سبز نیوز

سبز نیوز

مطالب کاربردی گیاهان زینتی.گیاهان دارویی.کشت قارچ.کشت گلخانه ای.تراریوم و بونسای
سبز نیوز

سبز نیوز

مطالب کاربردی گیاهان زینتی.گیاهان دارویی.کشت قارچ.کشت گلخانه ای.تراریوم و بونسای

مقایسة سموم برومادیالون، کول کلسیفرول و فسفید روی برموش


 
چکیده: در این بررسی آزمایش های غذایی اجباری و انتخابی با تک تک موش های ورامین اسیر شده به منظور ارزیابی کارایی طعمه های برومادیالون، کول کلسیفرول و فسفید روی انجام شد. تحت آزمون اجباری (1 روزه و 3 روزه) موش های نر از طعمة برومادیالون کمتر مصرف کردند. به هر حال از نظر جنسیتی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تحت آزمون غذایی انتخابی، تفاوت بین جذب طعمة برومادیالون و جنسیت معنی دار نبود. تحت طعمة کول کلسیفرول، طعمة تیمار شده بیشتر از طعمة معمولی مصرف شد. در میان طعمه های بررسی شده، کول کلسیفرول اثر خوبی برای کنترل موش ورامین نشان داد.

مقدمه
جوندگان از آفات اساسی سیستم های زراعی هستند و به کاهش تولید محصولات کشاورزی در سراسر جنوب شرقی آسیا کمک می کنند. موش ورامین(Nesokia indica) از آفات مهم کشاورزی می باشد و توزیع وسیعی در پاکستان، هند، ایران، عراق، مصر، سوریه، شمال عربستان، چین و جنوب روسیه دارد.
در پاکستان موش ورامین خسارت سنگینی به مزارع گندم، برنج و نیشکر وارد می کند. همچنین سبب خسارت های قابل ملاحظه ای به سیستم های آبیاری از طریق انسداد راه کانال ها و مخازن آبی می شوند. کنترل شیمیایی اساسا روشی است که در سطح وسیعی برای کنترل انتشار جوندگان استفاده می گردد. در پاکستان، فسفید روی، از سموم حاد و راکومین- آنتی کواگولانت مولتی دوز، از جونده کش های ثبت شده برای جوندگان شهری و کشاورزی می باشند. متأسفانه، کارایی فسفید روی متغیر است و اغلب کنترل کاملی انجام نمی گیرد. راکومین بایستی برای کمتر از 6 تا 7 روز مجددا تهیه شود که این ورد منجر به اتلاف وقت، مواد و کارگر می گردد.
گسترش مقاومت به اولین نسل آنتی کواگولانت ها، عاملی برای بهبود جونده کش ها بوده است. محققین توجه زیادی به دومین نسل جدید آنتی کواگولانت ها برای مثال برومادیالون داشته اند زیرا اثرات مثبت و قابل ملاحظه ای بر روی جوندگان مضر کشاورزی داشته است. این سموم برای جوندگان بسیار سمی هستند و مواد غذایی کمتری نسبت به هر آنتی کواگولانت قبلی نیاز است. اگر چه مرگ با تأخیر انجام می گیرد تنها یکبار تغذیه مرگ را به دنبال خواهد داشت.اخیرا دومین نسل آنتی کواگولانت ها برای کنترل جوندگان کشاورزی با موفقیت زیادی در سراسر جهان بکار گرفته می شود. کول کلسیفرول (ویتامین D3) پتانسیل کنترل سنجاب صخره (Spermophilus variegates) و رات ها Rattus rattus) و (Rattus norvegicusدارد. در این مطالعه، اولین اطلاعات در دسترس بر روی کارایی آزمایشگاهی برومادیالون، کول کلسیفرول و فسفید روی برای کنترل موش ورامین از آفات مهم کشاورزی مورد بررسی قرار می گیرد.
مواد و روش ها
آزمون حیوانات
رات های تحت آزمایش از مزارع برنج و نیشکر گرفته شدند و جنسیت حیوانات تعیین شدند سپس وزن شدند و جداگانه در قفس های جداگانه آزمایشگاه برای 3 هفته به منظور خو گیری آنها قبل از آزمون، قرار گرفتند. ماده های حامله، شیرده و به بلوغ نرسیده از دور خارج شدند. درجه حرارت اتاق 25 درجه سانتی گراد و سیکل تاریکی/روشنایی 12/12 ساعت بود. رات ها قبل از آزمایش تحت رژیم غذایی آزمایشگاه قرار گرفتند.
آزمون های غذایی
تجربیات به شکل آزمون های غذایی اجباری و اختیاری تنظیم شدند. برای اجرای این آزمون ها، 10 رات (5 تا از هر جنس) یکی یکی در قفس های جداگانه قرار گرفتند. تحت آزمون اجباری 1 روزه و 3 روزه، رات ها با یک نوع طعمة تر به وزن 15 و 20 گرم تغذیه شدند و طعمه های خورده نشده بعد از 24 ساعت جمع آوری شدند و برای محاسبة میانگین مصرف رات ها روزانه وزن شدند.
تحت آزمون انتخابی، جذب نسبی طعمه تعین شده در مقابل مواد غذایی معمولی محاسبه شدند، موقعیت ظرف های تغذیه روزانه، برای اجتناب از سازش مکانی تغییر داده می شدند. در طی دورة پس از تیمار، روزانه جانوران برای کنترل میزان مرگ و میر و یا علائم مسمومیت و سپس مرگ جانوران از نظر خونریزی داخلی مورد بررسی قرار دادند.
طعمه های تجاری تحت آزمایش به شرح زیر بودند:
Rampage-a، طعمة تیمار شده با کول کلسیفرول- یک جونده کش به صورت پلت که دربردارندة 075/0 درصد کول کلسیفرول می باشد.
Contrac-a، طعمة تیمار شده با برومادیالون
ZP، طعمة فسفید روی
نتایج و بحث
آزمون اجباری
در مورد آزمون های غذایی اجباری یک روزه (جدول 1)، در مجموع میانگین روزانة جذب طعمة برومادیالون در هر دو جنس 18/2 ± 73/10 میلی گرم بود (نر 99/2 ± 84/9 میلی گرم، ماده 16/1 ± 62/11 میلی گرم). رات نر طعمة سمی کمتری نسبت به رات ماده مصرف کرد، تفاوت در جذب طعمه بین جنس ها معنی دار نبود (005/0 <P). بنابراین میلی گرم برومادیالون جذب شده به ازای کیلوگرم وزن بدن در نر کمتر از ماده بود. در مجموع میانگین روزها برای مرگ و میر 35/2 ± 6/12 روز (دامنة 6 تا 20) بود. میانگین نسبت مرگ و میر تا حدی در ماده ها بالاتر از نرها بود. این به علت جذب بیشتر ماده مؤثرة سم توسط ماده ها نسبت به نرها بوده است. همچنین نتایج مطالعه حاضر توسط Marsh (1977) در شرایط آزمایشگاهی روی Rattus rattus تأیید شده است، در شرایطی که میانگین مقدار مصرف در رات با رژیم غذایی معمولی بیشتر از رژیم غذایی تیمار شده بود. در مورد طعمة کول کلسیفرول (Rampage-a) رات نر طعمة بیشتری (77/0 ± 22/8 میلی گرم) نسبت به رات ماده (58/1 ± 60/4 میلی گرم) مصرف کرد. بنابراین میلی گرم سم جذب شده بر کیلوگرم وزن بدن در نر نسبت به ماده بیشتر بود. به هر حال تفاوت معنی داری مشاهده نشد. رات های نر دیرتر از رات های ماده مردند. در مورد طعمة فسفید روی، 6 تا از 10 رات در یک روز تغذیه مردند. بقیه اساسا از طعمه نخوردند، و این ممکن است به علت طعمه گریزی باشد. تفاوت معنی داری در مقدار مصرف طعمه بین جنس ها مشاهده نشد.


تحت آ‍زمون غذایی اجباری 3 روزه (جدول 2)، در مجموع میانگین روزانه مصرف طعمة برومادیالون در هر دو جنس 71/0 ± 27/17 میلی گرم بود ( نر 08/1 ± 16/17 میلی گرم و ماده 06/1 ± 40/17 میلی گرم). تفاوت معنی داری در مقدار مصرف در بین جنس ها مشاهده نشد. همچنین میلی گرم ماده مؤثرة مصرف شده بر کیلوگرم وزن بدن تفاوت معنی داری نداشت. در مجموع تعداد روزهای مرگ و میر 02/1 ± 6/6 روز بود (نر 41/1 ± 6 و ماده 56/1 ± 2/7). در مورد کول کلسیفرول میانگین روزانه جذب 42/0 ±29/5 میلی گرم بود. مانند آزمون یک روزه رات های نر نسبتا طعمه بیشتری نسبت به رات های ماده مصرف کردند، اما تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در مجموع میانگین ماده مؤثره مصرف شده بر کیلوگرم وزن بدن 89/1 ± 49/21 بود (نر 66/2 ± 37/20 و ماده 92/2 ±62/22). میانگین روزهای مرگ و میر 61/0 ± 8/3 (دامنة 2 تا9 روز) بودند.





آزمون انتخابی
تحت آزمون غذایی انتخابی، در مجموع میانگین روزانه مقدار مصرف طعمة برومادیالون (Contrac-a) 11/1 ± 57/15 میلی گرم بود (جدول3). تفاوت معنی داری بین طعمه های تینار شده و بین جنس ها مشاهده نشد. میانگین روزهای مرگ بین ماده و نر بسیار متفاوت بود. رات های ماده مقاوم تر نسبت به نر ملاحظه شدند. در مورد طعمه کول کلسیفرول، در مجموع مقدار مصرف در بین طعمه های تیمار شده معنی دار ثبت شد. تفاوت معنی داری در مقدار مصرف بین رات های نر و ماده مشاهده نشد. در مجموع روزهای مرگ و میر 74/1 ± 7/8 روز (رنج 1 تا 12 روز) بودند. نتایج مطالعة انتخابی به وضوح جذب بیشتری از طعمة کول کلسیفرول در مقایسه با طعمة معمولی نشان داد.






نتیجه گیری
3 طعمة تجاری ، Rampage-a ، طعمة تیمار شده با کول کلسیفرول؛ Contrac-a، طعمة تیمار شده با برومادیالون و ZP، طعمة فسفید روی تحت آزمون های غذایی اجباری (یک روزه و 3 روزه) و انتخابی بر علیه موش ورامین مورد ارزیابی قرار گرفتند. طعمة فسفید روی 60 درصد مرگ و میر داشت. بقیه که زنده مانده اند به علت طعمه گریزی از طعمه مصرف نکردند. در مورد طعمه برومادیالون و کول کلسیفرول، طعمة کول کلسیفرول اثر خوبی را برای کنترل موش ورامین نشان داد. نتایج بوسیلة آزمون انتخابی طعمه های تیمار شده در مقابل طعمه های معمولی تأیید شدند بطوری که طعمه های تیمار شده نسبت به طعمه های معمولی بطور معنی داری بیشتر توسط رات ها مصرف شدند. آزمون آزمایشگاهی برای تعیین غلظت ماده مؤثره سم ضروری می باشد. مطالعات میدانی باید برای ارزیابی طعمه کول کلسیفرول برای کنترل گونه های دیگر جوندگان کشاورزی طراحی گردد.

کشت بافت چیست(بررسی تخصصی تر)


دید کلی

وقتی درباره کشت گیاه صحبت می‌شود، معمولا منظور کشت گیاهان در گلدان ، زیر پلاستیک (Frames) ، در گلخانه و یا مزرعه است. در تقسیم بندیهای رایج در کشاورزی ، کشت گیاهان به بخشهای مختلف شامل زراعت باغبانی ، زراعت مناطق گرمسیری ، جنگل‌داری و اصلاح نباتات تقسیم می‌گردد. در سال 1904 هانیگ ، روش جدیدی از کشت گیاهان به نام کشت جنین را ارائه نمود.

 
ادامه مطلب ...

اتاق کشت


اتاق کشت

اتاق کشت محفظه‌ای است که برای پرورش و رشد گیاه در شرایط اصلاح شده مصنوعی طراحی شده است....


ویژگیهای اتاق کشت عبارتند از:

·        استفاده از نور مصنوعی قابل کنترل

·        امکان کنترل بهترِ دما، رطوبت و غلظت دی اکسید کربن

·   دسترسی به شرایطی که در حالت طبیعی به راحتی د ردسترس نیست

(مثل مدت زمان تابش بیشتر، دمای تحت کنترل در تمام فصول و ...)

·        استفاده‌های تحقیقاتی و نیز تولیدی

در کشور ما از اتاق کشت به منظور کارهای تحقیقاتی زیاد استفاده می‌شود. اما جنبه دیگر آن یعنی استفاده در تولید، به دلیل وارداتی بودن این محصول و قیمت زیاد آن مقرون به صرفه نیست.  این در حالی است که در بسیاری مناطق بد آب و هوا استفاده از اتاق کشت برای تولید محصول بیشتر و بهتر کاملا عادی است.

یکی از این موارد تولید سبزی و صیفی‌جات تازه در قطب جنوب است کافی است سری به شبکه اینترنت بزنید تا مطالب بیشماری تحت عنوان "سالاد در قطب جنوب" مشاهده کنید. شکی نیست در کشور ما نیز در آینده نه چندان دور اتاق کشت برای تولید محصول کشاورزی استفاده خواهد شد.

مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر رشد گیاه عبارتند از نور، دما، رطوبت و غلظت دی‌اکسید کربن. بنابراین در یک اتاق کشت باید امکان منترل و تنظیم این عوامل فراهم شود. در ادامه به بررسی اهمیت و نحوه کنترل این عوامل پرداخته‌شده‌است.

نور

تابش در اتاق کشت مانند خاک در کشت زمینی منبع انرژی برای گیاهان است. اثر نور بر گیاهان در مطالعات بسیاری از جمله در زمینه فتوسنتز، فتومورفوژن و مهندسی زیستی، مورد بررسی قرار گرفته­است. نور برای فتوسنتز، گل­دهی، جوانه زدن، افزایش طول ریشه و تکامل کلروپلاست در گیاهان یک نیاز ضروری است.

علاوه بر شدت تابش، طول موج نور و مدت زمان تابش نیز بر رشد گیاه اثر دارند.

 عمل فتوسنتز در طیف نوری بین 400 تا 700 نانومتر صورت می­گیرد. شدت و مدت زمان تابش نیز در گیاهان مختلف بین 8 تا 16 ساعت در شبانه روز متغیر است.

بنابراین کنترل شدت و مدت زمان تابش یکی از امور قابل توجه در اتاق کشت   میباشد. افزایش و یا کاهشِ تابشِ لازم سبب بروز مشکل در رشد و سلامت گیاه می­شود. اثرات کاهش تابش در گیاه عبارتند از:

·        کوچک شدن برگها و نازک شدن ساقه

·        طولانی شدن گره­ها

·        کاهش غلظت کلروفیل

·        کاهش وزن خشک گیاه

 در مقابل افزایش بیش از حد تابش سبب تحریک رشد شاخه­های محوری، تکثیر نقاط رشد، تجزیه کلروفیل و اثرات استرس­زا از قبیل تولید آنتوسیانین می­شود. به علاوه تابشِ بیش از حد سبب گرم شدن برگها، تبخیر آب و  تخریب آنها می­شود.

در محفظه­های رشد از وسائل متفاوتی برای تولید و اندازه­گیری شدت نور استفاده می­شود. برای ایجاد نور بسته به شرایط کاری یکی از وسائل زیر مورد استفاده قرار می­گیرد:

            ·        لامپ رشته­ای معمولی که گرمای زیادی علاوه بر نور تولید می­کند.

·        لامپ فلورسنت

·        لامپ کم فشار سدیم

·        لامپ جیوه­ای

·        لامپ زنون

·        دیودهای نیمه هادی

·        لامپ مایکروویو

برای اندازه گیری شدت نور نیز از سنسورهای فتوالکتریک و یا ترموالکتریک استفاده می­شود. سرکشی و کنترل نور در هنگام راه اندازی و پس از آن هر هفته یکبار ضروری است.

دما

دما، نمایش دهنده انرژی گرمایی است. هرچند تابش خود سبب ایجاد گرما می‌شود اما تنها طیف مادون قرمز نور است که دارای اثرات گرمایی است. انر‍ژی گرمایی بسیاری از فرآیندهای فیزیولوژیک گیاه را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در اتاق کشت امکان کنترل دما به خوبی فراهم می‌شود. آنچه در کنترل دما حائز اهمیت است، تبادلات گرمایی بین گیاه و محیط است. گیاه از طریق رسانایی، همرفتی، جذب و انعکاس و تبخیر رطوبت با محیط اطراف تبادل دما انجام می‌دهد. بخش عمده این تبادلات از طریق برگهای گیاه انجام می‌شود. در تمامی اتاقهای کشت، هوا بین محوطه رشد گیاه و قسمت کنترل دما گردش می‌کند تا در حد معینی ثابت نگاه داشته شود. یکی از عوامل افزایش دما تابش است. تقریبا تمامی لامپها ایجاد گرما می‌کنند. بنابراین در هنگام تابش، خنک‌سازی محفظه از کارهای ضروری است. برای اندازه‌گیری دما دراتاق کشت از سنسورهای مختلفی استفاده می‌شود.  انتخاب سنسور به شرایط کاری و میزان دقت مورد نیاز بستگی دارد. برخی از  این سنسورها عبارتند از:

·        ترمومتر

·        ترموکوپل

·        مقاومت متغیر با دما(RTD)

·        ترمیستور

·        ترمومتر مادون قرمز

مکان نصب سنسور د راتق کشت نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و باید حداکثر مکان ممکن را تحت پوشش قرار دهد. خروجی سنسورها به سیستم آلارم و کنترل متصل می‌شود و در صورت افزایش یا کاهش دما سیستم خنک‌کننده یا گرم‌کننده فعال می‌شود. در اتاقهای کشت جدید از کنترل میکروکامپیوتری استفاده می‌شود که نسبت به سیستمهای     ON-OFF قدیمی‌تر دقت بالاتری دارد و نوسانات دما در آن کمتر است.

رطوبت

بخار آب موجود در هوا(رطوبت) مستقیما با اثرگذاری بر تبادلات گازی گیاه با محیط روی آن اثر می‌گذارد. مهم‌ترین اثر رطوبت بر گیاه تغییر میزان تبخیر آب از سطح آن است. با کاهش رطوبت این تبخیر افزایش می‌یابد. تعادل بین میزان تبخیر آب و جذب آب از طریق ریشه، مقدار آب گیاه را تنظیم می‌کند. عدم تعادل در میزان آب سبب به هم خوردن تعادل مواد معدنی و رشد ناموزون گیاه می‌شود.

به علاوه افزایش رطوبت سبب افزایش دما نیز می‌شود و به طور کلی میعان یا تبخیر آن تبادلات گرمایی بین آب و محفظه را به دنبال دارد. بنابراین تاثیر مستقیم بر دمای محفظه دارد.اثرات رطوبت بر رشد گیاه و سلامت آن، لزوم کنترل رطوبت را در اتاق کشت نشان می‌دهد. با این حال اندازه‌گیری و کنترل رطوبت نسبت به تابش و دما کار مشکل‌تری است. سنسورهای رطوبت سنج نیاز به کنترل و سرکشی دائمی دارند. ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آنها در شرایط محیط تغییر می‌کند و بنابراین باید مرتبا صحت و دقت آنها مورد ارزیابی قرارگیرد.

 

غلظت دی‌اکسید کربن

غلظت دی‌اکسید کربن از عوامل تاثیرگذار بر فعالیت شیمیایی و فیزیولوژیک گیاه است. با این حال با ایجاد تهویه مناسب امکان کنترل غلظت دی‌اکسید به راحتی فراهم می‌شود و نیازی به کنترل دقیق آن نیست. اگر هوای تازه مرتبا برای گیاه فراهم شود امکان تبادلات گازی به راحتی فراهم می‌شود. بنابراین تهویه مناسب در اتاق کشت حائز اهمیت است.علاوه بر این موارد ایجاد محیطی عاری از میکروب و عوامل بیماری‌زای گیاهی نیز اهمیت دارد.

 

 نمونه ساخته شده در داخل کشور

در سال 1385 نمونه‌ای از اتاق کشت به صورت آزمایشی در کشور تولید و  راه‌اندازی شده است. این نمونه در حال حاضر در دانشگاه اصفهان به منظور  تولید غده‌ سیب زمینی از سلول آن مورد استفاده قرار گرفته است و از معدود  مواردی است که در آن از اتاق کشت جهت تولید انبوه بهره‌برداری شده است. محفظه این اتاق دارای حجم 90 مترمکعب با ارتفاع 3 متر است. بنابراین نسبت  به انواع تحقیقاتی دارای فضای قابل ملاحظه‌ای است. در این نمونه تمامی موارد از جمله تابش، دما، رطوبت، غلظت دی‌اکسید کربن و میکروب‌زدایی به طور کامل انجام می‌شود و امکان افزایش حجم به راحتی فراهم می‌شود. استفاده از اتاق کشت در تولید محصولات کشاورزی از این دست سبب خودکفایی کشور در تولید محصولات با کیفیت و اصلاح شده خواهد شد. امید است در آینده نزدیک شاهد استفاده‌های بیشتر از اتاق کشت در زمینه تولید محصولات کشاورزی در کشورمان باشیم.

آفات و بیماری های درخت پسته

 

پسیل معمولی پسته Agonoscena  Pistaciae         

پسیل معمولی پسته مهمترین آفت پسته است که باغداران به آن شیره خشک می گویند . زیرا عسلک دفع شده ازانتهای بدن پوره های این آفت درمقابل هوا خشک شده ، تبدیل به دانه های مدور شکر مانندی می شود که روی برگها و زیر درخت می ریزد . زمستان را بصورت حشره کامل می گذراند و اوایل اردیبهشت ماه معمولأ تخمریزی می کند و نوزادهای آن از شیره نباتی تغذیه می نماید تا تبدیل به حشره بالغ گردند .

    پسیل پسته حشره کوچکی است که اندازه آن ما بین 5/1 تا 8/1 میلیمتر می باشد ، رنگ عمومی بدن در حشرات بالغ زرد روشن و روی سینه ، لکه های کشیده ای به همین رنگ و کمی تیره تر وجود دارد . معمولأ  شکم به رنگ بدن است و اغلب دارای لکه های قهوه ای رنگ کشیده ای می باشد  که دور مفاصل شکم به شکل  دوایری دیده می شود .  رگهای بال زرد و دارای لکه های قهوه ای رنگی است . و فواصل آنها نسبتأ منظم است . 

ادامه مطلب ...

علف کش ها


علف کش ها

علفهای هرز از تاثیرات زندگی اجتماعی بشر است. انسان معاصر مفهوم علف هرز را به صورت یک گیاه ناخواسته در یک مکان توصیف نموده است....


چند میلیون انسانهای اولیه می‌توانستند به سادگی بر روی زمین زندگی کنند اما امروز نزدیک 6 میلیارد انسان ، غذا و پوشاک و تفریح و فضای کافی برای زیستن می‌خواهند و ما اگر بخواهیم برای کلیه انسانهای زنده غذای کافی تهیه بکنیم، تقریبا تمامی اراضی قابل کشت مورد نیاز خواهد بود.

با ازدیاد جمعیت و کمی میزان عرضه غذا ، هر جریب از اراضی حاصلخیز باید مورد توجه خاص قرار گیرد و تلفات محصول توسط علفهای هرز قابل تحمل نخواهد بود. انقلاب مکانیکی روشهای کشاورزی را بطور کامل تغییر داد و اکنون انقلاب شیمیایی آن را به سوی قله‌های جدید کارایی به پیش می‌برد. بخش اصلی انقلاب شیمیایی استفاده از علف کشها جهت کنترل گیاهان نامطلوب است.

تقسیم بندی علف کشها

بسیاری از مواد شیمیایی با خواص مختلف به حوزه کنترل شیمیایی علفهای هرز راه یافته‌اند. تلاش فراوان جهت یافتن ترکیبات مسموم کننده گیاهان در طی 25 سال گذشته منجر به افزایش زیادی در تعداد علف کشهای موجود شده است. علف کشها را می‌توان به چند روش تقسیم بندی کرد.

طبقه بندی شیمیایی علف کشها

  • علف کشهای معدنی: از این علف کشها می‌توان به این موارد اشاره کرد: سولفات مس ، هگزا فلورات ، اسید سولفوریک ، اتیلن دی آمین مس ، بورات و ...
  • علف کشهای آلی: آلیفاتیکها ، آمیدها ، بنزوئیکها ، دی نیتروآنیلینها ، دی فنیل اترها ، نیتریل‌ها ، فنوکسی‌ها و ... از این دسته هستند.

طبقه بندی بر اساس نحوه مصرف

  • مصرف بر روی برگها: نیتروفن ، پاراکوت ، پروپانیول ، آسولام ، دالایون و باربان
  • مصرف بر روی خاک: آلاکر ، بوتام و متازول ، ورنولیت و ...

عکس‌العمل گیاهان نسبت به علف کشها


عکس‌العمل گیاهان نسبت به علف کشها

علف کشها ، تغییرات متعددی را در رشد و ساختمان گیاه موجب می‌گردند. حدود این تغییرات از بازدارندگی محض رشد ، تا ناهنجاریهای فاحش مورفولوژی می‌باشد. این مواد ممکن است بر گل گیاه تاثیر گذاشته، یا اینکه فقط اندامهای خاصی را تغییر دهند. اثرات علف کشها ممکن است از یک گونه گیاهی به گونه دیگر متفاوت باشد. ولی اختلافات بین گندمیان و گیاهان پهن برگ متداول است....


باید به خاطر داشت که تغییرات بیوشیمیایی بر تغییرات قابل رویت در رشد و ساختمان گیاه مقدم می‌باشند. علف کشها باعث تغییر در تقسیم سلولی ، طویل شدن سلول و تمایز بافتها و همچنین باعث فساد سلولی و بافتی می‌شوند. این تغییرات موجب ممانعت از رشد ، آویختگی برگها ، اثرات ظاهری ، زردی برگها ، سفید برگی و بافت‌مردگی شده و تشکیل کوتیکول را کاهش می‌دهد و نیز باعث تغییر شکل اندامها و غشای پلاسمایی می‌گردند.

جذب علف کشها توسط اندامهای گیاهی

جذب و انتقال علف کشها از جمله مهمترین مسائل مورد توجه متخصصین علفهای هرز است. زیرا هر ترکیب شیمیایی برای اینکه بتواند به عنوان یک علف‌کش موثر واقع شود باید وارد گیاه شده و به محل عمل خود انتقال یابد. محل مصرف علف کش نقش مهمی در جذب و انتقال آن دارد.

جذب برگی

علف کشهایی که بر روی برگ مصرف می‌شوند قبل از اینکه به فضای بین سلولی برسند باید از بین ترکیبات مختلف با ساختمانهای گوناگون عبور کنند. این مسیر شامل لایه کوتیکولی ، دیواره سلولی و غشای سلولی می‌باشد. لایه کوتیکولی مهمترین مانع در مسیر جذب است.

جذب بوسیله اندامهای زیر زمینی

تعداد زیادی از علف کشها به سهولت توسط ریشه ، ساقه‌های در حال خروج از خاک و سایر اندامهای زیر زمینی گیاهان جذب می‌شوند. ریشه‌های جوان نیز نظیر برگها موانع مشابهی را که شامل کوتیکول ، دیواره سلولی و غشای سلولی می‌باشند، در مقابل علف کشها قرار می‌دهند. البته بر اساس سرعت جذب و مقدار ماده جذب شده به نظر می‌رسد که کوتیکول ریشه نسبت به کوتیکول برگ به مراتب نفوذ پذیری بیشتری در مقابل علف کشها داشته باشد. محل اصلی ورود علف کشها بین 5 تا 50 میلیمتری بالاتر از نوک ریشه است.

انتقال علف کشها

بعد از اینکه فرایند جذب کامل شد، انتقال علف کشها به محل عمل آن مهمترین پدیده فیزیولوژیکی از نقطه نظر نحوه عمل علف کشها می‌باشد. علف کشها در درون گیاه از طریق سیستمهای سیم‌پلاستی و آپوپلاستی انتقال می‌یابند. سیستم آپوپلاست مجموعه بهم پیوسته فضاهای بین سلولی ، دیواره‌های سلولی و آوندهای چوبی تکامل یافته است و نوعی محیط غیر زنده محسوب می‌شود. سیستم سیم پلاست مجموعه بهم پیوسته پروتوپلاسم درون گیاه را دربرمی‌گیرد که شامل سیتوپلاسم هر یک از سلولها ، شبکه ارتباطی داخلی این سلولها یعنی پلاسمودسماتا و آوندهای آبکش می‌باشد. این سیستم محیط زنده در نظر گرفته می‌شود.

سرنوشت مولکولی علف کشها در گیاهان عالی

گیاهان عالی آرایش مولکولی علف کشها را توسط طیف متنوعی از واکنشهای شیمیایی تغییر می‌دهند، گر چه در اغلب موارد این واکنشها بوسیله آنزیمهای خاص کاتالیز می‌شوند ولی به نظر می‌رسد که بعضی از آنها غیر آنزیمی باشند. در اکثر موارد آنزیم یا آنزیمهای خاصی که در این امر دخالت دارند، هنوز استخراج و خصوصیت‌یابی نشده‌اند. معلوم شده است که انواع واکنشهای زیر با ترکیباتی که بطور طبیعی در گیاهان ایجاد می‌شوند در تجزیه علف کشها در گیاهان عالی دخالت دارند: اکسیداسیون ، احیا ، هیدرولیز ، هیدروکسیلاسیون ، دهالوژناسیون ، دآمیناسیون ، دکربوکسیلاسیون

علف کش های پهن برگ مزارع گندم (2,4-D)


علف کش های پهن برگ مزارع گندم (2,4-D)

پهن برگ کشهایی که در زراعت گندم مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از :2.4D (یو46) ،2.4D+MCP ، تری بنورون متیل (گرانستار)،  بروموکسینیل  (پاردنر)، مکوپروپ+دیکلوپروپ پی+MCPA (دوپلسان سوپر)، ایمازا متابنز-  متیل (آسرت) و دای‌کامبا (بانول)....


خصوصیات پهن برگ کشهای گندم نیز به طور خلاصه در زیر مورد بحث قرار خواهد گرفت:

2,4-D (یو-46 دی‌فلوئید):  علف کشی سیستمیک از گروه اسید فنوکسی استیک (اکسین) بوده و به طور گسترده‌ای در مزارع غلات مصرف می شود. علت امر قیمت مناسب علف‌کش و کنترل طیف وسیعی از علف‌های هرز پهن برگ گندم می‌باشد. کنترل مطلوب علف های هرز، بدون آسیب دیدن گندم، زمانی حاصل می شود که این علف‌کش در زمان مناسب مصرف شود. دوره های حساسیت غلات به 2,4-D در مواقعی است که رشد آنها سریع است. این مراحل عبارتند از: صفر تا 4 برگی و از ساقه رفتن تا گلدهی. سمپاشی در مرحله 4 برگی سبب بدشکلی خوشه ها، پیازی شدن برگها، کوتولگی عمومی گیاه و کاهش عملکرد می‌گردد. سمپاشی در مرحله آغاز ساقه رفتن تا گلدهی معمولاً عملکرد را به طور جدی کاهش می دهد. در مرحله ساقه رفتن میان گره ها به سرعت طویل می گردند.

مراحل حداقل حساست گندم  به علف کش 2, 4 –D عبارتند از 4 برگی تا ساقه رفتن و از خمیری نرم دانه تا رسیدن دانه. مرحله 4 برگی تا ساقه رفتن که شامل پنجه زنی کامل می باشد، بهترین زمان برای سمپاشی 2, 4 –D است. در این مرحله گیاه زراعی به طور نسبی متحمل بوده و علف‌های‌هرز نیز معمولاُ کوچک می‌باشند، لذا به آسانی کنترل می شوند. علاوه بر آن در این مرحله رشدی، ادوات سمپاشی زمینی خسارت زیادی را به گندم وارد نمی کنند. هر چند غلات در مرحله خمیری نرم دانه تا رسیدن بسیار متحمل به 2, 4 –D هستند، ولی در این مرحله سمپاشی توصیه نمی شود. زیرا اولاً تا رسیدن به این مرحله علف‌های هرز خسارت خود را وارد کرده اند. ثانیاً ادوات سمپاشی زمینی نیز در این مرحله خسارت زیادی به گندم وارد می کنند و ثالثاً احتمال باقی ماندن 2, 4 –D در دانه های برداشت شده وجود دارد. به طور کلی ارقام گندم بیشترین تحمل را نسبت به 2, 4 –D داشته و جو و یولاف در مرحله بعد قرار دارند. ضمناً  فرمولاسیون استر 2, 4 –D موثرتر از فرمولاسیون نمک است، ولی به دلیل فرار بودن استر ها کاربرد آنها مشکل بوده و احتمال دریفت بخصوص برای محصولات مجاور مزرعه گندم وجود دارد. شکل 6 مراحل مختلف رشد غلات و حساسیت آنها به 2, 4 –D را نشان می دهد.

2,4-D+MCPA (یو-46-کمبی فلوئید) : علف کشی مخلوط از دو گروه اسید فنوکسی استیک و اسید آریلوکسی آلکانوئیک بوده و در ایران بجای 2.4Dاغلب از این علف کش به دلیل وسیع تر بودن طیف علف کشی آن و کریستالیزه شده 2.4Dبه تنهایی در سرمای زمستان استفاده می‌شود. علف کش MCPA مشابه 2, 4-D  عمل می کند، ولی انتخابی تر از آن است و به گیاه زراعی نیز آسیب کمتری وارد می سازد. البته از نظر اقتصادی نیز مقداری گرانتر است. مخلوط این  دو علف کش به صورت نمک دی متیل آمین و به نسبت 5/31% از MCPA و 36% از 2, 4-D مورد استفاده قرار می گیرند و فرمولاسیون آن محلول در آب است. مراحلی که گندم به این علف کش حساسیت نشان می دهد مانند علف کش 2, 4-D است.

اصولاً در مصرف علف‌کش‌های هورمونی ( شبه اکسین ها) باید دو نکته را مد نظر قرار داد.:

   1.    چون  باقیمانده علف کش در سمپاش می تواند موجب آسیب به گیاهان حساس گردد. بنابراین باید بعد از سمپاشی، سمپاش را با پودرهای لباس شویی و اگر ممکن باشد با آب گرم خوب شستشو داد.

    2.     از آنجا که برخی گیاهان مانند پنبه، گوجه فرنگی، انگور، پسته، مرکبات، بسیاری از سبزی‌ها و خلاصه تمامی گیاهان پهن برگ به علف‌کش‌های هورمونی حساسیت دارند، بنا براین در هنگام سمپاشی باید دقت نمود که علف کش از طریق بادبردگی به گیاهان خارج از هدف برخورد نکند و سمپاشی باید با فشار کم و در هوای آرام صورت گیرد. سمپاشی در هوای گرم ممکن است سبب بخار شدن علف کش شود و اگر جریان هوا کند باشد و بخصوص اگر وارونگی داشته باشد، انتقال توده بخار به مزارع حساس مجاور می تواند آسیب فراوانی را سبب شود.

تری بنورون متیل (گرانستار): این علف کش تماسی و از گروه سولفونیل‌اوره‌ها بوده و کاملاً انتخابی مزارع غلا ت است. اگر گرانستار با سورفکتانتهای غیر یونی مصرف شود، اثر آن افزایش می یابد. بسیاری از منابع دلالت بر ناسازگاری آن با باریک برگ کش ها داشته وحاکی از آنند که در صورت اختلاط آن با باریک برگ کشها، کمترین اثر آن کاهش تاثیر 15 تا 20 درصدی باریک برگ کشهاست. در ایران نیز اغلب با باریک‌برگ‌کش تاپیک بصورت مخلوط استفاده می‌شود. در صورتی که این علف‌‌‌کش همراه با برخی سموم فسفره یا کودهای شیمیایی حاوی سورفکتانت مصرف شود، ممکن است در گندم سوختگی ایجادکند. از آنجا که این علف کش کم مصرف است، مقدار بسیار اندک از باقیمانده آن در سمپاش و یا پاشیده شدن آن به مناطق غیر هدف، زیانبار است. بنابراین هنگام سمپاشی گرانستار باید از بادبردگی آن به اطراف و یا ریخته شدن آن در جوییهای آب جداُ خودداری نمود.

بروموکسینیل  (پاردنر): بروموکسینیل علف کش تماسی و از گروه نیتریل‌ها بوده و بر علف های هرز بسیار جوان که بیش از دو تا چهار برگ ندارندمؤثر است. از آنجا که علف کش مذکور تماسی بوده و در گیاه ضعیف انتقال می یابد، بنابراین توصیه می شود هنگام سمپاشی سطح علف‌هرز به طور کامل سمپاشی شود. چنانچه این علف کش دیر مصرف شود، رشد گندم باعث کاهش سطح تماس علف کش شده و بنابراین کارآیی آن کم می شود. ضمنآُ تاثیر بروموکسینیل برعلف‌های هرزی که زیاد رشد کرده اند کمتر از علف‌کش‌های هورمونی است. خطر بادبردگی این علف کش نیز از علف‌کش‌های هورمونی کمتر است. مخلوط بروموکسینیل با MCPA باعث کنترل طیف گسترده تری از علف‌های هرز می شود.هوای سرد و ابری، اثر این علف کش را کاهش می دهد. اختلاط آن با باریک برگ کشها نیز عملی است، ولی تاثیر نسبی آنها را کاهش می دهد. نکته ای که در خصوص این علف کش باید در نظر داشت ایین است که چنانچه گیاه زراعی در معرض تنش رطوبت یا تیمار چرا قرار گرفته است، حداقل تا 30 روز پس از رفع تنش نباید از این علف کش استفاده نمود.

مکوپروپ+دیکلوپروپ پی+MCPA ( دوپلسان سوپر):  علف کشی مخلوط و متعلق به گروه‌های اسید آریلوکسی آلکانوئیک، اسید فنوکسی استیک و اسید پروپیونیک می‌باشد. نسبت ترکیبات بکار رفته در این علف کش شامل 160 گرم MCPA + 310  گرم دیکلوپروپ+ 130 گرم مکوپروپ در لیتر می‌باشدکه جمعا %60 ماده موثر این علف‌کش را تشکیل می‌دهند. میزان تاتثر این علف‌کش در هوای سرد کاسته می‌شود.

تمام مواردی که در خصوص علف‌کش‌های هورمونی ذکر شد، برای این علف کش نیز صادق است. این علف‌کش با شروع ساقه‌دهی نبایستی مصرف گردد.

دای‌کامبا (بانول): علف‌کشی سیستمیک و از گروه اسید بنزوئیک (اسید آریل کربوکسیلیک) می‌باشد. این علف کش از طریق برگ و ریشه جذب گیاه می گردد و در اغلب موارد علف های هرزی که توسط 2.4D کنترل نمی شوند توسط این علف کش کنترل می گردند.