سبز نیوز

مطالب کاربردی گیاهان زینتی.گیاهان دارویی.کشت قارچ.کشت گلخانه ای.تراریوم و بونسای

سبز نیوز

مطالب کاربردی گیاهان زینتی.گیاهان دارویی.کشت قارچ.کشت گلخانه ای.تراریوم و بونسای

زنبور تریکوگراما


خانواده تریکوگراماتیده خانواده نسباتا کوچکی از زنبور های بالاخانواده
است که شامل 80 جنس و 620 گونه میباشد. اندازه این زنبور ها بسیار کوچک و از
0.18 تا 1.5 میلیمتر در گونه های مختلف است ، از صفت مشخص این زنبور ها ،
شاخک کوتاه با 7 بند یا کمتر ، وجود حاشیه مویی در بالها و وجود 3 بند در پنجه
پاها میباشد . صفت اخیر کاملاً آنها را از سایر زنبور های بالاخانواده متمایز میکند..بزرگترین و مهمترین جنس

اقلب جنس های این خانواده تعداد کمی گونه دارند
،جنس تریکوگراما است که بیش از 150 گونه شناخته شده دارد(SAS 1989)۱-2 کاربرد زنبور تریکوگراما :400 گونه متعلق به 203 جنس ، 44 خوانوده در


گونه های جنس تریکوگراما بیش از
7 راسته ( lapidoptera, homoptera , hymenpoptera , hymenpoptera , diptera ,
coleoptera ) از حشرات را مورد حمله قرار میدهد.20 سال گذشته استفاده از تریکوگراما به طور قابل توجهی افزایش یافته است و

در
در مقیاس وسیع روی 22 نوع محصول از جمله: نیشکر ، برنج ، درختان میوه و

سبزیجات در بیش از 30 کشور به کار میرود.میزبان های تریکوماتیده:(solitary) و اجتمای (gregarious) تخم

1-3

تریکوماتیده شامل پارازیتوید های انفردی
حشرات میباشند.. 10 راسته

هرگز لیست کاملی از میزبان های این خانواده تهیه نشده است
حشرات ، به عنوان میزبان این خانواده ثبت شده اند .تعداد و جنس های میزبان این
خانواده عبارتند از :جوربالا (29)، سخت بالپوشان(18)، سنها(8) ، طیاره مانند ها (
4) ، راست بالان(4) ، دوبالان(3) ، زنبور ها(1) ، بال ریشک داران(1) و بال توریها (
1). اکثر جنس های شناخته شده تریکوگراماتیده دامنه میزبانی وسیعی دارند و
بعضی از آنها تخم بیش از یک راسته را پارازیته میکنند ، برای مثال فعالیت جنس
الیکوسیتا از جوربالان ، سنها، راست بالان، سخت بالپوشان گزارش گردیده است.
جنس تریکوگراما معمولا با پروانه ها ارتباط دارد ولی از تخم سخت بالپوشان ، دو

بالان ، سنها،جور بالان زنبور ها و توریها نیز گزارش شده است.(hoiloway,1912).

علاوه بر اندازه و شکل ، بوی سطح ، سن ، ضخانت ، سخت بودن ، رنگ و علائم
شیمیائی داخلی میزبان نیز روی پذیرش ان توسط پاراتوزوئید تاثیر میگذارد.بسیاری
از گونه های تریکوگراما به سختی میتوانند از پوست ضخیم تر از 20 سانتیمتر مثل
پوست تخم کرو ابریشم نفوذ کنند. بعد از تماس تریکوگرامای ماده با میزبان و قبل از
اینکه روی تخم مستقر شود شاخکش را به تخم میزند ، سپس مسیر مستقیمی
را انتخاب میکند تا به بالا ترین نقطه میزبان برسد، این راه رفتن ادامه پیدا میکند تا
زنبور با زمینه تخم در جهت مخالف نقطه اولیه تماس پیدا کند،سپس توقف
مختصری کرده و بر میگردد.در بعضی از موارد ممکن است میزبان را بعد از تکمیل راه
رفتن اولیه رد کند و از آن پایین بیاید. زمان آزمایش میزبان با اندازه تخم ارتباط
دارد،ولی در تخم های بزرگ مثل
40 ثانیه باشد.T.busi تخمهای سفید و
تعداد تخمهایی که تریکوگرامای ماده در یک میزبان میگذارد با کمیت و کیفیت
محتویات آن ارتباط دارد.
بعضی از رنگها برای تعدادی از گونه ها ارجعیت دارد ،مثل
شفاف را بیشتر پارازیته میکند،به نظر میرسد میزبان های سیاه رنگ چون شبیه
تخم های پارازیته هستند کمتر پذیرفته میشوند.(schmidt ,1994)اکولوژی جنس تریکوگراما:(Vinson ,1975)Host Selction میگویند.(Nordlund, 1994)

5-1
جریان پارازیته کردن توسط تریکوگرامای ماده شامل یکسری مراحل به هم پیوسته
است

عموما زیستگاه میزبان مقدم تر از خود پارازیتوئید است.
موفقیت تریکوگراما در پارازیته کردن میزبان به 4عامل بستگی دارد:
1- تعیین زیستگاه میزبان 2- محل میزبان
3- پذیرش میزبان 4- تنظیم جمعیت میزبان
سه مرحله اول را

تهیه کنندگان: حسن محمد عموئی.فاطمه شب زنده دار. محمد حسن زاده

 

manduca sexata این زمان ممکن است بیش از
 

4-1 تخم ریزی جنس تریکوگراما :
زنبور تریکوگراما برای تشخیص بیشتر از علایم فیزیکی استفاده میکند حتی زنبور
ماده در اجسامی مثل صمغ درختان و اشیایی که به شکل و اندازه تخم حشرات
هستند تخم ریزی میکنند

روغن امولسیون شونده ( ولک )


روغن امولسیون شونده ( ولک )

گروه شیمیایی : هیدروکربن آلیفاتیک

ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی : گاهی خصوصیت روغنها را بر حسب جرم مولکولی آنها بیان می کنند . روغنهای بسیار سبک خاصیت حشره کشی چندانی ندارند به عکس در صورتیکه از مولکولهای روغنی بسیار سنگین استفاده شود علاوه بر آفت ؛ گیاه میزبان هم صدمه خواهد دید . آن دسته از هیدروکربنها برای مبارزه با آفات روی گیاهان به کار گرفته می شوند که نقطه جوش آنها دقیقا کنترل شده و عمدتاً از هیدروکربنهای پارافینی تشکیل شده باشند . خلوص روغن از نظر وجود هیدروکربنهای غیر اشباع را با درجه سولفوناسیون نشان می دهند . اگر درجه سولفوناسیون روغن 100 باشد یعنی صد در صد از هیدروکربنهای اشباع شده تشکیل شده است . بنابراین هر قدر درجه سولفوناسیون از 100 کمتر باشد میزان هیدروکربنهای غیر اشباع بیشتر است . درجه سولفوناسیون در تعیین روغنها برای سمپاشی زمستانه و تابستانه موثر می باشد . مثلاً روغنهای با درجه سولفوناسیون 85 تا 95 برای سمپاشی تابستانه و روغنهای با درجه سولفوناسیون 65 تا 75 برای سمپاشی زمستانه مناسبند . روغنها را به صورت امولسیون فرموله می کنند . این امولسیون را تنها یا همراه با حشره کشهای دیگر رقیق کرده و مصرف می نمایند .

ماندگاری در محیط زیست : تجزیه زیستی روغنهای امولسیون شونده توسط میکروارگانیزمهای موجود در خاک صورت می گیرد . عواملی که می توانند بر سرعت تجزیه زیستی اثر بگذارند عبارتند از : شرایط محیطی از قبیل دما ؛ رطوبت ؛ بارندگی ؛ نوع خاک و میکروارگانیزمها .

سمیت : LD50 بیشتر از mg/kg4300

یکی از مزایای روغنها نسبت به حشره کشها کم خطر بودن آنها برای انسان است به طوریکه باقیمانده سم روی محصولات برای انسان خطرناک نمی باشد . روغنها سمیتی برای پرندگان و حشرات مفید ندارند ولی ماهیها و زنبورهای عسل تا حدی به این سم حساس هستند .

 موارد مصرف : روغنها از طریق بستن منافذ تنفسی باعث مرگ حشرات می شوند . همچنین با انحلال قشر مومی جلد حشره باعث می شوند که حشره بوسیله نیروی کشش سطحی آب گرفتار آید . اینگونه خواص روغنها در روش مبارزه با لارو پشه با پهن کردن یک لایه نازک روغن روی سطح آب مورد استفاده قرار می گیرد .

روغنها را در دفع آفات در موارد زیر بکار می برند .

1-  برای سمپاشی تابستانی بر ضد شپشک آردآلود ؛ سپردارها و شته ها .

2-  برای سمپاشی زمستانی بر ضد شپشکهای گیاهی ؛ کنه های گیاهان ؛ تخم عده ای از حشرات و بعضی از لاروهای زمستانی .

3- بر ضد انگلهای خارجی مانند کک ؛ شپش و کنه .

4- به عنوان حامل و حلال حشره کشها .

5- جهت مخلوط کردن با امولسیون بعضی از حشره کشها مانند ترکیبات فسفره به منظور بالا بردن اثر حشره کشی آنها .

روغنها را به صورت امولسیون فرموله می کنند . این امولسیون را تنها یا همراه با حشره کشهای دیگر رقیق کرده و مصرف می نمایند . در این صورت روغن به صورت یک ورقه نازک پایدار روی سطح سمپاشی شده باقی می ماند . باید توجه داشت که میوه های هسته دار و نیز مرکبات تا اندازه ای نسبت به روغن حساسند . به طور کلی در مورد کاربرد روغنها باید احتیاطاتی را رعایت کرد که مهمترین آن عبارتند از :

1- در بهار و تابستان باید قبل از سمپاشی با روغن درختان را آبیاری کرد .

 2- سه هفته قبل و بعد از سمپاشی با روغن از کاربرد گوگرد روی گیاه باید خودداری نمود .

3-  اگر روغن با سم همراه باشد باید احتیاطات مربوط به سم رعایت شود .              فرمولاسیون : امولسیون 80% و 90% بدون آب

                                   

سموم کشاورزی(آفت کشها) کاربرد و خطرات


هرچندکنترل عامل بیماریزا ( با استفاده ازآفت کش ها) در بخش کشاورزی سودمند است ولی آفت کشها باعث ایجاد بیماری و مرگ درانسان‌ها می‌گردند،این مشکلات ناشی از شرایط مختلف تماس مستقیم و غیرمستقیم انسان با آفت‌کش‌ها می باشد.

مستعدترین افراد آنهایی هستند که در تماس مستقیم با این چنین مواد شیمیائی‌اند که همان کارگرانی هستند که در بخش کشاورزی در معرض سموم آفت کش می باشند و یا اینکه در کارخانه تولید سم کار می‌کنند،کارگرانی که سموم آفت‌کش را مخلوط،حمل یا در مزرعه بکار می‌گیرند در معرض و تماس شدید آفت‌کش‌ها قرار دارند و اولین محل تماس سم در انسان پوست می باشد، اگر همین کارگران به لباس محافظ سم در زمان استفاده از مواد شیمیایی مجهز نباشند جذب آفت‌کش‌ها از طریق پوست می تواند چشمگیر و قابل ملاحظه باشد.
به محض اینکه پوست در معرض سم قرار می گیرد ، ممکن است سم در بدن جذب یا تنها در سطح پوست باقی بماند.اثرموضعی عمومی که از تأثیرسم بر روی پوست دیده می‌شود ، مشکلاتی از قبیل درماتیت‌ها (حساسیت‌های پوستی ) می باشد.جذب آفت‌کش در بدن می‌تواند باعث بروز مشکلاتی برای سلامتی انسان بشود: از قبیل سوزش چشم ، در حالت جذب بیشتر مشکلات دستگاه تنفسی با مسمومیت سیستمیک که درآخر ممکن است به مرگ بیانجامد.

تماس غیر مستقیم با آفت‌کش ها ناشی از خوردن غذاهایی است که سموم آفت‌کش در آن نفوذ کرده‌اند و می تواند باعث افزایش مواد سمی در بدن انسان گردد،که معمولاً وابسته به بودن درازمدت در معرض این آفت کش‌ها می باشد که ممکن است منجر به بیماری شود ویا اینکه نگردد.

بدن انسان یک سازواره ( ارگانیسم) بیوشیمیائی خیلی پیچیده‌ای است که براحتی خودسازگار وانعطاف پذیرمی‌شود و آن دارای سیستم تنظیم کننده متعددی است ، تا مطمئن سازد که تمام اجزاء بدن در پاسخ به شرایط بیرونی کاملاً درست ایفای نقش می‌کنند.

این نوع تنظیم ،خودپایداری ( هوموستازی ) شناخته شده است و برای تمامی فرآیندهای بدنی معمولاً بدون اطلاع و آگاهی یا تأملی روی اعضاء بدن ما اتفاق و بروز می نمایند ، وقتی در تأثیر شرایط محیطی بیرونی ( همچمون گرما یا سرمای زیاد ) یا شرایط درونی ( بیماری یا مسمومیت ) که سیستم‌های بدن نمی‌توانند بوسیله مکانیسم‌های عادی تنظیم گردند ، علائم ( ناراحتی ) غیر معمول و بیماری ظاهر می‌گردد. انواع اثرات فیزیکی (علائم ونشانه ها) که مشاهده یا احساس می گردند به انواع استرسی‌که بدن در معرض آن قرار می‌گیرد بستگی دارد،برای اینکه داخل بدن ارتباط درونی پیچیده بسیار زیادی بین سیستمها وجود دارند و یک تغییر جزئی درهرسیستم ممکن است در سیستم های دیگر بدن اثرات متعددی را بوجود آورد.

بعلاوه انواع واکنش ها به مریضی محدود هستند بنابراین نشانه‌ها و علائم مریضی اغلب کاملاً شبیه به انواع مختلفی از عوارض بیماریها هستند بعنوان مثال : سردرد،تب،تهوع،استفراغ و اسهال علائم عمومی غیرخاص بیماری هستند که در شرایط متفاوت ایجاد میگردند ، لازم بذکر است بطورمعمول اغلب واکنش های فیزیولوژیکی به بیماری ، با شیوه های متعددی برای کمک به تشخیص عوامل واقعی بیماری توسعه یافته اند.

خودپایداری (هوموستازی) بدن می تواند بوسیله عکس العمل فیزیکی و یا بیولوژیکی بدن به استرس‌های اولیه بهم زده شودکه به ماهیت درونی عامل و همچنین به درجه و مدت استرس بستگی دارد، وقتی استرس بسیار شدید یا مدت‌دار باشد خودپایداری وخودتنظیمی نمیتواند حفظ یا بازگردانده شود و بیماری در این زمان بروز می نماید.مسمومیت بوسیله عوامل شیمیائی چیزی کمتراز بیماری ناشی از مواد شیمیائی نبوده و علائم مسمومیت شیمیائی اغلب شبیه علائمی هستند که بوسیله عوامل بیولوژیکی مثل باکتری ها و یا ویروس‌ها بروز می نمایند.

برای تفهیم بهتر اینکه مریضی چطوری در تماس با موادشیمیائی (مواد سمی ) در انسان عارض می شود ما اول بایستی بدانیم که آفت کش هاچطوری در داخل بدن عمل می‌کنند.

آفت کش‌ها چطوری به انسان تأثیر می گذارند.

آفت‌کش‌ها با تغییر سرعت فعالیت‌های مختلف بدن ، افزایش آنها ( بعنوان مثال: افزایش تپش قلب و تعریق ) یا کاهش آنها ( توقف کامل تنفس) عمل می‌کنند.

بعنوان مثال ، جمعیت قرارگرفته در معرض سمپاشی با حشره‌کش مالاتیون بر اساس تجربه می‌تواند سبب تعریق گردد،این نتیجه در اثر یک سری از رخدادهای فیزیولوژیکی در بدن می باشد که به عنوان پاسخی به موادشیمیائی وارد شده در بدن است و در ابتدا سبب عدم فعالیت بیوشیمیائی آنزیم می‌گردد.در نتیجه :

1- این تغییر بیوشیمیائی به تغییر سلولی می انجامد (در این حالت افزایش فعالیت عصبی )

2- تغییر سلولی سپس موجب تغییرات فیزیولوژیکی می‌شود که علائم مسمومیت مشاهده یا در سیستم‌های فیزیولوژیکی خاص بدن(اندام ها یا دستگاه‌های بدن) احساس می شوند(در این حالت فعالیت غدد تعرقی ) در ادامه نیز توسعه بنیادین اثرات مذکور از بیوشیمیائی به سلولی و آنهم به فیزیولوژیکی در اغلب مسمومیت‌ها بدین شکل بروز می‌نماید.

بسته به مکانیسم بیوشیمیائی ویژه یک فعالیت ، یک سم ممکن است اثرات خیلی وسیعی در داخل بدن داشته باشد، ویا امکان دارد سبب تغییر خیلی محدودی در فعالیت ‌های فیزیولوژیکی در یک ناحیه خاصی ازبدن یا اندامی گردد. سم مالاتیون به سادگی سبب غیر فعال شدن یک آنزیم می‌شود که رابط بین اعصاب است ، آنزیمی که توسط سم پاراتیون ویا دیگر آفت‌کش‌ها غیر فعال می گردند در بدن معمول است و بنابراین تنوع اثرات روی اکثر سیستمهای بدن در کنار تعریق مشاهده می‌شوند.

(سمیّت ) :

سمیّت واژه عمومی است که شامل اثرات زیان‌آوری است که توسط آفت‌کش‌ها ایجاد می‌شود این اثرات زیانبار می‌تواند، شامل گروهی از علائم ساده همچون سردرد،تهوع ودر حالت شدید مثل‌کما،تشنج و حتی مرگ باشد. مسمومیت بطور نرمال به چهار نوع تقسیم می‌شود، که به میزان قرارگیری در معرض یک آفت‌کش و مدت زمان تماس با سم بستگی دارد تا علائم مسمومیت توسعه و بروز نماید ( مسمومیت مزمن و مسمومیت حاد ).

در ابتدا چنین است در نتیجه قرارگیری کوتاه مدت در معرض سم و اتفاقی که در داخل یک دوره زمانی کوتاه مدت بطور نسبی در داخل بدن اتفاق می افتد ، در صورتیکه در حالت درازمدت در نتیجه قرارگیری در معرض سم در دوره زمانی بلندمدت مسمومیت رخ می‌دهد.

اغلب مسمومیت ها بهبودپذیر هستند و باعث صدمه دائمی نمی‌شوند اما ممکن است بهبود کامل در درازمدت حاصل آید، اگرچه بیشتر آفت‌کش ها ممکن است باعث بروز صدمات دائمی و غیرقابل برگشت و بهبود پذیر باشند، آفت‌کش ها می توانند بر روی یک سیستم و عضو خاصی در بدن تأثیر بگذارند یا آنها ممکن است مسمومیت ویژه‌ای را با تأثیرگذاری روی تعدادی از سیستم را ایجاد نمایند.معمولاً نوع مسمومیت به گروه‌های دیگری نیز تقسیم میشوند ،که بر اساس تأثیرگذاری آن بر سیستم ها و دستگاه‌های عمده بدن قرار دارند ، تعدادی از آنها در جدول شماره یک لیست گردیده‌اند.

بجهت اینکه سیستم بدن تنها بطور معدودی واکنش به استرس های شیمیائی و بیولوژیکی دارد،آن یک فرآیند پیچیده‌ای است ، علائم و نشانه‌ها را جور میکند و عامل اصلی بیماری انسانی یا مریضی را تعیین می‌کند ،در بیشترحالات تعیین اینکه آیا مریضی بوسیله قرارگیری در معرض موادشیمیائی بوده یا توسط یک عامل بیولوژیکی رخ داده (مثل ویروس آنفلوآنزا ) غیر ممکن است.

تاریخ در معرض قرارگرفتن و تماس با یک ماده شیمیائی یک سرنخ مهم در کمک به تعیین عامل بیماری است،اگر چه تاریخچه بطور قطعی نمی‌تواند ثابت کند که ماده شیمیائی عامل بیماری شده است، برای ثبوت رابطه علت و معلول خیلی مهم است که ماده شیمیائی در بدن در جریان خون یافت شود به اندازه‌ای که باعث بیماری می‌شودو به میزانش پی برده شود،اگر ماده شیمیائی اثر بیوشیمیائی با ردگیری آسان و خاصی را ایجاد می کند ( ممانعت آنزیم استیل ـ کولین استراز ) نتیجه تغییر بیوشیمیائی در بدن ممکن است در ثبوت قطعی عامل بکارگرفته شود.مردم در تماس با مواد شیمیائی اغلب در ضمن کارکردنشان بیمار میشوند و بایستی احتیاطات لازم پزشکی به پزشکشان در خصوص تماس قبلی شان با مواد شیمیائی ( مسمومیت ) گفته شود.

فاکتورهای تعیین کننده برآمد مسمومیت آفت کش :

اگر جذب آفت کش یک واقعیت ثابت شده است امکان دارد مقدار سم جذب شده برای ایجاد مرگ کافی گردد که به مقدار ترکیب اصلی سم (سمیت ) دارد.

راه‌های مختلف اندازه گیری سمیت مواد شیمیائی توسعه یافته است و اندازه گیری این فاکتور شامل دز کشنده صددرصد یا LD50 است . واژه LD50 بیان می کند شدت سمیتی که از طریق جذب پوستی و دهانی برای کشتن 50% کل حیوانات تحت آزمایش نیاز است. معمولاً اطلاعات حاصله از مطالعات آزمایش ها طبقه بندی آفت کش را در ارتباط با درجه سمیت فراهم می کند که آفت کش های خیلی سمی LD50 خیلی کمتری دارند .هرچندآن بایستی ارزشش از LD50 گفته شود ولی بهتر بود از روی احتیاط تفسیر گردد ، نظرباینکه تفاوت وسیعی در پاسخ بین گونه‌های موجودات زنده وجود دارد.

دز آفت‌کش ، تاحدودی برآمد مسمومیت ایجادشده بوسیله سم را تعیین می‌کند. اگر دز بیشتری از سم جذب بدن شده باشدمسمومیتی‌که بوجودمی‌آید نه تنها درترکیبات نسبتاً سمی بلکه برای ترکیبات با سمیت پایین نیزجدی خواهد بود .کنترل دز،اساس ایمنی استفاده از آفت کش‌هاست خیلی مهم است که توجه داشته باشیم که چه مقدار دزی از یک ماده مضره معمولاً کشنده است ، بطوردیگر دز خیلی پایین اغلب آفت کش های سمی بدون تأثیر است.

بروز علائم سمی آفت کش ممکن است ‌چندان هم تنها به دز بستگی نداشته باشد بلکه به مدت قرارگیری در معرض سم نیز بستگی داشته باشد.برای اکثر آفت‌کشها اثرات سمی مشاهده شده از تماس کم با سم ممکن است کاملاً متفاوت از تماس های تکراری با سم باشد.

بیشتر علائم تماسهای تکراری با سم به آرامی توسعه می یابند ودربیشتر موارد ممکن است علائم مسمومیت مشابه با علائم بیماریهای مزمن باشد که تشخیص اینکه مورد مسمومیت است یا بیماری را با مشکل مواجه می‌سازد.

تعیین‌کننده نهائی برآمد مسمومیت ایجاد شده توسط سم ، مسیر ورود سم به بدن است ، مسمومیت از طریق آفت کش از طریق خوردن ، استنشاق یا جذب از راه پوست می باشد.بیشتر مواد شیمیائی بعنوان مثال ،سم مالاتیون توسط هرسه روش تماس با سم در دزبالای سم بطوریکسان ایجاد مسمومیت می‌کند و توسط هرسه روش تماس با سم صرفنظر از مدت قرارگیری در معرض سم و مقدار دز سم بطور یکسان ایجاد مسمومیت نمی کند.

تماس و نفوذ پوستی عمومی ترین راه نفوذ سم به بدن می باشد و اگر مقدار معینی از آفت کش به بدن وارد شده باشد اثرات سمی بطور عادی دیده خواهند شد. رویهمرفته تعدادی از آفت کش های شناخته شده از طریق پوست در مقدار بیشتری جذب شوند تقریباً کم است،اثرات مشاهده شده در اکثر حالات معمولاً محدود به پوست با علائمی همچون خارش و حساسیت پوست می باشند .
 

علائم عمومی مسمومیت

 

اندام های تحت تأثیر

       در بدن

 

طبقه بندی مسمومیت

 

سوزش،سرفه،خفگی وتنگی نفس

تهوع،استفراغ و اسهال

پشت درد،اوره بیشتر یا کمتر از حد نرمال

سردرد،سرگیجه،اختلالات رفتاری،افسردگی و تشنجات اغمائی

کم خونی (خستگی و ضعف)

 خارش ،سرخی و تورم

ناباروری و سقط جنین

 

بینی،نای و شش‌ها

معده و روده

کلیه‌ها

مغز و نخاع

خون

پوست و چشم‌ها

تخمدان‌ها ، بیضه‌ها

 

تنفسی

گوارشی

داخلی

عصبی

خونی

پوستی

تولیدمثل

 




نحوه استفاده آفت کش های شیمیائی:

تمامی آفت کش‌های شیمیائی بایستی با احتیاط بکار برده شوند ،برای استفاده مطمئن و دائمی از تمامی مواد شیمیائی عناوین ذیل را رعایت کنید.

1- همیشه قبل از استفاده مواد شیمیائی برچسب روی آن را بدقت خوانده وطبق دستورالعمل اجراکنید.

2- آفت کش‌ها را بدور از دسترس کودکان نگهداشته و در ظروف سربسته برچسب دار نگهداری نمائید.

3- از کشیدن سیگار در زمان سمپاشی یا گردپاشی خوداری کنید چون اکثر مواد شیمیائی قابل اشتعال هستند.

4- از لباس‌های محافظت کننده و ماسک استفاده نمائید آستین ها کاملاً کشیده در پایین دست و یقه را کاملاً ببندید، در صورت ریخته شدن مواد سمی روی پوستتان فوراً آن را با آب و صابون بشوئید.

5- دستانتان را بعد از سمپاشی یا گردپاشی و قبل از غذاخوردن یا سیگارکشیدن بشوئید و لباستان را تعویض نمائید.

6- اگر شمادرزمان استفاده از آفت کش یا کمی بعد از آن احساس ناخوشی کردید سریعاً به پزشک مراجعه نمائید.

 

در طی پنجاه سال گذشته، آفتکشها جزء ضروری دنیای کشاورزی بوده اند. گرچه تقاضا برای تولید و توزیع آفتکش که باعث افزایش بهبود کیفیت و کارایی کشاورزی می شود محرز است. ولی احتمال بکارگیری نابجا و غیر معقول، بسیار زیاد می باشد. یکی از مهمترین نکات سازمان بهداشت جهانی، مسئله آفتکشها می باشد. افزایش جمعیت و بدنبال آن افزایش مصرف مواد غذایی، بویژه محصولات کشاورزی، کشاورزان را بر آن داشته است که میزان محصولات خود را افزایش دهند. افزایش کشت محصولات متعاقباٌ افزایش سموم آفتکش را به همراه داشته است. به دلیل بی توجهی کشاورزان در مصرف سموم، ریزشهای جوی و چندین عامل دیگر سموم کشاورزی وارد آب رودخانه ها و دریاها می شوند. در این خصوص افزایش آگاهی متخصصین و به طور کلی عموم مردم از خطرات ناشی از تماس کوتاه مدت و دراز مدت، شامل سرطانزایی، بیماریهای سیستم عصبی ، تنفسی و زادآوری و ... توجه عموم و دولتمردان را به خود جلب نموده است. امروزه آلودگی محیط زیست به صورت یک مسئله جهانی درآمده است. برای مثال آب یکی از اجزاء تشکیل دهنده مهم در چرخه زندگی محسوب می شود. اهمیت کیفیت، نگهداری و توسعه آن به طور پیوسته در حال افزایش می باشد و سموم دفع آفات نباتی یکی از اصلی ترین آلاینده های آب به حساب می آید.

با توجه به اینکه هرساله زراعت‌های بهاره ودرسال های اخیر جالیز وصیفی جات (خربزه ،هندوانه،گوجه فرنگی و خیار ......) در منطقه مغان بویژه حوزه پارس‌آباد در سطح وسیعی بطور شخصی یا غیرشخصی کشت میگردد و همگان به هرنحو ممکن سعی دارند در این کوتاه مدت سودکلانی از فعالیت برمحصولشان مخصوصاً در اراضی اجاره‌ای داشته باشند، دراستفاده بیشتر از هرنهاده‌ای بویژه کود‌های شیمیایی و علی الخصوص انواع سموم شیمیائی دریغ نمی ورزند وبه جرأت می‌توان گفت،شاید کمترزارعی آن هم به جهت عدم توان مالی از سموم استفاده نکند بلکه به وفور وبا شدت تمام مغان در بهار و تابستان بصورت زمینی و هوایی جالیز ، صیفی جات، باغات و زمین های زراعی‌اش سم باران میشود.

بدون اطلاع ازعواقب کار چه ازلحاظ آلودگی محیط زیست وتأثیرآن برانسانی که تمام تلاشش این است سالم بماند، شدیداً در مصرف سموم شیمیائی از همدیگر پیشی می‌گیرند. شاید بهتر است به خصوصیات شیمیائی سموم واثرات خطرناک آن از گفته بزرگان شروع بکنیم.

دکتر فرانسیس ری از دانشگاه فلوریدا اظهار میدارد که ما باافزودن موادشیمیائی به غذاهای خودمان امکان بروز سرطان را افزایش می دهیم.

دکتر هاریوگریوز نظر براین دارد که بین سموم سیمیائی و سرطان خون ، سرطان های دستگاه گوارشی یا دیگر اختلالات خونی رابطه‌ای مستقیم وجود دارد.

تا دیروز زندگی بشر مملو از ترس از بلایایی جهان گستر چون وبا، حصبه ، تیفوس و طاعون بود ، اکنون خوشبختانه این بیماریهای مهلک که روزی همه جاگیر بودند با پیشرفت دانش پزشکی و رعایت اصول بهداشتی دیگر موجب نگرانی نیستند،امروزمانگران صدمات متفاوتی هستیم که در محیط زیست ما در کمین نشسته‌اند صدماتی که محصول پیدایش و تکوین شیوه زندگی جدید خود بشر هستند، نمونه‌اش پیدایش همین آفت کش‌های قوی است.درست است که هدف از کاربرد سموم شیمیائی نابودی حشره آفت یا کنترل بیماری گیاهی است ولی می‌توان گفت که این همه سموم خطرناک که در حال حاضر مصرف می شوند تنها آفت کش نیستند بلکه زندگی کش و زیست کش هستند.

این همه خطر کردن پس به خاطرچیست ؟

درست است که مصرف موادشیمیائی آفت کش را مجاز شمرده‌ایم ولی بدون آنکه پیشاپیش تحقیقی دقیق از تأثیر آن بر جامعه اکولوژیک و زیستی بشر داشته باشیم و آموزش ها ، هشدارهای زیستی ،خطرات و مضرات جانبی مصرف سموم را گوشزد نموده و آگاهی داده باشیم ، بی مهابا نسبت به توصیه مصرف وفروش سموم تأکید داریم و قوانین و مقررات کنترلی در مصرف سموم و مجازبودن آن چندان محکم و استوار نیستند.ایمنی وبهداشت در کارخانه و حتی زمان سمپاشی به نحومطلوب و سختگیرانه اعمال می‌شود ولی در زمان سمپاشی و بعدازسمپاشی هیچ کنترل و آزمایشی در خصوص مضرات سموم برای جوامع اکولوژیکی و زیست محیطی انجام نمی گیرد و شاید تنها به کم خطر بودن سموم خود را راضی می کنیم چون چیزی بطور آنی مشاهده نمی گردد.

آموزش زارعین منطقه از ماندگاری سموم در خاک ، محصولات صیفی و جالیز،فاصله سمپاشی تا برداشت محصول (دوره کارنس ) ودرصد خطر سموم ضروری است ،همه سعی بر این دارند از بهترین و قویترین حشره‌کش ها و قارچ کش‌ها در کنترل آفات و بیماریهای محصولاتشان استفاده نمایند تا سرمایه ریالی افزایش یابد ، ولی ازآنچه که سموم شیمیائی بطور نهفته با جان و روان بشر میکند چندان خبر ندارند و تنها علائم حاد مسمومیت را مسموم شدن و حالت تهوع می دانند و دیگر هیچ........ .

محصولات کشاورزی وبخصوص صیفی جات و میوه‌جات، بدون اطلاع از تأثیر نهایی سمپاشی ها مکرراً سم باران می شوند در یک دوره بهره برداری از جالیز یا صیفی جات یا مزارع ذرت تا 15 بار سمپاشی صورت می گیرد وبرای حصول اطمینان از مؤثربودن سمپاشی و گریز از هزینه اضافی دز مصرفی سم را گاه تا چندین برابر حد مجاز مصرف بالا می برند و بین زمان آخرین نوبت سمپاشی و برداشت محصول فاصله زمانی مجاز را رعایت نمی کنند ، بعنوان مثال ؛ در مورد محصولاتی مثل خیار که رشد سریع و محصول پیوسته دارد گاهاً بلافاصله پس از سمپاشی( بویژه سموم قارچکش) محصول را جمع آوری و بدون آزاد گذاردن در هوای آزاد درون کیسه‌های پلاستیکی کرده و روانه بازار و مورد مصرف عموم قرار می دهند که مصرف کننده نیز همیشه به دنبال محصول تازه است آن را مورد تغذیه قرار میدهد که زمانی کمتر از 12 ساعت را شامل میشود،ودر این مورد برای سنجش وجود باقی مانده سم نیازی به استفاده از دستگاه‌های حساس و پیچیده نیست  حس چشایی مصرف کننده خود به طعم سم در محصول گواهی می‌دهد.

تجمع مواد سمی در غذا ، آب ، زمین و هوا یکی از بحث‌های روز  وخطرناک سموم برای سلامتی محیط زیست و بشر است ، براساس گزارشات آماری از سراسر جهان تعداد مسمومیت با عوامل آفت کش بیشتر ازپانصد هزارمورد در سال و همراه با بیش ازبیست هزار مورد مرگ می‌رسد. با توجه به اینکه اثرات خطرناک زیستی سموم در درازمدت بطور تجمعی در بدن انباشته می‌شود و صدمات وارده بر فرد ممکن است متناسب با جمع مقدار سم دریافت شده در طول عمر باشد به همین دلیل است که خطر نادیده گرفته می‌شود.

به قول دکتر رنه بوس : انسانها طبیعتاً بیشتر متوجه بیماریهایی هستند که علائم آشکار دارند در حالی که بعضی از بدترین دشمنان ما آهسته و بی خبر به سویمان می خزند.

فاکتور مهم در مسمومیت مزمن آفت کش ها دارابودن تجمع طولانی مدت در بدن است و این تجمع مواد سمی در بدن در تمامی افراد به واسطه تماس مستقیم وحتی بطور غیرمستقیم از طریق غذا ، تنفس یا جذب پوستی به چشم می‌خورد.

امروزه هیچ کس به کارآیی آفت‌کش‌ها در حفاظت از محصولات زراعی شکی ندارد ،موضوع قابل بحث این است که اهمیتی که به افزایش عملکرد وسود تولید داده می شود اگر به همان اندازه به سلامت خود وشهروندان ومحیط زیست اعمال گردد جلوی بسیاری از خطرات اجباری ،ارادی و غیرارادی گرفته می‌شود.استفاده گسترده ، روزافزون ونابجا از آفت‌کش های سمی بابروز بیماری‌های خطرناکی چون سرطان خون ،سرطانهای دستگاه گوارش و سایر اختلالات فیزیولوژیکی در بدن انسان در ارتباط می باشد وبه عناوین مختلف به ثبوت رسیده است و موضوع از حرف و حدیث گذشته و ضرورت توجه عام و خاص را به اهمیت حیاتی وزیستی مسمومیت های ناشی از سموم را دوچندان کرده است،همه آفت‌کشها بدون استثناء وبا نسبت های متفاوت روی تعدای از ارگانیسم ها ، اندام‌ها و فرآیندهای حیاتی انسان اثرات سمی و مضر دارند که با رعایت اصول بهداشتی شاید بتوان حداقل از کم خطرترین آنها به نحوی مصون و ایمن ماند.

واقعیت این است که تقریباً 90 درصد کلیه قارچ‌کشهای مورد مصرف در کشاورزی در مدلهای حیوانی سرطانزا می‌باشند هنوز این مسئله بزرگ توجه عمومی را بخود جلب نکرده است ،یک بررسی روی یازده نوع از قارچ‌کشها نشان داده است که هرچند این موادتنها10 درصد از موادشیمیائی مورد استفاده به عنوان آفت کش را در سال تشکیل می دهند ولی در کل عامل 60 درصد از سرطانهای شایع دستگاه گوارش هستند ،دربعضی از محصولات کشاورزی  سمومی مثل کاپتان ،مانکوزب، بنومیل ، کالکسین ، تیلت ،آلتو و..... هرچندمسمومیتی که قابل دیدن باشند را دارا نیستند ولی درکل در درازمدت سرطانزا هستند وخطرات زیست محیطی زیادی دارند.

برای ایجاد مسمومیت در بدن لارم است میزا ن سم در بدن حداقل به یک غلظت خاصی برسد تا علائم مسمومست در بدن ظاهرشود اما برای مواد مسموم کننده ژنتیکی و مختل کننده هورمونها یک آستانه واقعی که هیچگونه خطری پائین تر از آن نباشد وجود ندارد.

دانشمندان بر اساس دانش کنونی به این نتیجه رسیده اند که حتی یک دز خیلی کم از عامل شیمیایی مسموم کننده ژنتیکی میتواند باعث تبدیل یک سلول سالم به یک سلول بدخیم بشود.

اندازه گیری وسنجش ریسک سرطان در انسان ناشی از سموم شیمیائی بدلیل طولانی بودن دوره تکمیل فرآیند سرطانی شدن و ناشناخته بودن دوره کمون و ظهور تومور به صورت بالینی و همچنین تفاوت استعدادهای ژنتیکی افراد گوناگون با یکدیگر معمولاً دشوار است عملاً این طولانی بودن و عدم ظهور زودهنگام بیماری یک امنیت کاذب ونسبی به حضور بیشتر در محیط سمی و منطقه سمی کشاورزی و مزرعه می دهد ، واقعاً ذخیره سموم در بدن حتی به مقدار کم ،تجمع تدریجی آن ودر نتیجه اختلالات وارده  بر جگردیگر غیر قابل انکار است که مشکلات ونارساییهای خونی را سبب گردیده و امکان بروز سرطان های شایع را تسهیل می سازد.

شاید بهتر است بطور اجمال به علائم مسمومیت های مزمن و حاد تأثیرگرفته از تمامی گروه‌های سموم شیمیایی مورد مصرف در کشاورزی را خاطر نشان گردم تا به سرانجام این طوفان مصرف سم واستفاده نامعقول آن اندکی بیشتر اندیشه کنیم وهمه چیز را به قضای الهی نسبت ندهیم.

با عنایت به این مورد که میزان وقوع مسمومیت ناشی از درمعرض قرارگرفتن با سموم شیمیائی در کشورهای درحال توسعه 13 برابر از مورد کشورهای کالاً صنعتی می باشد که خود 85 درصد از تولید جهانی آفت‌کش ها را مصرف می کنند. دلیل آن مشخص و مبرهن است آموزش و آگاهی دادن به جمعیت وافراد مشغول در حوزه فعالیت های کشاورزی و سموم شیمیائی.

مسمومیت ها بیشتر از راه تنفس، تغذیه محصولات گیاهی با باقیمانده مجاز سم بالا واستنشاق بخارات سم  می باشد وبه حالت آلودگی نیز بیشتر منشاء پوستی دارد البته این مسمومیت‌ها ارادی و به اختیار انسان نمی باشد به نحوی است که خواسته یا نا خواسته در معرض سموم شیمیایی بوده و می باشد در اینجا برای تفهیم بهتر به علائم کلی مسمومیت ها اشاره می گردد.

علائم عمومی وخصوصی مسمومیت های حاد و مزمن  ناشی از درمعرض قرارگرفتن باآفت کشهای مورد مصرف در کشاورزی ؛

افزایش ترشحات وبزاق دهان،انقباض برونشها،اختلالات گوارشی ،اسهال،لرزش، رعشه،ضعف عضلانی ، بی قراری ،عدم تعادل ، تیرگی دید ، فقدان حافظه ،افزایش ادرار ،ضعف عمومی ،تشنج ،صدادادن گوش ،تب ، اختلال در تکلم ، بی خوابی ،سستی ،هیجان ،افسردگی ،پریشانی ،سقط جنین ،احساس سوزش پوست ،خشکیدگی دهان ولب ،تهوع ،استفراغ ، خارش ،گرفتگی عضلات ،درد در ناحیه شکم ،اختلالات ژنتیکی و جنسی وده ها عنوان علائم دیگر ودر سطح پیشرفته با انجام آزمایش های ویژه خونی مثلاً افزایش یا کاهش آنزیم های کبدی و مواد آلکالاین .....

به عنوان مثال ؛ احساس سوزش پوست ،مورمور شدن پوست در استفاده از سم سومیسیدین از حالت های مسمومیت پوستی این سم است ، گیجی ،تهوع ،دردهای شکمی ،عوارض تنفسی ،خارش،اسپاسم عضلانی ، ضعف و خستگی از علائم مسمومیت های اتفاقی یا شغلی با علفکش های کلروفنوکسی است ودو گروه از حشره‌کش ها یعنی گروه کلره و فسفره به طرز متفاوتی ولی بطور مستقیم  سیستم عصبی را شدیداً تحت تأثیر قرار می‌دهند و چندین صد مورد این وضعیت که در بروشور فنی سموم شیمیائی بعنوان احتیاطات قید می گردد که نیاز به رعایت دارد نه فقط مطالعه.

یکی از مهمترین حقایق راجع به سموم کلره ،اثرات آنها به کبداست این اندام شگفت آورترین اندام بدن انسان بشمار می آید و از تنوع کار وضرورت اعمالش در بدن همتایی نیست ،کوچکترین صدمه به آن عواقب وخیمی را بدنبال خواهدداشت .کبدنه تنها مسئول تولید صفرا برای هضم چربیهاست بلکه دارای چندین نقش اساسی دیگر در بدن است ،اگرکبدازسوی حشره‌کشی آسیب ببیند نه تنها قادر به حفاظت بدن در مقابل سموم نیست بلکه تمامی فعالیت های متعدد آن مختل وبروز سرطانها را آسان می کند.

خطرات کلی آفت کشها:

تحقیقات نشان داده است که سموم آفتکشها باعث سقط جنین، عدم رشد فکری، اثرات مخرب ساختمانی در بدن هنگام تولد و نقصهایی در اعمال و بافتهای بدن می شوند.

آفتکشها دارای اثرات مخرب و سمی روی اندامهای تولید مثلی، تداخل در اعمال هورمنی، عقیمی مردان و زنان و دوره های  قاعدگی نامنظم در زنان هستند.

 همچنین مشخص گردیده است که علفکش توفوردی برای دستگاههای تولید مثلی بدن مسمومسیت زا است بطوری که آزمایشات نشان داده است که بین این سم و کاهش تعداد اسپرم ، افزایش اسپرمهای بدشکل ارتباط مستقیم وجود دارد.
هم چنین ثابت گردیده است که زنانی که درمحیطی با آبهای آلوده به سموم زندگی می کنند درمقایسه با سایر افراد تاخیر قابل ملاحظه ای در رشد درون رحم دارند.

تحقیقات نشان داده است که سموم پاراکوات ،گروه سموم ارگانو فسفره، مانب و مانکوزب منجر به بیماری پارکینسون میشود. همچنین آشکار شده است افرادی که در حوالی مناطقی زندگی می کنند که در معرض آفتکشها قرار دارند احتمال بروز بیماری پارکینسون بیشتر است.در تحقیقات دیگری که روی کشاورزان انجام شده مشخص گردیده است که کشاورزانی که با قارچکشهای مانب و مانکوزب در تماس هستند اعصاب محیطی آنها نسبت به سایر افراد کندتر عمل می نماید.
تحقیقات روی جمعیتهای نمونه نشان داده است افرادی که در معرض علفکشها هستند 4 برابر و افرادی که در معرض حشره کشها هستند 3 الی 4 برابر احتمال بروز بیماری پارکینسون (فراموشی ) بیشتر است
.

تحقیقات نشان داده است کودکانی که در هنگام رشد مغز در معرض غلظت خیلی کم سموم قرار دارند صدمات ثابت و پایداری در اعمال و و ساختار مغز آنها اِیجاد می شود. در برسیهای بعمل آمده در مکزیک روی کودکانی که در معرض سموم بودند نشان داد که انواعی از تاخیرات و کاستی ها در نمو مغز این کودکان در مقایسه با سایر همنوعان خود وجود دارد. همچنین ضعفهایی در نیروی فیزیکی ، تطابق طبیعی دست و چشم، و حافظه کوتاه مدت در این کودکان قابل مشاهده بود.

ارتباط بین بروز سرطان گلبولهای سفید خون و سموم ارگانو فسفره در تحقیقات اخیر محققین مورد تایید قرار گرفته است.
همچنین ارتباط بین سموم
توفوردی ، آترازین و کاپتان با سرطان ام اس دی) در تحقیقات مشخص شده است و باغدارانی که در معرض این سموم هستند سه برابر سایرین احتمال بروز این نوع سرطان را دارند.
علفکشهای فنوکسی مانند
توفوردی نیز در بروز سرطان بدخیم  اس تی اس
نقش دارند.و احتمال بروز افرادی که در معرض علفکشهای فنوکسی قرار دارند 10 برابر بیشتر از سایر افراد است.

وجود آفتکشها در آبهای زیرزمینی برای انسان بسیار خطرناک است و باعث اختلالات ناهنجار در سیستم عصبی، غدد درون ریزوسیستم ایمنی بدن می شوند. ترکیب آفتکشها و کودهای شیمیایی در آبهای زیرزمینی باعث ایجاد موارد بسیارخطرناکتردردر مقایسه با اثرات تک تک این مواد می شود.

تحقیقات بسیاری ارتباط معنی داری بین وقوع سرطان پروستات و مشاغلی که با علفکشها در ارتباط هستند به اثبات رسانده است.
سرطان پستان سالانه افزایشی به میزان 1 الی 2 درصد نشان می دهد و آلوده کننده های محیطی از جمله آفتکشها درافزایش بروز این نوع سرطان نقش عمده ای دارند. دریک تحقیق خاص ارتباط بین بروز سرطان پستان و و علفکش آترازین مشخص شده است.
سرطان تیرویید نیز از جمله سرطانهایی است که احتمال بروز آن در افرادی که در معرض علفکشهای فنوکسی قرار دارند بیشتر است.

درپایان بهتر وضروری است اشاره ای کوتاه به  درجه سمیت سموم کشاورزی قوی و خطرناک که در منطقه مغان در سطح وسیع بدون در نظرگرفتن مسائل فنی وبهداشتی سموم وبویژه عدم رعایت فاصله آخرین سمپاشی تا برداشت را خاطرنشان شوم که ضرورت وپاسخی برای همه سئوالات ومسائل مربوط به سم در منطقه سبز مغان است.

سموم ذیل در بیشترین حد درمنطقه مورد استفاده قرار می گیرند که درجه سمیت پایینی دارند و در گروه سموم خطرناک برای انسان به شمار می آیند که نیاز مبرم به محافظت و مراقبت های ویژه دارد که متأسفانه به آب ، خاک و دانه ، میوه وصیفی جات منطقه  هر ساله واردمی گردد..

نئورون ، سومیسیدین ، متاسیستوکس ، دانیتل ،اکاتین ،اندوسولفان ،دورسبان ،نواکرون ، کراکرون ، بنومیل ،کالکسین ، کاربندازیم ،مانکوزب ، ریدومیل ، لاروین ، سوین ، لیندین ، ترفلان ، لاسو،توفوردی و..........

در مورد فاصله آخرین سمپاشی تا برداشت یا چیدن محصول مثل خیار حداقل این زمان برای اکثر حشره کش ها یا قارچ کش ها کمتر از 3 روز نبوده و حداکثر زمان حتی برای بیشتر سموم رعایت فاصله دو هفته ای است ،آیا با برداشت خیار یا گوجه فرنگی که بعد از نصف روز سمپاشی شده این زمان رعایت می گردد  هرگز نه ؟ مثلاً رعایت دوره کارنس برای سم متاسیستوکس  21 روز وبرای سم دانیتل در صیفی وسبزی 3-5 روز می باشد.

در خاتمه ضرورت یادآوری وتوجه همگان را به ماجرای پرمخاطره این مصرف بی رویه سموم شیمیائی به عنوان یک وظیفه کارشناسی خاطرنشان می گردم که آینده کودکانمان را جدی بگیریم، چونکه شاید سموم شیمیائی برای بالغین چندان عوارض قابل ملاحظه و فوری را بروز نمی دهند ولی برای خردسالان و کودکان تجمع مواد شیمیائی ازاوایل سنین کودکی که مصادف با اوج مصرف سموم شیمیائی از زمین و هوا در منطقه  است، تفکرانگیز و مسئولیت بار است.

در دنیا تمام سعی ها برای کم مصرف نمودن این سموم شیمیائی است که به نوعی با سایر روش های مبارزه ای توأم گردیده است و سازندگان سموم شیمیائی سعی بر تولید سموم با دز مصرف پایین با تأثیر بیشتر هستند که به نوعی مشکلات زیست محیطی حداقل داشته باشد.

گفتنی است در حال حاضر هیچ سازمان بهداشتی در منطقه مسئولیت نظارت و کنترل آلودگی مواد غذایی ، محصولات کشاورزی ، میوه جات ، صیفی جات و سرمایه های ملی ( آب ، خاک و ...) را به عهده ندارد واستفاده های غیر اصولی و غیر منطقی روز به روز با ورود سموم خطرناک به منطقه دوچندان گردیده است و اگر روزی در ورودی های میادین میوه ، تره بار و حتی شهر از این محصولات نمونه برداری حدمجاز باقیمانده سموم صورت گیرد معلوم خواهد شد که به گذشتگان چه مصیبت و فلاکتی شده و آینده منطقه را چه خطری کمین کرده و چه سهمی از این محصولات تولیدی ( میوه جات ، محصولات جالیز ،صیفی جات و سبزی ) صلاحیت عرضه به بازار ومصرف مردم عزیز این منطقه کشاورزی را دارند ،

 به امید روزیکه محیط زیستی عاری از مواد شیمیائی و هوایی سالم برای کودکانمان و آبی تمیز برای بقای عمر داشته باشیم ،سرمایه انسانی را فدای سودهای فلاکت بار و آنی تفکرات لحظه ای ننمائیم چون ما مسئول هستیم.


***دوستانی که مایل به مطالعه بیشتر راجع به سموم کشاورزی میباشند میتوانند مجموعه آموزشی سموم کشاورزی ونحوه استفاده از آن را دانلود نمایند

آفتکشهای کاربردی شیمیایی



کلسیم سیانامید Calcium cyanamide این ترکیب یک برگ ریز بوده و در موقع مصرف بهتر است که برگها خیس یا شبنم داشته باشد در دمای 17 درجه سانتیگراد بهتر اثر می‌نماید و زیر این دما و همچنین هوای خشک نباید آنرا مصرف نمود. در شرایط مناسب پس از استفاده از این مواد، ابتدا برگها زرد و سپس قرمز رنگ شده و در عرض مدت 10ـ18 روز می‌ریزند. زمان مصرف 10 روز قبل از برداشت محصول می‌باشد. مصرف بیش از اندازه، کاهش اثرات برگ‌ریزی را سبب می‌شود زیرا در این حالت برگها خشک ولی ریزش نمی‌کنند LD50آن 400 میلی‌گرم بر کیلوگرم است

کلرات منیزیم


کلرات منیزیم Magnesium chlorate این ماده به عنوان یک خشک کننده و برگ‌ریز مورد استفاده قرار می‌گیرد. دمای مناسب 18ـ17 درجه سانتیگراد و در دمای پایین‌تر اثر آن کاهش می‌یابد. این ماده سیستمیک نیست ولی قدرت نفوذ آن در برگها زیاد می‌باشد. زمانی که وارد گیاه می‌شود به صورت نیمه سیستمیک عمل می‌نماید. نفوذ آن در مدت یک ساعت صورت می‌گیرد. کلرات منیزیم در شرایط نبود رطوبت و یا شبنم نیز به خوبی در برگها نفوذ می‌نماید. وقتی به طور متوسط دو غوزه در یک بوته باز شده باشد باید آنرا مصرف نمود. این ترکیب باعث توقف یا قطع جریان آب در برگها شده، مانع عمل فتوسنتز، تجزیه کلروفیل و قطع متابولیسم کاربوهیدرات و پروتئین را در گیاه سبب می‌شود. همچنین مصرف بیش از اندازه این مواد، سبب خشک شدن برگها شده ولی ریزش برگ صورت نمی‌گیرد. این ترکیب امروزه به عنوان خشک کننده و برگ ریز در مزارع آفتابگردان، سوژا و چغندرقند بکار می‌رود. LD50 آن 620 میلی‌گرم بر کیلوگرم برای موش صحرایی است.

کلرات - کلرات کلسیم


کلرات - کلرات کلسیم Calcium chlorate - chloride


این ترکیب به صورت محلول
با خاصیت خشک کننده و برگ ریز مصرف می‌شود. از نظر فیزیولوژیکی روی برگ گیاهان نظیر کلرات منیزیم عمل می‌نماید ولی در شرایط مساوی این ماده بطئی‌تر عمل می‌کند و باز شدن کند غوزه‌ها را به دنبال دارد. زمان مصرف آن هنگامی است که 1ـ4 غوزه باز شده باشد و میزان مصرف 30ـ20 کیلوگرم در هکتار است. هنگامی که به عنوان خشک کننده مصرف می‌گردد باید 50 درصد غوزه‌ها باز شده باشد. در این صورت میزان مصرف 50ـ40 کیلوگرم در هکتار توصیه می‌شود. LD50آن 1112 میلی‌گرم بر کیلوگرم برای موش صحرایی است.

دی کوات


دی کوات Diquate


یک خشک کننده است که در مزارع چغندرقند بذری در موقعی که 30 تا 40 درصد بذور قهوه‌ای رنگ شده باشند به مقدار 5 تا 10 کیلوگرم در هکتار مصرف می‌شود. در زراعت یونجه بذری، یک هفته قبل از برداشت باید به مقدار 2 تا 4 کیلوگرم در هکتار مصرف گردد

سزامکس یا سزوکسان


سزامکس یا سزوکسان Sesamex = sesoxane


سزامگس یا سیزژیست با طیف تأثیر وسیع است که نه تنها روی پیرترینها بلکه روی سموم کاربامات و برخی از سموم فسفره و کلره نیز دارای اثر سینرژیستی مطلوبی است. به عنوان مثال این ماده روی آلترین بهتر از پی پرونیل بوتوکساید عمل می‌کند و در مطالعات انجام شده مشخص گردیده که در شرایط آزمایشگاهی این ترکیب اثر سیستم آنزیمی (Mixed-Function Oxidase) MFO را مهار می‌کند.

__________________
 

نیکوتین


نیکوتین Nicotine


این ماده الکالوئیدی است که از توتون استخراج شده و قابلیت حشره‌کشی بسیار جالبی دارد. توتون یکی از اولین گیاهانی است که خاصیت حشره‌کشی آن شناخته شده و بشر از آن برای کنترل حشرات استفاده کرده است به طوریکه اروپائیان در حدود 1690 میلادی از عصاره آن برای کنترل آفات مکنده استفاده کرده‌اند. بعداً مشخص شد که مادة مؤثره سمی آن الکالوئیدی به نام نیکوتین می‌باشد. اولین بار در سال 1763 به عنوان حشره‌کش بکار رفته است. در سال 1824 الکالوئید آن به صورت خالص استخراج گردید و در سال 1904 به طریق مصنوعی ساخته شد. نیکوتین چه به صورت خالص و یا به صورت سولفات به عنوان حشره‌کش تماسی و گوارشی و گاهی تدخینی بکار می‌رود. در بازار با نام تجارتی Black leaf یافت می‌شود. این فرآورده تجارتی دارای 40 درصد ماده مؤثره نیکوتین است. با افزودن یک ماده قلیایی به این ترکیب، ماده سمی آن یعنی نیکوتین آزاد می‌شود. نیکوتین خالص مایعی بی‌رنگ، بی‌بو و با نقطه جوش 47/2 درجه سانتیگراد است. در مجاورت هوا اکسیده شده و به رنگ قهوه‌ای و تیره درمی‌آید. بوی نامطبوعی دارد. نیکوتین با آب در دمای پایین‌تر از 6 درجه سانتیگراد قابل اختلاط است و در حلالهای آلی به خوبی حل می‌شود.

فرمول شیمیایی نیکوتین
نیکوتین به میزان 1 تا 8 درصد در گیاه توتون وجود دارد. برای پستانداران به شدت سمی است. 50LD آن از طریق گوارشی برای موش صحرایی 60ـ50 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن می‌باشد. علیه حشرات به ویژه شته‌ها نیز بسیار مؤثر می‌باشد.

در بین گونه‌های مختلف توتون فقط دو گونه Nicotina rostica، Nicotina tabacum به مقدار کافی الکالوئید نیکوتین دارند.

در برگهای N. tabacum 2 تا 5 درصد و در N. rostica 5 تا 14 درصد نیکوتین وجود دارد. در گیاه توتون 12 نوع الکالوئید شناسایی شده است و نیکوتین به تنهایی 98 درصد آنها را تشکیل می‌دهد. الکالوئیدهای آنابازین و نور نیکوتین از الکالوئیدهای دیگر گیاه توتون هستد که دارای خاصیت حشره‌کشی می‌باشند.

مقادیر LD50نیکوتین برای تعدادی از جانوران به شرح زیر است:

برای زنبور LD50عسل آن 315 میلی‌گرم بر کیلوگرم، سوسری آمریکایی 650 میلی‌گرم بر کیلوگرم، کرم ابریشم 40 میلی‌گرم بر کیلوگرم، سگ و خوک 5 میلی‌گرم بر کیلوگرم، خرگوش 9 میلی‌گرم بر کیلوگرم، موش صحرایی 1 میلی‌گرم بر کیلوگرم.

از مقایسه مقادیر LD50فوق معلوم می‌گردد که نیکوتین برای مهره‌داران بسیاری سمی است زیرا می‌تواند اعمال استیل کولین را تقلید نماید یعنی آن دسته از اثراتی که در اثر تزریق استیل کولین در بدن حاصل می‌شود به وسیله نیکوتین نیز ایجاد می‌شود. نیکوتین در محل ارتباط عصب با ماهیچه اثر می‌گذارد و باعث قطع این ارتباط می‌شود و در نتیجه فلج ماهیچه را به دنبال دارد. نیکوتین و استیل کولین در مقدار کم باعث افزایش فعالیت و در مقدار زیاد باعث قطع فعالیت اعصاب و ماهیچه‌ها می‌شوند.

شباهت نیکوتین به استیل کولین ناشی از وضعیت فرمول ساختمانی آن و نیز فاصله دو اتم نیتروژن است که این فاصله در حدود 4.2 انگستروم می‌باشد که تقریباً نزدیک به فاصله گروههای عمل کننده مولکول استیل کولین است لذا بر اساس این شباهت نیکوتین گیرنده‌های استیل کولین را مورد حمله قرار می‌دهد. نیکوتین روی سیناپس گانگلیونی حشرات و سیناپس عصبی ماهیچه‌ای پستانداران به صورت انتخابی عمل می‌کند و سایر گیرنده‌های شناخته شده استیل کولین را مورد حمله قرار نمی‌دهد. مسمومیت از نیکوتین با استفاده از داروهای ضد تشنج نظیر دی پارکول و پان پارنیت درمان می‌شود.

در پستانداران نیکوتین توسط میکروزومهای کبدی متابولیزه شده و از طریق ادرار دفع می‌گردد. متابولیت اصلی آن در انسان و سگ پیریدی لاکتیک اسید و در مرحله بعدی کوتینین می‌باشد ولی در حشرات کوتینین متابولیت اصلی بوده و یک ماده غیر سمی است.

در حشراتی نظیر ملخها، مگس خانگی و سوسک توتون نیکوتین به مقدار زیاد متابولیزه می‌شود ولی لارو حشرات دیگر نظیر نیکوتین را متابولیزه نمی‌کنند بلکه آن را دفع می‌نمایند در نتیجه به نیکوتین حساس نمی‌باشند. عدم حساسیت شته سبز هلو به نیکوتین در موقع تغذیه از برگهای توتون به این دلیل است که آفت در موقع تغذیه از سلولهای مجاور آوندها تغذیه می‌نماید و از تغذیه مستقیم شیره آوندهای چوب و آبکش خودداری می‌کند زیرا آزمایشات نشان داده‌اند که شته در تغذیه از غذای مصنوعی حاوی نیکوتین سریعاً از بین می‌رود. این مطلب یکی از دلایل بارز سازگاری حشره در دوری جستن از یک ماده سمی است.

نیکوتین امروزه در بازار به فرم تجارتی سولفات نیکوتین موجود است. از سولفات نیکوتین امولسیون روغنی تهیه شده و در مبارزه با شته‌ها بکار می‌رود. فرمول زیر برای کنترل شته کلم پیشنهاد می‌شود:

پارافین مایع 1 لیتر

مویان 100 گرم

سولفات نیکوتین 200 گرم

آب 100 لیتر

ابتدا روغن و مویان را با کمی آب مخلوط کرده، سپس سولفات نیکوتین را به آن اضافه می‌نمایند، بعد مواد دیگر به آن اضافه می‌شود. نیکوتین سمیت بسیار زیادی برای انسان و دیگر پستانداران دارد. نیکوتین اثر سمی خاصی دارد به فاصله 5 تا 30 دقیقه سبب مرگ می‌ِود. نیکوتین از روی زبان. داخل چشم به سرعت جذب می‌گردد همچنین از راه معده و پوست به آسانی جذب و موجب مسمومیت می‌شود بنابراین باید در کاربرد آن نهایت دقت صورت گیرد.

نظر به اینکه اثر سمی این ماده پس از مدت کوتاهی در مجاورت هوا از بین می‌رود این سم برای کنترل آفات سبزی و صیفی سم بسیار مناسبی است و محصول را پس از مدت کوتاهی با اطمینان می‌توان مصرف نمود

نور نیکوتین


نور نیکوتین Nornicotine


فرم L نور نیکوتین حدود 95 درصد الکالوئیدهای موجود در گونه‌ای از تنباکو به نام Nicotina sylvestris را شامل می‌شود. فرم d و dL نور نیکوتین در گونه گیاهی به نام Dubosia hopwodii که در استرالیا رشد می‌کند به مقادیر متفاوت وجود دارد.

فرم خالص این ماده، مایعی بی‌رنگ، با نقطه جوش 270 تا 271 درجه سانتیگراد است و نسبت به نیکوتین در محیط پایداری بیشتری دارد و وقتی در معرض هوا قرار می‌گیرد رنگ و بوی نامطلوبی به خود نمی‌گیرد. خاصیت تدخینی آن کمتر از نیکوتین بوده و سمیت آن برای تعداد زیادی از حشرات بیشتر از نیکوتین است ولی برای پستانداران مشابه نیکوتین عمل می‌نماید.

پیرترین


پیرترین Pyrethrin


دومین گروه از حشره‌کشهای گیاهی گروه پیرتروئیدها هستند. حداقل دارای شش ترکیب حشره‌کش بوده. می‌توان این ترکیب را به نسبت 1 تا 2 درصد در گلهای خشک شده گیاهان خانواده Compositae و از گونه‌های جنس Chrysanthemum نظیر گونه‌های C.occineum و c.cinerariaefolium به دست آورد. طبق گزارش مرکز تجارت جهانی در سال 1976 مبداء این گیاه ایران بوده و از ایران به ناحیه قفقاز و سپس به یوگسلاوی برده شده است. بین دو جنگ جهانی اول و دوم ژاپن تولید کننده اصلی این گیاه بوده است. ولی امروزه کشورهایی نظیر کنیا، تانزانیا، رواندا، فیلیپین و برزیل از تولید کنندگان عمده آن هستند. به طور متوسط نژادهای اصلاح شده ژاپنی حدود 1 تا 3 درصد ماده مؤثر دارند. از پودر گلهای گیاه پیرتر از سال 1800 به بعد به عنوان حشره‌کش استفاده شده است. در سال 1851 در تمام دنیا مصرف آن متداول شد. پیرترین برای انسان تقریباً غیر سمی است به طوریکه LD50آن 1500 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن برای بدن موش صحرایی می‌باشد ولی برای حشرات فوق‌العاده سمی است.

گیاهان دیگری نیز از این جنس وجود دارد که دارای مقدار کمی پیرترین می‌باشند. دو گونه زیر مثال خوبی از آنهاست:

1. Chrysanthemum roseum

2. C. carneum

ماده مؤثره پیرترم مخلوطی از استرها است که فوجی تانی آنرا پیرترون نام نهاد.

امروزه ماده مؤثر آنرا می‌توان به وسیله حلالهایی نظیر نفت سفید، اتیلن دی کلراید، اسید استیک خالص، الکل و استون استخراج کرد. مواد استخراج شده را می‌توان به وسیله تقطیر تغلیظ نمود. شش ماده مؤثر جدا شده همه آنها مایع و دارای نقطه جوش بالا و بنامهای پیرترین I، پیرترین II، سینرین‌های 1 و 2 و جازمولین‌های 1 و 2 می‌باشد

روتنون


روتنون Rotenone


روتنون ماده حشره‌کشی است که در ریشه برخی از گیاهان خانواده بقولات یافت می‌شود. از این گیاهان می‌توان Deris elliptica و D. malacensis را در هندوستان و Lonchocarpas utilis و L.uruca را در آمریکای جنوبی نام برد که در بین این گیاهان جنس Deris سمیت بیشتری برای ماهی‌ها و حشرات دارد. ریشه این گیاهان از سال 1847 برای مبارزه با حشرات برگخوار مورد استفاده قرار گرفته است. ریشه آنها بین 0.2 تا 0.15 درصد روتنون دارد.

قبل از اینکه خواص حشره‌کشی این گیاه مشخص شود ماهی‌گیران مناطق حاره عصاره ریشه این گیاهان را برای صید بکار می‌بردند. برای این منظور گیاهان مذکور را برای مدتی خیسانده و سپس آنها را جوشانده و عصاره حاصله را در محیطهای بسته و راکد رودخانه‌ها می‌ریختند و بدین صورت سبب مسموم شدن ماهی‌ها می‌شدند و سپس آنها صید می‌کردند.

روتنون خالص به صورت بلورهای سفید مایل به زرد و با نقطه ذوب 163 درجه سانتیگراد است. در آب غیر محلول و در مجاورت هوا، نور و گرما به سرعت خاصیت سمی خود را از دست می‌دهد و به رنگ قرمز درمی‌آید. این حشره‌کش از طریق گوارشی و تماسی تأثیر می‌گذارد. روتنون از راه گوارش برای انسان و دام سمیت کمتری دارد. بر روی گیاهان هیچگونه عوارضی نظیر ایجاد سوختگی ندارد در حالیکه روی حشرات بسیار سمی است.

روتنون با کلیه حشره‌کش‌های قلیایی ناسازگار بوده و باید از مخلوط کردن آن با مخلوط بردو، پلی سولفورها خودداری شود. همچنین روتنون نسبت به نور حساس می‌باشد. می‌توان ریشه گیاهان جنس Deris را در آفتاب خشک نموده و سپس به صورت پودر نرمی در آورد. از این پودر 4 تا 5 درصد روتنون به دست می‌آید. از پودری که دارای 4 تا 5 درصد روتنون باشد می‌توان یک تا دو کیلو را با 400 لیتر آب مخلوط کرده و در سمپاشی بر علیه آفات سبزیجات استفاده نمود. این ماده سمی روی حشرات مکنده و جونده به طریق تماسی بسیار مؤثر است و حداکثر تا 7 روز خاصیت سمی خود را حفظ می‌کند.

برای سهولت در استخراج می‌توان از حلالهای آلی نظیر کلروفرم، کلروبنزن، کلرواتیلن بنزن استفاده کرد. در سمپاشی باید روتنون 0.0005 درصد تا0.25 درصد روتنون خالص داشته باشد تا خاصیت ایده‌آل حشره‌کشی ایجاد نماید.

LD50 حاد دهانی این سم برای موشها 1500ـ132 میلی‌گرم بر کیلوگرم، برای خرگوش 3000 میلی‌گرم بر کیلوگرم و برای انسان 0.3-0.5 میلی‌گرم بر کیلوگرم است. روتنون برای زنبور عسل خطرناک نمی‌باشد.

نحوه اثر

روتنون از جمله سمومی است که علاوه بر تأثیر روی اعصاب یک مهار کننده قوی متابولیکی نیز می‌باشد. سمیت آن از طریق مهار نمودن متابولیسم تنفسی بوده و در واقع سبب اختلال در سیستم انتقال الکترون بین DPNH یا دی فسفر پیریدین نوکلئوتید و NADH یا سیتوکروم b می‌شود. این سم سبب قطع زنجیره تنفسی در سیتوکروم b می‌گردد.

به طور کلی مسمومیت از روتنون فرآیند بسیار بطئی است. در ابتدا باعث فلج شدن قطعات دهانی و دیگر اندامهای حرکتی می‌گردد و سپس بیهوش شدن و مرگ تدریجی فرا می‌رسد. در بسیاری از موارد پس از قطع علائم حیاتی، قلب همچنان به کار خود تا مدتی ادامه می‌دهد.

روتنون در اثر متابولیسم و هیدروکسیله شدن به روتنولون I و روتنولون II تبدیل می‌شود. در کبد موشها و در بدن حشرات حلقه فوران تحت تأثیر آنزیمها گسسته می‌شود و یک گروه متوکسی باقی می‌ماند. نوعی الکل از اکسیداسیون یک گروه کتیل از بقایای ایزوپروپنیل به دست می‌آید که از متابولیتهای آن به شمار می‌آید.

موارد استفاده

روتنون جزء حشره‌کش‌های عمومی است و موارد استفاده آن مانند نیکوتین می‌باشد با این تفاوت که اثر آن روی شته‌ها کمتر از نیکوتین است ولی بر روی لارو پروانه‌ها و سخت بالپوشان بیشتر از نیکوتین مؤثر می‌باشد. مسمومیت از روتنون بسیار بطئی بوده و معمولاً پس از 24 تا 48 ساعت ظاهر می‌شود. مسمومیت قطعی است و حشراتی که مسموم شده باشند دوباره زنده نمی‌شوند

پرمترین، آمبوش


پرمترین، آمبوش Permethrine,Ambush


این سم دارای اسامی تجارتی پرترین، کورسایر، کافیل، پونس، پرماسکت ایندوترین، تالکورد، اسلومولکسین و اکتیبان است.

در سال 1973 به وسیله الیوت و همکاران معرفی گردید و با نام تجارتی آمبوش به بازار عرضه شده است.

فرمول مولکولی C21H20Cl2O3، نقطه ذوب 35ـ34 درجه سانتیگراد، نقطه جوش 200 درجه سانتیگراد است.

پرمترین یک حشره‌کش با طیف وسیع بوده و دوام متوسطی دارد. این حشره‌کش برای انسان و دام بی‌خطر است. پیرمترین به صورت مخلوطی از دو ایزومرسیس و ترانس به نسبت 20 به 60 می‌باشد. 4000ـ430=LD50میلی‌گرم بر کیلوگرم برای موش صحرایی است.

پرمترین دارای خاصیت تماسی و گوارشی است. این سم تا حدودی دارای خاصیت دور کنندگی است. پرمترین به صورت امولسیون 25 دصد در بازار یافت می‌شود. از این سم بر علیه برگخوار چغندرقند، مینوز لکه گرد و سایر برگخوارها توصیه می‌گردد به علاوه روی آفات پنبه و آفات درختان میوه، سبزیجات و توتون مؤثر است. 4000=LD50میلی‌گرم بر کیلوگرم برای موش صحرایی می‌باشد.

در ایران این سم محبوبیت زیادی بین باغداران و زارعین دارد ولی نباید از اثرات جانبی آن غفلت کرد. در خاک و آب سریعاً تجزیه می‌شود. حداکثر باقیمانده مجاز این سم در محصولات زراعی 1 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن محصول است. در حیوانات خونگرم زنجیر استر هیدرولیز شده و پس از هیدرواکسیلاسیون بالاخره به صورت گلوکوزیداسید دفع می‌گردد. این سم پادزهر اختصاصی ندارد

فن والریت (سومیسیدین)


فن والریت (سومیسیدین) (Fenvalerate (Sumicidine

با جرم مولکولی 419.9 دلتن و فرمول C25H22CLNO3

این سم دارای نامهای تجارتی بلمارک، اکورین، پیریدین است. توسط شرکتهای شل و سومیتومو و به بازار عرضه شده است. در نتیجه تلاش شیمیدانهای ژاپنی، حلقه سیلکوپروپان به وسیله یک گروه شیمیایی دیگر جایگزین شد. از مهمترین این گروه فنوالوات است که از چهار ایزومر تشکیل شده است. فنووالریت در دمای23°C مایعی زرد و شفاف است و در محیط اسیدی پایدارتر از محیط قلیایی می‌باشد. در آب نامحلول بوده و در حلالهای آلی به میزان متوسط حل می‌شود. در برابر تغییرات دما پایدار می‌باشد. طیف حشره‌کشی آن وسیع بوده و برای انسان و دام نیز اندکی خطرناک است. این حشره‌کش روی لارو پروانه‌ها، سخت بالپوشان و پوره‌سنها مؤثر است. برای کنترل کنه‌های دامی ودوبالان خانه‌زی نیز اثر خوبی دارد. 3200ـ451=LD50میلی‌گرم بر کیلوگرم می‌باشد. در بازار به صورت امولسیون 20 درصد یافت می‌شود.

برای زنبور عسل به شدت سمی می‌باشد. در حالت مایع زنجیراستر هیدرولیز می‌شود. در برابر نور دکربوکسیلاسیون اتفاق می‌افتد. وقتی پستانداران آنرا بخورند 96 درصد آن بعد از 14ـ6 روز از طریق کلیه‌ها دفع می‌گردد.

مقدار مصرف ماده خالص سومسیدن 150 تا 200 گرم ماده خالص در هکتار است.

در برخی از موارد این حشره‌کش روی برگهای جوان و سرشاخه‌ها ایجاد گیاهسوزی می‌کند

دکامترین


دکامترین Decamethrine

این سم با اسامی تجارتی دلتامترین، دسیس، بوتوکس، بوتوفلین و کاائوترین به بازار عرضه می‌شود.

فرمول مولکولی C22H19Br2NO3 و نقطه ذوب 101ـ98 درجه سانتیگراد توسط کارخانه راسل ـ اکلاف به بازار عرضه شده است.

این ترکیب در ساختمان شیمیایی خود دارای برم (Br) است که در آب تقریباً غیر محلول بوده و فقط به میزان 0.002 ppm در آب حل می‌شود. ولی در استن و بسیاری از حلالهای حلقوی حل می‌شود. جزء پیروتروئیدهای مصنوعی بسیار ناپایدار بوده و روی لارو بالپولک‌داران و سخت‌بالپوشان مؤثر است. قدرت حشره‌کشی بسیار بالایی داشته و در حدود 50 برابر پیرترین I برای مگس خانگی سمی است.

128=LD50میلی‌گرم بر کیلوگرم است. در بازار به صورت امولسیون 2.5 درصد و پودر 0.2 درصد موجود است و مقدار مصرف آن 5 تا 17.5 گرم ماده مؤثره در هکتار می‌باشد

سپیرمترین


سپیرمترین Cypermethrine

این سم دارای نامهایت جارتی ریپکورر، کافیل سوپر، سیمبوش است. (کافیل سوپر مصرف دامپزشکی دارد).

خاصیت آفت‌کشی این سم توسط الیوت کشف و در سال 1975 توسط شرکت شل ساخته و به بازار عرضه شده است. فرمول مولکولی: C22H19cl2No5 بوده. فرم خالص آن به صورت ماده‌ای جامد با نقطه ذوب 80ـ60 درجه سانتیگراد است. در آب تقریباً نامحلول بوده ولی در حلالهای آلی به خوبی حل می‌شود. در محیطهای خنثی و اسیدی ضعیف پایداری خوبی دارد ولی در محیطهای قلیایی تجزیه می‌گردد. در مقابل نور نسبتاً مقاوم بوده و به مقدار کمی تجزیه می‌شود. روی تعداد زیادی از حشرات به ویژه لارو بالپولک‌داران مؤثر می‌باشد.

4123ـ251=LD50دهانی میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن موش صحرایی است.

2400< LD50پوستی میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن موش صحرایی است.

متابولیسم: در مدت 16 هفته در داخل خاک هیدرولیز شده و موجب گسستگی استر می‌شود. پادزهر اختصاصی ندارد.

بای فنیترین Bifenthrine


این سم با نام تجارتی بریگاد و تالستار است.

فرمول مولکولی: C22H22CLF­3O2، جرم مولکولی: 422.9 دلتن است. این سم در سال 1984 توسط کارخانه اف. ام. سی ساخته و به بازار عرضه شده است. شکل خالص این سم به صورت جامد است. نقطه ذوب 70.6ـ68 درجه سانتیگراد، فشار بخار 0.024 میلی پاسکال در (25 درجه سانتیگراد)، وزن مخصوص: 1.21 درجه 25 درجه سانتیگراد است.

پایداری ماده تکنیکال آن در 25 درجه سانتیگراد بیش از یکسال دوام دارد و در برابر نور معمولی نیمه عمر آن 255 روز است. نیمه عمر آن در خاک 65 تا 125 روز می‌باشد.

این سم روی بسیاری از حشرات مخصوصاً سخت بالپوشان، زنجرکها، سنها وب الپولکداران مؤثر است و برای مبارزه با شته‌ها دو بالان به میزان 100 گرم ماده خالص در هکتار مصف می‌شود.

این سم به بازار به صورت مایع امولسیون شونده 10 درصد محلول 8% و پودر و تابل 10% مخلوط آن به نسبت 40 گرم با 200 گرم کلوفن ترین به نام توران و مخلوط با آمیتراز به نام زیپاک عرضه شده است.

میزان کشندگی 50 درصد آن از راه دهان برای موش صحرائی 54.5 میلی‌گرم تکنیکال و از طریق پوست برای خرگوش بیش از 2000 میلی‌گرم بر کیلوگرم تعیین شده است. مقدار مجاز باقیمانده این سم در موقع مصرف با غذا برای سگها 1.5 میلی‌گرم بر کیلوگرم در روز است

بیوآلترین و ترانس آلترین (BSI(Bioalletrine) , ESA(Trans-alletrine


این سم با نامهای تجارتی اسبیول، اسبیوترین است.

فرمول مولکولی: C19H20O3، جرم مولکولی: 302.4 دلتن است. هاست و همکاران در سال 1967 آن را معرفی کرده‌اند و این سم در سال 1967 توسط کارخانه روسل اوکلاف ساخته شده و به بازار عرضه شده است.

فرم خالص آن به صورت مایع زرد رنگ است. نقطه جوش 167ـ165 درجه سانتیگراد، فشار بخار: 20 درجه سانتیگراد در 12 میلی پاسکال وزن خصوص آن 20 درجه سانتیگراد در 1.009 است.

این سم در معرض نور ماوراء بنفش قرار بگیرد تجزیه می‌شود. نوع دی ـ ترانس آن در دمای 65.6 درجه سانتیگراد شعله‌ور می‌شود.

عملاً در آب نامحلول بوده ولی در هگزان، زایلن و متانول به طور کامل می‌گردد.

طرز تأثیر: حشره‌کشی غیر سیستمیک، تماسی با اثر ضربه‌ای است که دوام زیادی ندارد.

کاربرد: برای مبارزه با حشرات خانگی مثل سوسریها، مگسها و پشه‌ها بکار می‌رود.

این سم به صورت تکنیکال، آئروسول و روغنی عرضه می‌شود. مخلوط با حشره‌کشهای دیگر نظیر پرمترین و رسیمترین نیز به فروش می‌رسد. کشندگی 50 درصد آن از راه دهان برای موش صحرائی 709 و از راه پوست برای خرگوش بیش از 3000 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن است. باقیمانده مجاز آن پس از دوره کارنس در یک دوره 90 روزه برای موش صحرائی 750 میلی‌گرم در کیلوگرم غذا اندازه‌گیری شده است

د.د.ت D.D.T

مهمترین ترکیب گروه سموم کلره می‌باشد. این ترکیب اولین بار در سال 1874 توسط زیلر ساخته شد ولی خاصیت حشره‌کشی آن به وسیله پال مولر سوئیسی در هنگام بررسی برای به دست آوردن یک حشره‌کش پایدار جهت مبارزه علیه بید لباس در سال 1939 کشف گردید به خاطر این کشف مهم مولر در سال 1948 برنده جایز نوبل شد.

در دهه 1950 میزان تولید د.د.ت بالغ بر یکصد هزار تن در سال بود ولی بعدها پس از مشخص شدن اثرات جانبی آن تولید و مصرف آن در اکثر نقاط جهان ممنوع شد.

د.د.ت صنعتی پودر مومی سفید یا کرم رنگی است که از ترکیب کلرال هیدراته و یا کلروبنزن در مجاورت اسید سولفوریک یا اسید کلروسولفوریک به دست می‌اید. د.د.ت خالص به صورت پودر کریستاله است نقطه ذوب آن 109 درجه سانتیگراد و فشار بخار آن فوق‌العاده ناچیز و در دمای 20 درجه سانتیگراد برابر 7ـ10/*1.5 میلی‌بار است و این مسأله دلیل دوم فوق‌العاده زیاد این سم است. د.د.ت قدرت حشره‌کشی خود را در سطوح صاف می‌تواند تا 18ماه حفظ کند.

د.د.ت دارای ایزومرهای مختلفی است و تقریباً 14 ایزومر دارد که این ایزومرها از نظر خاصیت حشره‌کشی با همدیگر متفاوت هستند. د.د.ت در محیطهای قلیایی بی‌ثبات بوده و به یک ماده غیر سمی برای حشرات به نام DDE تبدیل می‌شود.

فرم جامد آن در برابر نور خورشید و پرتو فرابنفش تجزیه می‌شود. تقریباً در آب نامحلول است. این سم از طریق پوست بدن هم جذب نمی‌شود مگر اینکه در حلالهای آلی حل شده باشد. د.د.ت سمی است که اصولاً از طریق تماسی برای انسان کم خطر می‌باشد. خطر مهم آن خاصیت تجمعی است که با ورود به زنجیره غذایی ایجاد می‌شود.

برای پستاندارد 118ـ113=LD50 میلی‌گر بر کیلوگرم وزن بدن برای موش صحرایی می‌باشد. این ترکیب یک حشره‌کش تماسی و گوارشی است و به آسانی از پوست بدن حشرات عبور می‌کند. محل تذثیر آن سیستم عصبی است و با عبور از غلاف سلولهای عصبی، موزنه یون‌های سدیم و پتاسیم را بهم می‌ریزد و انتقال پیام عصبی را مختل می‌کند. این عمل انقباض ماهیچه‌ای و مرگ را به دنبال دارد. د.د.ت شبیه بعضی از حشره‌کشها همبستگی حرارتی منفی دارد. در انسان مسمومیت حاد کمتر تولید می‌کند به طور کلی علائم مسمومیت با د.د.ت به قرار زیر هستند:

گلودرد، تهوع، درد مفاصل، سردرد، لرزشهای خفیف و بروز زردی از علائم مسمومیت این حشره‌کش می‌باشد. پادزهر اختصاصی ندارد. برای درمان آن از بارپیتوراتها می‌توان استفاده کرد.

حلالیت د.د.ت در آب خیلی کم و در حدود 6ppb است. بنابراین در برابر متابولیسم مقاوم بوده و به آسانی در بافتهای چربی ذخیره می‌شود. حلالیت در بافت چربی باعث شده که اگر به گاو علوفه آلوده به د.د.ت داده شود مقدار زیادی از آن در چربی شیر یافت شود چون در چربی بدن ذخیره می‌گردد، چربی آلوده به د.د.ت در مسیر زنجیره غذایی وارد و سبب آلودگی می‌شود بنابراین د.د.ت از نظر محیطی یک ترکیب نامناسب می‌باشد. به علت نشان دادن علائم سرطانزایی در موجودات آزمایشگاهی، مصرف و تولید آن ممنوع شده است.

د.د.ت روی انواع حشرات مؤثر بوده و در ایران بیشتر علیه آفات پنبه از جمله کرم غوزه و کرم سرخ مصرف شده است. این حشره‌کش سمیت چندانی روی کنه‌های گیاهخوار ندارد. مصرف آن اغلب طغیان کنه‌های گیاهخوار به ویژه کنه‌های تارتن را به دنبال داشته است همچنین برخی از گیاهان نظیر کدوئیان به این حشره‌کش حساس بوده و مصرف این ترکیب سبب گیاهسوزی در آنها می‌شود. د.د.ت برای زنبور عسل آثار زیانباری دارد

TDE (DDD)

با نام تجارتی روتان یا تتراکلرواتان است.

از مهمترین آنالوگهای د.د.ت است که در گذشته برای کنترل انواع مختلفی از آفات مورد استفاده قرار گرفته است. این سم از احیاء د.د.ت بدست می‌اید. د.د.د برای مهره‌داران کم خطر بوده و سمیت آن حدود 0.2 تا 0.1 د.د.ت می‌باشد. برای موش صحرائی میلی‌گرم بر کیلوگرم 3400=LD50می‌باشد. در حالیکه LD50د.د.ت برای موش صحرایی از طریق گوارشی برابر 250 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن است. این سم روی غدد فوق کلیوی پستانداران فوق‌العاده اثرات ناگواری دارد.

به طور کلی در سموم کلره هر اندازه تعداد اتمهای کلر کمتر شود و جای آنها را گروههای هیدرواکسی یا متیل بگیرد سمیت آن کاهش می‌یابد.

__________________
کنترل آفات محصولات زراعی توسط Baculoviruses

کرم های غوزه وجوانه پنبه از آفاتی هستند که به بیش از 30 محصول زراعی خوراکی وگیاهان لیفی در سراسر دنیا حمله کرده وسالانه بیش از 25/1میلیارد دلار تنها در ایالت متحده امریکا خسارت ببار می آوردند.در حال حاضر دانشمندان به منظور کنترل این آفات، بر موجودات زنده ای موسوم به baculoviruses مطالعه می کنند .

آنها ویروسهای میله ای شکل DNA هستند که چرخه تولیدمثل بیشتر آنها از درون سلول آغاز می شود.

کرمهای حشرات آلوده به baculoviruses می میرند ولی بر روی سطح برگ باقی مانده وسپس کرمهای سالم مجدداً به این ویروس مبتلا وسیکل جدید آغاز می شود .

این چرخه بطور طبیعی اتفاق می افتد اما محققان قصد دارند از baculoviruses برای کشتن آفات استفاده نمایند.اگر چه baculovirusesبرای دفع آفات به زمان بیشتری نیاز دارند ولی حشرات بخصوصی را از بین می برند ، درحالیکه حشره کشها ی شیمیایی گاهی اوقات به حشرات مفید نیز صدمه می رسانند .

مشکل دیگری که محققان با آن روبرو می باشند یافتن راهی برای زنده ماندن baculoviruses درزیر نور آفتاب است، زیرا آنها بوسیله اشعه ماوراء بنفش _B ، غیر فعال می شوند. محققان در پی یافتن راه حلهایی برای این قبیل مشکلات هستند .

تعدادی از شرکتها سعی دارند که baculoviruses را در سطح انبوه تولید نمایند زیرا معتقدند که این موجودات زنده از آنجایی که با محیط زیست سازگاری بیشتری دارند سرانجام به جای حشره کش ها مورد استفاده قرار می گیرند. دانشمندان سعی دارند ویروس را در سلول حشره تولید نمایند که این امر موجب صرفه جویی مالی وجلوگیری از آلودگی می گردد.

 

متوکسی کلر Methoxychlor


یکی از نامهای تجارتی آن، مارلیت است.

با فرمول مولکولی: C16H15CL3O2 است که توسط شرکت کیکائید انترپ در سال 1945 ساخته و به بازار عرضه شده است.

این سم یکی از آنالوگهای مهم د.د.ت است. فرم خالص آن به شکل پودر سفید رنگ بوده و در مقایسه با د.د.ت اثر آن بر روی حشرات بیشتر و بر سایر جانواران کمتر است. خاصیت تجمعی آن در بافت چربی و شیر نیز از د.د.ت بسیار کمتر است. سمیت آن برای پستانداران یک بیست و پنجم تا یک پنجاهم د.د.ت است و LD50آن برای موش صحرایی از طریق گوارشی برابر 6000 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن می‌باشد. ملاحظه می‌شود که تقریباص غیر سمی است. در مقایسه با د.د.ت خاصیت تجمعی آن در بافت چربی بسیار ناچیز است. به طور کلی د.د.ت و مشتقات یا آنالوگهای آن به دلیل غیر قطبی بودن در چربیها حل شده و تجمع می‌یابد از طرفی در بافت چربی برای تجزیه آنها آنزیمی وجود ندارد بدین لحاظ این سموم تماماً ذخیره می‌شوند.
 

پاراتیون با ال‌دی ۵۰ ۳-۶ میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن (L.D.۵۰=۳-۶mgkg-۱)در کشاورزی مصرف زیاد دارد و در بهداشت جهت از بین بردن مگس‌های مقاوم به ددت و همچنین لارو پشه‌ها مورد مصرف دارد. (در آب به کندی هیدرولیز می‌شود).

پاراتیون تجارتی قهوه‌ای رنگ و مختصری بوی سیر دارد. فرآورده‌های تجارتی پاراتیون عبارتست از:

پودر مویابل و کنسانتره امولسیفیابل و در برخی از کشورها گرد پاراتیون به عنوان گردپاشی تهیه و به کار می‌ورد. (در ایران ممنوع است) در موقع استعمال پاراتیون کارگران باید لباس پلاستیکی و کلاه پلاستیکی و دستکش‌های لاستیکی و ماسک تنفسی به کار برند. پاراتیون نباید بلعیده، استنشاق و یا از راه پوست بدن جذب شود. سمیت پاراتیون برای انسان و پستانداران نسبتاً زیاد است و باید در به کار بردن آن مراقبت زیاد نمود.
 

فرمولاسیون مسموم

نام‌های ترکیبات شیمیایی

- نام عمومی؛
- نام تجارتی؛
- نام شیمیایی؛
- فرمول بسته شیمیایی؛
- فرمول ساختمانی.
هر آفت‌کش یا سم دارای چندین نام می‌باشد.

نام عمومی (Entry name)


نام عمومی (Entry name) که توسط شرکت سازنده ارائه می‌شود و باید توسط موسسه استاندارد جهانی یا (International Standard Organization) که نام مخفف آن (ISO) است مورد تایید قرار گیرد. برای مثال کارباریل (Carbaryl) نام عمومی ترکیبات شیمیایی از گروه (Carbamatha) است.

نام تجارتی (Trade name)
نام دیگر سموم، نام تجارتی آن است که توسط کارخانه سازنده آن ارائه می شود. هر سم معمولاً دارای چندین نام تجارتی است، زیرا بسیاری از سموم توسط شرکت‌های مختلف ساخته می‌شوند. نام تجارتی (Trade name) را با علامت ® نشان می‌دهند.
نام شیمیایی
نام دیگر ترکیبات شیمیایی، نام شیمیایی آن است که اجزاء یک ترکیب شیمیایی را نشان می‌دهند. برای مثال نام شیمیایی کارباریل (Carbaryl)، (Naphtyl methyl carbamate)می‌باشد.
فرمول بسته شیمیایی
نام دیگر ترکیبات شیمیایی فرمول بسته شیمیایی است. این فرمول نشان دهنده، تعداد اتم‌های تشکیل دهنده‌ی مولکول سم است. بعنوان مثال در مورد (Carbaryl)، فرمول بسته شیمیایی C8H12O2N است.
 

ادامه مطلب ...

مقایسة سموم برومادیالون، کول کلسیفرول و فسفید روی برموش


چکیده: در این بررسی آزمایش های غذایی اجباری و انتخابی با تک تک موش های ورامین اسیر شده به منظور ارزیابی کارایی طعمه های برومادیالون، کول کلسیفرول و فسفید روی انجام شد. تحت آزمون اجباری (1 روزه و 3 روزه) موش های نر از طعمة برومادیالون کمتر مصرف کردند. به هر حال از نظر جنسیتی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تحت آزمون غذایی انتخابی، تفاوت بین جذب طعمة برومادیالون و جنسیت معنی دار نبود. تحت طعمة کول کلسیفرول، طعمة تیمار شده بیشتر از طعمة معمولی مصرف شد. در میان طعمه های بررسی شده، کول کلسیفرول اثر خوبی برای کنترل موش ورامین نشان داد.

مقدمه
جوندگان از آفات اساسی سیستم های زراعی هستند و به کاهش تولید محصولات کشاورزی در سراسر جنوب شرقی آسیا کمک می کنند. موش ورامین(Nesokia indica) از آفات مهم کشاورزی می باشد و توزیع وسیعی در پاکستان، هند، ایران، عراق، مصر، سوریه، شمال عربستان، چین و جنوب روسیه دارد.
در پاکستان موش ورامین خسارت سنگینی به مزارع گندم، برنج و نیشکر وارد می کند. همچنین سبب خسارت های قابل ملاحظه ای به سیستم های آبیاری از طریق انسداد راه کانال ها و مخازن آبی می شوند. کنترل شیمیایی اساسا روشی است که در سطح وسیعی برای کنترل انتشار جوندگان استفاده می گردد. در پاکستان، فسفید روی، از سموم حاد و راکومین- آنتی کواگولانت مولتی دوز، از جونده کش های ثبت شده برای جوندگان شهری و کشاورزی می باشند. متأسفانه، کارایی فسفید روی متغیر است و اغلب کنترل کاملی انجام نمی گیرد. راکومین بایستی برای کمتر از 6 تا 7 روز مجددا تهیه شود که این ورد منجر به اتلاف وقت، مواد و کارگر می گردد.
گسترش مقاومت به اولین نسل آنتی کواگولانت ها، عاملی برای بهبود جونده کش ها بوده است. محققین توجه زیادی به دومین نسل جدید آنتی کواگولانت ها برای مثال برومادیالون داشته اند زیرا اثرات مثبت و قابل ملاحظه ای بر روی جوندگان مضر کشاورزی داشته است. این سموم برای جوندگان بسیار سمی هستند و مواد غذایی کمتری نسبت به هر آنتی کواگولانت قبلی نیاز است. اگر چه مرگ با تأخیر انجام می گیرد تنها یکبار تغذیه مرگ را به دنبال خواهد داشت.اخیرا دومین نسل آنتی کواگولانت ها برای کنترل جوندگان کشاورزی با موفقیت زیادی در سراسر جهان بکار گرفته می شود. کول کلسیفرول (ویتامین D3) پتانسیل کنترل سنجاب صخره (Spermophilus variegates) و رات ها Rattus rattus) و (Rattus norvegicusدارد. در این مطالعه، اولین اطلاعات در دسترس بر روی کارایی آزمایشگاهی برومادیالون، کول کلسیفرول و فسفید روی برای کنترل موش ورامین از آفات مهم کشاورزی مورد بررسی قرار می گیرد.
مواد و روش ها
آزمون حیوانات
رات های تحت آزمایش از مزارع برنج و نیشکر گرفته شدند و جنسیت حیوانات تعیین شدند سپس وزن شدند و جداگانه در قفس های جداگانه آزمایشگاه برای 3 هفته به منظور خو گیری آنها قبل از آزمون، قرار گرفتند. ماده های حامله، شیرده و به بلوغ نرسیده از دور خارج شدند. درجه حرارت اتاق 25 درجه سانتی گراد و سیکل تاریکی/روشنایی 12/12 ساعت بود. رات ها قبل از آزمایش تحت رژیم غذایی آزمایشگاه قرار گرفتند.
آزمون های غذایی
تجربیات به شکل آزمون های غذایی اجباری و اختیاری تنظیم شدند. برای اجرای این آزمون ها، 10 رات (5 تا از هر جنس) یکی یکی در قفس های جداگانه قرار گرفتند. تحت آزمون اجباری 1 روزه و 3 روزه، رات ها با یک نوع طعمة تر به وزن 15 و 20 گرم تغذیه شدند و طعمه های خورده نشده بعد از 24 ساعت جمع آوری شدند و برای محاسبة میانگین مصرف رات ها روزانه وزن شدند.
تحت آزمون انتخابی، جذب نسبی طعمه تعین شده در مقابل مواد غذایی معمولی محاسبه شدند، موقعیت ظرف های تغذیه روزانه، برای اجتناب از سازش مکانی تغییر داده می شدند. در طی دورة پس از تیمار، روزانه جانوران برای کنترل میزان مرگ و میر و یا علائم مسمومیت و سپس مرگ جانوران از نظر خونریزی داخلی مورد بررسی قرار دادند.
طعمه های تجاری تحت آزمایش به شرح زیر بودند:
Rampage-a، طعمة تیمار شده با کول کلسیفرول- یک جونده کش به صورت پلت که دربردارندة 075/0 درصد کول کلسیفرول می باشد.
Contrac-a، طعمة تیمار شده با برومادیالون
ZP، طعمة فسفید روی
نتایج و بحث
آزمون اجباری
در مورد آزمون های غذایی اجباری یک روزه (جدول 1)، در مجموع میانگین روزانة جذب طعمة برومادیالون در هر دو جنس 18/2 ± 73/10 میلی گرم بود (نر 99/2 ± 84/9 میلی گرم، ماده 16/1 ± 62/11 میلی گرم). رات نر طعمة سمی کمتری نسبت به رات ماده مصرف کرد، تفاوت در جذب طعمه بین جنس ها معنی دار نبود (005/0 <P). بنابراین میلی گرم برومادیالون جذب شده به ازای کیلوگرم وزن بدن در نر کمتر از ماده بود. در مجموع میانگین روزها برای مرگ و میر 35/2 ± 6/12 روز (دامنة 6 تا 20) بود. میانگین نسبت مرگ و میر تا حدی در ماده ها بالاتر از نرها بود. این به علت جذب بیشتر ماده مؤثرة سم توسط ماده ها نسبت به نرها بوده است. همچنین نتایج مطالعه حاضر توسط Marsh (1977) در شرایط آزمایشگاهی روی Rattus rattus تأیید شده است، در شرایطی که میانگین مقدار مصرف در رات با رژیم غذایی معمولی بیشتر از رژیم غذایی تیمار شده بود. در مورد طعمة کول کلسیفرول (Rampage-a) رات نر طعمة بیشتری (77/0 ± 22/8 میلی گرم) نسبت به رات ماده (58/1 ± 60/4 میلی گرم) مصرف کرد. بنابراین میلی گرم سم جذب شده بر کیلوگرم وزن بدن در نر نسبت به ماده بیشتر بود. به هر حال تفاوت معنی داری مشاهده نشد. رات های نر دیرتر از رات های ماده مردند. در مورد طعمة فسفید روی، 6 تا از 10 رات در یک روز تغذیه مردند. بقیه اساسا از طعمه نخوردند، و این ممکن است به علت طعمه گریزی باشد. تفاوت معنی داری در مقدار مصرف طعمه بین جنس ها مشاهده نشد.


تحت آ‍زمون غذایی اجباری 3 روزه (جدول 2)، در مجموع میانگین روزانه مصرف طعمة برومادیالون در هر دو جنس 71/0 ± 27/17 میلی گرم بود ( نر 08/1 ± 16/17 میلی گرم و ماده 06/1 ± 40/17 میلی گرم). تفاوت معنی داری در مقدار مصرف در بین جنس ها مشاهده نشد. همچنین میلی گرم ماده مؤثرة مصرف شده بر کیلوگرم وزن بدن تفاوت معنی داری نداشت. در مجموع تعداد روزهای مرگ و میر 02/1 ± 6/6 روز بود (نر 41/1 ± 6 و ماده 56/1 ± 2/7). در مورد کول کلسیفرول میانگین روزانه جذب 42/0 ±29/5 میلی گرم بود. مانند آزمون یک روزه رات های نر نسبتا طعمه بیشتری نسبت به رات های ماده مصرف کردند، اما تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در مجموع میانگین ماده مؤثره مصرف شده بر کیلوگرم وزن بدن 89/1 ± 49/21 بود (نر 66/2 ± 37/20 و ماده 92/2 ±62/22). میانگین روزهای مرگ و میر 61/0 ± 8/3 (دامنة 2 تا9 روز) بودند.





آزمون انتخابی
تحت آزمون غذایی انتخابی، در مجموع میانگین روزانه مقدار مصرف طعمة برومادیالون (Contrac-a) 11/1 ± 57/15 میلی گرم بود (جدول3). تفاوت معنی داری بین طعمه های تینار شده و بین جنس ها مشاهده نشد. میانگین روزهای مرگ بین ماده و نر بسیار متفاوت بود. رات های ماده مقاوم تر نسبت به نر ملاحظه شدند. در مورد طعمه کول کلسیفرول، در مجموع مقدار مصرف در بین طعمه های تیمار شده معنی دار ثبت شد. تفاوت معنی داری در مقدار مصرف بین رات های نر و ماده مشاهده نشد. در مجموع روزهای مرگ و میر 74/1 ± 7/8 روز (رنج 1 تا 12 روز) بودند. نتایج مطالعة انتخابی به وضوح جذب بیشتری از طعمة کول کلسیفرول در مقایسه با طعمة معمولی نشان داد.






نتیجه گیری
3 طعمة تجاری ، Rampage-a ، طعمة تیمار شده با کول کلسیفرول؛ Contrac-a، طعمة تیمار شده با برومادیالون و ZP، طعمة فسفید روی تحت آزمون های غذایی اجباری (یک روزه و 3 روزه) و انتخابی بر علیه موش ورامین مورد ارزیابی قرار گرفتند. طعمة فسفید روی 60 درصد مرگ و میر داشت. بقیه که زنده مانده اند به علت طعمه گریزی از طعمه مصرف نکردند. در مورد طعمه برومادیالون و کول کلسیفرول، طعمة کول کلسیفرول اثر خوبی را برای کنترل موش ورامین نشان داد. نتایج بوسیلة آزمون انتخابی طعمه های تیمار شده در مقابل طعمه های معمولی تأیید شدند بطوری که طعمه های تیمار شده نسبت به طعمه های معمولی بطور معنی داری بیشتر توسط رات ها مصرف شدند. آزمون آزمایشگاهی برای تعیین غلظت ماده مؤثره سم ضروری می باشد. مطالعات میدانی باید برای ارزیابی طعمه کول کلسیفرول برای کنترل گونه های دیگر جوندگان کشاورزی طراحی گردد.

آفات مهم مرکبات


کنه زرد شرقی مرکبات Eutetranychus orientalis

کنه قرمز مرکباتPanonychus citri

هر دو گونه از خانواده Tetranychidae می باشند. کنه زرد شرقی مرکبات اغلب در مناطق جنوبی کشور و کنه قرمز بیشتر در شمال دیده می شود.



کنترل شیمیایی:

1. تترادیفون(تدیون) EC7.52%و 2در هزار

2. کلوفنترین(آپولو) SC50% و 5/.- 25/. در هزار

3. بروموپروپیلات EC25% و 1 در هزار

4. سیترازون EC20% و 1در هزار

5. هگزی تیازوکس EC10% و 75/.- 5/. در هزار(نیسورون)

6. فن پیروکسی میت SC5% و 5/. در هزار(ارتوس)


کنه زنگ(نقره ای) مرکبات

Phyllocoptruta oleivora

Acari: Eriophyidae

این آفت در باغات مرکبات شمال ایران(با نام مخملک) شایع است. معمولاً پوست میوه های آفت زده ضخیم است. میوه ها کوچکتر و ترش است. برگها و میوه های درختان لیمو در اثر حمله کنه، خاکستری مایل به نقره ای میشود و اطلاق نام کنه نقره ای بدین لحاظ است. کنه زنگار زمستان را به صورت کنه کامل می گذراند.




کنترل شیمیایی:

1. نئورون EC25% و 1.5 در هزار

2. پیریداین WP25% و 0.4- 0.5 در هزار

3. آبامکتین EC1.8% و 0.2 در هزار

4. نیسورون Ec10% و 2.5 درهزار

5. زینب WP80%و 2در هزار

6. مانکوزب WP80% و 2در هزار

کنترل شیمیایی:

1. تترادیفون(تدیون) EC7.52% و2در هزار

2. کلوفنترین(آپولو) SC50% و 5/.- 25/. در هزار

3. بروموپروپیلات EC25% و 1 در هزار

4. سیترازون EC20% و 1در هزار

5. هگزی تیازوکس EC10% و 75/.- 5/. در هزار(نیسورون)

6. فن پیروکسی میت SC5% و 5/. در هزار(ارتوس)


Papilio demoleus

Lep: Papilionidae



زمستان را به صورت شفیره روی درختان مرکبات یا گیاهان مجاور آن به سر می برد. دربهارتبدیل به حشره کامل می گردد که پس از جفت گیری که معمولاًدرحالت پرواز انجام می گیرد تخمهای خود را به طورانفرادی یا جفت جفت در سطح برگها قرار می دهد. لاروها پس از خروج تخم شروع به تغذیه از برگ می کنند. دارای5 سن لاروی است و پس از آن روی شاخه ها تبدیل به شفیره(بدون پیله) می شود. درجهرم 4 تا 5 نسل در سال دارد.مبارزه شیمیایی ضرورت ندارد.زنبوری از خانواده pteromalidae با نام pteromalus puparum شفیره های این آفت را پارازیته می کنند.

کنترل: معمولاً نیاز به مبارزه ندارد. در مورد نهالها جمع آوری لاروها موثر است. در صورت لزوم از سموم گوارشی استفاده شود.


پروانه مینوز مرکبات Citrus leaf-miner

Phyllocnistis citrella

Lep: Gracillariidae

این حشره در مناطق گرمسیردر تمام فصول سال فعال است. هر کجا که سرمای زمستانه وجود داشته باشد زمستان را به صورت حشرات کامل در زیر برگهای خشک وپناهگاههای دیگر به سر می برد. حشرات کامل معمولاً تخم های خود را در سطح زیرین برگ و در داخل پارانشیم قرار می دهند. دوره جنینی تخم 2 تا 13روز به طول می انجامد . لاروها پس از خروج زیر کوتیکول برگ دالان های کج ومعکوج ایجاد می کنند.دوره لاروی بین 4.5 تا 23روز و شفیرگی 5 تا24 روز به طول می انجامد.طول دوره رشدی حشره متناسب با درجه حرارت واز2تا 8 هفته متغیرمی باشد و می تواند سالیانه 8 تا 11 نسل در سال داشه باشد. پروانه های مینوز بیشترین خسارت را در نهالستان های مرکبات ایجاد می کنند. روی درختان مسن وپارور اهمیت چندانی ندارد. گاهی برگهای جوان را مانند شته لوله می کنند ویا در بعضی از قسمتها خشکیدگی ایجاد می نمایند.




کنترل شیمیایی: مصرف سموم زیر برای نهالستانها پیشنهاد می شود.

 

نام عمومی سم دیفلوبنزورون ایمیداکلوپراید
فرمولاسیون دیمیلین کونفیدور
نام تجاری wp25% SC35%
مقدار مصرف 5/. درهزار+ 3/. درصد روغن 4/. درهزار + 3/. درصد روغن


عسلک مرکبات

Aleurolobus marlatii

(Hom: Aleyrodidae)

نام فوق تعیین نامی است که توسط مؤسسه بررسی و تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی تهران از نمونه‌های ارسالی از جهرم صورت گرفته است. دراکثر نشریات و کتب از گونه Aleurocanthus woglumi به عنوان مگس سیاه مرکبات نام برده می‌شود.

زیست‌شناسی
مگس‌های سفید اصولاً از نظر طرز زندگی و دگردیسی وضع به خصوصی دارند. پوره سن اول متحرک و فعال است و Crawler نام دارد. سنین بعدی (سن دوم و سن سوم) ثابت هستند و چهارمین سن این حشرات شفیره Pupa نامیده می‌شود که حشره کامل با ایجاد شکافی به شکل T از آن خارج می‌گردد. تخم‌گذاری این حشره حالت مخصوص خود را دارد و غالباً تخم‌ها روی خطوط فنری یا در دوایر متحدالمرکز گذاشته می‌شوند. ظاهراً حشره ماده در موقع تخمریزی در پشت برگ به شکل فنر ساعت حرکت می‌کند. تخم‌ها بیضوی و دارای یک ساقه خیلی کوتاه (Pedicel) می‌باشند. این حشره چند نسلی و در سال ممکن است 3 تا 6 نسل در سال داشته باشد.

کنترل:

1. رعایت فاصله کشت، هرس شاخه های متراکم

آمیتراز(مایتاک) 2 درهزارEC20% 2.


شپشک آرد آلود مرکبات: Planococcus Citri

شپشک آرد آلود دنبال دار (دم دراز) Pseudococcus longispinus

توضیحات

شپشک آردآلود مرکبات بدن نرم، بیضی شکل و حشراتی صورتی هستند که در هنگام بلوغ تقریباً اینچ طول دارند. بد ن پس از مرحله اول رشد از ماده مومی سفیدی پوشیده شده و زوایدی کوتاه از اطراف آن بیرون آمده. حشرات باغ کوچک و دارای دو بال کاذب هستند. پوره یا حشره نارس کاملاً شبیه به حشرات بالغ ماده است فقط مقداری کوچکترند.

چرخه زندگی

شپشک آرد آلود مرکبات یا شپشک دنباله کوتاه (دم کوتاه) معمولترین گونه‌ای است که روی گیاهان زینتی دیده می‌ِد. دامنه میزبانی زیادی د ارند و گیاهان آبدار و با ساقه نرم را مثل کرچک هندی، یاسمن، بگونیا، خرزهره، کلم، گل آویز، و کاکتوس ترجیح می‌دهند بقیه میزبانها شامل مرکبات، شمعدانی، ارکیده، بنت قنسول، پیچک، خون سیاوشان و داودی می‌باشد. حشره بالغ ماده بین 600ـ300 در کیسه کتانی، مومی و فشرده که در قسمت انتهایی و پشتی بدن قرار دارد می‌گذارد. تخمگذاری بین یک تا دو هفته ادامه پیدا می‌کند و بمحض پایان یافتن تخمگذاری، حشره ماده می‌میرد. کیسه تخم را می‌توان در محور اصلی ساقه و در برخی اوقات در قسمتهای مختلف گیاه یافت. پس از 10 روز تخمها باز می‌شوند و پوره‌ها یا خزنده‌ها شروع به یافتن قسمتهای جهت تغذیه می‌کنند. پوره‌های ماده‌ها در سه نسل کامل می‌شوند که ممکن است بسته به دمای محیط بین یک ماه تا بیش از یکسال بطول انجامد. در شرایط غیر طبیعی گلخانه‌ها این چرخه زندگی بین 2ـ1 ماه طول می‌کشد. در مدت کوتاهی پس از شروع تغذیه توسط پوره‌های خزنده بدنشان پوشیده از ماده مومی سفید می‌شود. پوره‌های خزنده در اطراف گیاه حرکت می‌کنند اما عموماً در فعالیتهایشان بسیار تنبل هستند. شپشک آرد آلود مرکبات شرایط مرطوب را ترجیح می‌دهند، اما در شرایطی قابلیت سازگاری با آب و هوای خشک را نیز دارد.

خسارت

شپشک‌های آرد آلود از شیره گیاه تغذیه می‌کنند که ب اعث بدشکلی، کوتولکی و زردی شاخ و برگ می‌شود. همچون بقیه حشرات تغذیه کننده از شیره گیاهی، شپشک‌های آرد آلود مقدار زیادی عسلک ترشح می‌کنند که باعث توسعه قارچ دوده و مورچه‌ها می‌شود.

کنترل غیر شیمیایی
کنترل زراعی شامل بیرون راندن حشرات بوسیله آب پاشی و استفاده از ارقامی که حشره آنها را کمتر ترجیح می‌دهد، می‌شود. رعایت کردن اصول بهداشت بوسیله چک کردن گیاهان جدید و هرس گیاهان آ‌لوده، مبارزه بیولوژیک شامل استفاده از شپشک استرالیایی بال توری سبز (شکارچی) و زنبورهای پارازیت، Leptomastix dactvlopii می‌شود.