به همان نسبت تعداد نمونه های زیادتری مورد لزوم
خواهد بود.
4ـ عمق نمونه برداری بستگی به نوع محصول دارد و در محصولات صیفی و شتوی برابر عمق شخم خواهد بود (20 تا 30 سانتیمتر).
5ـ
برای احداث مزارع یونجه 2 الی 3 نمونه از هر یک از قطعات (30 -0 سانتیمتری
،60 - 30 سانتیمتری و90 - 60 سانتیمتری ) ضروری است علاوه بر این حفر
پروفیل به ابعاد 5/1*1*5/1 (عمق * عرض * طول) جهت بررسی کلاسه بندی خاک و
تایید امکان کشت یونجه لازم میباشد. و یا نمونه های خاک را بر حسب طبقات
خاک موجود در پروفیل (از طریق کارشناس تحقیقات خاک و آب) برداشت و هر کدام
را جداگانه به آزمایشگاه ارسال نمود.
6ـ قبل از اقدام به نمونه
برداری باید کاملا اطمینان حاصل نمود که سطح خاک آغشته به کود های حیوانی و
یا شیمیایی و یا بقایای گیاهی نباشد. باید توجه داشت که کوچک ترین ذره
کودی که در نمونه باشد نتیجه تجزیه را کاملا مغشوش خواهد نمود.
از
زمینی که قبلا کود خورده باشد بایستی بطور جداگانه نمونه برداری نمود. ضمنا
از برداشت نمونه از قطعاتی نظیر راه آبها و تودههای قدیمی و پوسیده کاه
وکناره دیوار و یا پرچین ها و از این قبیل باید خودداری شود.
7ـ در
مواقعی که زمین خیلی مرطوب است باید از نمونه گیری اجتناب نمود (مگر در
موارد استثنایی). نمونه برداری از خاکهای خیلی خشک نیز به واسطه سفت بودن
زمین مشکل است. بنابراین در موقع نمونه برداری زمین باید به اندازه کافی
رطوبت داشته باشد. بهترین موقع نمونه برداری وقتی است که زمین گاو رو باشد.
8ـ
قبل از فرستادن نمونه به آزمایشگاه باید آن را در هوای آزاد پخش نموده تا
خشک شود. برای خشک کردن خاک مطلقاً نبایستی از حرارت استفاده شود.
9ـ
پس از خشک کردن نمونه خاک ، آن را در داخل یک کیسه پلاستیکی ریخته و با
نصب دو اتیکت یکی در داخل ودیگری در خارج ظرف که مشخّصات خاک از قبیل شماره
نمونه ، محل نمونه برداری ، عمق نمونه برداری و تاریخ برداشت در روی آنها
یادداشت شده باشد به آزمایشگاه ارسال نمایند.
10ـ همراه هر نمونه
خاک ، برگ مشخّصات مخصوص آن نیز بایستی بطور کامل و دقیق پر شده و ارسال
شود. این برگ غیر از اتیکت هایی است که به نمونه های خاک زده می شود و
نمونه آن در این نشریه ملاحظه می شود. این برگه ها را می توان از مرکز
تحقیقات کشاورزی دریافت نمود.
وسایلی که برای نمونه برداری به کار میرود :
وسایلی که جهت نمونه برداری از خاک مورد استفاده واقع می شوند عبارتند از :
1ـ بیل و بیلچه
2ـ اوگر مته ای
3ـ اوگر تو خالی
بطور کلّی بیل راحت ترین و سریع ترین وسیله نمونه برداری از خاک میباشد.
انواع تجزیه های خاک به شرح زیر میباشد :
1ـ در صد اشباع
2ـ اسیدیته(ph)
3ـ املاح محلول
4ـ فسفر قابل جذب
5ـ پتاسیم قابل جذب
6ـ ازت قابل جذب
7ـ مواد آلی
8ـ کربنات کلسیم
9ـ در صد گچ
10ـ آنیون ها و کاتیون های محلول
11ـ ظرفیت تبادل کاتیون
12ـ سدیم قابل تعویض
13ـ آزمایش مکانیکی
14ـ وزن مخصوص ظاهری
15ـ وزن مخصوص حقیقی
16ـ ضریب نگهداری آب در خاک
17ـ ضریب نقطه پژمردگی
راهنمای مطالعه بعضی از نتایج تجزیه خاک :
پس
از تجزیه خاک کارشناسان خاک و آب و تغذیه گیاهی راهنمایی های لازم را به
عمل خواهند آورد. مطالب زیر به عنوان راهنمایی مقدماتی وکلّی ذکر می گردد.
Ph
خاک فوق العاده خاصیّت اسیدی دارد
کمتر از 5/4
خاک خیلی زیاد خاصیّت اسیدی دارد
5 - 5/4
خاک زیاد خاصیّت اسیدی دارد
5/5 – 1/5
خاک از نظر خاصیّت اسیدی متوسط است
6- 6/5
خاک کمی خاصیّت اسیدی دارد
5/6 – 1/6
خاک خنثی
3/7 – 6/6
خاک دارای خاصیّت قلیایی متوسط است
8 – 4/7
خاک دارای خاصیّت قلیایی زیاد است
9 – 1/8
خاک دارای خاصیّت قلیایی بسیار زیاد است
بیشتر از 1/9
خاکهای عمیق با بافت سبک تا متوسط و حاصلخیز مناسب کشت یونجه هستند و Ph مناسب آن 5/7 – 5/6 است
بعلت
اینکه خشکسالی از مشخصه های عادی تمامی اقلیم ها می باشد, لازم است که
برنامه ریزی مناسبی برای کاهش اثرات آنها صورت پذیرد. برنامه ریزی خشکسالی
که در اینجا ارائه میشود برای اولین بار در سال 1990 ارائه گردید و حاصل
تحقیقی است که در آمریکا با حمایت مالی بنیاد علوم انجام شد. از آن زمان
این برنامه ریزی مورد تجدید نظر قرار گرفته و به دفعات به روز شده است.
برنامه
ریزی خشکسالی که در اینجا ارائه میشود برای اولین بار در سال 1990 ارائه
گردید و حاصل تحقیقی است که در آمریکا با حمایت مالی بنیاد علوم انجام شد
برنامه ریزی 10 مرحله ای برای خشکسالی
مرحله 1 : انتخاب گروه ضربت خشکسالی
مرحله 2 : بیان اهداف و کاربرد برنامه های خشکسالی
مرحله 3 : دعوت از تمامی سازمانها و افراد ذینفع و حل تضادها (منافع)
مرحله 4 : فهرست بندی منابع و شناسایی گروه های در معرض خطر
مرحله 5 : توسعه استخوان بندی سازمانی و آماده کردن برنامه خشکسالی
مرحله 6 : پیوند زدن علم و سیاست و پوشانیدن خلل سازمانی
مرحله 7 : برنامه پیشنهاد را در معرض عموم قراردادن و ارزیابی واکنشها
مرحله 8 : اجرای برنامه
مرحله 9 : ایجاد برنامه های آموزشی
مرحله 10 : ارزیابی پس از خشکسالی
خشکسالی از مشخصه عادی تمامی اقلیمها می باشد
گام اول: انتخاب گروه ضربت خشکسالی
برنامه
ریزی خشکسالی با انتخاب یک گروه ضربت بوسیله دولت آغاز می شود. این گروه
دو هدف را دنبال می کند. در مرحله اول, گروه توسعه و ایجاد برنامه را
مدیریت نموده و گروه ها و سازمان های مختلف را در این راستا هماهنگ می کند.
در
مرحله بعد پس از آنکه برنامه ایجاد گردید, در حین خشکسالی گروه علاوه بر
ایجاد هماهنگی برای انجام اقدامات لازم و اجرای برنامه های کاهش اثرات و
اقدامات واکنشی, توصیه های لازم را به دولت ارائه می کند.
اهداف گروه ضربت شامل ایجاد برنامه خشکسالی قبل از وقوع آن و ایجاد هماهنگی برای انجام اقدامات لازم در حین خشکسالی می باشد
به
گروه ضربت, نظارت بر ایجاد سایت اینترنت که حاوی اطلاعات لازم در مورد
برنامه خشکسالی و یک کپی از برنامه و اطلاعات به روز در مورد اقلیم و منابع
آب باشد توصیه می شود.
گروه ضربت بایستی با توجه به چند رشته ای
بودن ماهیت خشکسالی و اثرات شکل گیری از نمایندگان سازمانهای دولتی و
دانشگاهها تشکیل شود. و همچنین گروههای طرفدار محیط زیست و نمایندگان گروه
های کاری برآورد خطرپذیری بایستی در گروه حضور داشته باشند.
در
صورتیکه خشکسالی در گذشته نزدیک یا دور بوقوع پیوسته باشد گروه ممکن است
از آغاز کار, زیر ذره بین افکار عمومی باشد و یا این بدور از توجه مردم
اقدامات خود را به انجام برساند. جدا از این مسئله, گروه بایستی از
کارشناسان روابط عمومی برای ارتباط دو جانبه با مردم استفاده کند. در شرایط
ایده آل, گروه بایستی به یک مقام رسمی اطلاع رسانی که با رسانه های محل
آشنا باشد, دسترسی داشته باشد.
به گروه ضربت, نظارت بر ایجاد
سایت اینترنت که حاوی اطلاعات لازم در مورد برنامه خشکسالی و یک کپی از
برنامه و اطلاعات به روز در مورد اقلیم و منابع آب باشد توصیه می شود.
حوزه آبخیز دریای خزر
این حوزه آبخیز که
مساحت آن به 173،300 کیلومتر مربع میرسد، دارای شیب زیاد بوده و بیشترین
اختلاف ارتفاع حوزه آبخیزهای کشور را که بالغ بر 5500 متر است، به خود
اختصاص داده است. در این محدوده سیزده رودخانه با مساحت حوزه آبخیز بیش از
هزار کلیومتر مربع وجود دارد که رودخانههای ارس، سفیدرود، هراز و اترک از
نظر وسعت حوزه آبخیز و ویژگیهای اقلیمی و تداوم آبدهی متفاوت از حوزه دیگر
می باشند. رودهای فوق دارای حوزه آبخیزهای کوهستانی وسیعی هستند و پوشش
گیاهی غالب آنها جنگلی است.
حوزه خلیج فارس و دریای عمان
این
حوزه آبخیز با مساحت 437،150 کیلومتر مربع یکی از پهناورترین حوزه
آبخیزهای ایران محسوب میگردد و رودخانههای غرب، جنوب غربی و جنوب
زیرحوزه های سرچشمه گرفته از کوههای زاگرس و بشاگرد و بلوچستان را در بر
میگیرد. جمعاً 29 رودخانه با مساحت بیش از 1000 کیلومتر مربع در این
زیرحوزه وجود دارد که یا به درون کشور عراق جریان مییابند و پس از پیوستن
به رودخانة دجله به خلیج فارس میریزند و یا بطور مستقیم به خلیج مزبور و
یا دریای عمان وارد میگردند. برخی ازبزگترین رودخانههای این حوزه آبخیز
به ترتیب از شمال تا جنوب خاوری عبارتند از: سیروان، کرخه، کارون، جراحی،
زهره، هله، موند، کل، میناب و سرباز.
در باب اهمیت این زیرحوزه فقط به این نکته بسنده می شود که رودهای دشت خوزستان به تنهائی 30 درصد منابع آب کشور را دارا می باشند.
حوزه آبخیز دریاچه ارومیه
مساحت
این حوزه دریاجه ارومیه 50،850 کیلومتر مربع است در این حوزه دریاجه
ارومیه هشت رودخانه با مساحت آبریز بیش از هزار کیلومتر مربع وجود دارد و
زرینهرود بزرگترین و مهمترین آنها بشمار میآید.
حوزه آبخیز دریاچه نمک قم
مساحت
حوزه دریاچة نمک قم 89،650 کیلومتر مربع است و بخش بسیار ناچیز و کوچکی از
آن نیز به دریاچة حوضسلطان و کویر میغان و دشت جنوبی قزوین وارد میگردد.
رودخانههای جاجرود، کرج، شور، قرهچای و قمرود به این حوزه زهکشی می شوند
در این محدوده شش رودخانه با مساحت بیش از هزار کیلومتر مربع وجود دارد که
رودخانة شور و قرهچای و قمرود بزرگترین آنها محسوب میشوند.
حوزه آبخیز اصفهان و سیرجان
این
حوزه که از زیر حوزه های کوچک باتلاق گاوخونی، کویر ابرکوه، شورهزار
مروس و کویر سیرجان تشکیل یافته است، دارای 90،700 کیلومتر مربع مساحت است و
زایندهرود بزرگترین رودخانة آن بشمار میآید. انتقال آب کارون از طریق
تونل کوهرنگ به زاینده رود از وقایعی است که بر بیلان هیدرولوژیک این
محدوده تاثیر دارد.
- حوضة نیریز یا بختگان
این حوزه با مساحت
31،000 کیلومتر مربع از حوزهای فرعی دریاچة کافتر، دریاچة بختگان و دریاچة
مهارلو تشکیل شده و رودخانة کر مهمترین رود این منطقه محسوب میشود.
- حوزه آبخیز جازموریان
حوزه
جازموریان با مساحتی برابر 69،600 کیلومتر مربع در جنوب شرقی ایران و بین
رشتهکوههای بشاگرد (در جنوب) و جبال بارز (در شمال) جای دارد و آبهای سطحی
آن کلاً به هامون جزموریان میریزد. در این حوضه پنج رودخانه با مساحت
آبریز بیش از هزار کیلومتر مربع وجود دارد که هلیلرود بزرگترین آنهاست.
- حوزه دشت کویر
این
حوزه که یکی از کم بارش ترین حوزه های کشور محسوب می شود از حوضههای
کوچکتری چون کویر حاج علیقلی، کویر نمک و دشت گناباد تشکیل مییابد و
مساحت آن به 227،400 کیلومتر مربع بالغ میگردد.. از رودخانههای قابل توجه
این حوزه به حبلهرود ( واقع در گرمسار) و کالشور جاجرم که یکی از
طویلترین رودخانههای ایران است، میتوان اشاره نمود.
حوزه آبخیز کویر لوت
مساحت
این حوزه که حوضة کویر لوت از زیرحوزه های کوچکتری چون نمکزار طبس، دغ
محمدآباد، کویر ساغند، شورهزارهای شمال خاوری شهرستان بافق و کویر سرجنگل
تشکیل یافتهو یکی از کمبارانترین و خشکترین حوضههای ایران است
به199،000 کیلومتر مربع بالغ میگردد و از مهمترین رودخانههای آن که اغلب
سیلابی و فصلی هستند میتوان به رودخانة تهرود واقع در استان کرمان اشاره
کرد.
حوزه اردستان و یزد و کرمان
این حوزه که با مساحت 99،800
کیلومتر مربع یکی از خشکترین و بیآبترین حوضههای ایران بشمار میآید،
از زیرحوزضههای کوچکتری چون دغسرخ، کویر سیاهکو، کویر درانجیر، دشت
جنوب خاوری یزد، شنزار کشکوئیه، دشت کویرات و شنزارهای جنوب کرمان تشکیل
یافته است.
- حوضة صحرای قرهقوم
-مساحت این حوضه 43،550 کیلومتر
مربع است و یکی از حوضههای کمبارش ایران محسوب میگردد. به همین دلیل
حوزه آبخیز آن حالت سیلخیزی و رودها حالت فصلی دارند و رودهای کشفرود و
جامرود از مهمترین آنها بشمار میآیند.
- حوزه هامون
این حوزه
که در شرق کشور واقع گردیده است مساحتی برابر با 109،850 کیلومتر مربع
داراست و از حوضههای کوچکتری چون نمکزار خواف، دغ شکافته، دغ بالا، دغ
پترگان، دغ توندی، دریاچة نمکزار، دریاچة هامون صابری، لورگشتران، دریاچة
هامون، هامون گودزره، دریاچة کرگی، هامون ماشکل و نمکزارکپ تشکیل یافته
است. این حوزه نیز از جمله کمبارانترین و خشکترین حوضههای ایران محسوب
میشود و رودهای هیرمند و ماشکل مهمترین رودهای آن بشمار میآیند
با اجتماع
تدریجی رسوبات ، وزنشان هم بالا رفته و آب درون آنها نیز خارج میشود. این
روند به سخت شدن رسوبات منتهی میگردد. لایههای رسوبی فوق گاه چنان در
پوسته زمین فرو رفته که به قسمتهای بسیار گرم آن رسیده و در پی ذوب شدن به
صورت ماگما[در میآیند. در روندی دیگر ، این لایهها بالا آمده و کوههایی
متشکل از سنگهای رسوبی را پدید میآورند. تمامی فرآیندهای تشکیل سنگ ، بالا
آمدگی ، فرسایش و رسوبگذاری ، مراحلی از یک چرخه پیوسته از رخدادهای
زمینشناسی هستند.
تمام
سنگها در سطح زمین در اثر پدیدههای مختلف فرسایش خصوصا در اثر تغییرات آب
و هوا ، تجزیه و متلاشی میشوند. هوازدگی کمکی که به فرسایش میکند،
سائیدن قطعه سنگها و حمل آنها به جاهای دیگر است. این عمل منجر به تسطیع و
سست شدن تدریجی سطح زمین میشود.
عوامل مؤثر در فرسایش
نیروی
متحرک در تمام حالات فرسایش ، نیروی کشش جاذبه به طرف پایین است. اما
عوامل اصلی که توسط آن سنگها تخریب و جابجا میشوند، یخچالها، امواج و
جریانهای باد است. مواد رسی در اثر پدیدهای به نام حرکات تودهای به طرف
پایین میلغزند.
عوارض سطحی ایجاد شده توسط فرسایش
بسیار
از عوارض سطح زمین دارای اشکال مشخصی هستند که پدیدههای عمدهای را که
تحت تاثیر آن شکل گرفتهاند را منعکس میکنند. مثالهای بارز در این مورد
عبارتند از : درههای رودخانهای ، درههای یخچالی ، دریابارهای ساحلی
(دیوارههای قائم فرسایش یافته با شیب زیاد) و آثار لغزیدگی زمین . عوامل
جوی چون مقدار و پراکندگی فصل باران ، برف تبخیر و نوسان درجه حرارت و جهت
باد ، پدیدههای فرسایشی را در هر ناحیه کنترل میکنند.
فرسایش در گذشته
شرایط
آب و هوایی زمین پیوسته در حال تغییر است. مثلا میلیونها سال گذشته قشرهای
یخی ، نواحی معتدل امروزی را به وسعت زیادی میپوشانیدند و با تغییرات
چرخه اتمسفر باعث بارندگی کافی در قسمتهایی از صحرای آمریکا و سبب نگهداری
رودخانههای دائمی گردیده است. همینطور بعضی از نواحی گرمسیری که در حال
حاضر مرطوب میباشند، در گذشته شرایط صحرایی داشتهاند.
فرآیندهای
فرسایش در این محلها با پدیدههای امروزی متفاوت بوده است و خیلی از
ساختمانهای مناظر امروزی تحت شرایط حاکم در گذشته شکل گرفتهاند و سنگهایی
با مقاومت متنوع که به نسبتهای متفاوت تحت تاثیر خوردگی ، کج شدگی و گسل
خوردگی قرار داشتهاند، در معرض هوازدگی و فرسایش قرار گرفتهاند. مثلا
فرسایش بلافاصله در طول خطوط ضعیف مانند درز گسلها عمل نموده است.
شکلهای مختلف فرسایش
فرسایش ارتفاعات
در
طول مدت زیاد فرسایش ارتفاعات را از بین برده و آنها را تبدیل به دشت کم
ارتفاع میکند که در آن ساختمانهای زمین شناسی به صور مختلف تشکیل گردیده
است. این دشتها ممکن است در نتیجه بالا آمدگی پوسته قارهای تشکیل فلات را
بدهند که با ارتفاع بلندتر و شیب تندتر رودخانههامشخصاند و درههای
عمیق و تنگی را حفر میکنند.
فرسایش نواحی شیبدار
در
نواحی شیبدار ، فرسایش سریع و با شتاب بیشتری صورت میگیرد. در نواحی
نیمه خشک شیبدار پوششهای گیاهی تا اندازهای مانع فرسایش میشوند. اما در
صحرا و زمینهای سرد ، فرسایش آهسته تر عمل مینماید. بطور کلی نسبت
فرسایش برای زمینهای خشک (زمینهایی که از آب بیرون هستند) 8.6 سانتیمتر
در 1000 سال برآورد شده است.
فرسایش سطح زمین توسط باد
فرسایش
بادی به دو صورت «روبش یا بادروبی» و «سایش» است. در جاهایی از سطح زمین
که پوشیده از ذرات ریز و ناپیوسته و عاری از رطوبت و پوشش گیاهی است، جریان
هوا میتواند ذرات را با خود حمل کند. باد بردگی تا رسیدن به سطح ایستابی
ادامه مییابد. در جاهایی که زمین از ذرات ریز (لای و ماسه) و درشت (قلوه
سنگ و شن) درست شده است، باد بطور انتخابی ذرات ریز را حمل میکند و ذرات
درشت به تدریج به صورت پوش ممتدی در میآیند که اصطلاحا «سنگفرش بیابان»
نامیده میشود. این پوشش ، از فرسایش بیشتر سطح زمین توسط باد جلوگیری
میکند.
هر چه سرعت باد بیشتر باشد ذرات را به ارتفاع زیادتری بلند
میکند، به فاصله دورتر میبرد و بالاخره ذرات بزرگتری را حمل میکند. ذرات
حمل شده بوسیله باد ، مخصوصا بادهای قوی ، به دو بخش بار بستری و بار معلق
تقسیم میشوند. ذراتی که توسط باد حمل میشوند پس از برخورد به موانعی که
بر سر راه آنها قرار دارند، موجب سایش سطح آنها میشوند. قطعات و تکه
سنگهای پراکنده ، بیرون زدگیها و حتی موانع مصنوعی از قبیل ساختمانها ،
دیوارها ، تیرهای برق یا تلفن ممکن است در معرض فرسایش بادی قرار گیرند.
سایش معمولا در اثر برخورد ذراتی که نزدیک سطح زمین حرکت میکنند، انجام
میگیرد
چهار هدف اصلی در خاک ورزی
1- مخلوط کردن بقایای گیاهی و حاصلخیزی خاک و غیره
2- آماده سازی بیتر بذر
3- کنترل علف های هرز
4- حفظ منابع آبی و خاکی
خاک ورزی را با توجه به مقدار مخلوط شدن و زیر و رو شدن خاک در زمان عملیات تقسیم بندی می کنند:
خاک
ورزی اولیه معمولا خاک سطحی و اغلب بقایای گیاهی را برگردان می کند خاک
ورزی اولیه اغلب اولین عملیات پس از برداشت محصول می باشد.
ماشین آلات خاک ورزی ثانویه مقدار کمی از خاک و بقایای مانده از گیاهان را با خاک مخلوط و دفن می کنند.
بنا
به دلایل خوب و منطقی بسیاری ما در زمین های زراعی کشت می کنیم در حالیکه
از طرفی ممکن است اثرات منفی نیز داشته باشد . اگر سطح خاک خالی و دارای
پوشش نباشد یک عامل بسیار خوب برای فرسایش توسط باد و آب است فرسایش یک
مسئله مهم است زیرا ما خاک حاصلخیز سطحی که تشکیل شده از مواد آلی و مغذی
است را از دست می دهیم و این باعث کاهش حاصلخیزی و باروری خاک میگردد. روش
های مدیریتی جهت کنترل فرسایش میتواند کار آمد باشد در یک سیستم مدیریتی
جدید از خاک ورزی سبک و ناچیز و همچنین باقی گذاشتن بقایای گیاهی در سطح
خاک استفاده می شود. در سال های اخیر اکثر کشاورزان از این راه و روش
استفاده می کنند به این روش بدون خاک ورزی ، سیستم مدیریتی باقی مانده های
گیاهی ، حفظ خاک و خاک ورزی و .... می گویند امیدواریم در ادامه تصاویر به
شما کمک کند تا تفاوت های گاو آهن ها و چگونگی تاثیر آنها بر حاصلخیزی و
فرسایش خاک را درک کنید..
گاوآهن های برگردان دار این نوع گاوآهن ها در
اروپا استفاده می شده و از آنجا به سایر نقاط جهان منتقل شده است این نوع
گاو آهن ها 90 تا 95 درصد بقایای گیاهی را در هر سری عملیات دفن می کنند و
تنها 5 تا 10 درصد از بقایا و خاک سطحی زیر و رو نمی گردد.
:گاو آهن های دیسکی
این
نوع گاوآهن ها در سر تا سر آمریکا مورد استفاده قرار می گیرد و 80 تا 90
درصد بقایای گیاهی را برگردان می کند و تنها 10 تا 20 درصد بقایا درسطح خاک
باقی می ماند..
گاو آهن های چیزل:
این نوع گاو آهن ها بطور مساعد و
با ملایمت 70 درصد بقایا را دفن می کنند و ما بقی را در سطح خاک وا می
گذارند و فاصله چیزل ها و سرعت تراکتورتعیین کننده میزان کمی کار است..
گاو آهن های ساب سویلر:
این
نوع گاو آهن ها برای شکستن نواحی سخت و زیرین خاک برای بهبود نفوذ آب و
گسترش ریشه ها استفاده می شود و معمولا 90 درصد بقایای گیاهی در سطح خاک
باقی می ماند.
گاو آهن های اسویپ این نوع گاو آهن ها 90 تا 95 درصد
بقایای گیاهی را در سطح خاک باقی می گذارند و اغلب برای کنترل علف های هرز
مورد استفاده قرار می گیرند
توضیحات بیشتر از منابع فارسی:
گاوآهن های برگردان دار:
گاو آهن های برگردان دار از نظر نیروی کششی به دو دسته تقسیم می شوند :
الف
گاو آهن های برگردان دار دامی : گاو آهنی است قدیمی و سبک که بوسیله دام
کشیده می شود و طرز کار آن شبیه گاو آهن های تراکتوری است .
ب گاو آهن
های برگردان دار تراکتوری :گاو آهن هایی هستند نسبتا سنگین و متناسب با
قدرت تراکتور ساخته می شوند که خود این ها هم از نظر اتصال به نیروی محرکه
به سه دسته تقسیم می شوند .
1) گاو آهن های برگردان دار کششی:
دارای
سه چرخ به نام های چرخ شیار و چرخ عقب و چرخ زمین که این چرخ ها علاوه بر
تحمل وزن گاو آهن تعادل آن را هم حفظ می کند . ماربد آن برای اراضی که خاک
نقاط مختلف آن مختلف می باشد استفاده می شود . عمل آن بگونه ای است که خاک
را برده و سست کرده و با زاویه ای مناسب بر می گرداند و روی خاشاک و مواد
آلی را می پوشاند .
2)گاو آهن های برگرداندار نیمه سوار :
این نوع
گاو آهن های دارای یک چرخ عقب می باشد که قسمتی از وزن گاو آهن را تحمل
میکند این گاو آهن به بازوی طرفین دستگاه هیدرولیک متصل می شود و گاو آهن
به وسیله یک چرخ دنباله دار قابل گردش حمل می گردد در حالی که گاو آهن های
کششی توسط مالبند دستکاه به مالبند تراکتور متصل و کشیده می شوند.
3)گاو آهن های برگردان دار سوار :
این نوع گاو آهن ها فاقد چرخ می باشند و کاملا بوسیله اتصال سه نقطه به تراکتور وصل می شوند .
گاو آهن های برگردان دار دو طرفه:
این
نوع گاو آهن شبیه گاو آهن های یک طرفه است فقط به جای دیرک شاسی آن شبیه
گاو آهن های معمولی است که در بالا و پایین شاسی خیش ها به طور قرینه بسته
شده است کاربد این نوع گاو آهن ها در اراض شنی و رسی و در زمین های کوچک و
کم عرض یا بین ردیف های درخت مورد استفاده قرار می گیرد .
گاو آهن های بشقابی:
به
گاو آهن مقعر یا تو گود هم معروف است و برای عملیات خاک ورزی اولیه مورد
استفاده قرار می گیرد بشقاب های مقعر به صورت جدا از هم بر روی یک شاسی
قرار گرفته اند و عمق کار بوسیله چرخ تنظیم عمق که حداکثر یک سوم قطر بشقاب
می باشد انجام می گیرد این چرخ مانع بسیار خوبی است برای اینکه نمیگذارد.
مرکز بشقاب با خاک تماس پیدا کند ولی در نوع گاو آهن بشقابی سوار عمق کار
بوسیله تراکتور تنظیم می شود و مسلما خاک را مثل گاو آهن های برگردان دار
زیر و رو نمی کند بلکه عمل آنها بیشتر مخلوط کردن آنها است
گاو آهن های زیر شکن :
کاربد
این نوع گاو آهن ها در زمین های رسی و سفت می باشد و در عمق زیاد حدود 90
سانتی متر کار میکنند و خاک را به هیچ عنوان بر گرداننمی کنند . شخمی که با
این نوع گاو آهن زده می شود فقط به منظور سرعت دادن رطوبت در طبقات زیرین
خاک زراعی و نفوذ هوا و غیره می باشد .
گاو آهن های چیزل:
در بعضی از
نقاط به کلتیواتور مزرعه معروف است در صورتیکه گاو آهن چیزل دارای
ساختمانی سنگین تر می باشد و اصولا برای خاک ورزی اولیه بکار برده می شود
در حالی که کلتیواتور های مزرعه عمدتا به منظور خاک ورزی ثانویه و از بین
بردن علف های هرز مورد استفاده قرار می گیرد . کاربرد این نوع گاو آهن ها
به منظور نرم کردن خاک و نفوذ هوا و رطوبت در زمین است . عمق کار آن حدود
40 سانتی متر می باشد و دارای دو نوع سوار و کششی می باشد