سبز نیوز

سبز نیوز

مطالب کاربردی گیاهان زینتی.گیاهان دارویی.کشت قارچ.کشت گلخانه ای.تراریوم و بونسای
سبز نیوز

سبز نیوز

مطالب کاربردی گیاهان زینتی.گیاهان دارویی.کشت قارچ.کشت گلخانه ای.تراریوم و بونسای

فرسایش خاک


فرسایش که به آلمانی  Abtrag وبه فرانسه وانگلیسی Erosion گفته  می‌‌شود، از کلمه لاتین Erodere  گرفته شده وعبارت است از فرسودگی و از بین رفتگی مداوم خاک سطح زمین (انتقال یا حرکت آن از نقطه ای به نقطه دیگر در سطح زمین) توسط آب یا باد[1].

خاک یکی از مهمترین منابع طبیعی هر کشور است. امروزه فرسایش خاک به عنوان خطری برای رفاه انسان و حتی برای حیات او به شمار می‌رود. در مناطقی که فرسایش کنترل نمی‌شود، خاک ها به تدریج فرسایش یافته، حاصلخیزی خود را از دست می دهند.

 فرسایش نه تنها سبب فقیر شدن خاک و متروک شدن مزارع می گردد و از این راه خسارات زیاد و جبران ناپذیری را به جا می گذارد، بلکه با رسوب مواد در آبراهه ها، مخازن سدها، بنادر و کاهش ظرفیت آبگیری آنها نیز زیانهای فراوانی را سبب می‌گردد. بنابر این نباید مساله حفاظت و حراست خاک را کوچک و کم اهمیت شمرد. 

اگر استفاده خاک بر اساس شناسایی استعداد و قدرت تولیدی آن ومبتنی بر رعایت اصول صحیح و علمی باشد، خاک از بین نمی رود[2]. فقط در سایه حمایت پوشش نباتی(درختان یا سایر گیاهان) بوده که فرسایش خاک بسیار کند شده و تعادلی در تشکیل و فرسایش خاک ایجاد گردیده است.

این تعادل مساعد که تحت تاثیرشرایط طبیعی حکمروا شده بود،از زمانی که بشر زمین را به منظور تهیه  محصول وبدست آوردن غذا و دیگر مایحتاج خود ،موردکشت و زرع قرار داد تا از آن به عنوان مرتع استفاده کرد، بر هم خورد و زمین ها در معرض فرسایش شدید و وسیع قرار گرفت .

بنابراین فرسایش قبل از آنکه مورد بهره برداری انسان قرارگیرد  نیز اتفاق می‌افتاده(فرسایش طبیعی) ولی از وقتی‌که انسان در آن به کشت و زرع پرداخت باعث فرسایش بیش از حد(فرسایش سریع وشدید) خاک شده است.

 

2- اهمیت فرسایش

 

درست است که از خاک هایی که در نتیجه‌ فرسایش آبی شدید ازنقاط مرتفع‌تربه نقاط پست‌تر یا چاله‌ها وپشت سد‌ها منتقل می‌شود، باز زمین به وجود می­آید واین گونه زمین‌ها اغلب امکان دارد زمین‌های رسوبی یا آبرفتی حاصلخیزی باشد(کما‌‌‌ اینکه زمین‌های حاصلخیز را در اکثر موارد همین زمین‌های رسوبی یا آبرفتی تشکیل می‌دهد) ولی از آنجا که مقدار زمینی‌که بر اثر رسوب و تجمع مواد بوجود می‌آید در مقابل سطح‌هایی‌که خاک آن فرسایش یافته است، ویران می‌شود، تا این رسوبات را بوجود آورد،آنقدر ناچیز و بی‌ارزش است،که به منظور جلوگیری از تخریب و زیان‌های بیشتر و همچنین حفظ تعادل طبیعت باید با اقدامات سریع وجدی تا آنجا که ممکن است مانع از فرسایش خاک شد. 

طبق محاسباتی که صورت گرفته است، بطورکلی برای تشکیل یک سانتی‌متر‌خاک 500 تا 800 سال زمان لازم است، و‌ اگر حساب کنیم که خاک زراعتی 25 سانتی‌متر عمق داشته باشد پس این ضخامت خاک، طی 20 هزار سال‌کارمداوم طبیعت بوجود آمده است.

 

3- انواع فرسایش

 

3-1- بر اساس انواع عوامل فرسایشی

 

در طبیعت دو نیرو، یا دو عامل وجود دارد که باعث جابجایی خاک یا به عبارت دیگر فرسایش خاک می‌شود: آب و باد[1].

یکی از  مهمترین فرایندهای طبیعی در مناطق خشک و نیمه‌خشک و فرا خشک فرسایش بادی است.این فرایند در شرایطی رخ می‌دهد که علاوه بر وجود خاک حساس، باد دارای حاکمیت و سرعت قابل توجه باشد. انتقال ذرات خاک به صورت‌های مختلف معلق، جهشی و خزشی انجام می‌گیرد وباعث خسارت‌های جدی به محیط زیست می‌شود[3]. فرسایش آبی در بند 8 مفصلا شرح داده خواهد شد.

 

 

3-2- بر اساس تاثیر طبیعت و دخالت انسان

 

فرسایش طبیعی یا بطئی که فرسایش عادی هم نامیده می‌شود  پیوسته در طبیعت بوسیله آب یا باد صورت گرفته و می‌گیرد و نتیجه قوه ثقل، سرازیری دامنه ها، جریان آب سطحی روی زمین،وجود نهرها و رودها و یخچال‌ها وغیره است.

عمل این نوع فرسایش کند و هماهنگ با تولید خاک است بدین معنی که از یک طرف خاک تشکیل می‌شود و از طرف دیگر امکان دارد فرسایش یابد.عوامل طبیعی مؤثر در فرسایش سبب فرسایش یافتن قلل مرتفع وکاهش ارتفاع آنها و همچنین پر کردن دره‌ها و چاله‌ها می‌شود که نتیجه آن صاف و هموار شدن سطح زمین است.

در این نقل وانتقال خاک، در صورتی که عمل خاکسازی بیش از فرسایش باشد، موجب افزوده شدن وگسترش خاکها می‌شود، اگر متعادل باشد،یک هماهنگی بین فرسایش  و خاکسازی  بوجود می‌آید ولی چنانچه تخریب سریع و شدید وعمل خاکسازی ضعیف باشد، تعادل طبیعی بر هم می‌خورد.

در چنین وضعی که زمین بشدت فرسایش می‌یابد سنگهای مادر ظاهر می‌گردد وچهره زمین به صورت لخت و بایر درمی‌آید. مبارزه بااین فرسایش بسیار مشکل و در بسیاری از موارد غیر ممکن است. فرسایش سریع یا مخرب همانطور که ذکر شد نتیجه تاثیر اعمال بشر است.

 

4- مراحل مختلف فرسایش

 

فرسایش چه توسط باد صورت گیرد چه توسط آب، خواه عادی باشد خواه سریع، دارای سه مرحله است: مرحله کنده شدن خاک، مرحله انتقال خاک و مرحله انباشته شدن و تجمع خاک.

 

4-1- مرحله کنده شدن خاک از جای خود

 

در این مرحله، ابتدا خاکدانه­ها بر اثر از بین رفتن هوموس و کلوئیدهای خاک، چسبندگی خود را از دست می­دهند و از هم می­پاشند. در نتیجه خاک آماده فرسایش می­شود. در چنین وضعی، خاک سطح­الارض که حاصلخیزترین قسمت خاک است، به طور ناگهانی یا بتدریج بوسیله آب یا باد از جای خود کنده می­شود.

 

4-2- مرحله حمل یا انتقال خاک بوسیله آب یا باد

 

چون ذرات خاک چسبندگی خود را از دست داده­اند، نمی­توانند در مقابل جریانهای شدید آبها یا بادهای تند مقاومت کنند، در نتیجه از جای خود کنده می­شوند و به نقطه دیگر منتقل می­گردند.

در مورد فرسایش آبی معمولا مواد از منطقه مرتفع­تر به محل پست­تر منتقل می­گردند. مسافتی را که آب یا باد مواد را با خود می­برد به عوامل مختلفی بستگی دارد، از آن جمله می­توان در مورد آب، شدت آب، شیب زمین، ریز و درشتی آبرفت­ها( شن، رس و غیره)، و در مورد فرسایش بادی شدت باد، قطر بادرفتها و همچنین مسطح و وسیع بودن جلگه­ها و دشتها را نام برد.

 

4-3- مرحله تجمع و انباشته شدن مواد

 

بادرفتها (موادی که توسط باد حمل می­گردند) هر جا به مانعی (گیاه، دیوار، سنگ و غیره) برخورد کند فورا بر روی زمین می­افتد و درآنجا رویهم انباشته می­شوند. این مواد در شرایط فوق­العاده تشکیل تپه­های بزرگ و حتی توده­های عظیم شنی یا ماسه­ای شبیه کوه را میدهد.

 آبرفتها بتدریج که از شدت جریان آب و شیب زمین کاسته می­شود از حرکت بازمی­ماند و در سطح زمین رسوب می­کند (ابتدا ذرات درشت­تر و بعد ذرات ریزتر). در بعضی موارد تجمع مواد آبرفتی بقدری زیاد است که یک طبقه رسوبی قابل توجهی را تشکیل می­دهد.

 

 

5- اشکال مختلف فرسایش

 

شکل ظاهری فرسایش آبی با شکل ظاهری فرسایش بادی فرق دارد. بعلاوه فرسایش آبی یا بادی خود بر اثر شدت و ضعف عوامل فرسایشی و مساعد بودن یا نامساعد بودن شرایط محیطی برای فرسایش به اشکال مختلف در می­آید. روی همین اصول است که در نقاط مختلف و در شرایط مختلف، زمین به درجات مختلف و به اشکال مختلف فرسایش یافته است.

 

5-1- فرسایش سطحی یا سفره­ای

 

عمل عامل فرسایشی در این فرسایش، در تمام سطح زمین است. این شکل فرسایش بیشتر منشا بادی دارد، ولی طبیعی است که فرسایش آبی نیز ابتدا به طور سطحی اتفاق می­افتدکه به علت فرسایش یکنواخت در تمام سطح کمتر محسوس می­گردد.

این نوع تخریب با ظهور لکه­های سفید و روشن در سطح نمودار می­شود و نشان دهنده تخریب و از بین رفتن سطحی­ترین قسمت زمین، آن هم به صورت لکه­لکه است. اختلاف رنگ بین قسمتهای فرسایش یافته و فرسایش نیافته علامت این تخریب است، زیرا قسمت رویی به علت دارا بودن مواد آلی، غالبا تیره رنگ می­باشد. علامت دیگر این فرسایش وجود ریگ و سنگریزه­های آزاد در سطح زمین است. در این نقاط باد ذرات ریز را با خود برده و ریگ و سنگریزه در سطح زمین باقی مانده است.

5-2- فرسایش شیاری یا آبراهه­ای

 

منشا این تخریب اغلب باران است و در پیدایش آن عامل، شیب بسیار موثر می­باشد. فرسایش شیاری یا آبراهه­ای، در دامنه کوهها و حتی در سطح زمینهای کم شیب نیز به سهولت دیده می­شود. این شکل فرسایش، پیشرفته­تر از فرسایش سفره­ای بوده و ممکن است به صورت خطوط موازی نیز ظاهر شود که ابتدا کم عمق است ولی به سرعت عمیق­تر می­شود. این شکل فرسایش، تا زمانی که سنگ مادر ظاهر نشده است، بنام فرسایش شیاری خوانده می­شود.

 

5-3- فرسایش چاله­ای

 

این شکل فرسایش بیشتر منشا بادی دارد. چاله­ها در نتیجه توسعه فرسایش سطحی و بزرگتر شدن چاله­های کوچک نخستین، بوجود می­آید. در بسیاری از نقاط دشت لوط و حواشی دشت کویر سطح­های وسیعی از زمین دیده می­شود که بر اثر باد بصورت چاله چاله در آمده است. این چاله­ها نشانه فرسایش بادی شدید در این نواحی است. بادهای شدید موادی را که از کندن این چاله­ها بدست می­آورد، کیلومترها با خود می­برد.

 

5-4- فرسایش خندقی یا نهری

 

منشا این فرسایش، آب است. در این فرسایش عمق و عرض زمینهای فرسایش یافته بیشتر از فرسایش شیاری است.

این شکل فرسایش، بر اثر پیشرفت فرسایش شیاری بوجود می­ید، به این نحو که شیارها به هم می­پیوندند، در نتیجه زمین بیشتر شسته می­شود و نهرها یا خندقهایی در سطح زمین تشکیل می­گردد. در این تخریب، سنگ مادر ظاهر می­شود و آنقدر عمیق و عریض است که گاوآهن قادر به عبور از آنها نیست. این خندقها یا نهرها تدریجا عمیق­تر می­شوند. عمق خندقها به یک متر یا بیشتر می­رسد و بتدریج شکل آنها تغییر می­کند. این عمل در صخره­های سست، خاکهای رسی و رسی آهکی بیشتر دیده می­شود. این فرسایش اغلب در محدوده آب و هوای خشک و در نواحی که تغییرات درجه حرارت در فصول مختلف در آنجا شدید است ظاهر می­گردد. البته این شکل تخریب در زمینهای جنگل­کاری شده نیز دیده می­شود و ساختمان زمین­شناسی خاک هم در این فرسایش بی­تاثیر نیست.

با توسعه خندقها و عریض­تر شدن آنها، آب علاوه بر خاک سطح­الارضی، خاک زیری و خاک تحت­الارضی را نیز از جا می­کند و با خود می­برد. فرسایش خندقی علاوه بر ویرانی خاک زراعتی، سبب وارد آمدن خسارات زیادی به راهها،‌ جاده­ها، خطوط ارتباطی و  مجاری آبها و همچنین موجب افزایش هزینه نگهداری تاسیسات مزبور نیز می­شود. شخم زدن شیبهای تند و چرای بیش از حد و لگدکوب شدن خاک مراتع طبیعی توسط احشام، باعث از بین رفتن پوشش نباتی و کنده شدن خاک و در نتیجه پیدایش آبراها­ها و خندقها می­گردد(شکل1).

 

 

 

 

 

                              شکل1- فرسایش خندقی در پایین دست اراضی کشاورزی

 

5-5- فرسایش سیلابی

 

فرسایش سیلابی یک تخریب ساده نیست. در مناطق کوهستانی و حتی در زمینهای سست جلگه­ای فرسایش شیاری و خندقی ممکن است به فرسایش سیلابی تبدیل گردد. در این فرسایش جریان آب بویژه آبهای گل­آلود، حامل ریگ و شن و غیره، موجب شسته شدن اطراف آن و حمل مواد بیشتر با خود می­گردد. با این عمل، زمینهای دیواره بستر، استحکام و قدرت خود را از دست می­دهد و بتدریج و در مواقع جاری شدن سیلابهای شدید حتی به طور ناگهانی ریزش می­کند و امکان دارد که موجب تخریب و ویرانی مزارع و دهاتی که در جوار این مسیل­ها واقع شده­اند، بشود. با افزایش مواد خاکی در آب، وزن مخصوص آن بیشتر و قدرت و نیروی درهم کوبنده آن زیادتر می­گردد.

 

5-6- فرسایش توده­ای

 

این نوع فرسایش در روی زمین اغلب به شکل عوارض زمین که معرف حرکات خاک در گذشته است ظاهر می­گردد. این حرکات عبارتست از تورم و بالا آمدن خاک، سرخوردگی، خزیدن زمین و ریزش خاک (حرکت یخچالها).

در فرسایش توده­ای قسمتی از خاک دامنه کوهها به حرکت در می­آید که یا ممکن است بر اثر اشباع شدن خاک طبقه رویی از آب و نفوذپذیری خاک طبقه زیری، خاک رویی به حرکت در آید، یا ممکن است بر اثر لغزش این عمل اتفاق افتد، به این معنی که توده­ای از کوه از محل اولیه خود جدا می­شود و در محل دیگری قرار می­گیرد، یا ممکن است در نتیجه ریزش باشد که در این حالت قسمتی از کوه ریزش می­کند و در سطح­های پایین­تر روی هم انباشته می­شود[1].

 

5-7- فرسایش تونلی

 

یکی از جالبترین و نادرترین ای فرسایشها، فرسایش تونلی می باشد. این فرسایش در این ناهمواری اشکالی را شبیه به لانه روباه بوجود آورده است که به نام اشکال فرسایش تونلی معروف هستند. اشکال فرسایش تونلی مطالعه شده در منطقه ساختاری ساده داشته و شامل تعدادی حفره یا گودالهای قیفی شکل با ابعاد گوناگون و یک شبکه زهکشی زیرزمینی بوده که این شبکه توسط خروجی هایی به شکبه زهکشی سطحی متصل است. علیرغم ساختمان فیزیکی ساده این اشکال، مکانیسم تشکیل آنها بسیار پیچیده می باشد[4].

 

6- اثر و نتیجه فرسایش

 

فرسایش دارای اثرات نامطلوب و عواقب شومی است که در زمینه­های مختلف باعث خسارات و ناراحتیهای فراوان می­گردد.

 

6-1- اثر فرسایش در کاهش حاصلخیزی خاک

 

بر اثر فرسایش، خاک رو که از نظر کشاورزی فعالترین و بارخیزترین قسمت پوسته جامد زمین است، فرسوده می­شود و از بین می­رود و در نتیجه حاصلخیزی آن کاهش می­یابد. فرسایش چنانچه شدید باشد، بکلی بارخیزی خاک را از بین می­برد.

چنانچه قابلیت نفوذ آب یا هوا در خاک، بر اثر کم شدن یا از بین رفتن ماده آلی و تاثیر سایر عوامل کاهش یابد، خاکدانه­ها متلاشی و از هم جدا می­شود، در نتیجه، ساختمان خاک متراکم می­گردد. در چنین حالتی در فصل مرطوب، محیط نامساعد و خفه­کننده­ای در خاک بوجود می­آید. چون در این صورت هوا و آب نمی­تواند در خاک نفوذ کند و همچنین خاک قادر نیست آّب را برای فصل خشکی در خود ذخیره نماید، از نظر شیمیایی و بیولوژیکی شرایط در خاک بسیار نامساعد می­گردد. در چنین محیطی بتدریج موجودات کوچک خاک­زی (میکروارگانیزم­ها) از بین می­روند و هوموس خاک تلف می­شود. بر اثر از بین رفتن مواد آلی (هوموس)، کمبود مواد ازتی خاک نیز ظاهر می­گردد. با از بین رفتن هوموس و موجودات زنده، خاک حاصلخیزی خود را بکلی از دست می­دهد.

چنانچه فرسایش بسیار شدید و عمیق باشد، ترمیم خرابی­ها مستلزم صرف وقت و هزینه زیاد است و در شرایط فوق­العاده حتی بعید به نظر می­رسد.

حاصلخیزی خاک نه تنها بر اثر فرسایش کاهش می­یابد،بلکه بر اثر تجمع آبرفتهای نامرغوب و بادرفتهای شور در سطح زمینهای دایر نیز در معرض خطر قرار می­گیرد. اغلب مشاهده شده است که زمین بسیار حاصلخیز بوده ولی بر اثر جاری شدن سیلاب یا سیلابهای شور یا بادرفتهای شور در سطح آن، حاصلخیزی خود را از دست داده است.

 

6-2- اثر فرسایش بر روی کاهش آبهای زیرزمینی

 

پوشش گیاهی نه تنها خاک را حفظ می­کند و مانع از فرسایش آن می­شود، بلکه در حفظ آب نیز بسیار موثر است. در نقاطی که زمین پوشش گیاهی دارد (که این پوشش مانع از فرسایش آن می­شود)، به هنگام بارندگی قطرات آب به هنگام فرود آمدن ابتدا به اندام گیاه برخورد می­کند و بصورت ذرات ریز در می­آید که بهتر جذب زمین می­گردد. از طرف دیگر ریشه­های گیاه و هوموس موجود در خاک، آبی را که به زمین می­رسد جذب می­کند و به این طریق مانع از جاری شدن آن در سطح زمین می­گردد. آبی که به طریق مذکور در خاک حفظ می­شود بعدها بصورت آب چشمه­سار از کف دره­ها بیرون می­آید و آبهای دائمی را تشکیل می­دهد یا به عنوان آب زیرزمینی در آن محل یا نقاط دورتر از آنها بهره­برداری می­شود.

بعکس، کوهها یا زمینهای شیبداری که پوشش گیاهی ندارد و فرسایش یافته است، قادر نیست آبهای برف و باران را در خود نگه دارد. چون به همین علت منابع آبهای زیرزمینی تغذیه کافی نمی­شود، در فصول خشکی قناتها دچار کم آبی و در شرایط فوق­العاده حتی خشک می­گردد.

 

6-3- اثر فرسایش در پر شدن سریع سدها

 

در حفظ خاکهای حوزه آبریز رودهایی که بر روی آنها سد بسته شده است، نسبت به رودهایی که بر روی آنها سد بسته نشده است باید بیشتر دقت بشود و عملیات حفاظتی به منظور جلوگیری از فرسایش خاک سریع­تر و جدی­تر و موثرتر باشد، زیرا وجود سد خود در واقع در حکم یک صافی است که مانع عبور مواد محموله آب می­شود. هرچه خاکهای حوزه آبریز رود مربوط بیشتر فرسایش یابد، به همان نسبت مواد بیشتری در پشت سدها جمع و روی هم انباشته می­شود و در نتیجه عمر سد یعنی مدت بهره­برداری از آن کوتاهتر می­گردد.

 

 

 

6-4- اثر فرسایش در ایجاد سیلابهای خطرناک

 

در مناطقی که زمین پوشش گیاهی کم دارد یا بکلی فاقد آن است، در موقع بارندگی­های شدید یا ذوب شدن برفها، آب زیادی در دامنه کوهها جاری می­شود که اغلب تشکیل سیلهای خطرناکی را می­دهد. با فرسایش خاک و گل­آلود شدن آب و وجود مواد دیگری از قبیل ریگ و قلوه­سنگ و سنگ در سیلابها، قدرت خراب کننده آب فرسایش می­یابد و با نیروی زیادتری باعث کنده شدن بستر رودخانه­ها و کناره­های مسیل می­گردد و حتی خانه­های مجاور رودخانه­ها و مسیلها را نیز ویران می­کند و از این راه خسارات زیادی وارد می­سازد[5].

 

7- مبارزه با فرسایش خاک

 

همانطور که قبلا شرح داده شد، خاک توسط آب و باد فرسایش می­یابد. پوشش گیاهی و هوموس در جلوگیری از هر دو نوع فرسایش (آبی و بادی) بسیار موثر است.

برای جلوگیری از فرسایش خاک در درجه اول باید هدف ایجاد پوشش گیاهی باشد. اما بدیهی است که در بعضی نقاط، شرایط طبیعی طوری است که امکان روییدن گیاه نیست ولی در هر حال باید اقداماتی در زمینه جلوگیری از فرسایش خاک صورت گیرد. در این شرایط بایستی از فکر ایجاد پوشش گیاهی در آن منطقه منصرف شد و روشهای دیگری را برای نفوذ دادن آب در زمین (در فرسایش آبی) و تثبیت خاک در فرسایش آبی و بادی در پیش گرفت. به عنوان مثال حفر جویها یا بانکت­ها در دامنه کوهها در جلوگیری از فرسایش آبی و استعمال مالچ نفتی در تثبیت ماسه­های روان و دیگر اقدامات که ذیلا به شرح آنها خواهیم پرداخت.

لازم به ذکر است که اقدامات لازم درباره جلوگیری از فرسایش خاک و انتخاب روش و بکار بردن وسیله صحیح برای مبارزه با آن باید با مطالعات و بررسیهای دقیق و توجه به وضع اقلیمی و جغرافیایی و حتی اجتماعی منطقه مربوطه صورت گیرد نه آنکه یک فرمول و یک دستورالعمل برای مبارزه با فرسایش بادی برای کلیه نقاط بکار برده شود.

 

8- مبارزه با فرسایش آبی

 

8-1- مبارزه با فرسایش خاک در آبخیزها (آبخیزداری)

 

       معمولا برای حفظ خاک و مبارزه با فرسایش دو راه وجود دارد: مبارزه مستقیم و    مبارزه غیر مستقیم. این دو روش مبارزه نمی­توانند جایگزین یکدیگر شوند، بلکه بصورت مکمل می­باشند. استفاده از فعالیتهای مدیریتی (Best Management Practices)، در قالب مدیریت جامع حوزه­های آبخیز، روشی مناسب در کنترل و کاهش میزان فرسایش و رسوب است[2].

 

 

 

1-     مبارزه غیر مستقیم:

 

       در مبارزه غیر مستقیم هدف ایجاد پوشش گیاهی یا بیشتر کردن آن است. برای نتیجه گیری بهتر، بایستی روش بهره­برداری از زمین با حفظ خاک متناسب باشد و به جهت ایجاد تعادل بین خاک و گیاه و زمینهای مرتعی و جنگلی و زراعتی مشخص گردد تا نقاطی که استعداد جنگل را دارد، جنگل­کاری، و قسمتهایی که برای مرتع­داری مناسب است، در آنجا پوشش مرتعی ایجاد یا توسعه داده شود و خلاصه سطح­هایی که برای کشاورزی مستعد است، گیاهان زراعتی مناسب با آن محل بویژه از خانواده لگومینوز کاشته بشود. هر چند گیاهان زراعتی خاک را به خوبی مرتع و جنگل در برابر عوامل فرسایشی حفظ نمی­کنند، اما چون خاک استعداد کشاورزی دارد، چنانچه از روی اصول صحیح کشت و زرع گردد، هم از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه است و هم خاک حفظ خواهد شد.

      در بهره­برداری صحیح از خاک در نقاط کوهستانی معمولا باید نکات ذیل مراعات بشود:

     زمینهایی که شیب آنها زیاد و صخره­ای است و همچنین سطحهایی که خاکش کم است، مانند قله کوهها را باید به احداث جنگل اختصاص داد تا حساسیت خاک در مقابل فرسایش کم شود و زمینهایی که دارای خاک نرم و مرطوب و کوهپایه­ای است و نسبت به زمینهای جنگلی شیب کمتری دارد در آنها مرتع بوجود آورد و خلاصه اراضی که خاکش خوب و شیب آن کم است و دسترسی به آب آبیاری لازم هم هست، با احتیاط و از روی اسلوب صحیح کشاورزی بشود.

 در اینجا قابل ذکر است که بسیاری از کارشناسان که برنامه آبخیزداری را اجرا می­کنند معتقدند در نقاطی که منظور حفظ خاک است،‌ به هیچ وجه نباید زراعت بشود، کمااینکه در ایران در کلیه حوزه­های آبخیزداری بکلی مانع بهره­برداری از زمین بصورت کشاورزی و برای دامداری می­شوند، زیرا شخم زدن زمین و همچنین بدون پوشش گیاهی ماندن آن برای مدتی از سال به فرسایش خاک کمک می­کند.

 

2-   مبارزه مستقیم:

 

      مبارزه غیر مستقیم یعنی ایجاد پوشش گیاهی یا تقویت پوشش زنده خاک بیشتر به منظور پیشگیری صورت می­گیرد، در صورتیکه مبارزه مستقیم هنگامی شروع می­شود که خاک فرسایش یافته باشد و باید اقداماتی انجام داد که خاک بیش از این فرسایش نیابد و امکاناتی فراهم کرد تا سطوح فرسایش یافته ترمیم گردد. بنابراین در مبارزه مستقیم وضع خاک از نظر فرسایش از مرحله پیشگیری به مرحله استعلاجی می­رسد که انجام این امر مستلزم صرف هزینه زیاد است و اصل اقتصادی آن بایستی مراعات گردد.

      فرسایش آبی موقعی اتفاق می­افتد که سرعت آبهای جاری از سرعت آستانه فرسایش تجاوز کند. سرعت آستانه فرسایش، حداقل سرعتی است که آب بتواند ذرات خاک را با خود حمل کند. در مبارزه مستقیم با فرسایش آبی، هدف نفوذ دادن آب بیشتر در زمین، یا هدایت آبهای اضافی به طرف مجاری خروجی و خلاصه جلوگیری از سرعت آبهای جاری در سطح زمین است تا به سرعت آستانه فرسایش نرسد که موجب فرسایش خاک گردد.

      مبارزه مستقیم با فرسایش را معمولا از طریق ایجاد بانکت­های افقی در امتداد خطوط تراز و ایجاد سکوهای محافظ و حایل و دیگر اقداماتی که ذیلا به آنها اشاره خواهد شد، انجام می­دهند[6].

 

            الف) شخم حفاظتی

 

شخم مناسب، زبری سطح زمین را افزایش داده، سبب نفوذپذیری و کاهش میزان رواناب می­شود. اثر شخم به میزان رطوبت موجود نیز بستگی دارد. شخم حفاظتی بستر کشتی است که حداقل 30 درصد سطح خاک با بقایای گیاهی برای کاهش فرسایش آبی، بعد از کشت پوشیده شود.

 شخم حفاظتی دارای انواع گوناگونی می­باشد: شخم مالچی، شخم نواری، شخم مرزی و شخم شکافی.

شخم­های مرزی و نواری و شکافی از انواع روشهای شخم در مزرعه در امتداد ردیف­هاست که درهم ریختگی بقایای کشت بین ردیف­ها را به حداقل می­رساند. مزیت اصلی شخم حفاظتی، حفاظت خاک با استفاده از بقایای کشت است.

در طی تحقیقات مشخص شده که با 9 تا 16 درصد افزایش در پوشش بقایای گیاهی، فرسایش به میزان 50 درصد کاهش یافته است . منافع دیگر شخم حفاظتی عبارتست از: افزایش نفوذپذیری، حفاظت از فرسایش بادی، کاهش تبخیر، افزایش مواد آلی خاک و ... .

 

ب) کشت روی خطوط تراز

 

کشت روی خطوط تراز یک روش موثر جهت کنترل فرسایش در زمینهایی با شیب کم تا متوسط می­باشد و به مبنای کشت روی زمین شیب­دار است، که آماده­سازی زمین، کشت و برداشت گیاه بر روی خطوط تراز انجام می­گیرد.

این کشت سبب حفاظت در برابر فرسایش ورقه­ای و شیاری می­شود و در مواقعی دارای بهترین عمل حفاظتی است که رگبارهایی با شدت کم تا متوسط بر روی شیبهای ملایم پدید آیند.

این روش، روشی مدیریتی است. کشت کنتوری سبب افزایش نفوذ و کاهش رواناب سطحی می­شود و سبب نگهداری آبهای دریافت شده با حفظ منابع خاک می­شود که در تولید محصول ضروری است. در مواقع وقوع رگبارهایی با شدت بالا و بر شیبهای تند، این روش دارای کمترین حفاظت است. موقعی که شدت رگبار بیشتر از میزان نفوذ شود، تجمع آب در پشت فاروها، سبب سرریز شدن می­شود و آب از یک فارو به فاروی دیگر می­رود و سبب تخریب زمین می­گردد. این تخریب ممکن است سبب فرسایش موضعی شدید به شکل گالی­ها شود.

کشت روی خطوط تراز نیازمند توسعه نقشه­های توپوگرافی جزیی است که خطوط کنتوری را روی زمین مشخص کنند. کشاورزان از این اطلاعات برای ایجاد ردیفهای کشت بر زمین استفاده می­کنند. ایجاد ردیفهای کشت بستگی به اندازه زمین و عرض تجهیزات دارد. توجه اصلی کشاورز باید منوط به کاهش ردیفهای نشانه باشد. ردیفهای نشانه مناطقی در زمین هستند که عرض  آنها کمتر از عرض تجهیزات است.

کارایی این روش به خصوصیات خاک، بارندگی و توپوگرافی بستگی زیادی دارد. کارایی آن در خاکهای با زهکشی ضعیف، بارندگی­های شدید و شیب­های زیاد کم است. شیب مناسب معمولا بین 3 تا 8 درصد است. نتایج 12 سال آزمایش در مورد کشت روی خطوط تراز نشان داد که این کشت نسبت به کشت در جهت شیب حدود 21 درصد افزایش محصول داشته است[7].

 

ج) کشت نواری

 

برای تکمیل کشت کنتوری می­توان از کشت نواری استفاده نمود. برای استفاده از کشت نواری دو روش وجود دارد: کشت نواری در امتداد تراز که محصولات بر نوارهای در امتداد خطوط تراز در مزرعه کاشته می­شود در امتداد خطوط تراز در مزرعه کاشته می­شود؛ روش دوم کشت نواری در مزرعه است که به معنای کشت محصولات در نوارهایی است که به صورت عمودی بر شیب عمومی مزرعه جای گرفته­اند.

هر دو روش کشت نواری سبب حفاظت در برابر فرسایش می­شوند، اما کشت نواری بر خطوط تراز حفاظت بیشتری نسبت به کشت نواری در مزرعه دارد. پتانسیل سرریز شدن رواناب در کشت نواری روی خطوط تراز کمتر است. هر دو روش بصورت مدیریتی طبقه­بندی می­شود و عمل آنها کاهش منبع رسوب است و انتقال رسوب در مزرعه را متوقف می­کنند.

در این نوع کشت نیز مشکل ردیف­های نشانه وجود دارد که با کشت نواری در مزرعه تعدیل می­شود. انتخاب یکی از این دو روش بستگی به شاخصهای ویژه موجود در مزرعه دارد. عموما کشت نواری بر روی خطوط تراز در مناطقی که شیب مزرعه تند باشد مورد استفاده قرار می­گیرد. کشت نواری سبب نفوذ رواناب سطحی می­شود و رسوبات مازاد در نوارهای کشت نهشته می­شوند. بیشترین اثر کشت نواری در کاهش فرسایش خاک است. طبق بررسی­های انجام شده، کشت نواری نسبت به کشت روی خطوط تراز، فرسایش را حدود 50 درصد کاهش می­دهد.

 

د) تناوب کشت حفاظتی

 

تناوب کشت حفاظتی می­تواند سبب افزایش منافع اقتصادی و حفظ محیط­زیست شود. تناوب کشت حفاظتی ، عملکرد مدیریتی کاهش منبع می­باشدکه به معنای کشت انواع مختلف محصول در ترتیب­های مشخص در مزرعه است که چندین منفعت دارد. تناوب محصول عمدتا برای کاهش فرسایش خاک، بخصوص فرسایش ورقه­ای طرح­ریزی می­گردد. تناوب محصول سبب نگهداری مواد آلی خاک می­شود. انتخاب گیاهان جهت کنترل فرسایش خاک بر اساس مقدار بیومس موجود می­باشد. تناوب کشت حفاظتی بستگی به شرایط محلی مانند نوع خاک و یا توپوگرافی دارد.

تغییر تناوب کشت سبب تشخیص کمبود یا ازدیاد مواد غذایی در مزرعه می­شود. اثرات اقتصادی و زیست محیطی این روش بستگی زیادی به نوع محصول انتخاب شده دارد. باید مدنظر داشت که کشت تناوبی برای جلوگیری از فرسایش خاک، به تنهایی کافی نیست و این تناوب باید از مدیریت صحیح نیز برخوردار باشد. در صورت استفاده مناسب از علفها و گیاهان مرتعی در تناوب، فرسایش خاک به مقدار قابل ملاحظه­ای کاهش می­یابد. 

 

 

                ه) نواحی بافر

 

نواحی بافر از بهترین فعالیتهای مدیریتی می­باشند که سبب کاهش انتقال رسوب می­شوند و بمعنای کشتها یا تیپهای طبیعی یا مصنوعی پوشش گیاهی است که بین منبع برداشت رسوب و منطقه تجمع یا انتقال قرار می­گیرند. عمل اصلی این نوارهای علفی، کاهش سرعت رواناب و ته نشینی رسوبات است. ممکن است بصورت ترکیبی از نوارهای باریک بافر باشد که بطور متناوب با نوارهای عریض محصول کشت می­شوند. نوارهای بافر عرض متفاوتی دارند و معمولا زیر کشت گیاهان دائمی مقاوم به فرسایش، مانند گراسها و لگومها قرار می­گیرند و ممکن است در آنها درخت کاشته شود. عرض نوارها را طوری انتخاب می­کنند که میزان تلفات خاک به کمترین مقدار برسد. بطور کلی عرض نوارها بر حسب شرایط محلی متفاوت است و به درجه، طول شیب، فرسایش­پذیری خاک، نوع گیاه کشت شده در نوارها و خصوصیات بارندگی بستگی دارد. همچنین سرعت جریان در نوارهای بافر باید متناسب باشد.

نمونه­ای از نوارهای بافر، بافرهای حاشیه رودخانه­ها می­باشد که منافع زیست­محیطی زیادی همراه با بهبود کیفیت آب دارند. این بافرها انتقال رسوب از زمینهای کشاورزی حاشیه رودخانه­ها را قطع می­کنند. به­هرحال تاثیر بافرها در جریانهای سطحی کوتاه مانند جریان ورقه­ای بیشتر است[8].

و) سکوبندی

 

سکوبندی در نواحی شیبدار صورت می­گیرد و منظور از ایجاد سکو، از بین بردن شیب زمین بوسیله پله­بندی است. چون غرض از مبارزه با فرسایش آبی، جلوگیری از شدت جریان آب در سطح زمین و نفوذ دادن بیشتر آن در خاک است، دامنه کوهها را که ممکن است شیب ملایم داشته باشد، بصورت پله­های پهن یا تخت­هایی که همان سکوها باشد در می­آورند و سطح هر پله را هموار می­کنند تا آبهای جاری نتواند به کمک شیب زمین، بشدت جریان یابد. به این وسیله آبها در سکوها یا زمینهای تخت شده جمع می­شود که در نتیجه بهتر و بیشتر در زمین آن نفوذ می­کند. در روی همین سکوها که به حفظ خاک و استفاده بیشتر از آب کمک می­کند، درخت یا گیاه دیگری می­کارند.

دیواره سکوها را معمولا سنگ­چین می­کنند، اما در نقاطی که سنگ کم است به طریق دیگر نیز می­توان عمل کرد. به عنوان مثال می­توان دیواره سکوها را از خاکهایی که از کندن دامنه کوه حاصل می­شود، ساخت. در این روش باید گیاهان (درخت یا بوته) را با فاصله کم از هم در روی دیواره پایین و تکیه­گاه سکو کاشت تا به این طریق از تخریب خاک و شسته شدن دیواره خاکی جلوگیری به عمل آید.

 

ز) چپرسازی و شمع­کوبی و سنگ­چینی

 

این روش بیشتر برای نقاطی از سطح کوه که شیب آن زیاد و جنس زمین طوری است که دائم تخریب می­شود و ریزش می­کند (مثل تشکیلات شیستی) مناسب می­باشد. البته در روش سکوبندی هم گاهی بجای دیواره سنگ­چین در پای سکوها از شمع استفاده می­­شود؛ با این تفاوت که در آنجا برای جلوگیری از ریزش خاک سکو، ولی در اینجا (در روش چپرسازی و شمع­کوبی) که معمولا امکان ایجاد سکو نیست، وسیله­ای برای جلوگیری از ریزش خاک و سنگ دامنه­های پرشیب کوه است. چپر و شمعها را بیشتر سرشاخه­های درختان تشکیل می­دهد. بر اثر ریزش کوه و جمع شدن مواد در پشت این چپرها و شمعها، بطور طبیعی تقریبا یک سکو بوجود می­آید که سطح آن مثل سطح سکوهای ساخته شده صاف نیست.

 

ح) احداث سدهای خشکه­چین

 

در نواحی که سنگ زیاد است معمولا برای جلوگیری از فرسایش زمین و همچنین مرمت سطح­های فرسایش یافته در دامنه کوهها از سنگهای آن محل، سدهای کوچکی در نقاط فرسایش یافته بویژه در داخل آبراهه­ها می­سازند که به سد خشکه­چین معروف است. در لابلای سنگها مواد چسبنده از قبیل گل یا گچ یا آهک و غیره نمی­ریزند، از این­رو آنها را خشکه­چین می­گویند. این سدهای کوچک که فقط با قرار دادن سنگها بر روی هم در روی خطوط میزان احداث می­شوند، مانع از جریان شدید آب می­شود و با ایستادن آب در پشت آن به نفوذ دادن آب در زمین کمک می­کند که در نتیجه مانع از فرسایش خاک هم می­شود[6].

 

9- مبارزه با فرسایش بادی

 

باد مانند آبهای جاری، ولی به مقیاس کوچکتر، شکل سطح زمین را تغییر می­دهد. این عمل بخصوص در مناطق خشک و صحرایی که تغییر سریع دمای هوا موجب تشکیل بادهای قوی و دائمی می­شود، شدت بیشتری دارد. تغییر شکل سطح زمین بوسیله باد طی سه مرحله فرسایش، حمل و رسوبگذاری انجام می­شود.

فرسایش بادی به دو صورت "روبش یا بادروبی" و "سایش" است. در جاهایی از سطح زمین که پوشیده از ذرات ریز و ناپیوسته و عاری از رطوبت و پوشش گیاهی است، جریان هوا می­تواند ذرات را با خود حمل کند. بادبردگی تا رسیدن به سطح ایستایی ادامه می­یابد. در جاهایی که زمین از ذرات ریز (ماسه و لای) و درشت (شن و قلوه­سنگ) درست شده است، باد بطور انتخابی ذرات ریز را حمل می­کند و ذرات درشت به تدریج بصورت پوشش ممتدی درمی­آیند که اصطلاحا "سنگفرش بیابان" نامیده می­شود. این پوشش از فرسایش بیشتر سطح زمین توسط باد جلوگیری می­کند.

ذراتی که بوسیله باد حمل می­شوند پس از برخورد به موانعی که بر سر راه آنها قرار دارند، موجب سایش سطح آنها می­شوند. قطعات و تکه سنگهای پراکنده، بیرون­زدگیها و حتی موانع مصنوعی مثل ساختمانها، دیوارها، تیرهای برق یا تلفن ممکن است در معرض سایش بادی قرار گیرند. سایش معمولا بر اثر برخورد ذراتی که نزدیک سطح زمین حرکت می­کنند، انجام می­گیرد. مبارزه با فرسایش بادی نیز مانند فرسایش آبی به دو طریق صورت می­گیرد:

 

1-     مبارزه غیر مستقیم:

 

       در مبارزه غیر مستقیم با فرسایش بادی یا پیشگیری و ممانعت از اثر فرسایشی باد از اثر حفاظتی گیاه و هوموس استفاده می­شود. افزایش پوشش گیاهی و هوموس هم از جمله به طرق زیر صورت می­گیرد: جلوگیری از چرای بی­موقع و بیش از حد احشام در مراتع و مزارع، استفاده از اراضی بر حسب استعداد آنها، کشت گیاهان مناسب،‌ بویژه گیاهان بومی منطقه و همچنین دادن هوموس به زمین.

 

2-     مبارزه مستقیم:

 

      در نقاطی که باد، خاک را رفته و باعث خرابی شده و می­شود، باید اقدامات جدی­تر و موثرتری برای جلوگیری از اثرهای تخریبی آن و همچنین مرمت خاکهای فرسایش یافته صورت گیرد. چون شدت فرسایش و دیگر اثرهای تخریبی باد، با سرعت باد رابطه مستقیم دارد پس ضروری است که عمل مبارزه در درجه اول در جهت کاهش سرعت باد باشد. ازاین­رو در مبارزه مستقیم، همواره سعی بر این است که از سرعت باد تا به حدی که قدرت حمل نداشته باشد، کاسته شود. برای این منظور موانعی در سر راه باد بوجود می­آورند تا شدت آن را به کمتر از سرعت آستانه فرسایش برسانند. این موانع بادشکن نام دارد.

      بادشکن­ها دیوارهای مخصوصی از ردیف درختان هستند که برای کاهش سرعت و شدت باد و خسارات ناشی از آن ساخته می­شوند. بادشکن را نسبت به شرایط و امکانات، از موجودات زنده (گیاه) یا از مواد غیر زنده درست می­کنند. بادشکن زنده از یک یا چند ردیف درخت تشکیل شده­است که بطور عمود به جهت باد کاشته می­شوند. در نقاطی که شرایط محیط اجازه رشد به گیاهان را نمی­دهد یا زمینهای مورد حمله باد و هجوم از ماسه مساحت زیادی نداشته باشد یا احتیاج به موانع بلند نباشد، از موانع غیر زنده مانند حصیر، نی، سرشاخه درخت، بشکه، تخته­های بلند و غیره به عنوان بادشکن و برای جلوگیری از حرکت ماسه و همچنین فراهم شدن امکانات جهت سبز شدن بذر و رشد گیاه استفاده می­شود[9].

      برای نتیجه­گیری بهتر از احداث بادشکن، باید بویژه نکات ذیل را مورد توجه قرار داد:

- انتخاب نوع درخت بادشکن با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی محل.

- بررسی وضع خاک بویژه از لحاظ ساختمان و ریزی و درشتی خاکدانه­ها به منظور تعیین آستانه فرسایش و همچنین درجه شوری و PH آن.

- تعیین حداکثر سرعت باد و پیدا کردن جهت موثر و خطرناک آن.

- تعیین جهت بادشکن، فاصله دو بادشکن، طول و عرض و تراکم بادشکن.

      بادشکن­ها موجب کاهش سرعت و شدت باد می­شود و از قدرت حمل بار آن می­کاهد. باد هنگام برخورد به بادشکن، از سرعتش کاسته می­شود. اما پس از پیمودن مسافتی مجددا سرعتش زیاد می­شود.

3-     تثبیت ماسه­های روان:

      ماسه­های روان به توده یا تپه­های ماسه­ای اطلاق می­شود که بر اثر فرسایش بادی یا به عبارت دیگر طوفانهای ماسه­ای بوجود آمده و فاقد پوشش گیاهی است.

      عاری بودن این تپه­ها از گیاه یا پوشش زنده سبب می­شود که توده­های ماسه­ای نتوانند در مقابل اثر فرسایشی بادهای شدید ثابت بماند، در نتیجه با وزش باد جابجا می­شود (ماسه­های روان).

      همزمان با اجرای برنامه­هایی به منظور تثبیت ماسه­های روان، باید حتی­الامکان اقداماتی نیز در جهت تعدیل طوفانهای ماسه­ای و همجنین جلوگیری از حرکت ماسه­ها در منشا صورت گیرد تا ماسه­ها اصولا نتوانند حرکت کنند و تپه­های ماسه­ای یا ماسه­های روان را بوجود بیاورد که ما دائم مجبور به تثبیت کردن آنها بشویم.

      منظور از تثبیت، جلوگیری از حرکت ماسه­هاست که معمولا به دو طریق صورت می­گیرد: یکی از طریق ایجاد موانع غیرزنده (پرده­ها و چیزهایی از حصیر، نی، سرشاخه درختان یا شبکه­هایی از تخته یا تورکیسه­های ماسه و غیره) و پوشش گیاهی و دیگر از طریق استفاده از ماده نفتی بخصوص به نام مالچ نفتی.

          الف) تثبیت ماسه­های روان از طریق ایجاد موانع غیر زنده و پوشش گیاهی

          همانطور که اشاره شد، بهترین روش برای تثبیت ماسه­های روان همان ایجاد پوشش گیاهی در روی آنهاست. اما چون مدتی طول می­کشد تا گیاه رشد بکند و در تثبیت موثر واقع بشود یا همچنین اگر شرایط طوری باشد که گیاه نتواند بروید یا نتواند به آسانی بروید، پرده­ها یا چپرها یا بطورکلی موانعی از مواد مختلف، مانند نی، سرشاخه، حصیر و غیره در سطح تپه­های ماسه­ای بوجود می­آورند تا جلوی حرکت ماسه­ها را بگیرد و در ضمن شرایط را برای سبز شدن بذر یا رشد گیاه فراهم سازد.

          در نقاطی که شرایط برای ایجاد پوشش گیاهی مساعد است، بهتر است به جای ایجاد پرده یا چپر، گیاهانی که رشد سریع و اثر تثبیت کننده قوی دارند و با شرایط جغرافیایی منطقه مورد نظر سازگار هستند، در درجه اول گیاهان بومی آن منطقه را کاشت.

          ب) تثبیت ماسه­های روان با استفاده از مالچ نفتی

          مالچ کلمه­ای است انگلیسی به معنی "پوشش" که بیشتر در کشاورزی به کاربرده می­شود و به مواردی اطلاق می­گردد که می­تواند ایجاد پوشش محافظی بر روی زمین یا در اطراف ریشه گیاه بکند.

          مالچ ماده جدیدی نیست، بلکه قدمت آن به موقعی می­رسد که حفظ ریشه گیاهان در مقابل تاثیر عوامل خارجی و همچنین کمک به رشد گیاه از طریق ایجاد یک پوشش نازک از موادی چون کاه، خاک اره، برگ در سطح زمین (به نام مالچ) امکان پذیر بوده است. این مواد که بصورت یک پوشش نازک و مجزا سطح خاک را می­پوشاند، از جهات مختلف خاک، آب و گیاه را حفظ می­کند.

      در سالهای اخیر بشر کموفق شده است ماده جدید دیگری به عنوان مالچ کشف کند و در کشاورزی و تثبیت ماسه­های روان مورد بهره­برداری قرار دهد. این ماده، مالچ نفتی نام دارد.

      مالچ نفتی از فراورده­های سنگین نفت است. این مواد ابتدا بصورت امولسیون درمی­آیند. آنگاه با وسایل مخصوصی بر روی زمین مورد نظر پاشیده می­شوند. پخش فراورده­های سنگین نفت بصورت امولسیون در آب سهل­تر صورت می­گیرد و امکان می­دهد که بتوانیم یک پرده یا قشر نازکی از آن را در سطح زمین بگسترانیم. این ماده امولسیونه (مالچ نفتی) پس از آنکه در سطح زمین پاشیده شد و با سطح خاک تماس پیدا کرد، آب خود را از دست می­دهد و قشر نازکی از ماده اصلی آن در سطح زمین بر جای می­ماند.

      مالچ نفتی با ایجاد قشری بر روی زمین، بخش فوقانی خاک را در مقابل عوامل گوناگون چون باد باران حفظ می­کند و موجب کاهش تبخیر می­گردد و بعنوان پرده عایق در جلوگیری از تغییرات ناگهانی دما و حفظ رطوبت خاک بسیار موثر است.

      معمولا مالچ نفتی را در تثبیت ماسه­های روان در شرایط ذیل بکار می­برند:

       - تپه­های ماسه­ای که به سرعت جابجا می­شوند و احتمال خطر جانی و مالی فراوان وجود دارد. بنابراین برای جلوگیری از آن باید بطور مستقیم در اسرع وقت مبارزه شود (مالچ در سطح توده­ها یا تپه­های ماسه­ای پاشیده شود).

       - به علت نامساعد بودن شرایط آب و هوایی، امکان ایجاد پوشش گیاهی نیست، پس باید با پاشیدن مالچ مانع از حرکت ماسه­ها شد.

       - امکان روییدن گیاه هست ولی استفاده از مالچ به سبز شدن بذر و رشد گیاه در روی تپه­ها یا توده­های ماسه­ای متحرک، کمک می­کند.

      بنابراین مالچ نفتی هم در مبارزه مستقیم و هم در مبارزه غیر مستقیم با حرکت ماسه­های روان بکاربرده می­شود[1].  

 

10- نتیجه­گیری 

 

همانطور که گفته شد خاک یکی از مهمترین منابع طبیعی هر کشور است و امروزه فرسایش خاک به عنوان خطری برای رفاه انسان و حتی برای حیات او به شمار می‌رود. در مناطقی که فرسایش کنترل نمی‌شود، خاک ها به تدریج فرسایش یافته، حاصلخیزی خود را از دست می دهند.

برای مبارزه با فرسایش هدف اول معمولا ایجاد پوشش گیاهی است ولی در شرایطی که امکان ایجاد پوشش گیاهی نیست برای مبارزه با فرسایش آبی در مناطقی با شیب کم تا متوسط از کشت روی خطوط تراز و در مناطق پر شیب ازسکوبندی و کشت نواری  استفاده می‌کنیم.

نتایج کشت روی خطوط تراز، نشان داد که این کشت نسبت به کشت در جهت شیب حدود 21 درصد افزایش محصول داشته است و همچنین کشت نواری نسبت به کشت روی خطوط تراز، فرسایش را حدود 50 درصد کاهش می­دهد.

در مبارزه با فرسایش بادی، در صورت نبودن امکان برای ایجاد پوشش گیاهی از تثبیت ماسه­ها با مالچ نفتی یا استفاده از موانع غیر زنده مانند حصیر، نی، سرشاخه درخت، بشکه، تخته­های بلند و غیره به عنوان بادشکن و برای جلوگیری از حرکت ماسه استفاده می­شود.

10- منابع و مراجع

 

1- کردوانی، پرویز(1376)، حفاظت خاک، انتشارات دانشگاه تهران،صفحه169-97

2- موسوی، سید اسماعیل(1380)، خاک و مکانیزم فرسایش و تدابر حفاظتی،نشریه تبیان ،شماره40، صفحه 47-45

4- کریمپور، مجید و ناصر مشهدی(1382)، بررسی ویژگی های فیزیکی و شیمایی سازند قرمز بالایی در ایجاد و توسعه اشکال فرسایش تونلی (Piping)، نشریه بیابان، شماره18،صفحه23-20 

5- مرتضوی، علی(1377)، خاک و فرسایش و نتایج آن، نشریه تبیان، شماره33، صفحه

13-9

6- امامقلی­زاده، حمید(1384)، روشهای مبارزه با فرسایش آبی، نخستین همایش مدیریت رسوب، اهواز(کدP118)

7- یزدانی، محمدرضا . ستار چاوشی و محمود متین(1384)، مدیریت جامع حوزه­های آبخیز بالادست سدها جهت کنترل فرسایش و رسوب با استفاده از بهترین روشهای مدیریتی، نخستین همایش مدیریت رسوب، اهواز(کدP126) 

8- رابط، علیرضا(1384)، نقش انسان در تعدیل خسارت ناشی از فرسایش، نخستین همایش مدیریت رسوب، اهواز(کدP140)   

9-حسین،معماریان(1374)،زمین شناسی برای مهندسین،انتشارات دانشگاه تهران،صفحه 220-210

 

                                                           توسط:                                              علی ندافی       

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد