پروانه برگخوار انجیر
Ocnerogvia amanda
(Lep: Lymantriidae)
لارو
این پرانه در استانهای فارس، مرکزی و شمال کشور به شدت روی درختان انجیر
فعالیت داشته و از برگها تغذیه مینمایند و اهمیت آن زیاد است.
زیستشناسی
زمستان
را به صورت لاروهای سنین بالا در زیر سنگها و پناهگاههای اطراف درختان
آلوده میگذراند. لاروهای زمستان گذران در طول این دوره فعالیت چندانی
نداشته ولی با برداشتن سنگهای پناهگاه و تحریک آنها شروع به حرکت میکنند.
این لاروها از اواسط اسفندماه حالت پیش شفیرگی به خود گرفته و در حالی که
پیله نازک تور مانند بدور خود میتنند بدون حرکت باقی مانده و در اواخر
اسفندماه تبدیل به شفیره میشوند. با گرم شدن هوا از اواسط فروردین ماه
پروانهها به تدریج شروع به خارج شدن مینمایند و پس از جفتگیری مادهها
تخهای خود را به صورت دستهای در سطح برگ یا پشت آن میگذارند. دوره جنینی
تخم 6 تا 8 روز میباشد. حشره دارای 5 سن لاروی است. طول دوره لاروی در
شرایط آزمایشگاه (18 تا 23 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 58 درصد) 28 روز
است. پس از این مدت لارو در سطح برگ در حالی که پیله نازک خاکستری رنگی
میتند حالت پیش شفیرگی به خود گرفته و ظرف یک تا دو روز تبدیل به شفیره
میگردد. این آفت در شرایط آب و هوایی آب سرد خفر دارای سه نسل کال و در
برخی سالها 4 نسل در سال میباشد.
کنترل:
1ـ تخمهای این آفت دارای پارازیتوئیدهای گوناگونی میباشد:
Trichogramma embryophagum (Hym.: Trichogrammatidae)
Anastatus sp. (Hym.: Eupelmidae)
Oocncyrtus sp. (Hym.: Encyrtidae)
2ـ
لاروهای این آفت همزمان با غروب آفتاب از پناهگاههای خود خارج شده، به طرف
درختان حرکت کرده. از آنها بالا رفته و شروع به تغذیه مینمایند. خروج از
پناهگاهها و رکت به اطراف درختان از هنگام غروب شروع و تا یک ساعت بعد از
آن وقتی که هوا کاملاً تاریک شد ادامه دارد. تغذیه لاروها در ساعات اول شب
بسیار زیاد ولی این میزان با گذشت شب رو به کاهش میگذارد. در آخرین ساعت
تاریکی شب، لاروها شروع به پایین آمدن از درختان نموده و به طرف پناهگاهها
راه میافتند، لذا میتوان اقداماتی نظیر:
الفـ پیچیدن گونی و مقوا بدون استفاده یا با استفاده از سموم بدور شاخههای آلوده
بـ استفاده از سموم دور شاخههای آلوده
جـ استفاده از سموم به صورت پودرپاشی دور طوقه
دـ
سمپاشی زیر درختان و پیچیدن پلاستیک در اطراف تنه درختان آلوده را انجام
داده که از بین آنها استفاده از سموم به صورت پودرپاشی دور طوقه و بستن
پلاستیک به دلیل تأثیر بیشتر و عدم نیاز به آب و سم پاش بهتر از بقیه
روشهاست.
کنترل شیمیایی:
برای کنترل بید انجیر(Simaethis nemorana) ودیگر برگخواران از سم زیر استفاده میکنیم.
دیفلوبنزورون(دیمیلین) Wp25% و 3/. گرم درلیتـــر
شپشک ستارهای انجیر
شپشک ستارهای انجیر Ceroplastes rusci
این
شپشک برای اولین بار در ایران روی شاخه های انجیر در استهبان فارس مشاهده
شد. همچنین این شپشک توسط مهندس اولادحسینی در تاریخ 5شهریور1384 در حومه
شهرستان جهرم(تنگاب) روی انجیروحشی مشاهده وعکسهای مربوطه توسط ایشان گرفته
شده است. شکل خارجی این شپشک مدور و نیم کروی میباشد. بدن آن از هشت صفحه
منظم احاطه شده که در وسط هر یک از آنها لکه سفید رنگی مشاهده میگردد، نر
دارای بدن قرمز و دو بال سفید رنگ میباشد.
کنترل:
1ـ برگهای خزان شده به دلیل آلودگی به پورههای نسل زمستان گذران بوسیله دام چرانده شده و در اوایل بهار زمین باغ شخم زده شود.
2ـ در اواخر زمستان سرشاخههای آلوده به آفت را میتوان قطع و سپس معدوم نمود.
3ـ مبارزه شیمیایی به دلیل فعالیت زنبور بلاستوفاگا و نقش ارزنده دشمنان طبیعی (زنبورهای خانواده Encyrtidae) توصیه نمیشود.
کنه تارتن انجیر
Eotetranychus hirsti
(Acari: Tetranychidae)
وجود
کنه انجیر برای اولین بار در ایران در سال 1365 بوسیله دکتر دانشور روی
انجیر از ورامین و گرمسار گزارش گردید. رنگ عمومی کنه، زرد روشن و در اواخر
فصل به رنگ نارنجی در میآید. ماده بیضی شکل و نرها کشیده و کوچکتر از
ماده و تخمها به رنگ روشن و کروی میباشد.
کنترل:
رعایت اصول به زراعی و از بین بردن علفهای هرز
بنزوکسی میت(سیترازون) EC20% و 1 درهزار
پروپارژیت(اومایت) EC57% ،، ،، ،،
بروموپروپیلات(نئورون) EC25% ،، ،، ،،
فن پیروکسی میت(ارتوس) sc5% و 5/. در هزار
مگس انجیر
Carpolonchea aristella
(Dip.: Lonchaeidae)
لارو
این مگس از گوشت میوه تغذیه نموده و دالانهایی در گوشت و پوست ایجاد
میکند و میوههای آلوده اغلب دچار ریزش میشوند. این آفت زمستان را به
صورت شفیره (پوپاریم) در اعماق 5 تا 10 سانتیمتری خاک طی میکند. 4 نسل در
سال دارد. این افت در انجیرکاریهای دیم بندرت دیده میشود.
کنترل:
یکی
از بهترین راههای مبارزه با این آفت مبارزه مکانیکی از طریق جمعآوری
میوههای آلوده ریخته شده پای درخت و سوزاندن آنها وهمچنین شخم زدن پای
درختان در زمستان میباشد.
درصورت نیاز به سمپاشی:
پرمترین(آمبوش) EC25% 0.8 در هزار
اولین
گروه ، خانواده ( Margarodidae) می باشد که در برگیرنده بزرگترین گونه
از شپشک ها می باشد که طول بدن آن ها در بعضی از گونه ها در نواحی
گرمسیری به حدود میلی متر می ر س د. یکی از گونه های مهم این خانواده
گونه ( Icerya purchasi) می باشد که در شمال ایران بر روی مرکبات ، یا
مرکباتی که به صورت زینتی در منازل وجود دارند فعالیت می کنند. این آفت
یک گونه وارداتی است، و برای کنترل آن نیز نوعی کفش دوزک بنام کفش دوزک
استرالیایی به ایران وارد شده .
( Coccidae)
گروه دیگر از شپشک
ها ، خانواده ( Coccidae) و شپشک های نرم تن یا ( Soft scales) هستند
که این شپشک ها در جمعیت های بالا، و بر روی شاخ و برگ گیاهان فعالیت
می کنند. این حشرات از شیره گیاهی تغذیه کرده و خسارات سنگینی به انواع
گیاهان، از جمله گیاهان زینتی وارد می کنند. این شپشک ها بر خلاف شپشک
های خانواده ( Diaspididae) یا سپردار ، عموماً دارای پا و شاخک بوده و
قابل رو ی ت میباشند . به علاوه این شپشک ها در قسمت عقبی بدن دارای
شیاری به نام شیار مخرجی یا (Anal cleft) هستند و از این طریق هم شپشک
های نرم تن قابل شناسایی هستند . تعدادی از گونه های این خانواده که رو ی
گیاهان زینتی فعالیت می کنند عبارتند از:
- ( Coccus hesperidum) یا شپشک خرز هر ه
- ( Saissetia oleae)
- ( Saissetia coffeae)
این
سه گونه دارای دامنه میزبانی بسیار وسیعی هستند بطوریکه دامنه میزبانی آن
ها بیش از صد گونه از گیاهان را شامل می شود. به همین جهت بر حسب نام
نمی توان در مورد آنها قضاوت کرد. طول این شپشک ها حدود میلی متر و
بدنشان حالت نیم کروی دارد.
( Diaspididae)
اما در خانواده شپشک
های ( Diaspididae) سطح بدن عموماً مسطح است. در بعضی از گونه ها هر شپشک
ماده حدود تا تخم و در مورد ( Saissetia Coffeae) بیش از هزار تخم تولید
می کند. تخم های تولید شده در سطح زیرین بدن حشره ماده قرار دارند. وقتی
تخم ریزی این حشره به پایان می رسد شپشک ماده از بین می رود و بدن آن
محفظ و سپری برای تخم ها می شود.
پوره این حشرات در سن اول از زیر
بدن شپشک ماده خارج و در محیطی مناسب مستقر می شوند. در بقیهی عمر
شپشکهای ماده بصورت ثابت در روی گیاه باقی میمانند.
جنس های نر جمعیت خیلی کمی دارند و در طبیعت بندرت دیده میشوند و بر خلاف نوع ماده ، حشراتی فعال و قادر ه پرواز هستند.
به طور کلی عمر شپشک های خانواده ( Coccidae) حدود تا روز است و بیشترین جمعیت آن ها در فصل پائیز مشاهده می شود.
نوع
دیگر از شپشک های این خانواده ( Diaspididae) یا شپشک های سپردار
(Armored scales) هستند. این شپشک ها در جمعیت های بسیار بالا و روی سر
شاخ هها و برگ گیاهان زینتی زیست می کنند و باعث خشک شدن و در مواردی
حتی باعث نابودی کامل درختان و گیاهان زینتی می شوند.
در حشرات
سپردار، نوع ماده تغییر شکل زیادی پیدا کرده اند و شباهت چندانی به حشرات
ندا ر ند . در بسیاری از گونه ها پاها، شاخک ها و چشم ها به طور
کامل از بین رفته و این حشرات بدن دیسکی شکل پیدا کرده اند.
در این
حشرات ، مشابه حشرات خانواده کوکسیده ( Coccidae) پوره سن یک بعد از ظهور ،
با پیدا کردن محیط مناسب خرطوم خود را در داخل بافت گیاه فرو می کند و
شروع به تغذیه از شیره گیاهی می نماید.
نکته مهم دیگر در مورد این
حشرات این می باشد که تعداد زیادی از آنها وارداتی هستند. به عبارت دیگر
همراه با محصولات کشاورزی و گیاهان زینتی وارد ایران میشوند .
تعدادی از مهم ترین آفات گیاهان زینتی این راسته عبارتند از:
- Aonidiella orientalis
- Aonidiella citri
- Chrysomphalus dictyospermi
- Quadraspidiotus Perniciosus
- Lepidosaphes malicola
- Lepidosaphes ulmi
( Pseudococcidae)
خانواده
دیگر این راسته ( Pseudococcidae) هستند که به این ها (Mealy bugs) یا
شپشک های آردآلود گفته می شود. این نام از آن جهت برای این حشرات
انتخاب شده است که سطح بدن این شپشک ها بوسیلهی مقدار زیادی ترشحات مومی و
آردی پوشیده شده است. در این گونه از شپشک ها حلقه بندی بدن مشخص و
دارای پا و شاخک هستند و در روی گیاهان آزادانه حرکت میکنند. این شپشک
ها در مناطق طبیعی زیست می کنند و جزء آفات مرکبات و تعداد زیادی از
گیاهان زینتی هستند.
مهم ترین گونه این حشرات در ایران عبارتند از:
- Planococcus citri
Pseudococcus
که
این دو خانواده از مهم ترین گونه هایی هستند که در شرایط گلخانه ای به
گیاهان زینتی خسارت وارد می کنند. قابل توجه است که گونه ( Planococcus
citri) بر خلاف بق ی ه شپشک ها ی این خانواده از حشرات دو جنسی میباشند.
برای تولید مثل نیاز به جفت گیری میان حشرات نر و ماده میباشد و در
واقع روش بکرزایی در این حشرات دیده نمی شود.
حشرات نر شپشک های آرد آلود و بالدار در طبیعت بندرت دیده می شوند و اندازه بدن آن ها به; میلی متر می رسد.
آیاشپشک های آرد آلود بر روی میوه ها هم فعالیت دارند؟
شپشک
های آرد آلود در همه ی بخش های گیاه فعالیت می کنند در حالیکه شپشک
های خانواده ( Diaspididae) یا ( Coccidae) بیشترین تراکم را روی شاخه
ها دارند، هر چند ممکن است روی میوه و برگ نیز مشاهده شوند.
بدلیل اینکه
شپشکها جزء آفات وارداتی برای ایران هستند و دشمنان طبیعی برای آنها
وجود ندارد، به عنوان مهمترین آقات گیاهان زینتی بشمار میروند.
پروانه جوانه خوار گلسرخیان Archips rosanus
مشخصات ظاهری:
این
شب پره به رنگ قهوه ای روشن است . در روی بالهای جلوئی لکه های سفید رنگ
مشاهده می شود . عرض حشره با بالهای باز حدود 20 تا 25 میلیمتر و به طول 18
میلیمتر است. لاروها به رنگهای متغیر و معمولا سبز روشن با سر و پشت سینه
قهوه ای رنگ دیده می شوند .
مبارزه :
در صورت شدت خسارت این
آفت کاربرد زولن 35 درصد یا گوزاتیون 20% به نسبت 2 در 1000 نتیجه رضایت
بخش می دهد. مبارزه زمستانه روی تخم های این آفت اثر قابل توجه دارد.
زنبور برگخوار رز
نام علمی: Arge rosae
راسته :Hymenoptera
خانواده :Argidae
مشخصات ظاهری :
حشره ی کامل زنبوری است به طول 7 تا 10 میلی متر ، شاخک ها 3 بندی بوده که بند سوم رشد زیادی دارد
سر سیاه رنگ ، قفسه سینه سیاه رنگ به استثنای پیش قفس سینه که زرد رنگ است
شکم به رنگ زرد مایل به قرمز می باشد.
لارو از نوع Eruciform
لارو از نوع ارسی فرم با بیش از 5 جفت پای کاذب شکمی است.
در این لاروها در هر طرف سر 1 عدد چشم ساده وجود دارد .
لاروها به رنگ زرد روشن تا سبز روشن هستند.
دارای سر سیاه رنگ بوده و روی حلقه های بدن لکه های سیاه رنگ زگیل مانند به صورت ردیفی وجود دارد .
گیاهان میزبان و نحوه ی خسارت :
به انواع رز و رزهای وحشی (نسترن) حمله نموده و خسارت می زنند .
لاروهای
این زنبور با تغذیه از اپیدرم فوقانی برگهای گیاهان میزبان خسارات بسیار
زیادی وارد می کند و فقط رگبرگها واپیدرم تحتانی از حمله این آفت مصون یا
محفوظ می ماند.
برخی مواقع حتی اپیدرم تحتانی نیز مورد تغذیه قرار گرفته و فقط رگبرگ ها باقی می مانند .
حشرات کامل ماده با تخمریزی در داخل بافتهای نهالهای جوان خساراتی را به گیاهان وارد می کنند .
زیست شناسی :
زمستانگذرانی به صورت حشره کامل داخل خاک صورت می گیرد .
در اواخر اردیبهشت ماه یا اوایل خرداد ماه حشرات کامل ظاهر می شوند .
حشرات
ماده پس از جفت گیری تخمهای خود را به وسیله تخمریز اره ای شکل خود در
داخل دمبرگ یا شاخه های جوان و گاه روی پهنک برگ قرار می دهند.
لاروها پس از خروج از تخم روی پهنک برگ پراکنده می شوند .
دوره ی لاروی تقریبا یک ماه طول می کشد.
شفیره این حشره داخل پیله در روی گیاه تشکیل می شود و حشره ی کامل نسل دوم در اوایل مرداد ماه ظاهر می شود.
این آفت 2 نسل در سال دارد.
کنترل :
به محض مشاهده اولین علایم خسارت روی بوته های رز با استفاده از سم دیپتریکس به نسبت 5/1 در هزار سمپاشی می شود.
کرم سفید ریشه
Polyphylla ollivieri
(Lep: Scarabaeidae)
این
حشره در اکثر مناطق ایران وجود دارد و از ریشه گیاهان مختلفی تغذیه
مینماید. از این جهت میتوان به گیلاس، گلابی، سیب، به، هلو، گوجه، آلو،
زردآلو، آلبالو، انار، مو، تاج خروس وحشی، گونههای Chenopodium، خیار،
بادمجان، لوبیاسبز، کدو، سیبزمینی، یاس بنفش، برگ بو، برگ نو، گلایول،
چمن، تبریزی، بید و نارون اشاره نمود.
زیستشناسی
این
حشره طول یک نسل را در 3 سال طی میکند. در شریط مساعد تغذیهای و خاک
میتواند یک نسل را در طی دو سال بگذراند. زمستان را به صورت لارو به سر
میبرد و در بهار سال سوم قبل از آنکه وارد مرحله شفیرگی شود یک محفظه گلی
برای خود درست میکند و در آنجا تبدیل به شفیره میشود (در برخی موارد خانه
شفیرگی ساخته نمیشود). دوره شفیرگی 17 تا 24 روز میباشد.حشرات کامل از
دهه سوم خردادماه تا دهه سوم مردادماه بسته به شرایط محیطی منطقه ظاهر
میگردند. اوج خروج معمولاً در تیرماه است. حشرات کامل برای خروج در خاک
سوراخهایی ایجاد و خارج میشوند. سپس از برگ درختان مثمر و غیرمثمر تغذیه
مینمایند. تمام فعالیتهای حیاتی، تغذیه، جفتگیری و تخمریزی در غروب و
اوایل شب انجام میگیرد.
در روز حشرات کامل بدون هیچ فعالیتی در
لابهلای شاخ و برگ درختان و جاهای امن به سر میبرند. جفتیری در اوایل شب
و اغلب در روی شاخهها انجام میشود. تخمریزی معمولاً چند روز (معمولاً 4
روز) بعد از جفتگیری انجام میشود. حشره کامل مادهبا پاهای جلویی خود زیر
خاک رفته و در منطقهای مناسب که غذای کافی برای لاروسن اول وجود دارد
تخمریزی میکند. تخمها به صورت انفرادی یا دستههای تا شش عددی در عمق
صفر تا 12 سانتیمتری خاک گذاشته میشود. دوره جنینی یا Incobation period
در منطقه کرج و شهریار 30 تا 35 روز است. حشره دارای 3 سن لاروی است. لارو
سن اول از مواد هوموسی یا ریشه علفهای هرز و سنین دو و سه لاروی از ریشه
درختان تغذیه میکنند. لارو در خاکهای مرطوب فعالیت بیشتری دارد. فعالیت
این حشره در سطح باغ لکهای است.
مبارزه
1ـ جمعآوری حشرات کامل از اواخر بهار به بعد
الفـ جمعآوری حشرات در صبح زود بوسیله تکاندن درختان
بـ جمعآوری حشرات کامل با کمک نور چراغ
2ـ از بین بردن علفهای هرز سطح باغ از علفهای هرز یکساله و چند ساله چون منبع غذایی خوبی برای لاروهای سن اول است.
3ـ شخم زمستان و جمعآوری لاروها در اسفندماه
4ـ
مبارزه شیمیایی با استفاده از دیازینون (3 تا 3.5 لیتر) و پودر وتابل
لیندین 10 کیلو در هکتار به طریق محلول پاشی پای درخت در اوایل بهار و
اوایل تابستان. بهتر است بعد از ریختن محلول پای درخت آبیاری سبکی نیز
انجام شود.
5ـ امروزه از باکتری Bacillus popilliae بر علیه این آفت
استفاده میکنند که باعث بوجود آمدن بیماری شیری (Milky disease) در
لاروها میشود.
6ـ قارچ Metarrhizium anisopliae نیز روی لاروها تأثیر دارد
کفشدوزکها یا پینهدوزها (Hippodomia Convergens)
این
حشره را میتوان در مناطق گرم برای کنترل بیشتر رهاسازی کرد. چندین بار
رهاسازی با فاصله چند روز بسیار مؤثرتر از رهاسازی یک جمعیت عظیم از آنها
در یک زمان است.
کفشدوزک آسیایی و کفشدوزک خال صورتی مؤثرترین حشرات
مفید برای کنترل شتهها در گلخانه هستند. بسیاری از حشرهکشهایی را که
برای مقابله با شته بکار میگیریم را نمیتوان با کفشدوزکها بکار برد.
برای یافتن حشرهکشهای سازگار با آنها لطفاً با TPM در آلاسکا تماس حاصل
فرمایید.
شکل شناسی:
حشره
کامل سخت بالپوشی کوچک و به طول 7-8 میلی متر با رنگ عمومی زرد طلائی
متمایل به قرمز و تعداد 6 لکه سیاه رنگ رروی هر بالپوش است. شاخک ها سنجاقی
و 11 مفصلی است. پیش گرده بدون لکه است. تخم این حشره بیضی کشیده و به طول
5/1 – 5/2 میلی متر به رنگ زرد روشن می باشد. لارو در هنگام خروج از تخم
2- 5/2 میلی متر و پس از رشد کامل به 8-9 میلی متر می رسد، رنگ آن ابتدا
زرد روشن و بعدا بتدریج زرد متمایل به سبز می گردد. لارو در دو انتها باریک
و در وسط عریض است و دارای 3 جفت پای سینه ای به رنگ زرد می باشد.شفیره به
رنگ زرد تیره و به طول 5/6 – 7 میلی متر است و اغلب نصف بدن آن در داخل
پوسته لاروی است.
عوامل بیماریزای حشرات
حشرهکش
قارچی بنام Botani Gard® و Naturalis-O® شامل یک استرین از قارچ Beauveria
bassiana است که به حشرات حمله میکند و یک روش بسیار مؤثر برای کنترل
شتهها مگسهای سفید و تریپسها در آلاسکا بحساب میآید.
معمولاً در
گلخانهها برای گسترش این قارچ در گلخانه به بیش از یکبار درمان مورد نیاز
میباشد. میبایست 48 ساعت سین هر بار استفاده فاصله باشد و اگر همزمان با
کاربرد این نوع حشرهشها از قارچکشها استفاده کنید اسپورهای این قارچهای
حشرهکش را از بین میبرد.
کنترل غیر شیمیایی
روغنهای
باغبانی میتوانند نقش کلیدی در مدیریت شتهها ایجاد کنند. روغنهای مختلفی
وجود دارند که از تصفیه نفت خام بوجود میآیند مثل Volcks®، Stylet®،
Ultra-Fine® یا روغنهای جالیز متعددی مثل Canola oil، Soybean oil، Neem
oil، Sesam oil (روغن کنجد)، Cottonseed o il (روغن بذر پنبه)، Garlic o il
که نه تنها شتهها را بسرعت میکشند، بلکه به مدیریت مقاومت آفات در
برابر حشرهکشهای شیمیایی) نیز کمک میکند زیرا که روغنها بوسیله روش
فیزیکی و با خته کردن حشرات آنها را کنترل میکند.
شویندههای
(صابونهای) حشرهکش یک راه غیرشیمیایی مؤثر برای کاهش سریع طغیان شتهها
هستند. معمولترین انوع آنها بوسیله نمک پتاسیم از فاقی اسیدها (Fatty
acids) ساخته میشود. ناتی اسیدها باعث درهم گسیختی ساختارها و نفوذپذیری
غشاء سلولهای حشره میگردد. در نتیجه محتویات سلول از سلول صدمه دیده بیرون
میآیند و حشره بسرعت میمیرد. پس از خشک شدن صابونهای اسپری شده، پس از
خشک شدن در میان دیگر هیچ نوع فعالیت حشرهکشی را ندارند.
در روش
استفاده از صابون و روغن برای کنترل بهتر میبایست تمام گیاه توسط این مواد
پوشیده شود. زیرا شتهها تحرک زیادی به اطراف ندارند بنابراین میبایست
برای کنترل بهتر باعث تماس حشرهکش صابون یا روغن با آنها شویم. همچنین
پوشش هر دو سطح بالایی و زیرین برگ بسیار مهم است.
برخی از
تکنولوژیهای سمپاشی که باعث تولید ذرات ریز مه سم در محیط میشوند بهتر
میزان پوشش سم در گیاه افزایش میدهند و نتایج بهتری را شامل میشوند.
مبارزه شیمیایی انتخابی
اگر
شما روشهای شیمیایی را انتخاب میکنید، برای موفقیت مؤثرترین روش کنترل
شتهها را دو بار و با فاصله سه یا چهار روز استفاده نمایید. اگر روش شما
مؤثر نبود، سریع به نوع دیگری از کنترل روآورید. انواع مختلفی از روشهای
مبارزه شیمیایی برای کنترل شتهها در گلخانهها وجود د ارند. ما سعی
نمیکنیم که همه آنها را لیست کنیم اما توصیه میکنیم که برای جلوگیری از
مقاومت در شتهها از روش چرخشی شیمایی (سموم) استفاده کنید. پس از دو بار
استفاده، همیشه از یک سم دیگر از یک کلاس دیگر استف اده کنید تا ب توانید
از مقاومت شتهها جلوگیری کنید.
علاوه بر انتخاب یک سم مناسب، همیشه
دستورالعمل استفاده صحیح آنرا کاملاً مطالعه کنید. از فواصل رفت وآمدی
کارکنان مطمئن شوید، لباسها و تجهیزات مناسب بپوشید که شامل دهان بند و
دستکش هنگام کار با مواد شیمیایی میباشد. اگر در برچسب پشت سم ذکر شده که
در گلخانه استفاده نکنید. یا اگر ذکر شده که فقط برای مصرف در هوای آزاد
هرگز نباید در گلخانه استفاده شود.
دکتر Richard Linquist در
دانشگاه اوهایو مصرف “Uphid Cocktail” را پیشنهاد میکند. این ماده ترکیب
حشرهکشی مناسب جهت مقابله با شتههاست. در آزمایشها Talstar®(bifenthrin)
بصورت تنها یا بصورت مخلوط همراه با روغنهای باغبانی یا Orthene® برای
شتهها بسیار مؤثر بوده است.
حشرهکشهای سیستمیک در کنترل شتههایی
مناسب است که حشره توسط عواملی مثل پیچ و تاب برگ یا لایههایی از گیاه
محافظت میشوند و این موارد مانع رسیدن سم به تمام قسمتهای برگ میشوند.
حشرهکشهای سیستمیک مواد شیمیایی هستند که بصورت سیستمیک در گیاه یا برگ
حرکت میکنند و تمام یا بخشهایی از گیاه را کاملاً سمی میکنند. معمولترین
نوع حشرهکشهای سیستمیک که براحتی قابل دسترسی برای همه میباشند عبارتند
از: Orthene® (acephate) و Marathon®(imidacloprid) در سمپاشی برگ این دو
سم بسرعت به درون برگ میوز میکنند. اکثر حشرهکشهای سیستماتیک برای انسان
سمی هستند که میبایست با احتیاط استفاده شوند. در جاهایی که افراد مبتلا
به حالت، آلرژی، زنان حامله و بچهها یا افراد سالخورده قرار دارند
میبایست با احتیاط کامل از این سموم استفاده شود یا اصلاً استفاده نشود.
برخی از گیاهان هم م مکن است بوسیله این سموم آسیب ببینند. قبل از استفاده
با دقت برچسب توصیه سم را بخوانید. استفاده از هیچیک از سموم سستمیک را
مجاز به استفاده بر روی محصولات غذایی نیستم.
تشخیص
موقع مناسب سم پاشی خیلی مهم است. حشرات کامل کفشدوزک خربزه بتدریج در
بهار ظاهر می شوند و از مزرعه ای به مزرعه دیگر پرواز می کنند. با یک سم
پاشی جلو انتشار و تکثیر آنها را می توان گرفت، این سم پاشی باید روی
نباتات جالیزی و علفهای اطراف آن صوت گیرد. بنابراین به محض مشاهده اولین
آثار خسارت در بهار از سموم فسفره پردوام و کلره می توان استفاده کرد،
البته باید مواظب بود که بعضی از سموم کلره روی برگهای گیاهان خانواده
کدوئیان سوختگی ایجاد می کنند . گوزاتیون به نسبت یک گرم خالص در یک لیتر
آب یا لیندین 5/1 گرم خالص در یک لیتر آب می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
فاصله سم پاشی آخر تا برداشت محصول 20 روز خواهد بود
سوسک های خاکزی carabidae
سوسک های خاکزی carabidae
ویژگی حشرات کامل :
1- به اندازه متوسط تا بزرگ بوده
2- شاخک نخی
3- آرواره های بالا بزرگ طویل و بزرگ هستند
4- پیش گرده رشد خوبی دارد
5- کناره بالپوش ها ضخیم شده و روی بالپوش ها شیارهای طولی دیده می شود .
بیولوژی :
هم
لارو و هم حشرات کامل شکارگر بوده و فعالیت شبانه دارند . حشرات کامل به
هنگام روز در زیر سنگ ها و کلوخه ها مخفی هستند . لاروها خاکزی می باشند.
در برخی از گونه ها ی این خانواده هم لارو و هم حشرات کامل گیاهخوار بوده و
خسارت می زنند.
مانند سوسک سیاه غلات : که از برگها و خوشه های غلات تغذیه می کنند
زنجره های قوربا غه ای Cercopidae
زنجره
هایی هستند کوچک که از لحاظ شکل ظاهری شبیه leafhoppers ها هستند اما با
داشتن دو خار در ساق پای عقبی از آنها شناخته می شوند .
این زنجره
ها در روی درختان ، درختچه ها و گیاهان علفی مشاهده شده و از شیره آنها
تغذیه می کنند . پوره ها پس از خروج از تخم و شروع تغذیه یک ماده کف مانندی
ترشح می کنند که اطراف بدن پوره را احاطه می کند و پوره درون این ماده کف
مانند از شیره گیاهی تغذیه می نماید
محل استقرار پوره ها ، انشعابات شاخه و برگ می باشد.
این ماده کف مانند را کف بهاری می گویند ، این ماده توسط غدد اپیدرمی بندهای 7 و 8 شکم ترشح می شود
پوره این زنجره ها شبیه قورباغه بوده و به این خاطر اسم انگلیسی froghopper به آنها داده شده است.
مثال :Cercopis sanquinea که روی هریک از بالهای جلویی یک لکه قرمز به رنگ خونی دارد.
Heliotis armigera
Syn. : H.zea
(Lep., Noctuidae)
این آفت بسیار پلی فاژ بوده و روی میزبانهای مختلف تیپهای خسارتی متفاوتی دارد
این آفت همه جایی بوده و در همه نقاط جهان شامل اروپا، استرالیا، آفریقای جنوبی، شمالی و مرکزی یافت می شود.
عرض بدن با بال های باز 25-30 میلیمتر است. بال های جلویی در افراد ماده زرد تا پرتقالی و قهوه ای متمایل به خاکستری روشن با نوارهای نامنظم تیره رنگ در یک سوم انتهایی هستندروی هر بال یک لکه کوچک گرد به رنگ سیاه و یک لکه لوبیایی تیره وجود دارد ،در حالی که در افراد نر به رنگ خاکستری متمایل به سبز بوده و حاشیه انتهایی آنها مجهز به لکه های تیره رنگ می باشد. بال های عقبی خاکستری روشن و دارای نوار تیره عریض انتهایی و یک لکه قهوه ای قاعده ای هستند طول لاروها در حداکثر رشد به30-32 میلمیتر می رسد. رنگ آنها متغیر بوده ولی عموماً به رنگ سبز با خطوط تیره و روشن در طول بدن مشاهده می شوند تخم ها نیز نیم کروی، غالباً مجتمع و به رنگ زرد روشن می باشند
تخم کرم میوه گوجه فرنگی Helicoverpa armigera
لارو کرم میوه گوجه فرنگی Helicoverpa armigera
لارو کرم میوه گوجه فرنگی Helicoverpa armigera
لاروهای جوان پس از خروج از تخم ابتدا از پارانشیم برگ تغذیه نموده و رگبرگها را باقی می گذارند.قسمت عمده خسارت این آفت در اثر حمله لاروها به قسمتهای بارور گیاه شامل گل، غنچه، کپسول و میوه انجام می شود. آلودگی در میوه ای آلوده به صورت حفره های لاروی سیاه رنگی که داخل آنها مملو از فضولات آفت است دیده می شود در مواردی نیز خسارت آفت با فساد میوه ها تشدید می شد. آستانه زیان اقتصادی این آفت از یک منطقه به منطقه دیگر متغیر است
لارو کرم میوه گوجه فرنگی روی میوه گوجه فرنگی
لارو کرم میوه گوجه فرنگی روی میوه گوجه فرنگی
زیست شناسی
این آفت زمستان را به صورت شفیره در داخل خاک سپری می کند در بهار وقتی دما به 18-20 درجه سانتیگراد رسید پروانه ها به تدریج ظاهر شده و طی چند روز جفتگیری و تخمریزی می کنند. هر حشره ماده 500-2700 تخم می گذارد.لاروها با سوراخ کردن میوه باعث ورود قارچهای فوماژین به میوه می شوند و آن را پوسیده و غیر قابل استفاده می کنند.این آفت دارای 5 نسل در سال است.
لارو کرم میوه گوجه فرنگی داخل میوه گوجه فرنگی
روش های کنترل
الف ـ زراعی
1ـ شخم عمیق: با توجه به زمستان گذرانی آفت در داخل خاک، شخم عمیق پس از برداشت محصول در به هم زدن پناهگاه زمستانه و زیر خاک کردن شفیره های زمستان گذران مؤثر واقع می شود.
ب ـ میکروبی
2ـ استفاده از ویروس (NPV(Nuclear polyhedrosis virus
زنبور پارازیتویید Habrobracon hebertor Say از عوامل کنترل بیولوژیک این آفت در مزارع گوجه فرنگی می باشد. زنبور فوق، اکتوپارازیت مرحله لاروی این آفت است.
دـ شیمیایی
در صورت اقتصادی بودن جمعیت آفت می توان از سمومی نظیر لاروین 80Df درصد به میزان یک کیلوگرم در هکتار، امولسیون 50درصد اکامت به میزان 5/1 لیتر در هکتار، آندوسولفان 35% به نسبت 5/1 لیتر در هزار و دیازینون 60% به نسبت 1 در هزار پس از رزیش گلها استفاده نمود علاوه بر این به کارگیری دیپترکس و سوین 80 درصد نیز نتیجه مطلوبی در کنترل آفت داشته است.
منبع:سبزینه
Phyllotreta spp
سوسک های بالغ به مزارع تازه جوانه زده کلزای بهاره حمله کرده و از گیاهان کوچک تغذیه می کنند. شدت خسارت خصوصا در هوای گرم و خشک بالاست . این خسارت روی کاهش میزان روغن هم تاثیر می گذارد.. این آفت در نواحی جنگلی زمستان گذرانی می کنند و با گرم شدن هوا در بهار به سوی دشتها می روند. خسارت تغذیه ای آفت در آخر تابستان و پاییز به ندرت کاهش محصول را به همراه دارد.
مهمترین روش کنترل ضدعفونی بذر یا گرانول هایی که درون جوی آب مصرف می شود اهمیت دارد. فوزالون(2 تا 2.5 لیتر در هکتار)، دیازینون (1 تا 1.5 لیتر در هکتار ) و اکامت (1.5 تا 2 لیتر در هکتار)
-------------------------------------------------
کک ساقه خوار کلم
این حشره برای عادت زمستانی خود به کلزا متوسل می شود. با جویدن برگ ها سوراخ هایی را ایجاد می کنند اما لارو خسارت اقتصادی عمده ای را ایجاد می کند.آنها با تغذیه از دمبرگ ها راه حود را باز و سپس به درون قاعده و ساقه گیاه می روند. سوسک های بالغ در اواخر بهار یا اوایل تابستان پدیدار می شود.
سم پاشی با سم پیرتروئید در صورتی که طغیان آفت داریم ضروری است.
--------------------------------------------------------------------------
سرخرطومی ساقه
Stem weevil
در ساقه گیاهان حفره ایجاد می کند. خسارت مستقیم موقعی است که تعداد لاروها خیلی زیادهستند.ساقه ها دونیم شده و یا ضعیف می شوند، به طوریکه باعث خم شدن یا شکستن آنها می گردد. تخمریزی بر روی دمبرگ ها یا در قاعده گیاه صورت می گیرد. لاروها در خاک شفیه می شوند.
سمپاشی آفت در اوایل بهار یعنی 2 تا 3 هفته بعد از بروز حداکثر فعالیت سوسک ها صورت می گیرد.
-------------
شته ها
Lipaphis erysimi
Breicoryne brassicae
Myzus persicae
این شته ها از طریق مکیدن می تواند منجر به کاهش بنیه ، و تغییر شکل گیاه گردد.
برای مبارزه از متاسیستوکس (1.5 لیتر در هکتار) ، اکاتین(2 لیتر در هکتار) ، دیماکرون(0.5 لیتر در هکتار ) و پریمور(1 لیتر در هکتار)
----------------------------------------------------------
بال پولک داران
Plutella xylostella
Pievis brassicae
لاروها اساسا از برگ ها تغذیه می کنند . و با تمام شدن برگ به درون گیاه حرکت می کنند.
--------------------------------------------------------------------
Meligethes spp.
تخم ها در داخل غنچه قرار گرفته و لاروها پرچم ها را در طی اولین بخش نموشان می خورند. وقتی جمعیت لارو ها زیاد شد به ساقه گیاهان هم حمله می کنند.گیاهان صدمه دیده دوره گلدهی طولانی تری داشته و رسیدگی نامنظمی دارندو غلاف کتری هم دارند.
برای مبارزه از سموم پیرتروئید و فوزالون (2.5 لیتر در هکتار) و اندوسولفان (3 تا 3.5 لیتر در هکتار)
می شود استفاده کرد.
انگور
یکی از محصولات مهم و با ارزش کشور است که به صورت های تازه (مجلسی)کشمش و
یا فرآورده هایی مثل شیره و آب انگور مورد استفاده قرار می گیرد. تولید
سالیانه این محصول در ایران حدود دو میلیون تن است که پس از سیب و مرکبات
در رتبه سوم قرار دارد.
بزرگترین آفتی که این محصول را تهدید مینماید
آفت خوشه خوار است که تقریبا در کلیه موارد موستانها فعالیت دارد و در
برخی از مناطق مانند آذربایجان غربی خسارت وارده توسط این آفت بسیار چشم
گیر است . در سال های طغیانی خسارت آن حدود 90 درصد بیان شده است . در بعضی
از موارد این آفت در داخل حبه های کشمش نیز دیده می شود .
که در این
مقاله سعی ب آن است که مشخصات ظاهری آفت.طرز زندگی .علایم خسارت و نحوه
مبارزه با آن به بیانی ساده و روشن و در عین اختصار برای بهره برداران عزیز
مورد بحث قرار میگیرد
مشخصات آفت:
آفت
خوشه خوار انگو لارو یا کرمینه ای است که از تخم یک پروانه به وجود می
آید.اندازه لاروها ییکه تازه از تخم خارج میشود به حدود 2میلیمتر است .
رنگ
این لارو ها سفید متمایل به خاکستری است . با تغذیه از جوانه های
خوشه.غوره و حبه های انگور کم کم رشد کرده و در نهایت به حدود 1 سانتی متر
می رسد . در این موقع رنگ آنها سبز یا خاکستری مایل به قرمز است .
لاروها
پس از انکه به رشد کامل رسیدند تغییر شکل می دهند و در محل تغذیه و یا در
زیر پوست و یا در سطح خاک در زیر باقی مانده های گیاهی در داخل توده سفیدی
از تار به صورت شفیره در می آید . پس از مدتی پروانه ها ظاهر می شوند .
اندازه این پروانه ها با بال های باز به حدود 1 سانتی متر می رسد و روی بال
های آن نوار پهن قهوه ای روشن به چشم می خورد .
طرز زندگی :همانطوری که گفته شد آفت لاروی است که از تخم یک پروانه به وجود میاید . در فطل بهار هم زمان باز شدن جوانه ها پروانه های کوچکی با بال های دارای نوار های قهوه ای روشن ظاهر می شود . تخم این آفت ها به زحمت با چشم دیده می شود و رنگ آن زرد مایل به سفید است . پروانه ها تخم های خود را به صورت انفرادی روی جوانه ها ی گل می گذارند . برخی از موارد این تخم ها روی جوانه های برگ نیز گذاشته می شود. از این تخم ها بسته به درجه حرارت پس از یک هفته تا ده روز لارو ها یا کرمینه هایی کهاندازه آنها به حدود 2 میلی متر می رسد خارج میشوند. لاروهای نوزاد وارد خوشه های گل شده و با تنیدن تارهایی به شکل تار عنکبوت و در هم فشردن غنچه ها از آنها تغذیه می نمایند .تا هنگام باز شدن گل ها لارو ها کاملا رشد کرده و به حدود 1 سانتی متر و یا کمی بیشتر می رسد . پس لارو ها در زیر پوست درختان و یا زیر گیاهان خشگ و پوسیده سطح زمین و یا در همان محل تغذیه در داخل پیله سفید رنگ پنبه ای مانند به شکلی در می ایند که به آنها شفیره می گویند .حدود یک هفته بعد از شفیره ها که اندازه آنها کمی از یک سانتی متر کوچکتر است پروانه ها ظاهر شده و تخم ریزی جدید شروع می شود . لارو ها ی به وجود آمده از این تخم های جدید از این غورها تغذیه می کنند .این لارو ها نیز پس از گذشت حدود سه هفته تبدیل به شفیره می گردنند . که از آنها پروانه های جدید ظاهر می شود . از تخم های این پروانه ها لاروهای به وجود می آید که از حبه انگور تغذیه کرده و همین لارو ها هستند که بیشترین خسارت را به بار میاورند که در اصطلاح لارو های نسل سوم گفته می شود. آفت در فصل زمستان به صورت شفیره است و به صورت عمده در زیر پوست درختچه ها قرار میگیرد .
علائم خسارت :
در
اوایل بهار موقعی که خوشه های گل ظاهر می شود در لابه لایی این خوشه ها
تار هایی به شکل تار عنکبوت ظاهر و به به وسیله آنها غنچه ها به هم فشرده و
در هم پیچیده شده و لاروهایی که در بین غنچه ها در هم پیچیده شده است
پنهان شده اند از آنها تغذیه می نمایند. این تغذیه در بعضی مواقع چنان شدید
است که تمام که تمام غنچه ها از بین می روند . در موقع ظهور غنچه ها به
خصوص موقعی که غور ها به اندازه عدس یا نخود شده باشده اند لارو ها سوراخ
هایی در آنها ایجاد کرده و از داخل آنها تغذیه میکنند.
نحوه مبارزه:
نحوه
مبارزه و زمان آن با توجه به زندگی و زمان شروع فعالیت آفت تعیین می شود .
با توجه به اینکه در زمستان قسمتی از شفیره ها در زیر علف های خشک و
پوسیده در سطح زمین به سر می برند استفاده از یخ آب می تواند به نابودی این
بخش از شفیره ها و در نتیجه کاهش آفت در موقع ظهور خوشه های گل کمک کند .
و
اما مبارزه با جمعیت نسل بهاره آنها : جمعیت نسل بهاره یعنی همانهایی که
که به خوشه های گل آسیب می رسانند معمولا زیاد نمی باشد و خسارت وارده در
حدی نیست که نیازی به مبارزه داشته باشد . موقعی که غورها به اندازه عدس و
یا حداکثر به اندازه نخود شده اند جمعیت آفت در حدی است که می تواند زیان
قابل توجه و نتیجتا کاهش چشم گیر محصول را به دنبال داشته باشد . در این
موقع لام است که با یکی از سموم فسفره مثل آزینوفوس متیل یا زولون به نسبت
دو در هزار و یا دیازنیون 60 درصد به نسبت 1.5 در هزار مبارزه انجام گیرد .
انگو رهایی مثل رقم یاقوتی که زود برداشت می شود معمولا نیاز به مبارزه
ندارند و یا اینکه در صورت آلودگی شدید به آفت فقط در هنگامی که غوره ها به
اندازه عدس هستند مبارزه صورت می گیرد . برای رقم مهدی خانی نیز که در
اواخر تیر و یا اوایل مرداد به دست می آید یک بار مبارزه کافی است .
در ارقام دیررس لازم است موقعی که انگور نرش و شیرین می شود برای نوبت دوم مبارزه شیمیایی به عمل آید .
نتیجه گیری :
آفت
خوشه خوار که در حال حاضر بزرگترین آفت انگور کشور است لارو یا کرمینه ای
از تخم یک پروانه است که همزمان با بیاز شده جوانه ها و ظهور خوشه های گل
در لابه لای غنچه ها درهم پیچیده شده به وسیله تار های شبیه به تار عنکبوت
در حال تغذیه از غنچه مشاهده می شود . این لارو ها در ابتدا به رنگ سفید
مایل به خاکستری و سپس سبز یا لیمویی مایل به رنگ قرمز در می آید و اندازه
لارو کامل به حدود یک سانتی متر می رسد . با باز شدن گل ها لارو ها محل
تغذیه را ترک و پس از گذراندن دوره شفیره گی به پروانه نسل جدید تبدیل می
گردد . لارو های این نسل از غور هایی که به اندازه عدس شده اند تغذیه می
نمایند. نسل دیگر که نسل سوم به حساب می آینداز حبه های در حال شیرین تغذیه
می کنند و در حقیقت بیشترین خسارت را همین لارو ها سبب می شوند.
آب
تخت زمستانه برای نابودی بخشی از شفیره ها که در زیر بقایی علف های خشک و
پوسیده به سر می برند موثر هستند . در صورتی که جمعیت آفت قبل از باز شدن
گل زیاد نباشد نیازی به مبارزه شیمیایی نیست . ولی موقعی که غوره های به
اندازه عدس یا حداکثر به اندازه نخود شده اند مبارزه شیمیایی بایکی از سموم
فسفره علیه آفت ضروری است که برای ارقام زودرس مثل یاقوتی و مهدی خانی یک
بار سم پاشی کفایت می کند . برای ارقام دیر رس مانند بی دانه و غیره سم
پاشی دیگری در آغاز تغییر مزه انگور لازم است .
قارچ
شناسی به معنای Mycology میباشد. این واژه توسط پیرآنتونیو میچلی در قرن
18 پیشنهاد شده است. قارچها موجوداتی هستند فاقد کلروفیل و تولید اسپور
مینمایند. ساختمان سلولی یوکاریوتیک داشته دارای هسته (به تعداد یک عدد یا
بیشتر) میباشد. هستهها ممکن است هاپلوئید یا دیپلوئید باشند.
سلولهای
قارچی دارای دیواره سلولیاند. قارچها برخلاف گیاهان عالی فاقد اندامهایی
نظیر ریشه ، ساقه ، برگ و سیستم آوندی میباشند. پیکره قارچها ممکن است تک
سلولی یا پرسلولی باشند. پیکره قارچها از رشتههای متعددی به نام ریسه یا
هیف تشکیل مییابد. تولید مثل در آنها به طریق جنسی یا غیر جنسی میباشد که
تکثیر غیر جنسی رایجتر است.
مشخصات عمومی قارچها
1. یوکاریوتیک هستند.
2. فاقد کلروفیل و آوند هستند.
3. دارای دیواره سلولیاند.
4. تکثیر از طریق جنسی و غیرجنسی صورت میگیرد.
5. پیکره قارچ تکسلولی یا پرسلولی میباشد.
6.
قارچها از طریق پدیده جذب ، مواد غذایی خود را بدست میآورند در حالی که
گیاهان از طریق فتوسنتز و جانوران از طریق بلع این مواد را تهیه میکنند.
7.
قارچها فاقد تحرکند که این تفاوت آنها را با جانوران و تشابه آنها را با
گیاهان نشان میدهد. از حرکات جزئی قارچها میتوان به حرکت قارچهای آمیبی
شکل اشاره کرد که با ایجاد پاهای کاذب روی ماده غذایی جابجا میشوند.
اسپورهای قارچها دارای تاژک میباشند که موجب جابجایی آنها میشود. همچنین
حرکت سیتوپلاسمی درون سلولی نیز نوعی حرکت محسوب میگردد.
ساختمان شیمیایی سلولی در قارچها
درصد
بیشتری از وزن سلولهای قارچی را آب تشکیل میدهد مخصوصا در سلولهای جوان
90 درصد وزن تازه میسیلیوم را آب تشکیل میدهد. اسپورها نیز دارای درصد
بالایی از آب میباشند کربن 44 - 40 درصد ، ترکیبات معدنی 5 - 2 درصد ،
فسفر ، پتاسیم ، سیلیس و آلومینیوم در ردیف ترکیبات معدنیاند. ترکیبات
ازته 7 - 2 درصد که پروتئینها ، اسیدهای نوکلئیک و اوره را شامل میشوند.
قسمت اعظم کربنی که قارچها میگیرند به صرف ساخت دیواره سلولی میرسد.
()
دیواره
در قارچها حاوی درصد زیادی کیتین میباشد. در بررسیهای انجام گرفته روی 25
قارچ میزان کیتین متغیر و بین 2.6 تا 26.2 درصد وزن خشک قارچ گزارش شده
است. قارچهای تک سلولی نظیر مخمرها مقدار کمی کیتین تولید میکنند. ماده
اصلی دیواره قارچها گلوکان و مانّان میباشد. همچنین سلولز ، لیگنین ،
کالوز و کیتوزان نیز از دیگر مواد تشکیل دهنده دیواره سلولی قارچها
میباشد. انواعی از هترو پلی ساکاریدها ، پروتئینها ، چربیها و مواد معدنی
نیز ممکن است وجود داشته باشند. Mg و Ca از مواد معدنی رایج در ساختمان
دیواره سلولی است.
نحوه زندگی قارچها
قارچها به حالت
ساپروفیت روی مواد در حال پوسیدن و یا در فرم انگل یا پارازیت روی سایر
موجودات زنده زندگی میکنند. موجودی که مورد حمله قارچ قرار میگیرد host
یا میزبان نامیده میشود. قارچها از نظر تامین مواد غذایی با گیاهان تفاوت
دارند. و به تنهایی قادر به ساختن مواد غذایی مورد نیاز خود نمیباشند.
اگر
مواد قندی از قبیل گلوکز ، ساکاروز و مالتوز در اختیار قارچها قرار گیرد
با استفاده از تر کیبات آلی میتوانند پروتئینهای مورد نیاز خویش را
بسازند. تیامین و بیوتین از ویتامینهای مورد نیاز قارچها میباشند. قارچها
در درجه حرارت 0 تا 30 درجه سانتیگراد میتوانند زندگی کنند. درجه حرارت
مناسب برای قارچها 20 تا 30 درجه میباشد. PH مناسب برای رشد قارچها 6 = PH
است ولی دامنه PH از 12 - 2 متغیر است.
سیتولوژی قارچها
دیواره
سلولی در قارچها وجود دارد. هستهها کوچک و قابل رویت با میکروسکوپ نوری
میباشند. غشای هسته دو لایه بوده و حاوی منافذی است. به هنگام تقسیم میتوز
، غشای هسته ناپدید نمیگردد هستکها نیز به هنگام تقسیم باقی میمانند.
ولی در هنگام تقسیم میوز غشای هسته و هستکها ناپدید میگردند. شبکه
آندوپلاسمی در قارچها نیز از دو غشای موازی هم تشکیل مییابد.
شبکه
آندوپلاسمی در سلولهای جوان مشخصا دیده میشوند ولی در سلولهای مسنتر جزئی
و کم بوده و یا ممکن است قابل رویت نباشد. ریبوزومها نیز وجود داشته و
پراکنده در سیتوپلاسم سلولی میباشند. در سلولهای قارچی میتوکندری هم یافت
میشود. دستگاه گلژی نیز وجود داشته و از واحدهای دیکتیوزومی تشکیل
مییابد. واکوئلها در سلولهای جوان به تعداد زیاد و در سلولهای مسنتر به
تعداد کم ولی اندازه بزرگتر دیده میشود. مواد ذخیرهای در سلولهای قارچی
عمدتا در فرم گلیکوژن و چربی میباشد.
()
ریخت شناسی قارچها
در
قارچهایی که تک سلولیاند پیکره قارچ از یک سلول تشکیل مییابد یا ممکن
است پیکره قارچ به صورت پلاسمودیوم باشد. پلاسمودیوم یک توده سیتوپلاسمی
چند هستهای و فاقد دیواره سلولی است. در غالب قارچها اندام رویشی از
ساختمان لولهای به نام هیف و یا ریسه تشکیل شده است. هیفها شفاف و
میکروسکوپیاند و قطر آنها متغیر است. هیفها در جهات مختلف رشد مییابند.
رشد اصلی هیف از بخش انتهایی آن انجام میگیرد. به مجموعه هیفها میسیلیوم
اطلاق میگردد. دیواره عرضی در هیفهای دیوارهدار وجود داشته به نام سپتوم
نامیده میشود. دو نوع دیواره عرضی ممکن است در ساختمان هیفهای دیوارهدار
قابل تشخیص است.
* دیواره اولیه یا اصلی: که این دیواره همزمان با تقسیم سلولی تشکیل میگردد.
*
دیواره نابجا: که به تقسیم سلولی مربوط نبوده ممکن است در محل آسیب دیدگی
برای ترمیم ایجاد گردد یا برای جدا ساختن بخش مسن هیف از بخش جوان تشکیل
گردد یا دیوارهای که برای تشکیل اندامهای زایشی بوجود میآید. هیفها ممکن
است دیوارهدار باشند Septatehypha یا بدون دیواره عرضی None Septatehypha
که در هیفهای دیواره در دیواره ممکن است شدیدا متخلخل باشد در فرم
پلاسمودسما و یا ممکن است ناقص تشکیل شود.
ساختمان رویشی در قارچها
ساختمان
رویشی یا پیکره قارچها به نام تال (Tallus) نامیده میشود در اغلب قارچها
تال مجموعهای از هیفها یا ساختمان میسیلیومی است. هیفها وقتی در هم تنیده
میشوند بافتی را ایجاد میکنند که به نام پلکتانشیم نامیده میشود.
انواع ساختمان رویشی
1. پروزئانشیم: از هیفهای موازی هم تشکیل مییابد و بافت همبند سستی را بوجود میآورد.
2.
پسودو پارانشیم: بافتی است که در آن طول و عرض هیفها یکی شده و ساختمان
شبه پارانشیمی تشکیل میگردد که خیلی شبیه پارانشیم گیاهان عالی است.
3. استروما: ساختمان تشک مانند داشته با ساختار پروزئانشیمی که درون یا بر سطح آن ساختمان زایشی تشکیل میگردد.
4.
اسکلروتیوم: ساختمان دیگری است با بافت پسودو پارانشیمی که در شرایط
نامساعد تشکیل میگردد و پس از مساعد شدن شرایط میتواند جوانه زده و مجددا
رشد کند.
5. ریزومورف: ساختمان دیگری است که در شرایط نامساعد
تشکیل و در قارچهای بازیدیومیستی دیده میشود. از دستجات بلند و موازی هیف
تشکیل میگردد. بخش انتهایی ریزومورف حالت مریستمی دارد. هیفهای لایه
بیرونی از نظر دیواره سلولی و محتوای درون سلولی تغییراتی پیدا کرده و
کدرتر میشوند. ریزومورف نیز با مساعد شدن شرایط میتواند مجددا رشد نماید.
وشهای اخذ غذا در قارچها
* قارچهای پروتوتروف: قارچهای
پروتروف قارچهایی هستند که با استفاده از ترکیبات آلی موجود در ویتامینهای
مورد نیاز خویش را سنتز میکنند.
* قارچهای اگزوتروف: قارچهای اگزوتروف نیازمند ویتامینهای از قبل سنتز شده میباشند که باید در اختیار آنها قرار گیرد.
*
قارچهای ساپروفیت: این قارچها روی مواد در حال پوسیدن زندگی میکنند. هیف
مستقیما با مواد غذایی تماس حاصل میکند و پس از تجزیه مواد غذایی از راه
انتشار این مواد را جذب مینماید. میسیلیوم قارچهای انگل برای تامین مواد
غذایی مورد نیاز یا بر روی موجود میزبان میروید یا آنکه وارد نسج میگردد.
قارچهای انگلی درون سلولی مستقیما مواد غذایی داخل سلول را از طریق
دیفوزیون جذب میکند. قارچهایی که زندگی بین سلولی دارند، تشکیل اندامهای
مکنده میدهند.
عوامل جذب غذا در قارچها
* تشکیل مستوریوم.
* تشکیل آپرسوریوم.
* تشکیل ریزوئیدها.
* تشکیل اندامهای شکارگر
* تشکیل هیفوپودیوم.
راسته یوستیلاجینال (Ustilaginales) :
قارچهای سیاهک :
راسته
Ustilaginales شامل قارچهای بیمارگر گیاهی بوده و عموما بعنوان قارچهای
سیاهک شناخته می شوند. این نام به گرد سیاه توده تلیوسپور برمی گردد که به
صورت دوده روی گیاهان بیمار مشاهده می گردند.همه این قارچها به عنوان مولد
بیماری، روی اندام زنده فعالیت دارند و مراحل ورت غیربیمارگر می باشند.
حدود 1200 گونه از قارچهای سیاهک وجود دارد که در 50 جنس جای می گیرند. این
قارچها به حدود 4000 گونه گیاه نهان دانه در بیشتر از 75 خانواده حمله می
نمایند و علامت بیماری ایجاد می کنند. با اینکه بعضی قارچهای سیاهک از نظر
جغرافیایی به مناطق کوچکی محدود می شوند ولی بقیه در هر جا که میزبان رشد
نماید پیدا می شوند. گونه ای که غالبا در همه جا پیدا می شود Ustilago
maydis می باشد که سیاهک معمولی ذرت را به وجود می آورد. گونه U. avenae
سیاهک آشکار یولاف و گونه Urocystis magica که سیاهک پیاز و گونه های
Tilletia بیماریهای سیاهک پنهان را در انواع غلات ایجاد می کنند.
بیماری
سیاهک از نظر اقتصادی با اهمیت است، میلیونها دلار خسارت و ضرر روی گیاهان
غذایی و زینتی به وجود می آورد. بسیاری از بیماریهای سیاهک که عموما
پراکنش زیادی دارند مشکلات جدی روی گیاهان زراعی که مورد تغذیه بسیاری از
جمعیتهای دنیا می باشند، ایجاد می کنند. برای مثال بیماریهای سیاهک پنهان
اخیرا مشکل عمده در جهان تولید کننده گندم است. مثال دیگر همان سیاهک هندی
است (karnal bunt) که بوسیله Tilletia indica ایجاد می شود. ابتدا در منطقه
بومی، بیماری ناچیزی بود و گسترش یافته و مشکل عمده ای در بسیاری از مناطق
گندم کاری دردنیا شده است. قارچ عامل این بیماری (T.indica) روی پوشش یا
قسمت بیرونی جنین میزبان زندگی می کند و چون مواد غذایی گندم از طریق
آوندها تامین می شود موجب گرسنگی آندوسپرم جنین می گردد. با اینکه بیماری
قسمتی از میزبان را مورد حمله قرار می دهد نام سیاهک محدود یا نیمه به این
بیماری اطلاق می گردد. سیاهک پنهان دیگری که به صورت جدی روی گندم فعالیت
دارد، سیاهک پنهان معمولی و پاکوتاه نام گرفته است و دو گونه به نام
T.tritici و T. laevis و گونه T. controversa عامل این بیماریند. این عوامل
بیمارگر مثل سیاهک هندی عمل می کنند گندمها خسارت می بینند و تلیوسپورهای
سیاه را به وجود می آورند و بوی اطراف مزرعه به علت تری متیل آمین (حالت
بوی ماهی پوسیده) می باشد و سیاهک بدبو نام گرفته اند. بیماری سیاهک موجب
آلودگی گندم پایین آمدن ارزش آن برای تغذیه انسان می شود. تعداد زیادی از
تلیوسپورها به وسیله هوا در موقع برداشت توزیع می شوند و بیماری را در
منطقه توسعه می دهند و حتی در افرادیکه روی گندم کار می کنند حساسیت ایجاد
می نمایند.
برای کنترل سیاهک پنهان می توان از قارچ کشها قبل از کشت
گندم استفاده نمود. گرچه مواد شیمیایی خوبی برای کنترل سیاهک پاکوتاه نیست
ولی ارقام میزبان مقاوم برای کنترل سیاهکها موفق بوده است. در امریکا
سیاهک پاکوتاه در مناطق خاصی که با برف مدتی پوشیده می شوند مشکل ایجاد می
کند، ولی به هر حال گندمهای صادر شده چین این بیماری را دارند. البته ممکن
است گندمها در ابتدا آلوده به قارچ عامل بیماری نباشند ولی داخل انبار و یا
وسایل حمل و نقل و سایر موارد ممکن است قارچ بیماری یعنی T. controversa
را منتقل نمایند.
با توجه به اهمیت اقتصادی بیماریهای سیاهک بهتر
است یکی از آنها مثل سیاهک ذرت با گونه Ustilago maydis مورد بحث قرار
گیرد. این بیماری عموما در هر جا که ذرت کشت می شود یافت می گردد، البته
ممکن است روی ذرت شیرین نیز خسارت عمده داشته باشد. به هر حال این عامل
بیمارگر روی دانه ذرت غده ایجاد می کند و این ذرتها ممکن است به صورت غذا
در قسمتهایی از دنیا مورد استفاده باشد و با این حالت آلودگی دانه های ذرت
تولید گالهای زیاد را شامل شده است.
خانواده دیگر از قارچها که
باعث سیاهک علفهای هرز می شوند متعلق به Caryophyllaceae بوده که آلودگی
سیستمیک در میزبان خود ایجاد می کند. تلیوسپورها در پرچمهای گلهای گیاهان
آلوده تولید می شوند و با حشرات هاگدانها و شیرابه گلها به سایر گیاهان پخش
می گردند، گرچه حضور عامل بیماری به عادت حشره مربوط نمی شود. علفهای هرز
معمولی مثل Silene alba و M. ciolacceum گلهای ماده را به گلهای نر منتقل
می کنند و هاگ نیز جابه جا می شود.
گونه های زیادی از سیاهک روی
گیاهانی که از نظر اقتصادی مهم نیستند واقع می شوند و لذا به صورت ضعیف
شناخته شده اند. البته جنس Doassansia گونه های زیادی دارد و در گیاهان آبی
فعالیت می کنند، در مناطق پرآب ممکن است گونه های زیادی باشند و یا
سیاهکها در سیستم غیرکشاورزی در گیاهان بومی یافت می گردند.
خصوصیات عمومی سیاهکها :
قارچهای
سیاهک به نظر می رسند بیمارگر اجباری در گیاهان گلدار باشند و در طبیعت
چرخه زندگی دو هسته ای دارند. گرچه قسمتهای متنوعی از گیاهان میزبان ممکن
است آلوده باشند، از جمله برگها، ساقه ها، حتی ریشه ها ولی عمدتا قسمتهای
گلدار گیاه را مورد حمله قرار می دهند. در بعضی میزبانها آلودگی دائمی وجود
دارد زیرا عامل بیماری در زمستان در بافت میزبان باقی می مانند، رشد اولیه
در بهار از مناطق آلوده آغاز شده و به مناطق دیگر گسترش می یابد. گفته می
شود تعداد کمی از گونه ها مکینه تولید می کنند ولی در حال حاضر شواهد چنین
اشکالی را بیان نمی کند. ریسه بعضی گونه ها در بین سلولهای میزبان غیر مشخص
رشد می کنند و موجب مرگ سلولها نمی شوند لذا اثر ریسه در سلولها خیلی کم
است. جدار ریسه های انتهایی در قارچ سیاهک دارای روزنه کوچک است و شبیه پل
ارتباط می شوند که در ریسه دو هسته ای یعنی قارچهای سیاهک بحث می شود.
البته ریسه در تقسیمهای انفرادی همیشه دو هسته ای نمی باشند، در مرحله
توسعه اولیه ریسه، قسمتها اغلب چند هسته ای و در بعضی گونه ها به نظر می
رسد دو هسته ای نمی باشند، در مرحله توسعه اولیه ریسه، قسمتها اغلب چند
هسته ای و در بعضی گونه ها به نظر می رسد دو هسته ای دیر توسعه یابد. در
بعضی موارد دو هسته ای آشکار تا قبل از اسپورزایی قابل مشاهده نیست. گونه
های جور هسته در قارچهای سیاهک بیمارگر نیستند و به راحتی در محیط کشت مغذی
ساده رشد می کنند، اصولا گونه های جور هسته مانند مخمرها رشد می نمایند.
این سلولها معمولا به Spordia بر می گردد و بیشتر قارچهای سیاهک روی آمیزش
ریسه ها آزمایش می شوند. ریسه های دو هسته ای در بسیاری از گونه ها در محیط
کشت حاوی اسپوریدی به وجود می آید. رنگ سفید و شکل نخی موجب نمایش عملی دو
هسته ای شدن می شوند.
دوهسته ایها به سختی در محیط کشت باقی مانده و
سریع شکسته می شوند، به هر حال مرحله دوهسته ای در تعداد کمی گونه برای
طول زیاد در محیط کشت رشد می کند. قارچهای سیاهک پنهان Tilletia
controversa و سیاهک نیشکر Ustilago scitaminea در محیط کشت، تلیوسپور
تشکیل می دهند.
تلیوسپورها و تکثیر :
تلیوسپورها که
اسپورهای سیاهک نامیده میشوند، اسپورهای در حال استراحت قارچهای سیاهک می
باشند. اینها در توده ای که سوری (sori) نام دارد تشکیل می شوند و در محل
گلهای میزبان، جنین بذور، برگها، ساقه ها حتی ریشه ها به وجود می آیند.
الگوهای متنوعی در توسعه اسپورها در قارچهای سیاهک یافت می شود، ابتدا
میسلیوم در محل اسپورزایی توسعه یافته، در بعضی گونه ها ریسه در فضای بین
سلولی در میزبان ایجاد می شود در بعضی دیگر در داخل سلولهای میزبان توسعه
می یابند. این حالت توسعه که در داخل سلولها می باشد در سیاهک نواری برگ با
گونه U.striiformis واقع می شود.
در بسیاری از بیماریهای سیاهک
توسعه ریسه موجب سبززردی (کلروز) و متورم شدن بافت میزبان می شود. به هر
حال در گیاهان ذرت آلوده با U.maydis بر اثر پررشدی و پرازدیادی سلولهای
میزبان گالها توسعه می یابند.
در تعداد کمی جنس مثل Entyloma و
Entorhiza و بعضی گونه های Tilletia تلیوسپورها به صورت انفرادی در انتهای
ریسه به وجود می آیند و ممکن است در مرحله رسیدن دارای دم پایه نیز شده و
در بعضی گونه ها با وجود قسمتها از یکدیگر متمایز می شوند. در مورد دیگر
دیوار ریسه مولد تلیوسپور ژلاتینی است و موجب تغییر پروتوپلاسم به تلیوسپور
می گردد . این شرایط موجب تولید کلامیدوسپور در گونه های مختلف می شود و
بعضی از آنها به عنوان تلیوسپور نام می برند. در بعضی قارچهای سیاهک
میسلیومها قبل از تشکیل تلیوسپور توسعه می یابند و بعضی میسلیومها سترون به
نظر می رسند و برای تهیه اسپور رشد نمی کنند. بعضا ستونک درست می کنند که
می تواند در تشخیص گونه ها مفید باشد.
بدون توجه به نحوه تولید
تلیوسپور به نظر می رسد آنها از ریسه های دوهسته ای به وجود می آیند. در
بعضی گونه ها هسته آمیزی در تشکیل تلیوسپور خیلی زود اتفاق می افتد و لذا
جوانترین اسپور یک هسته دو برابر می باشد ولی در بقیه گونه ها تلیوسپورها
در اواخر دو هسته خواهند شد. میوزها در جوانه زدن تلیوسپورها واقع می شود.
خصوصیات
تلیوسپور مثل اندازه، شکل، رنگ و زینتی بودن آنها در طبقه بندی راسته
Ustilaginales بااهمیت خواهند بود. سطح زینتی آنها خیلی مهم است وحداقل در
سطح گونه ها به کار می رود، الگوهای متفاوت زینتی بودن وجود دارد. بعضی
اسپورها مشبک، بعضیها خاردار یا زگیل دار می باشند و بعضیها سطح صافی
دارند. بیشتر تلیوسپورها کروی شکل، زرد رنگ، قهوه ای و سیاه رنگ می باشند،
ولی رنگهای تلیوسپور در میکروسکپ با رنگ توده آنها یکنواخت نیست و یا
اسپوری که در میکروسکپ قرمز رنگ است ممکن است در توده سیاه رنگ به نظر
برسد. تعدادی سلول ممکن است با هم مجتمع شده و توپهای اسپور به نظر برسند،
این حالت در سلولهای جنسی یا سترون متفاوت است.
تلیوسپورهای بعضی
قارچهای سیاهک قادرند برای چند سال در خاک بمانند، جوانه زنی گونه های
راسته Ustilaginales در مناطق معتدل مطالعه شده و حرارت کم نیز مورد علاقه
آنها بوده است. البته سرما خفتگی را در بعضی گونه های شمال آمریکا می شکند
ولی به هر حال، سرما برای جوانه زنی گونه های جنوب لازم نبوده است.
علاوه بر حرارت، رطوبت، PH و وجود یا عدم وجود انواع مواد، نور ممکن است در جوانه زنی تلیوسپور قارچهای سیاهک اثر داشته باشند.
قبل
از ترک جوانه زنی تلیوسپور و تشکیل بازدید یوسپور باید توجه شود که این
حوادث در قارچهای سیاهک بسیار متنوع است، تنوع به گونه ها و شرایط محیطی
بستگی دارد. برای مثال ممکن است میسلیوم اولیه یک شاخه یا چند شاخه و بند
دار و بدون بند باشد. در بعضی موارد تعداد کمی و یا هرگز بازیدیوسپور تشکیل
نمی شود و میسلیوم اولیه ممکن است ریسه دوهسته ای آلوده کننده تشکیل دهد.
معمولا بازیدیوسپورها به صورت جانبی و یا انتهایی تشکیل می شود و اصولا
ممکن است بازیدیوسپورها از تعدادی کنیدی که به اسپوریدی ثانویه برمی گردد، و
به وجود آید. اگر این نوع بازیدیوسپور در محیط کشت مغذی جایگزین شود با
جوانه زنی چند جمعیت تشکیل می دهند و مرحله جور هسته چرخه زندگی سیاهک
مشاهده می شود.
نفوذ قارچهای سیاهک به گیاهان میزبان:
با
اینکه در بعضی قارچهای سیاهک میسلیومهای اولیه قادرند گیاهان میزبان
راآلوده کنند، به طورکلی به نظر می رسد بازیدیوسپور و اسپوریدیهای ثانویه
اولین عوامل آلودگی هستند و لذا بیشترین اهمیت را دارند. اندازه کوچک و
انتقال طبیعی بازیدیوسپورها و اسپوریدیها مطالعات جریان نفوذ را مشکل نموده
است و لذا جزئیات نسبتا کمی از اهمیت این حادثه دانسته شده است. با اینکه
جنسهای زیادی در مورد چگونگی داخل شدن قارچهای سیاهک به درون میزبان وجود
دارد، بسیاری از این اخبار در تضاد هستند و تعداد کمی با میکروسکپ الکترونی
و نوری پیشرفته تائید می شوند و در نتیجه خیلی مطالب برای یادگیری جنبه
های زیست شناسی راسته Ustilaginales باقی مانده است.
در مورد سیاهک
هندی گندم به وسیله T.indica شواهد قوی تهیه شده است به گونه ای که جوانه
زنی اسپوریدی ثانویه از طریق روزنه های استومات روی پوشینه (گلوم و گلومل)
داخل میزبان می شود.
خانواده یوستیلاجیناسه (Ustilaginaceae) :
اعضای
این خانواده میسلیوم اولیه بند تولید می کنند و بازیدیوسپورهای جانبی و هم
انتهایی تشکیل می شود. میسلیوم اولیه از تلیوسپورها که بزودی پس از تشکیل و
فقط بعد از یک دوره خواب جوانه می زنند به دست می آیند. در بعضی گونه ها
میوزها در تلیوسپور وقوع می یابد و هسته به طرف میسلیومهای اولیه حرکت می
کند و جداره ها سلولها را از هم جدا می کند و میسلیومها چند سلولی و چند
هسته ای می گردند.
خانواده Ustilaginaceae شامل تعدادی گونه مهم
اقتصادی است و برای مثال گونه Ustilago avenae عامل سیاهک آشکار یولاف،
گونه U.nuda عامل سیاهک آشکار جو، گونه U.tritici عامل سیاهک آشکار گندم و
گونه U.maydis عامل بیماری سیاهک ذرت می باشد. علاوه بر اهمیت اقتصادی گونه
ها، بعنوان عوامل قابل استفاده در تجزیه آزمایشی و آزمایشگاههای ژنتیکی به
کار می روند. مراحل جور هسته و هاپلوئید گونه U.maydis به راحتی در محیط
کشت ساده و اراضی کشت رشد می کنند. با تلقیح برگهای جوان به وسیله اسپوریدی
ممکن است کمتر از دو هفته تلیوسپورها به دست آیند و تلیوسپورها قابل
جداسازی خواهند بود.
بیماری سیاهک ذرت به وسیله تولید انواع گالها
در اندازه های مختلف تشریح می شود. عامل بیمارگر در نهایت تلیوسپورهای سیاه
و پودری تولید می کند. هنگامی که جنین آلوده می شود بیشتر خسارت روی
میزبان انجام می شود، معمولا آلودگی در خوشه، کاکل، برگهای جوان ریشه های
میزبان ایجاد می شود.
خانواده تیلشیاسه (Tilletiaceae) :
روش جوانه زنی اعضای این خانواده با آنچه در خانواده Ustilaginaceae رخ می دهد متفاوت می باشد.
از
اعضای شناخته شده خوب در این خانواده جنس Urocystis می باشد. گونه های این
جنس اسپورهای توپی دائمی دارند و لایه بیرونی در سلولهای سترون خواهند
داشت و با یک یا چند تلیوسپور احاطه می گردند. گونه U.cepulae عمومی است و
بعضی مواقع عامل بیماری در پیازها می باشد، جنس Entorrhiza وابسته به
خانواده Tilletiaceae بوده ولی خیلی کوچک است. اعضای این جنس در خانواده
های Cyperaceae , Juncaecceae آلودگی ریشه ایجاد می کنند. تنها ظهور بیماری
تولید تورم گال شکل روی ریشه می باشد.
شاخه کیتر یدیومیکوتا (Chytridiomycota) :
شاخه
کیتریدیومیکوتا دارای تنها یک رده chytridiomycetes بوده و فقط اعضایی از
سلسله قارچها را در بر می گیرد که در برخی مراحل زندگیشان سلولهای متحرک
تولید می کنند. به استثنای چند گونه با سلولهای پرتاژک (polyflagelate)،
سلولهای متحرک این موجودات (زئوسپورو گامت) تنها یک تاژک شلاقی عقبی دارند.
صفات دیگر گونه های این شاخه که متداول بوده وممکن است سایر قارچها هم
آنها را نشان دهند عبارتند از :
(1) ساختار پیوسته یا تال، هم یاخته (coenocytic) ساختار کروی یا تخم مرغی شکل، ریسه ساده طویل یا میسلیوم خوب توسعه یافته
(2)
تبدیل تخم به یک اسپور استراحتی یا مقاوم یا (resting spore) اسپورانژیوم
استراحتی، یا در یک راسته، رشد آن به یک تال دیپلوئید ختم میشود. دیوار
سلولی این قارچها حاوی کیتین و گلوکان است. سلولز فقط در یک گونه ثابت شده
است ؛ های پاتوژن گیاهی از جمله : ,Olpidum ,synchytrium physoderna maydis
و Urophlyctis alfalfa
گونهS.endobioticum باعث بیماری مهمی در سیب
زمینی به نام بیماری زگیل سیاه می گردد در حالی که O.brassicae بیمارگر
ریشه کلم است و ناقل مهمی برای تعدادی از ویروسهای گیاهی بااهمیت اقتصادی،
می باشد.
گونه هایی اندوبیوتیک (endobiotic) هستند که کاملا داخل
سلولهای میزبانشان زندگی می کنند. تال بالغ توسط دیوار سلولی احاطه می شود.
گونه های دیگر، اپی بیوتیک (epibiotic) هستند و اندامهای تولید مثلی خود
را در سطح میزبان زنده و برخی تکه های مواد آلی بی جان تولید می کنند و
اندامهای جذبی آنها درون یافتهای مرده یا زنده که روی آن زندگی می کنند
فرورفته است. در اشکال هولوکارپیک (holocarpic) تال به طور کامل ممکن است
به یک یا چند اندام تولید مثلی تبدیل شود. در گونه های دیگر، اندامهای
تولید مثلی فقط از یک قسمت تال یا شبه ریشه یا ریزوئید مجزا ایجاد می شود
که آنها یوکارپیک (eucarpic) نامیده می شوند. هر تالی که فقط یک مرکز رشدی و
تولید مثلی واحد تولید کند، تک مرکزی یا تک کانونه (monocentric) است. اگر
بیش از یک مرکز رشدی تولید گردد، چند مرکزی یا چند کانونه (polycentric)
نامیده می شود.
تکثیر غیرجنسی در کیتریدها توسط زئوسپورهاست که در
اسپورهاست که در اسپورانژ تولید می شوند. در اوایل توسعه، اسپوانژ حاوی
پروتوپلاسم تقسیم نشده یا هسته های فراوان است. همچنانکه اسپورانژیوم توسعه
می یابد کل پروتوپلاست به بخشهای تک هسته ای کوچک و فراوان تقسیم می شود
که هر یک به صورت زئوسپوری با تاژک عقبی در می آیند. زئوسپورها ممکن است
زمانی که اسپورانژیوم تخلیه می شود از طریق یک یا چند پستانک (papilla)
ظاهر شوند. یک پستانک یا پاپیل تخلیه (discharge papilla) در دیوار
اسپورانژیوم یا در نوک لوله خارج شده از آن تشکیل می شود.
در برخی گونه ها تجمع ریبوزومی، ساختار مشخص و جالبی است که کلاهک هسته ای (nuclear cap) نامیده می شود.
روشهای گوناگون پلاسموگامی کیتریدها :
1- آمیزش پلانوگامتی (planogametic copulation) :
الف)
تلقیح پلانوگامتهای همسان : دو گامت که از نظر شکل ظاهری مشابه اما از نظر
فیزیولوژیکی متفاوتند، در آب شنا کرده و برای تشکیل یک زیگوت متحرک ترکیب
می شوند، در برخی گونه ها، گامتهای حاصله از یک گامتانژیوم در محل تولید
ترکیب نخواهند شد.
ب) تلقیح پلانوگامتهای غیرهمسان: یکی از
پلانوگامتها به طور قابل توجهی بزرگتر از دیگری است. ترکیب در آب انجام
میشود و یک تخم متحرک تشکیل می گردد.
ج) باروری یک گامت ماده غیر متحرک (تخمک)
توسط یک گامت نر متحرک (آنتروزوئید) :
گامتهای
متحرک از گامتانژ نر (گاهی به نام آنتریدی) به داخل آب آزاد می شوند و شنا
می کنند. برخی از آنها به گامتانژ ماده (گاهی به نام ااگونیوم) می رسند.
سپس به گامت نر داخل ااگونیوم می شود و با تخمک درون آن ترکیب می گردد.
2-آمیزش گامتانژی (gametangial copulation) :
در کیتریدها این روش توسط انتقال پروتوپلاست کامل یکی از گامتانژیومها به داخل دیگری انجام می شود.
3- سوماتوگامی یا تن آمیزی (somatogamy) :
این
روش ترکیب ساده ساختارهای رویشی است. در برخی کیتریدها ترکیب میان رشته
های ریزوئیدی مقدمه ای برای تشکیل یک اسپور استراحتی است.
راسته اسپیزلومیستال ها (spizellomycetales) :
جنس
Olpidium عضوی از راسته Spizellomycetales است که نزدیک 30 گونه انگل
گیاهی اندوبیوتیک و هولوکارپیک روی جلبکها، خزه ها و گرده، برگ و ریشه های
گیاهی گلدار دارد. توسعه در این جنس اگزوژنوس مونوسنتریک است. یکی از گونه
های بسیار معروف O.brassicae است که ناقل تعدادی از ویروسهای گیاهی است.
این گونه عموما به ریشه های کلم حمله می کند.
راسته کیتریدیالها (chytridiales) :
جنس Synchytrium :
آنها
قارچهایی اندوبیوتیک، هولوکارپیک با اسپورانژ فاقد دریچه (Inoperculate)
هستند. در این جنس تال به صورت کلنی بوده و توسعه آن اگزوژنوس چند مرکزی یا
پلی سنتریک است و به چندین اندام تولید مثلی (اسپورانژ یا گامتانژ) تقسیم
می شود که با یک غشای عمومی پوشش یافته و یک سور را تشکیل می دهند. بهترین
گونه شناخت شده این جنس S.endobioticum است. قارچ باعث برزگ شدن سطح سلولها
(hypertrophy) و افزایش تعداد آنها (hyperplasia) در سیب زمینی آلوده شده و
آنها را به بافتهای زگیلی تبدیل می کند. غده ها هم ممکن است به بیرون از
خاک توسعه یابند، که در این صورت آنها سبز بوده و توده ای از بافتهای برگ
مانند به وجود می آورند.
|
||||||||||
|
|