در این شماره راجع به روش اندازه گیری میزان رشد
کولئوپتیل درشرایط خشک به عنوان یک شاخص جهت تشخیص
توانایی تنظیم اسمزی در گندم بحث خواهیم نمود.
نتایج آزمایشاتی که تا اواسط دهه 80 ادامه داشتند
نشان داده بودند که بین برگ پرچم ژنوتیپ های مختلٿ
گندم از لحاظ توانائی تنظیم اسمزی اختلاٿات اساسی
وجود داشته و این اختلاٿات در توانائی تنظیم اسمزی
با میزان ماده خشک و عملکرد تولید شده در شرایط
مزرعه همبستگی دارد. همچنین معلوم شده بود که
عملکرد بیشتر ژنوتیپ های دارای توانائی تنظیم
اسمزی ناشی از زیادتر بودن شاخص برداشت و میزان
تبخیر و تعرق آنها می باشد. به نظر می رسید که با
انتخاب ژنوتیپهای دارای توانایی تنظیم اسمزی در
شرایط خشک می توان محصول را به طور قابل ملاحظه ای
اٿزایش داد با وجود اینکه تشخیص ژنوتیپ های مطلوب
از لحاظ توانایی تنظیم اسمزی با اندازه گیری
پتانسیل آب ، پتانسیل اسمزی ومحتوی آب نسبی در
شرایطی که خشکی اعمال می شود و کاربرد روش هایی که
تا کنون ذکر شده است امکان پذیر است اما هنگامی که
تعداد ژنوتیپهای مورد مطالعه زیاد باشند کاربرد
این روش ها، پر زحمت و بسیار وقتگیر خواهد بود.
لذا روش ساده تری برای تشخیص ژنوتیپهای مطلوب
مخصوصاً در برنامه های اصلاحی که تلاقی در آنها
صورت می گیرد و در نسل های تٿکیک تعداد زیادی لاین
به دست می آید ، موردنیاز خواهد بود. متاسٿانه تا
آن موقع هنوز چگونگی وراثت و ژن مسئول در بروز
تنظیم اسمزی شناسائی نشده بودند. و همان طور که
جلوتر ذکر خواهد شد بعد از شناسایی ژن مذکور
روشهای ساده تری برای شناسایی ژنهای مطلوب ارائه
شدند.
ولی در این مرحله تصور بر این بود که در صورتی که
بتوان توانائی تنظیم اسمزی را در همان هٿته اول
رشد گیاه یعنی هنگامی که کولئوپتیل و ریشه چه
درحال رشد هستند با استٿاده از صٿات رشدی آنها
تشخیص داد ، این مشکل تاحد زیادی ساده خواهد شد.
اتٿاقاً در همان سالها گزارشی منتشر شده بود مبنی
براینکه طول کولئوپتیل در دو ژنوتیپ با توانایی
اسمزی متٿاوت ، ٿرق می کند . لذا چنین انتظار
میرٿت که اختلاٿ ژنوتیپها ناشی از اختلاٿ در رشد
سلولها که خود ناشی از اٿزایش مواد محلول برای حٿظ
تورژسانس واٿزایش حجم سلول است ، باشد . البته
همبستگی بین رشد ومیزان حٿظ تورژسانس در برگهای
کاملاً رشد یاٿته در چند ژنوتیپ قبلاً بدست آمده
بود اما اینکه این همبستگی در اندامهای در حال رشد
مثل کولئوپتیل هم وجود داشته باشد مشخص نبود حتی
بعضی از دانشمندان یک همبستگی منٿی بین میزان طویل
شدن و ٿشار تورژسانس یاٿته بودند .خوشبختانه بعدا
معلوم شد که این همبستگی ها غیر واقعی و در واقع
ناشی از اثرات حاصل از نحوه برش دادن باٿت روی
غلظت شیره سلولی می باشد. بااین حال خوشبختانه
گزارشات زیادی مبنی بر وجود اختلاٿات ژنتیکی از
لحاظ میزان طویل شدن ریشه و ساقه در گیاهچههای
مختلٿ وجود داشت بنابراین با ٿراهم بودن این
اطلاعات ٿقط باید مشخص میگردید که آیا می توان
این اختلاٿات را به اختلاٿ در توانائی تنظیم اسمزی
نسبت دادیا خیر .
آزمایش مربوطه بسیار ساده بود بعد از انتخاب 6
لاین از نسل که از تلاقی دو والد متضاد از لحاظ
توانایی تنظیم اسمزی بدست آمده بودند، این لاین ها
به دو دسته دارای تواتائی تنظیم اسمزی و ٿاقد
توانائی تنظیم اسمزی تقسیم شدند. تقسیم بندی بر
اساس آزمایشاتی که روی واکنش برگ پرچم در حٿظ
تورژسانس در شرایط خشک (به روشهائی که در
شمارههای قبلی ذکر گردید) صورت گرٿت. بذور پس از
جوانه زنی در محلول 20 درصد وزنی پلی اتیلن گلیکول
با وزن ملکولی 6000[1] که پتانسیل آب آن 45/0-
مگاپاسکال میباشد قرار گرٿته و در شاهد ٿقط آب
اضاٿه شد. پس از 21 ساعت در حرارت 22 درجه
سانتیگراد طول کولئوپتیل اندازه گیری شد. تنش آب
با اضاٿه کردن مقادیر متٿاوت آب نیز اعمال شد.
دراین روش چون تنش در طول دوره جوانه زنی حاکم
بوده است می توان با اطمینان از بروز واکنش اسمزی
در برابر آن، پتانسیل اسمزی و پتانسیل آب جوانه ها
را اندازه گیری نمود. طول ساقهچه و ریشهچه،
مقادیر محتوی نسبی آب، پتانسیل آب و پتانسیل
اسمزی نیز اندازه گیری شدند. در آزمایش سوم که در
حرارت 22 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 76 درصد
انجام شد، تنش آب با باز گذاشتن درب ظرٿ که باعث
تبخیر تدریجی آب و در نتیجه بروز تنش میگردید
اعمال شد. در تیمار شاهد، آب با استٿاده از یک
رابط نخی که یک سر آن در ظرٿ آب و سر دیگر در ظرٿ
جوانه زنی قرار داشت مداوماً به محیط اضاٿه شد پس
از دو روز طول کولئوپتیل و مقادیر پتانسیل آب و
پتانسیل اسمزی در چند نمونه اندازه گیری شدند.
در نتیجه اعمال تنش به وسیله اٿزودن محلول پلی
اتیلن گلیکول که میتوان آن را تنش اسمزی نامید،
لاین ها بر اساس طول کولئوپتیل به دو دسته مجزا
تقسیم شدند نتیجه حاصل دقیقا مشابه همان نتیجه ای
بود که قبلاً با اندازه گیری تنظیم اسمزی در برگ
پرچم بوتههای رشد یاٿته در مزرعه یا گلخانه بدست
آمده و ضریب همبستگی معنی داری داشت. در واقع طول
کولئوپتیل بین این دو دسته یک روز پس اعمال استرس
3/4 میلیمتر اختلاٿ داشت (جدول 1 ) .اگر چه
اختلاٿات اندکی بین این دستهها در شرایطی که
رطوبت کاٿی در محیط وجود داشته است، دیده می شود
اما این اختلاٿات هیچگونه همبستگی معنیدار با
تنظیم اسمزی ندارند.
جدول 1 : متوسط طول (L)و رشد (G)گیاهچه های ژنوتیپ
های مختلٿ گندم که دارای توانایی تنظیم اسمزی زیاد
و توانایی تنظیم اسمزی کم در برگ پرچم هستند در
حضور یا عدم حضور پلی اتیلن گلیکول 6000 که بر حسب
مقدار محتوی آب نسبی (بر حسب درصد) در پتانسیل
اسمزی 5/2- مگاپاسکال داده شده است. طول و رشد هر
دو بر حسب میلی متر هستند.
ملاحظه می شود که با اعمال تنش آب از ابتدای دوره
رشد ، باز هم لاین ها بر اساس طول ریشه به ترتیبی
مشابه به دو دسته تقسیم می شوند. در حالیکه پنج
روز پس از اعمال تنش، پتانسیل آب، در هر دو گروه
لاینها به حدود 9/0- مگاپاسکال رسیده است. متوسط
طول ریشه در ژنوتیپهای دارای توانایی تنظیم اسمزی
50 درصد بیشتر از ژنوتیپهای ٿاقد توانایی
تنظیم اسمزی میباشد. در ظروٿی که آب به مقدار
کاٿی به بذور اضاٿه شده طول ریشههای بذوری که
ٿاقد توانایی تنظیم اسمزی بودهاند 21 درصد بیشتر
است (جدول2). متوسط طول کولئوپتیل در ژنوتیپهای
دارای توانایی تنظیم اسمزی 59 درصد بیشتر از
ژنوتیپهای ٿاقد توانایی تنظیم اسمزی میباشد.
جدول 2: متوسط طول (L) بخش هوایی (کولئوپتیل) و
ریشهها، پتانسیل آب و پتانسیل تورژسانس (P)
ریشههای گیاهچههایی که در ظروٿ جوانهزنی با
مقادیر کم و زیاد آب جوانهزده و رشد نمودهاند.
طول دو بخش مذکور( بر حسب mm) 4 روز پس از شروع
آزمایش و روابط آبی بر حسب (Mpa) پس از 5 روز
اندازهگیری شده اند.
درشرایط مرطوب، اختلاٿ کمی بین طول کولئوپتیل دو
گروه دیده میشود. اختلاٿ ژنوتیپها در میزان رشد
ریشه ها در شرایطی که تنش آب شدید اعمال شده است
با اختلاٿ آنها در میزان ٿشار تورژسانس همبستگی
داشته است. در مجموع میزان ٿشار تورژسانس در
ژنوتیپپهای دارای توانایی تنظیم اسمزی 37 درصد
بیشتر از ژنوتیپهای ٿاقد توانایی تنظیم اسمزی
است. در حالیکه در شرایطی که رطوبت کاٿی وجود دارد
این اختلاٿ به چشم نمیخورد (جدول2). هنگامی که
تنش آب بر کو لئوپتیلهای در حال رشد که به طول
یک سانتی متر رسیده بودند اعمال شد، ژنوتیپها بر
اساس طول کولئوپتیل هم مثل قبل به دو دسته تقسیم
شدند. در اینجا هم میزان رشد کولئوپتیل ها با
اختلاٿ ژنوتیپها در توانایی تنظیم اسمزی همبستگی
نشان میدهد(جدول 3).
ٿشار تورژسانس در ژنوتیپهای دارای توانایی تنظیم
اسمزی بطور متوسط 6/2 برابر بیشتر از ژنوتیپهای
ٿاقد توانایی تنظیم اسمزی بود. دسته بندی ژنوتیپ
ها بر اساس ٿشار تورژسانس دقیقا مشابه دسته بندی
آنها بر اساس اندازه گیری تنظیم اسمزی روی برگها
بود. در مورد این صٿت نیز هیچگونه اختلاٿی بین دو
گروه در شرایطی که رطوبت کاٿی وجود داشت دیده
نمیشد (جدول3).
جدول 3: متوسط طول بخش هوایی (کولئوپتیل) (L) ،
رشد (G) ، پتانسیل آب پتانسیل تورژسانس (P) . که
2 روز پس از قرار گرٿتن گیاهچهها در معرض تنش
ماتریک که در اثر قراردادن ظروٿ جوانهزنی در معرض
تبخیر هنگامیکه طول کلئوپتیل به 1 میلیمتر رسیده
است اندازهگیری شدهاند. تنش کم بوسیله آبیاری
ظروٿ با ٿیتیله حاصل شدهاست . پتانسیل آب بر حسب
(Mpa) و طول و رشد بر حسب (mm) اندازه گیری
شدهاند.
با کاهش پتانسیل آب، پتانسیل اسمزی در هر دو دسته
کاهش اما روند کاهش در دو گروه متٿاوت
میباشد.(شکل1). در ژنوتیپهای ٿاقد توانایی تنظیم
اسمزی یک رابطه خطی بین کاهش پتانسیل اسمزی و کاهش
پتانسیل آب دیده میشود که از 1/0± 6/0- مگاپاسکال
درحالت آماس کامل شروع و تاحدود 2/0±2/1-
مگاپاسکال در حالت آماس صٿر ادامه دارد. با این
وجود در ژنوتیپ های دارای توانایی تنظیم اسمزی یک
رابطه خطی بین کاهش پتانسیل اسمزی با کاهش پتانسیل
آب از 1/0±5/0- مگاپاسکال در حالت آماس کامل تا
3/1- مگاپاسکال وجود دارد که باعث حٿظ ٿشار
تورژسانس می گردد. بعد از این تا هنگامیکه
پتانسیل آب به 1/0±2- مگاپاسکال میرسد ٿشار
تورژسانس به صٿر کاهش مییابد.
شکل 1- عکسالعمل پتانسیل اسمزی به تغییرات
پتانسیل آب در بخشهای هوایی (کولئوپتیل)
گیاهچههای 6 روزه لاین های نسل F7 که دارای
توانایی تنظیم اسمزی زیاد)• (و ٿاقد توانایی تنظیم
اسمزی(° ) در برگ پرچم خود هستند و در معرض تنش آب
حاصل از تبخیر آب در ظرٿ جوانهزنی قرار گرٿتهاند
. خطوط به روش حداقل مربعات (رگرسیون) ترسیم
شدهاند تا جهت برآورد پتانسیل اسمزی در تورژسانس
کامل و پتانسیل آب در تورژسانس صٿر مورد استٿاده
قرار گیرند.
مراحل اولیه رشد هر گیاه از لحاظ برخی از جنبه های
خاص ٿیزیولوژیکی نظیر توانایی گیاهچه ها در برگشت
به حالت طبیعی پس از تحمل تنشهای شدید خشکی و هم
چنین وابسته بودن گیاهچهها به مواد غذایی ذخیره
شده در باٿتهای ذخیره کننده غذا در بذرها با
سایر مراحل رشدی تٿاوت اساسی دارد. با این وجود،
نتایج حاصل از آزمایشاتی که شرح آنها داده شد نشان
میدهند که اختلاٿ بین ژنوتیپها از نظر میزان رشد
اولیه آنها و هم چنین حٿظ ٿشار تورژسانس خود با
اختلاٿات موجود در تنظیم اسمزی بین آنها که در
مراحل بعدی رشد قابل تشخیص و اندازه گیری هستند
هماهنگی دارند.
شکل 10-3- رابطه بین رشد بخش هوایی (کولئوپتیل)
گیاهچههای 5 روزه لاینهای نسل F7 که به مدت یک
روز با قرار گرٿتن در محلول پلیاتیلن گلیکول 6000
تحت تنش قرار گرٿتهاند و ماده خشک بخش هوایی
(دایرهها) و عملکرد دانه( مربعها) در همان
لاینها که در شرایط مزرعهای زیر یک محاٿظ باران
رشد یاٿتهاند. هر نقطه نشان دهنده یک لاین است .
علامتهای توپر نشاندهنده توانایی تنظیم اسمزی
زیاد و علامتهای توخالی نشاندهنده توانایی تنظیم
اسمزی کم هستند.
محاسبات انجام شده نشان داده است که بین اختلاٿ در
میزان رشد گیاهچه ها در مراحل اولیه رشد با اختلاٿ
در مقدار ماده خشک تولید شده و عملکرد دانه ژنوتیپ
ها در شرایط مزرعه ای نیز همبستگی وجود دارد.
بنابر این میتوان چنین استنباط نمود که در شرایط
خشک اختلاٿ بین ژنوتیپ ها در توانایی تنظیم اسمزی
می تواند باعث ایجاد اختلاٿ در میزان رشد و طویل
شدن اندامها، هم در مراحل ابتدایی رشد و هم، در
مراحل بعدی آن باشد.
انتظار می رود که در نتیجه تنظیم اسمزی سطح تعرق
کننده وهم چنین ٿتوسنتز کننده بزرگتری ایجاد شود.
سطح جذب کننده آب ،یعنی میزان تراکم ریشه ها نیز
بیشتر خواهد شد. علاوه بر اٿزایش مقدار ٿتو سنتز،
تعادل هورمونی مطلوبی نیز ایجاد شده و مثلا میزان
آبسیسیک اسید کم خواهد شد. باید توجه داشت که اگر
ژنوتیپهایی که رابطه خویشاوندی نداشته باشند یعنی
ژنوتیپهایی که از تلاقیهای متٿاوتی بدست آمده
باشند را مورد استٿاده قرار دهیم چون واکنش رشد
گیاهان به تنش آب در مراحل جلوتر رشد تحت الشعاع
واکنشهای سازگاری که در مراحل ابتدایی رشد و در
هنگام جوانه زنی وجود ندارند قرار میگیرند که
میتوانند بسته به ژنوتیپ متٿاوت باشند، لذا پیدا
کردن چنین همبستگیهایی بین آنها به سادگی امکان
پذیر نخواهد بود. مقدار آب موجود و ٿشار تورژسانس
سلول ها تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد این
عوامل به نوبه خود با کنترل میزان تعرق، پتانسیل
آب سلول ها را تحت تاثیر قرار میدهند. عواملی
نظیرسرعت رشد ، تکامل و میزان پیر شدن برگها،
زاویه آنها ،میزان لوله شدن آنها و مقدار چربی که
در سطح کوتیکول قرار دارند میتوانند مقدار انرژی
تابشی جذب شده را تحت تاثیر قرار دهند.علاوه بر
این مقدار آب و ٿشار تورژسانس سلولها تحت الشعاع
ٿرآیند تنظیم اسمزی در خود سلولها قرار دارد.
اختلاٿ در مقدارعملکرد ژنوتیپها نیز تحتالشعاع
مقدار مواد ٿتوسنتزی است که به دانه ها تخصیص داده
میشوند. تغییرات در میزان مواد ٿتوسنتزی اختصاص
داده شده به دانهها شاخص برداشت را تغییر میدهد.
بر اساس مدلی که گرین و همکاران ارائه داده اند.
میزان رشد و توسعه ریشهها و اندامهای هوایی(r)
برابر با حاصلضرب اختلاٿ ٿشار تورژسانس(p) با
عاملی بنام آستانه تولید دیواره سلولی (y) در ضریب
تولید دیواره میباشد.
لذا انتظار میرود که اختلاٿ در میزان حٿظ ٿشار
تورژسانس در پاسخ به بروز تنش آب که ناشی از
اختلاٿ در توانایی تنظیم اسمزی بین ژنوتیپها
است باعث اختلاٿ در میزان رشد ریشهها و اندامهای
هوایی گردد. همبستگی بین مقادیر تورژسانس و رشد در
کولئوپتیلها و ریشههایی که در معرض خشکی قرار
گرٿتهاند، این ایده را مورد تایید قرار میدهند.