:2.4D یو46) ،2.4D+MCP ، تری بنورون متیل (گرانستار)، بروموکسینیل (پاردنر)،
مکوپروپ+دیکلوپروپ پی+MCPA
(دوپلسان سوپر)، ایمازا متابنز- متیل (آسرت)
و دایکامبا (بانول) که برخی از مشخصات این علفکشها مانند نام عمومی،
نام تجاری، محل عمل، فرمولاسیون،مقدار مصرف درهکتار و زمان مصرفآنها در جدول چهار
و میزان تاثیر آنها بر علفهای هرز مختلف نیز در جدول شش ذکر شده است. سایر
خصوصیات پهن برگ کشهای گندم نیز به طور خلاصه در زیر مورد بحث قرار خواهد گرفت.
2,4-D (یو-46 دیفلوئید): علف کشی سیستمیک از
گروه اسید فنوکسی استیک (اکسین) بوده و به طور گستردهای در مزارع
غلات مصرف می شود. علت امر قیمت مناسب علفکش و کنترل طیف وسیعی از علفهای هرز
پهن برگ گندم میباشد.
کنترل مطلوب علف های هرز، بدون آسیب دیدن گندم، زمانی حاصل
می شود که این علفکش در زمان مناسب مصرف شود. دوره های حساسیت غلات به 2,4-D در
مواقعی است که رشد آنها سریع است. این مراحل عبارتند از: صفر تا 4 برگی و از ساقه
رفتن تا گلدهی. سمپاشی در مرحله 4 برگی سبب بدشکلی خوشه ها، پیازی شدن برگها،
کوتولگی عمومی گیاه و کاهش عملکرد میگردد. سمپاشی در مرحله آغاز ساقه رفتن تا
گلدهی معمولاً عملکرد را به طور جدی کاهش می دهد. در مرحله ساقه رفتن میان گره ها
به سرعت طویل می گردند.
مراحل حداقل حساست گندم به علف کش 2, 4 –D عبارتند
از 4 برگی تا ساقه رفتن و از خمیری نرم دانه تا رسیدن دانه. مرحله 4 برگی تا ساقه
رفتن که شامل پنجه زنی کامل می باشد، بهترین زمان برای سمپاشی 2, 4 –D است.
در این مرحله گیاه زراعی به طور نسبی متحمل بوده و علفهایهرز نیز معمولاُ کوچک
میباشند، لذا به آسانی کنترل می شوند. علاوه بر آن در این مرحله رشدی، ادوات
سمپاشی زمینی خسارت زیادی را به گندم وارد نمی کنند. هر چند غلات در مرحله خمیری
نرم دانه تا رسیدن بسیار متحمل به 2, 4 –D هستند، ولی در این مرحله سمپاشی توصیه
نمی شود. زیرا اولاً تا رسیدن به این مرحله علفهای هرز خسارت خود را وارد کرده
اند. ثانیاً ادوات سمپاشی زمینی نیز در این مرحله خسارت زیادی به گندم وارد می
کنند و ثالثاً احتمال باقی ماندن 2, 4 –D در دانه های برداشت شده وجود دارد. به
طور کلی ارقام گندم بیشترین تحمل را نسبت به 2, 4 –D داشته و جو و یولاف در مرحله بعد قرار
دارند. ضمناً
فرمولاسیون استر 2, 4 –D موثرتر از فرمولاسیون نمک است، ولی به
دلیل فرار بودن استر ها کاربرد آنها مشکل بوده و احتمال دریفت بخصوص برای محصولات
مجاور مزرعه گندم وجود دارد. شکل 6 مراحل مختلف رشد غلات و حساسیت آنها به 2, 4 –D را
نشان می دهد.
2,4-D+MCPA (یو-46-کمبی فلوئید) : علف کشی مخلوط از دو
گروه اسید فنوکسی استیک و اسید آریلوکسی آلکانوئیک بوده و در ایران بجای 2.4Dاغلب
از این علف کش به دلیل وسیع تر بودن طیف علف کشی آن و کریستالیزه شده 2.4Dبه
تنهایی در سرمای زمستان استفاده میشود. علف کش MCPA مشابه 2, 4-D عمل
می کند، ولی انتخابی تر از آن است و به گیاه زراعی نیز آسیب کمتری وارد می سازد. البته
از نظر اقتصادی نیز مقداری گرانتر است. مخلوط این دو علف کش به صورت نمک دی
متیل آمین و به نسبت 5/31% از MCPA و 36% از 2, 4-D مورد
استفاده قرار می گیرند و فرمولاسیون آن محلول در آب است. مراحلی که گندم به این
علف کش حساسیت نشان می دهد مانند علف کش 2, 4-D است.
اصولاً در مصرف علفکشهای هورمونی ( شبه اکسین ها) باید
دو نکته را مد نظر قرار داد.
1. چون باقیمانده
علف کش در سمپاش می تواند موجب آسیب به گیاهان حساس گردد. بنابراین باید بعد از
سمپاشی، سمپاش را با پودرهای لباس شویی و اگر ممکن باشد با آب گرم خوب شستشو داد.
2. از
آنجا که برخی گیاهان مانند پنبه، گوجه فرنگی، انگور، پسته، مرکبات، بسیاری از سبزیها
و خلاصه تمامی گیاهان پهن برگ به علفکشهای هورمونی حساسیت دارند، بنا براین در
هنگام سمپاشی باید دقت نمود که علف کش از طریق بادبردگی به گیاهان خارج از هدف
برخورد نکند و سمپاشی باید با فشار کم و در هوای آرام صورت گیرد. سمپاشی در هوای
گرم ممکن است سبب بخار شدن علف کش شود و اگر جریان هوا کند باشد و بخصوص اگر
وارونگی داشته باشد، انتقال توده بخار به مزارع حساس مجاور می تواند آسیب فراوانی
را سبب شود.
تری بنورون متیل (گرانستار): این علف کش تماسی و از گروه
سولفونیلاورهها بوده و کاملاً انتخابی مزارع غلا ت است. اگر گرانستار با
سورفکتانتهای غیر یونی مصرف شود، اثر آن افزایش می یابد. بسیاری از منابع دلالت بر
ناسازگاری آن با باریک برگ کش ها داشته وحاکی از آنند که در صورت اختلاط آن با
باریک برگ کشها، کمترین اثر آن کاهش تاثیر 15 تا 20 درصدی باریک برگ کشهاست. در
ایران نیز اغلب با باریکبرگکش تاپیک بصورت مخلوط استفاده میشود. در صورتی که
این علفکش همراه با برخی سموم فسفره یا کودهای شیمیایی حاوی سورفکتانت مصرف
شود، ممکن است در گندم سوختگی ایجادکند. از آنجا که این علف کش کم مصرف است، مقدار
بسیار اندک از باقیمانده آن در سمپاش و یا پاشیده شدن آن به مناطق غیر هدف،
زیانبار است. بنابراین هنگام سمپاشی گرانستار باید از بادبردگی آن به اطراف و یا
ریخته شدن آن در جوییهای آب جداُ خودداری نمود.
بروموکسینیل (پاردنر): بروموکسینیل علف کش تماسی و
از گروه نیتریلها بوده و بر علف های هرز بسیار جوان که بیش از دو تا چهار برگ
ندارندمؤثر است. از آنجا که علف کش مذکور تماسی بوده و در گیاه ضعیف انتقال می
یابد، بنابراین توصیه می شود هنگام سمپاشی سطح علفهرز به طور کامل سمپاشی شود.
چنانچه این علف کش دیر مصرف شود، رشد گندم باعث کاهش سطح تماس علف کش شده و
بنابراین کارآیی آن کم می شود. ضمنآُ تاثیر بروموکسینیل برعلفهای هرزی که زیاد
رشد کرده اند کمتر از علفکشهای هورمونی است. خطر بادبردگی این علف کش نیز از علفکشهای
هورمونی کمتر است. مخلوط بروموکسینیل با MCPA باعث کنترل طیف گسترده تری
از علفهای هرز می شود.هوای سرد و ابری، اثر این علف کش را کاهش می دهد. اختلاط آن
با باریک برگ کشها نیز عملی است، ولی تاثیر نسبی آنها را کاهش می دهد. نکته ای که
در خصوص این علف کش باید در نظر داشت ایین است که چنانچه گیاه زراعی در معرض تنش
رطوبت یا تیمار چرا قرار گرفته است، حداقل تا 30 روز پس از رفع تنش نباید از این
علف کش استفاده نمود.
مکوپروپ+دیکلوپروپ پی+MCPA ( دوپلسان سوپر): علف
کشی مخلوط و متعلق به گروههای اسید آریلوکسی آلکانوئیک، اسید فنوکسی استیک و اسید
پروپیونیک میباشد. نسبت ترکیبات بکار رفته در این علف کش شامل 160 گرم MCPA + 310 گرم
دیکلوپروپ+ 130 گرم مکوپروپ در لیتر میباشدکه جمعا %60 ماده موثر این علفکش را
تشکیل میدهند. میزان تاتثر این علفکش در هوای سرد کاسته میشود.
تمام مواردی که در خصوص علفکشهای هورمونی ذکر شد، برای
این علف کش نیز صادق است. این علفکش با شروع ساقهدهی نبایستی مصرف گردد.
دایکامبا (بانول): علفکشی سیستمیک و از گروه اسید
بنزوئیک (اسید آریل کربوکسیلیک) میباشد. این علف کش از طریق برگ و ریشه جذب گیاه
می گردد و در اغلب موارد علف های هرزی که توسط 2.4D کنترل
نمی شوند توسط این علف کش کنترل می گردند.