از دیدگاه شهرسازی، فضای سبز شهری عبارت است از بخشی از
سیمای شهر که از انواع گیاهان تشکیل یافته است.
در صورتی که از فضاهای آزاد شهری که متضاد فضاهای ساخته،
یا ساخت فیزیکی شهر است، صحبت کنیم در این صورت فضاهای
بالقوه جهت توسعه فضای سبز شهری مطرح میشوند.
به طور کلی فضای سبز برخلاف معنایی که ممکن است در ذهن
ایجاد کند، تنها محلی دارای درخت و گیاه نیست، بلکه نماد و
سمبلی از تفکرات فرهنگی و اجتماعی یک جامعه است.
مکان ظهور فضای سبز تنها پارکها را دربرنمیگیرد، بلکه
باغها و باغچههای خصوصی، نوار سبز حاشیه شهرها و حتی
خیابانها و گورستانها را نیز شامل میشود. همینطور فضای
سبز، اماکن فرهنگی (کتابخانه، تئاتر و...)، اماکن مذهبی،
محلی برای انواع بازیها و ورزشهای مختلف، محلی برای
الهام گرفتن از طبیعت جهت سرودن شعر، نقاشی، عکاسی و... را
نیز شامل میشود.
باید دانست فضاهای سبز اشکال گوناگون به خود میگیرند و
بنا به تراکم محیط شهری و کاربردی که دارند، مساحت و
جایگاههای متفاوتی را اشغال میکنند.
برای طبقهبندی فضاهای سبز شهری میتوان معیارهای خاص زیر
را در نظر گرفت:* موقعیت فضاها (شهری، حومه شهری، حاشیه
شهری)* میزان تجهیز (تجهیز شده به طور کامل، تجهیز شده به
طور ناقص، تجهیز نشده)* نوع و میزان گشایش در برابر جمعیت
(باز، بسته، مجانی، پولی)* نوع اداره آن * فاصله تا محل
زندگی* گروه سنی استفادهکننده (کودک، جوان، پیر)
ضروری است قبل از هر اقدامی درباره فضای سبز شهری، شرایط
خاص آب و هوایی کشور را در انتخاب گونههای مناسب به طوری
که همگام با طبیعت باشد مورد توجه قرار داد و شرایط محیطی
و اقلیمی را نیز شناسایی کرد. تدوین برنامه مشخص برای فضای
سبز در شهرها و رفع کاستیها در برنامهریزیهای کلی،
میتواند از گسترش سلیقهای، تقلیدی و اتفاقی اینگونه
فضاها جلوگیری کرده و از خطای برنامهریزی و محاسباتی ما
را دور نماید.
ضرورت توجه به فضای سبز شهری در طرحهای توسعه شهری
در سالهای اخیر در کشور ما آنچه بیش از هر چیز در بخش
مدیریت فضای سبز شهرداریها مطرح بوده، ایجاد فضاهای سبز
جدید و توسعه آنها بوده است. این در حالی است که «حفظ و
نگهداری» فضاها و گونههای گیاهی که در واقع پتانسیل فضای
سبز شهری ما را تشکیل میدهد، میتواند از شتاب و خلق
فضاهای جدید جلوگیری کند.
طرحهای توسعه شهری امروز خود، عواملی برای تخریب فضاهای
سبز موجود شهرها هستند. این طرحها اغلب بدون توجه به توان
موجود تهیه میشوند و به همین دیدگاه باعث میشوند مسیرها
یا فضاهای سبزی که به طور طبیعی در حاشیه آبراه، قنات یا
رودخانهای شکل گرفته است، تخریب شوند و به کاربریهای
مسکونی و یا کاربریهای دیگر اختصاص یابند و در عوض
زمینهای دیگری به عنوان فضای سبز پیشبینی میشوند که گاه
تملک و تخریب آنها سالها طول میکشد.
آنچه میبایست مورد توجه قرار گیرد «حجم سبز» و «ذخیره
سبز» است نه «سطح سبز». بنابراین ضروری است همانگونه که
در مورد ساخت کالبدی بخش بیجان شهر برنامهریزی صورت
میپذیرد و پیرامون آن به تعمق میپردازند، در مورد
برنامهریزی بخش جاندار نیز باید برنامهریزی کرده و به
تفکر پرداخت.(